در نگاهی دیگر کرونا تلنگری است به جامعه، انسانیت و فرهنگ ما که در غبار زندگی روزمره و تکنولوژی گم نشویم. اینکه انسان بودن مهمتر از تمام آن چیزهایی است که انسان میتواند داشته باشد.
«سیدموسی حسینی» (عضو هیأت علمی دانشگاه علوم طبی کابل) در گفتوگوی با خبرگزاری شفقناافغانستان دربارهی پیوند «کرونا» و «قرنطین» با «ناپایداریهای اجتماعی» در جامعه افغانستان و اثرگذاری آنها بر سلامت روح و روان مردم بهویژه کودکان و خشونتهای اجتماعی این روزها را از جنبه روانشناسی تحلیل میکند. این گفتوگو را بخوانید:
شفقنا: ارتباط کرونا را با ناپایداری های اجتماعی چگونه میبینید؟
حسینی: پیامبر اکرم(ص) یک سخن زیبا دارد: مردم شکرگزار دو نعمت نیستند یکی صحت و دیگری امنیت. متأسفانه همین دو موضوع در افغانستان ما جزو چالشهای اساسی است. موضوع امنیتی موضوع روزمره نیست و سابقه چندین ساله دارد. مسئله صحت هم ارتباط نزدیکی با امنیت، اقتصاد، ساختار حکومتداری، فرهنگ مردم و بسیاری از موضوعات دیگر دارد.
مشکلات صحت و بهداشت در طول سالها گریبانگیر جامعه افغانستان بوده، اما کرونا یا کووید-۱۹ مزید بر علت شده و بار سنگینتری بر دوش مردم افغانستان قرار داده است.
با آمدن کووید-۱۹ هیچ جای امن در دنیا باقی نمانده و توانمندی کشورها در مقابل هجوم کرونا و کووید-۱۹ بسیار مهم است. بعضی از کشورها با یک مدیریت دقیق و هدفمند مشکلات را کمتر کرده اند، ولی متأسفانه مشکلات در افغانستان خیلی حاد است. سیستم صحی ما قدرت لازم و امکانات مناسب ندارد. سطح بیسوادی و فقر هم در افغانستان خیلی وسیع است و هردو اثر مستقیم در توانمندی مقابله با کرونا دارند.
سطح سواد که پایین باشد فرهنگ مردم مشکل پیدا میکند. مسائل فرهنگی و اجتماعی مردم در قضیه مقابله با کرونا فوقالعاده مهم است. فرهنگ استفاده از ماسک، مراعات فاصلههای فیزیکی و شستن مرتب دستها یک ساختار فرهنگی دارند و این متأسفانه در افغانستان ضعیف است.
بسیاری از کشورها وقتی موضوع قرنطین را مطرح میکنند یک حمایت اقتصادی از مردم خود دارند و از لحاظ معیشتی به آنها کمک میکنند، افغانستان در این قسمت هم مشکل دارد. بسیاری از خانوادهها هستند که توانمندی اقتصادی ندارند. میدانند اگر بیرون نروند با ضعف اقتصادی دچار مشکل میشوند و اگر بیرون بروند هم دچار مشکل میشوند؛ اینها بین دو اولویت سخت گیر ماندند. بنابراین، مردم افغانستان در این قسمت هم متأسفانه به نسبت کشورهای دیگر مشکلات بیشتری را تحمل میکنند. به هر حال، وضعیت بغرنجی است که باید راجع به آن فکر شود و نیاز است دولتمردان افغانستان، مردم افغانستان و جامعه جهانی در این قسمت توجه کنند.
