شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)- نشست علمی نقد و بررسی «درآمدی بر فلسفه مهدویت پژوهی» در سالن همایشهای غدیر قم برگزار و صاحبنظران پیرامون علم بودن یا نبودن مهدویت پژوهی و اینکه آیا فلسفه مهدویت پژوهی فلسفه مضاف است یا مطلق به بحث پرداختند.
به گزارش خبرنگار شفقنا در قم، دکتر الهی نژاد در نشست علمی نقد و بررسی «درآمدی بر فلسفه مهدویت پژوهی» که در سالن همایشهای غدیر برگزار شد، به پیشینه بحث فلسفه مهدویت پرداخت و اظهار کرد: از نظر علمی و کاری، فلسفه مهدویت پژوهی هیچ عقبه و پیشینه کاری ندارد.
او با بیان اینکه آغاز این بحث از سال 88 بوده که در سال 91 این بحث به اتمام رسید؛ افزود: فلسفه مهدویت پژوهی دارای ریزپروژه هایی به نام روش شناسی مهدویت پژوهی، مبانی شناسی مهدویت پژوهی، مساله شناسی مهدویت پژوهی و تحول و تطور مهدویت پژوهی می باشد.
این پژوهشگر مهدویت با بیان اینکه این پروژه نیز در سال 92 به پایان رسید؛ گفت: مهدویت پژوهی یک حوزه معرفتی و دانشی است و فلسفه ای که به نام مهدویت پژوهی به آن اضافه می شود، فلسفه علوم است.
او فلسفه مهدوت پژوهی را فلسفه مضاف دانست و افزود: فلسفه مضاف دانشی است که با رویکرد خاص به توصیف و تحلیل مبانی و مبادی پدیده ها می پردازد که فلسفه مهدویت پژوهی هم بر این اساس قابل تعربف و مفهوم شناسی است.
الهی نژاد اولین شاخصه فلسفه مهدویت پژوهی را کلی نگری دانست و ادامه داد: مقصود از فلسفه مهدویت پژوهی، نگاه از بیرون به این حوزه فارغ از درون مایه آنهاست به عبارت دیگری از بیرون به حوزه مهدویت پژوهی نگاه می کنیم و به تامل در آسیبها و فرصتهای این حوزه می پردازیم یعنی به طورکلی فلسفه مهدویت پژوهی به عنوان یک فلسفه مضاف به مسائل بنیادی معطوف به کل مهدویت پژوهی می پردازد.
او خاص بودن متعلق را شاخصه دیگر این حوزه برشمرد و افزود: روش عقلی شاخصه دیگر فلسفه مهدویت پژوهی است به این معنا که تحلیلات عقلی را به کار می برد و به مبانی و مبادی این عرصه می پردازد.
این کارشناس مهدویت عنوان کرد: مهدویت را وقتی در طول تاریخ رصد می کنیم می بینیم مهدویت به عنوان یک باور مطرح بوده است یعنی مسلمانان به عنوان یک باور و اعتقاد آن را قبول داشتند و وارد حوزه مطالعاتی نشده است. وقتی تاریخ جلو آمده کم کم پیرامون این باور، پرسشها و شبهات مطرح شده و لذا در حوزه مطالعاتی بشر قرار گرفته است.
او ادامه داد: اگر ما مهدویت ابتدایی و باوربودن را در نظر بگیریم فلسفه ای که به آن اضافه می شود فلسفه باور و امور می شود اما زمانیکه در حوزه مطالعاتی بشر قرار گرفته است، اگر فلسفه به آن اضافه شود، فلسفه مضاف علم و معرفتی می شود.
الهی نژاد با طرح این سئوال که آیا مهدویت پژوهی یک حوزه علم و دانش است؟ گفت: علم بودن مهدویت پژوهی به معنای لغوی نیست بلکه علم به معنای مجموعه و ساختار منظم دارای موضوع و مسائل و غایت است.
