شفقنا رسانه_ در اوایل ورود کرونا به کشور بسیاری از اهالی رسانه به نقش مهم خبرنگاران برای اطلاع رسانی دقیق و بدون غرض ورزی تاکید کردند تا اطلاعات درست به دست مردم برسد و از سلامت جسم و روان خود محافظت کنند. حسن نمکدوست تهرانی مدیر مرکز آموزش و پژوهش «همشهری» در این باره پیشنهاد میز کرونا را می دهد که شفقنا درباره ویژگی های این میز و موانع تشکیل آن در تحریریه ها گفتگو کرده است.
حسن نمکدوست درباره ضرورت تشکیل میز کرونا در تحریریه رسانه ها به شفقنا رسانه توضیح میدهد: رسانهها در هر بحرانی، چه طبیعی و چه انسانساخت، باید گروهی را مأمور کنند که تا پایان بحران وقف آن باشند. به همین خاطر هم در همان اوایل ورود این ویروس به کشور، تشکیل میز کرونا به تحریریهها پیشنهاد شد. اهمیت این موضوع در کشور ما که همواره با انواع بحران ها مواجه است دو چندان است. در واقع، تشکیل میز بحران و برخورداری از آمادگیهای مهارتی، فنی و سازمانی برای مواجه شدن با وضعیتهای بحرانی، یک امر و ضرورت روزمره برای سازمانهای رسانهای ماست.
او ادامه می دهد: فرض کنید زلزله، سیل، آتش سوزی یا بحران های اجتماعی مثل اعتراضات آبان ماه ۹۶ رخ دهد، در چنین مواقعی رسانه ها باید یک تیم چابک و توجیه شده از متخصصان در زمینه های مختلف، از جمله روزنامهنگاری بحرانی که رخ داده، ارتباطات بحران و سلامت، روانشناسان و جامعه شناسان، تشکیل بدهد و کار آن تیم پرداختن تمام و کمال به جنبه های مختلف بحران باشد.
او درباره جزئیات پیشنهاد تشکیل میز تحریری کرونا به طور خاص میگوید: در مورد کرونا حضور پزشکان و پژوهشگران بهداشت و سلامت در کنار کسانی که نام بردم ضروری است. مهمترین ماموریت این تیم از یک سو ارائه اطلاعات لازم و درست به مردم برای مراقبت از خود و دیگران و مقابله با اشاعه بیماری و از سوی دیگر توجه و نظارت بر رفتار مسؤولانی است که مدیریت بحران را برعهده دارند.
نمکدوست با اشاره به تفاوت کرونا با دیگر بحرانها میگوید: آنچنان که پیداست کرونا بحرانی مستمر و بلندمدت است و جامعه زمان زیادی درگیر آن خواهد بود. متأسفانه تلفات این بحران بسیار زیاد است. حتی براساس آمار رسمی، (که درباره آن ابهام وجود دارد) با همین روند، شمار هم وطنان جان باخته حدود دوبرابر کسانی است که هر سال در تصادفهای رانندگی کشته می شوند و تقریبا برابر میانگین شمار کسانی که در جنگ عراق جانشان را از دست دادند. در واقع از لحاظ تلفات، کشور در وضعیت جنگ قرار دارد. اما موضوع تنها این نیست. نگران کنندهتر از این مسأله، جو روانی حاکم بر جامعه، و رفتار همگیمان، اعم از مردم و مسؤولان است. هر قدر زمان بحران طولانیتر می شود حساسیتها نسبت به آن کمتر میشود. یعنی نوعی خستگی روانی و اجتماعی بر همه حاکم میشود. در چنین وضعیتی حساسیت ها نسبت به رعایت پروتکل ها به شدت کم میشود. طبیعی هم هست. زیستن در وضعیت نگرانی مستمر، بسیار آزاردهنده است و انسانها تمایل دارند این وضعیت آزار دهنده هر چه زودتر تمام و شرایط عادی زندگی برقرار شود.