شفقنا: اثر کرونا بر سلامت روان مردم را چگونه میبینید؟
حسینی: هرمشکلی که در زندگی انسان رخ میدهد: مشکلات مالی، چالشهای زندگی یا مشکلات جسمی، قسمت پررنگش موضوعات روانی است. در موضوع کووید-۱۹ این مشکلات و اختلالات روانی یا رنجهای روانی خود را پررنگتر نشان میدهند و از چند جنبه مطرح میشوند. بعضی افراد بیماری یا خطر کووید-۱۹ را بیش از حد اغراقآمیز تصور میکنند و مثل کسانی میشوند که در مقابل یک خطر دست و پای خود را گم میکنند. وقتی شما در مقابل یک حیوان خطرناک که قصد حمله دارد دست و پای خود را گم میکنید قدرت تصمیمگیری شما مختل میشود و نمیدانید که چهکار کنید؛ در نتیجه در معرض خطر بیشتر قرار میگیرید.
از طرف دیگر وقتی یکنفر مبتلا میشود یا خطر را احساس میکند ممکن است حالتهای روانی دیگر مثل بیحوصلگی و افسردگی در او رخ دهد که گاهی خودش را در قالب خشم نشان میدهد. همه اینها در قسمتهای دیگر زندگی هم تأثیرگذار است و روی روابط با خانواده، محیط کاری، توانمندی و انرژی لازم برای امور روزمره زندگی تأثیر منفی میگذارد. ضعف و مشکل روانی سیستم ایمنی بدن را هم تضعیف میکند و خود به خود خاصیت آسیبپذیری بیشتر در برابر کووید-۱۹ را به افراد میدهد.
وقتی هم که مسائل روحی و روانی آسیب ببیند در پیگیری مسائل پیشگیری و درمان تأثیرگذار میشود و اگر فرد احساس کند در مقابل بیماری کاری نمیتواند هیچ حرکتی انجام نمیدهد.
شفقنا: قرنطین و خانهنشینی چه تأثیری بر رضایت درونی افراد از خود دارد؟
کلام حضرت علی(ع) است که بزرگترین تفریح کار است. حالا اگر فردی نتواند کار کند قسمتی از توانمندی خودش را از دست داده است. وقتی نتوانید در محیط کاری وارد شوید احساس بیارزشی میکنید. ارزشمندبودن یکی از خاصیتهای ذاتی بشر است و کسی که احساس بیارزشی کند در بقیه موضوعات زندگی هم احساس بیکفایتی میکند.
قرنطین ممکن است افراد را به این سمت نزدیک کند که مفید نیستند، نمیتوانند توانمندی خود را اعمال کنند و دچار بعضی سردرگمیها شوند. بر این اساس لازم است افراد این دوران را به شکل هدفمند معنا بدهند و بدانند اینکه در خانه هستند برای سلامتی خودشان و عدم انتقال بیماری به دیگران است و از وقت خود در خانه به بهترین شکل استفاده کنند. استفاده مفید از موقعیت موفقیت حساب میشود. اگر فرد موقعیت را درک نتواند و خلاقیتهای خودش را دست کم بگیرد حالت قرنطین و اجبار و سختی را تشدید کرده است. هر فرد بر اساس توانمندی، علاقه و موقعیتی که قرار دارد میتواند خلاقانه برنامهریزی کند و فعالیت مفید داشته باشد و نشاط را در خانه حفظ کند که نشاط اگر از بین برود خشونت و ناامیدی جایگزینش میشود.
شفقنا: آیا میشود شرایط ناشی از کرونا و قرنطین را زمینهساز رفتارهای خشونتآمیز در سطح جامعه دانست؟
حسینی: قطعا همینطور است. ببینید زندگی تعامل پیچیدهای از علتهای مختلف است که در فرد سبب خشونت میشود. خشونتی که گاهی برای بهدستآوردن امکانات زندگی است. جامعه که فقیر شد احتمال دزدی و ناامنی افزایش پیدا میکند. چون افراد تلاش میکنند زندگی خود را تأمین کنند و وقتی به شکل عادی امکان نداشته باشد از مسیرهای فرعی این کار را انجام میدهند.