او ساختار نظام یافته دانش حول یک موضوع واحد، مجموعه سازمان یافته دانش در متن یک علم، زمینه تخصصی شدن دانش و تقسیم بندی آن، حصول سهم جزئی و کاربردی در دانش و ایجاد چشم انداز روشن و مشخص در آن حوزه را از شاخصه های این رشته عنوان کرد که در حوزه مهدویت هم قابل مشاهده است.
کارشناس حوزه مهدویت تصریح کرد: چه مهدویت پژوهی را علم بدانیم و چه رشته بدانیم و چه میان رشته یا گرایش بدانیم، حوزه معرفتی می شود و فلسفه مضافی که به آن اضافه می شود، فلسفه مضاف علوم می شود.
در ادامه این نشست، حجت الاسلام بهروزی لک در نقد ادعای دکتر الهی نژاد ابراز داشت: قالب عالمان از بس غرق در جزئیات هستند از اینکه از بیرون به علم نگاه کنند، کمرنگ است در حوزه مهدویت علما مشغول مطالعه در خصوص مهدویت بوده اند اما کسانی که به این حوزه با نگاه بازرسانه و منتقدانه نگاه کنند، کم بوده است.
او با بیان اینکه فلسفه مهدویت پژوهی مساله ما در این جلسه نیست، گفت: زمانی ما از فلسفه یک علم سخن به میان می آوریم که آن علم را ثابت کنیم لذا نیازداریم که ببینیم مطالعات مهدویت ما از چه نوع اهمیتی برخوردار است و بعد هم مساله، احراز موضوع است.
مدیر پژوهشکده مهدویت عنوان کرد: در مورد روش شناسی کار این نقد را دارم که یکسری مطالعات در خصوص علم وجود دارد و باید این مساله را لحاظ کنیم که امروزه مراد ما از علم چیست؟
او افزود: دکتر الهی نژاد در مورد روش شناسی سه حالت فرض کردند اما من فکر می کنم ما دو حالت داریم به این معنا که مقصود ما از علم، آگاهی منسجم و سازمان یافته است. نکته دیگر اینکه مهدویت را مطالعه منظم مفروض بداریم و تنها باید به توضیح شرایط آن بپردازیم.
حجت الاسلام والمسلمین عباس ایزدپناه نثر روان، پایبندی به سنتهای علمی و آکادمیک، بومی گرایی و استقلال فکری در عین نواندیشی، احاطه مولف به علوم حوزوی و دانشگاهی از نقطه قوتهای این کتاب عنوان کرد.
او ادامه داد: در مورد روش فلسفه دکتر الهی نژاد به روش استدلالی و برهانی اشاره داشتند اما بنده معتقدم باید روش تحلیل را هم به آن اضافه کرد؛ در مورد فلسفه مضاف و مطلق هم پیشنهادم تجدیدنظر در این مساله است به این معناکه فلسفه را به فلسفه های پایه و مضاف تقسیم کنیم تا اشکالاتی که دوستان گرفتند هم برطرف شود.
این پژوهشگر حوزوی ادامه داد: آقای الهی نژاد، مهدویت پژوهی را به مهدویت پژوهی ثبوتی و اثباتی تقسیم کردند و مهدویت شناسی اثباتی را بر مهدویت پژوهی ثبوتی مقدم دانستند که باید برعکس باشد.
او بیان کرد: الهی نژاد مهدویت پژوهی را علم دانستند و بعد رشته و سپس گرایش دانستند؛ بنده معتقدم رشته و بین رشته اعم از علم است یعنی وقتی می گوئیم رشته ریاضی و فیزیک شامل یک سلسله علوم هم خانواده است یعنی علم با همه پسوندها و پیشوندهایش است.
ایزدپناه اظهار داشت: مشکل دیگر در مهدویت پژوهی اینکه گفته شد مهدویت پژوهی علم است درحالیکه به نظر من، مهدویت پژوهی مانند فلسفه معرفت دینی به معنای مجموعه ای از روشها و جریانهای فکری که برای دین شناسی مورد توجه قرار گرفته است و فیلسوف معرفت اینها را به صورت بیرونی مورد توجه قرار می دهد و لذا معتقدم چیزی با عنوان علم مهدویت پژوهی نداریم.