اوتشریح می کند: این همان موقعیتی است که به طور گسترده در سطح کشور شاهد آن هستیم. کرونا وجود دارد، اما ما دیگر همان آدمهای با روحیه چهار، پنج ماه پیش نیستیم که داوطلبانه در خانه میماندیم و سعی میکردیم توصیههای پزشکی و بهداشتی را رعایت کنیم. معضلات اقتصادی و ضرورت تأمین معیشت و نیازهای زندگی هم مسأله بسیار مهمی هستند که کل جامعه درگیر آن است. مگر مردم چقدر میتوانند از پساندازشان استفاده کنند و سر کار نروند. تازه اگر چنین پس اندازی وجود داشته باشد، که میدانیم درباره بخش بزرگی از جامعه چنین نیست. مجموعه این شرایط سبب میشود که بازگشت به شرایط و رفتار قبل از کرونا به یک خواست روانی تبدیل و روال عادی زندگی اکثریت شود. سیاست مدیریت بحران هم بازگشت محتاطانه به شرایط عادی زندگی است. اتفاقا در چنین وضعیت خطیری بیش از قبل نیازمند فعالیت میز اختصاصی کرونا در تحریریه ها هستیم. یعنی وقتی همه به اشتباه فکر می کنند اوضاع عادی شده است و می توان زندگی عادی را از سر گرفت، رسانه ها هستند که باید یادآوری کنند چنین نیست و خطر نه تنها به قوت خود باقی است، بلکه ممکن است هر زمان با شدت بیشتری جامعه را درگیر خود کند.
او با توضیح درباره اینکه چرا چنین میزی در تحریریههای ما شکل نگرفته، بیان میکند: برای تشکیل چنین میزی در سطح رسانهها نیاز به احساس مسؤولیت و باور، تخصص و بودجه است. به نظرم عموم سردبیران نسبت به موضوع احساس مسؤولیت میکنند و به تشکیل چنین میزی اعتقاد دارند. یکی از مشکلات تعداد کم روزنامهنگارانی است که در موضوع متخصص باشند. طبعا روزنامهنگاران حوزه سلامت و روزنامهنگاران علم، نزدیکترین افراد به حوزه برای پوشش رویدادها هستند. کمااینکه شاهد هستیم برخی از این همکاران نه تنها در رسانهای که کار میکنند، که در صفحههای شخصیشان فعالانه و بادقت به طرح مسائل و موضوعات مربوط به کرونا پرداخته اند. همین کار را تعداد زیادی از متخصصان دیگر رشتهها از پزشکی تا علوم انسانی داوطلبانه و پیگیرانه انجام میدهند. البته ابعاد بحران بسیار بزرگ است و طبعا اقدامهای داوطلبانه، با وجود اهمیت و تأثیر بسیار، متأسفانه تکافوی وضعیت را نمیکند. بنابراین نیاز به اقدام سازمان یافته رسانهای برای تشکیل میزهای کرونا داریم. معنای این حرف، بودجه است که باید در اختیار تحریریهها قرار بگیرد. این در حالی است که وضعیت خود رسانه ها به لحاظ اقتصادی بسامان نیست. اگر مدیریت بحران اعتقاد داشته باشد که اطلاع رسانی و آگاهی بخشی درست، دقیق و به موقع رسانهها میتواند به کاهش دامنه بحران کمک کند،( که قاعدتا باید چنین اعتقادی وجود داشته باشد، )آن وقت شاید بتوان بودجه لازم برای تجهیز چنین میزهایی را در تحریریهها به عنوان بخشی از هزینه بسیار هنگفتی که برای مقابله با شیوع بیماری صرف میشود، در نظر گرفت.
به گفته نمکدوست در بحران است که شرایط برای رواج شبه علم و ضد علم مساعد میشود و مدیریت بحران را به مراتب دشوار میکند. به همین لحاظ هم هست که ضرورت اطلاع رسانی دقیق و به دور از ابهام و پرهیز دادن مردم نسبت به شایعه ها و شبه علم دوچندان میشود. به اعتقاد او از این منظر هم روزنامهنگاری بحران می تواند به مدیریت بحران بسیار کمک کند. بنابراین او تأکید میکند: مسئولان باید همه شرایط را برای مشارکت فعالانه رسانههای جریان اصلی اعم از روزنامه ها، خبرگزاری ها و پایگاههای اطلاعرسانی و رادیو و تلویزیون در پوشش تخصصی و اختصاصی بحران کرونا فراهم کنند.
او توضیح می دهد: هزینههای انسانی، مادی و معنوی بحران کنونی بسیار بزرگ است. آیا واقعا میتوان برای جان پزشکان، پرستاران و کارکنان بخش درمان که زندگی خود را وقف بیماران کردهاند قیمت تعیین کرد؟ و یا هر کدام از هموطنانی که جان خود را از دست می دهند؟ در عینحال تا کنون میلیاردها میلیارد تومان صرف مداوای بیماران شده است، آسیبی که از رهگذر کرونا به اقتصاد و اشتغال وارد آمده هم فوق العاده زیاد است. اگر مدیریت بحران بتواند با صرف هزینه و کمک به رسانهها برای پوشش بهتر بحران و کمک به حفظ توجه و آمادگی مردم از دامنه تلفات انسانی و خسارت های مادی کم کند، قطعا به نفع جامعه و همه است.