مسئله کووید-۱۹ سبب آسیب به اقتصاد خانوارها شده، بهخصوص در افغانستان که اقتصاد مردم وابسته به درآمد روزمره است. وقتی مسیر عادی بسته شود قطعاً زمینههای ارتکاب جرم و جنایت افزایش پیدا میکند و مزید بر علتهای دیگر میشود. از طرف دیگر، وقتی فشارهای روانی ایجاد شود خود به خود حوصله مردم و کنترلی که بر اعمالشان دارند کاهش پیدا میکند؛ کوچکترین مسئله سبب کشمکش و تنش میشود. همینها
زمینه مشکلات دیگری میشوند که ممکن است به خشونت منجر شود. در حالت عادی وقتی فرد با مشکلی مواجه میشود میتواند خود و شرایط را کنترل کند؛ اما وقتی ظرفیت توانمندی و حوصله کاهش پیدا میکند مدیریت بر محیط حوادث هم کاهش پیدا میکند. درنتیجه میبینیم حتی در داخل خانواده ها هم بعضی از خشونتها افزایش پیدا کرده است، چون صبر و حوصله و تعاملها دچار مشکل شده است.
شفقنا: چه آسیبهایی ممکن است اطفال را در شرایط قرنطین تهدید کند؟
حسینی: بزرگسالان به یک مرحله از بلوغ فکری رسیدند، شرایط مختلف زندگی را تجربه کردند و سختیهای مختلف دیدند، ولی اطفال و کودکان این تجربه را ندارند. شاید اطفال وحشت از کووید-۱۹ را به شکل بزرگتری تصور کنند، یا احساس کنند توانمندی ندارند در مقابل این شرایط مقاومت کنند. همین خود به خود بر روحیه آنها تأثیرات بسیار منفی دارد.
از طرف دیگر اطفال در سنی که هستند باید تجربه کنند، تعامل داشته باشند و انرژی خود را به شکلهای مختلف هدفمند بسازند. مدارس، مکاتب و محیط اجتماعی این شرایط را فراهم میکرد. وقتی به سبب قرنطین شرایط از دست میرود توانمندیها، انرژیها و نیازهای کودکان به خانواده انتقال پیدا میکند و وقتی به شکل مؤثر در داخل خانواده برآورده نمیشود اعتماد و عزت به نفس آنها که پایههای خودشناسی است آسیب میبیند.
محیط خانه باید محیطی باشد که اطفال احساس کنند راه مقابله با مشکل وجود دارد، بدانند چه کارهایی انجام دهند که مفید باشند و از زندگی عقب نمانند. به همین اساس، توجه به روحیه آنها، توجه به رفتار و توجه به کلمات در خانواده بسیار مهم است.
شفقنا: برای کاستن آسیبها و مشکلات صحی و روانی جامعه در شرایط کرونا پیشنهادتان چیست؟
حسینی: فضای ارتباطی دنیا را به یک دهکدهی کوچک تبدیل کرده و انبوهی از اطلاعات سرازیر میکند که شاید قسمتی از آن درست نباشد. وقتی افراد در معرض هجوم اطلاعات، اخبار و حوادث قرار میگیرند خود به خود تحت تأثیر قرار میگیرند. کسانی که در این قسمت ممکن است دچار مشکل شوند بهتر است منبع کسب اطلاعات خود را محدود کنند، از رسانههای قابل اعتماد اطلاع بگیرند و از زندگی روزمره غافل نشوند. رهاکردن زندگی براساس ترس سبب رکود و تشویش فرد میشود. به هر حال زندگی با وجود مشکلات جریان دارد و اطلاع از مرگ و بیماری فعالیتهای زندگی را متوقف نمیکند اما میتواند آنها را هدفمند کند. میدانیم به هر صورت هنوز برای کووید-۱۹ واکسن و درمان خاصی پیدا نشده و مشخص نیست چه زمانی پیدا میشود و به دسترس جامعه افغانستان قرار میگیرد. براین اساس لازم است سبک زندگی خود را طوری تنظیم کنیم که مطابق با شرایط زندگی عادی ما و شرایط ناشی از کرونا باشد. حداقل اینقدر اطلاعات داریم که روشهای انتقال به چه شکل است، ماسکزدن به همه توصیه میشود و باید فاصله اجتماعی و فیزیکی خود را حفظ کنیم.