نمکدوست تأکید میکند : البته در نبود چنین مساعدتی هم، ذرهای از مسؤولیت حرفهای و اجتماعی روزنامهنگارها برای پوشش دقیق و جامع بحران کم نمیشود. کاستن از دامنه بحران یعنی کم کردن درد و رنج مردم و این وظیفه حرفهای و همیشگی ماست و تحت هیچ شرایط و وضعیتی تعطیل بردار نیست. اصلا ماهیت و معنای روزنامهنگاری این است که در وضعیتهای بحرانی کنار مردم قرار بگیرد و با آگاهیبخشی و اطلاعرسانی درست به آنها برای گذر از وضعیت بحران کمک کند. وظیفه نظارتگری بر رفتار مدیریت بحران، جستوجوگری، کشف نقاط ضعف و اعلام آنها و توضیح تلاشها و نقطههای قوت هم بخش لاینفک حرفهای گری ماست. مگر میشود تلاش جامعه پزشکی را ندید و نادیده گرفت. در شرایط بحرانی، دیدن نقطه ضعفها و انتقاد همان اهمیت دارد که پوشش تلاشها و انجام کارهای درست. انجام این کارها نه نیاز به اجازه کسی دارد و نه منوط و مشروط به حمایت نهاد یا ارگانی است، بلکه وظیفه قطعی و بیبرو برگرد ما روزنامهنگارهاست. پیشنهاد من کمک و مساعدت به تجهیز بهتر است. تجهیزی که مؤثر باشد و بتواند به مدیریت بحران، جامعه و مردم دقیقتر و بیشتر کمک کند.
او با توضیح درباره عملکرد رسانه ها در این روزها برای جلوگیری از عادی شدن کرونا در جامعه می گوید: ما باید تمام توان خود را برای هشدار به مردم و مسئولان به کار بگیریم تا مسأله کوچک و عادی نشود. برای این کار هر رسانهای به تنهایی، رسانه با هم و درهمکاری با نهادهای مدنی دیگر میتوانند پروژه های مشترکی را به اجرا درآورند. مادامی که کرونا جان هم وطنان را میگیرد، باید در صفحه اول همه رسانه ها حضور داشته باشد. ابتکارهای فردی و جمعی لازم است تا بتوانیم موضوع مقابله با کرونا را بهصورت مستمر به عنوان یکی از دستورکارهای اصلی اجتماعی حقظ کنیم. برای مثال میتوانیم چند رسانه با هم تصمیم بگیریم و در روز معینی از هفته صفحه نخست روزنامههای مان یا سایت و خبرگزاریهایمان را به اقدامی مشترک در خصوص کرونا اختصاص دهیم. یا میتوانیم به سراغ نهادهای مدنی دیگر برویم و با آن ها درباره اقدام مشترک همفکری کنیم و کاری انجام دهیم.
او اطلاع رسانی و هشدار دادن را تنها وظیفه رسانهها و خبرنگاران نمیداند و توضیح میدهد: به غیر از این رسانهها باید نظارت دقیقی بر رفتارهای حکومت داشته باشند. اگر رسانهها به این نتیجه رسیدند که حکومت و دولت در حال طی کردن مسیر اشتباه برای حل بحران کروناست، باید با صدای رسا آن را اعلام کنند. مسأله جان مردم است و شوخی بردار نیست. یکی از خوبیهای تشکیل میز بحران این است که روزنامهنگاران از نظرات متخصصان برخوردار میشوند و بنابراین می توانند بهتر درباره داعیههای مدیریت بحران چند و چون کنند و به بررسی گفتارها و رفتارهای آن بپردازند. به این ترتیب حکومت نمیتواند بهصورت یکسویه هر آنچه را که خود میخواهد به مردم بگوید و آنچه را نمیخواهد از آن ها پنهان کند. به این ترتیب، یکی از مهمترین کارکردهای میز بحران کمک به شفاف شدن گفتارها و رفتارهای مسؤولان و مدیران بحران و ارزیابی دقیق تر وضعیت نیز هست.