شفقنا: فرهنگ تاریخی مردم افغانستان چگونه میتواند شرایط قرنطین را برای خانوادهها آسان کند؟
حسینی: فرهنگ همین رسم و رسوم، آداب روزمره و همه چیزی است که محیط ما را در بر میگیرد. ما یک گذشتهی فرهنگی بسیار غنی داریم. اینکه در مقابل سیل چه کند، در مقابل کمبود غذا چه کند، در مقابل زمانی که سه یا چهارماه نمیتواند از خانه برآید در زمستان چه کند. براساس همه این شرایط تجارب و رسم و رسومی داشتیم. اگر ما بیایم یک مقداری به موضوعات فرهنگی توجه و مطابق با شرایط امروزی جهان بومیسازی کنیم وضعیت جهان بسیار بهتر خواهد شد.
شفقنا: اگر نکتهای دارید سخنی هست برای جمعبندی گپ و گفتمان داشته باشیم
حسینی: من فکر میکنم که شاید کووید-۱۹ به یک دیدگاه تلنگری به بشریت باشد، بشری که مغرور به خود شده و فکر میکند از پس همه مشکلات دنیا میتواند برآید. شاید اگر بشر نکتهسنج باشد باید به این درک برسد که هنوز خیلی در مقابل عظمت خداوند کوچک است که به خود مغرور شود پس یک اندیشه نیاز است.
شاید به یک دیدگاه دیگر بتوانیم بگوییم که کووید۱۹ به شکل مستقیم و غیرمستقیم نشاندهندهی بعضی از نعمتهای خداوند است که ما تا به حال به آنها توجه نکرده بودیم. کنار هم مینشستیم بدون هیچ واهمه دست پدر و مادر را میبوسیدیم و بدون هیچ واهمهای عزیزان را بغل میکردیم. حالا کووید-۱۹ نشان داد که اینها هرکدام یک نعمت بسیار بزرگ بوده اند. کووید-۱۹ بدون هیچ اسلحه، بدون هیچ زور افراد را در خانه نگه میدارد و مجبور میکند فاصلههایشان را دور کنند. بدون هیچ تفاوت قایل شدن از فقیر و غنی را مصاب میکند. این نشان میدهد که انسانها برابرند اگر واقعا اندیشه کنند. پس بر همین اساس اگر کووید-۱۹ بسیار مشکلات دارد بسیار عوارض دارد ترس دارد، اما نکات مثبتی هم دارد که بشر در این مرحله از زندگی در این تاریخ از زمان در آن قرار گرفته است. این بشر باید به یک مفهوم، ساختار و بازبینی در جهانبینی خود برسد. باید به یک بازبینی راجع به برنامههای زندگی بشریت برسد و این فکر میکنم که در جامعه ما هم به هر حال بیتاثیر نیست.
شاید جنبه دیگرش جنبه همدلیها باشد این که در این شرایط سخت بشر چقدر در کنار یکدیگر قرار میگیرد چقدر از چیزی که دارد به دیگران میبخشد و کمک میکند. چه اندازه به فکر روح و روان دیگران است. این شرایط را خداوند ایجاد کرده که ما تجربه کنیم، چون حتی برای بقا نیاز است که به فکر یکدیگر باشیم پس بر همین اساس این تلنگری است به جامعه، انسانیت و فرهنگ ما که در غبار زندگی روزمره و تکنولوژی گم نشویم. اینکه انسان بودن مهمتر از تمام آن چیزهایی است که انسان میتواند داشته باشد.