شفقنا- حبیب الله عباسی؛ دکتر شریف لک زایی، پژوهشگر اندیشه سیاسی و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی می گوید: پارهای از اخباری که هر روزه درباره فساد و اختلاس در جامعه مطرح میشود یکی از مواردی است که وضعیت دین ورزی در جامعه را با مخاطرات و پرسشهای بسیار جدی مواجه ساخته و اعتماد عمومی را سلب کرده است. اگر از منظر اخلاقی هم نگاه شود تا حد زیادی وضعیت اخلاقی نامطلوبی را به ویژه در عرصۀ سیاسی و اقتصادی شاهدیم. این در حالی است که اگرچه انقلاب اسلامی در بُعد بین المللی خود به نظر توانسته است رنگ دین داری را پررنگتر نماید و گرایش و اقبال به سمت دین ورزی را افزایش دهد اما اساساً انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی و معنوی و اخلاقی بود و در این بخشها باید به نسبت ارتقای بیشتری مییافتیم.
وی معتقد است: هر مقدار دردها و رنج های مادی و معنوی انسان در یک جامعۀ دینی و به تعبیری در یک حکومت دینی کاهش یابد میتوان گفت جامعه دین دارتر است. نمیتوان ادعای دین داری داشت و نسبت به مصائب زندگی و دشواری زیست مادی دیگر انسانها هیچ اقدامی به عمل نیاورد حال با در نظر گرفتن این فاکتور و وضعیت امروز جامعه می توان دریافت چقدر دیندار هستیم!
شریف لک زایی به طور مجزا وضعیت دینداری امروز جوانان را تبیین و اظهار می کند: به نظر میرسد ابعاد دین برای جوان امروز به خوبی تبیین نشده است و جوان امروزی با نقشهای دین چندان آشنا نیست و بیشتر با یک پوستۀ سیاسی دین مواجهه دارد. جوان امروز نقشهای سیاسی حوزه و روحانیت را بسیار برجسته تر از رنگ دینی و معنوی و اخلاقی آن میبیند. از این رو است که رنگ و نقش معنوی و اخلاقی و حتی اجتماعی دین در جامعه تا حدی رنگ می بازد.
وی تأکید دارد: برخی از آنچه به عنوان واقعیت دین در عصر ما ارائه می شود واقعیت اسف باری است که جوان نیز همین لایه را پیش چشم خویش مشاهده میکند. این واقعیت در چهار عرصۀ ایمان، شریعت، اخلاق و فرهنگ دچار کج تابیهای زیادی است که اصلاح آنها میتواند به اصلاح دین داری در جامعۀ ما منتهی شود.
متن گفت وگوی شفقنا با دکتر شریف لک زایی را می خوانید:
* دینداری کنونی جامعه ایران از زوایای مختلفی مورد بحث قرار میگیرد و اظهارنظرهای متفاوتی در این مورد را شاهدیم، عدهای معتقدند دینداری تضعیف و عده ای دیگر بیان میکنند دینداری نه تنها ضعیف نشده بلکه کیفیت و کمیت آن روز به روز بیشتر و بیشتر میشود. وضعیت کنونی دینداری جامعه ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
از منظر یک پژوهشگر اندیشه سیاسی نکاتی را عرض میکنم. پرداخت به مسأله دین داری و معنویت در ایران بسیار بغرنج و پیچیده شده است. ما از هر مسیری که به این بحث بپردازیم به ناچار به حکومت دینی میرسیم و به گمانم پرداختن به این موضوع بدون توجه به تأثیراتِ تصمیمات حکومت دینی نمیتواند وجه صحیحی داشته باشد.
برخی تصمیمات درست و نادرست سیاسی آسیب زیادی به دین داری وارد آورده است
در یک حکومت دینی به دلیل این که تصور میشود همۀ ارکان حکومت برای توسعۀ دین داری تلاش میکنند توقع این است که دین داری افزایش یابد. اما نمیتوان از این نکته هم غفلت کرد که هر اقدام غیر شرعی و خلافی که صورت گیرد بازتاب بسیار وسیعی در جامعه در بر دارد. گذشته از این مسأله که گاهی با ورود رسانههای جمعی و اخیراً شبکه های اجتماعی انعکاس بسیار زیادی می یابد اما توجه به یک نکته هم بسیار اهمیت دارد و آن این که برخی تصمیمات درست و نادرست سیاسی طبعاً آسیب زیادی به دین داری وارد آورده است. از این رو است که برای مثال حضور نوجوانان و جوانان در مساجد و مجامعی که نماد و نهاد دین ورزی تلقی میشود کاهش یافته است. البته در ایام ماه محرم و به منظور عزاداری حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) حضور جوانان در مراسمات بسیار پررنگ است، اما اگر دین ورزی را در بخش آیینی – مناسکی و محتوایی مورد توجه قرار دهیم تقریباً در بخش محتوایی نقصهای بسیاری دیده میشود. به نظر میرسد پاره ای از اخباری که هر روزه درباره فساد و اختلاس در جامعه مطرح میشود یکی از مواردی است که وضعیت دین ورزی در جامعه را با مخاطرات و پرسشهای بسیار جدی مواجه ساخته و اعتماد عمومی را تا حد زیادی سلب کرده است. بنابراین اگر به لحاظ مناسکی نگاه شود، کم رنگ شدن دین ورزی در حوزه آیینی و مناسکی آن مشهود است. اما این وضعیت باید به لحاظ محتوا هم مورد توجه قرار گیرد. برای مثال اگر از منظر اخلاقی هم نگاه شود تا حد زیادی وضعیت اخلاقی نامطلوبی را به ویژه در عرصۀ سیاسی و اقتصادی شاهدیم. این در حالی است که اگرچه انقلاب اسلامی در بعد بین المللی خود به نظر توانسته است رنگ دین داری را پررنگتر نماید و گرایش و اقبال به سمت دین ورزی را افزایش دهد اما اساساً انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی و معنوی و اخلاقی بود و در این بخشها باید به نسبت ارتقای بیشتری مییافتیم.
* دیندار واقعی کیست؟ ملاک دینداری را مربوط به چه مسایلی و مواردی میدانید؟
معیار دین داری صرفا برقراری برخی آیینها در جامعه نیست بلکه دین داری به آن است که در آن خدمتی به انسان صورت گیرد
در این زمینه مانند امام موسی صدر فکر میکنم و آن این که معیار دین داری صرفاً برقراری برخی آیینها و مناسک در جامعه نیست بلکه دین داری به آن است که در آن خدمتی به انسان صورت گیرد. معیار صدر آن است که هر مقدار دردها و رنج های مادی و معنوی انسان در یک جامعۀ دینی و به تعبیری در یک حکومت دینی کاهش یابد میتوان گفت جامعه دین دارتر است. بنابراین دین داری در یک بخش آن میتواند به «خدمت به انسان» تعریف شود که در این صورت یک طیف وسيعی از مصادیق مادی و معنوی را شامل میشود. نمیتوان ادعای دین داری داشت و نسبت به مصائب زندگی و دشواری زیست مادی دیگر انسانها هیچ اقدامی به عمل نیاورد. از این منظر حکومت دینی بیشترین تلاش را باید داشته باشد تا زندگی مردم سامان بهتری بیابد. همچنین بر اساس نظر صدر، دین به تنظیم رابطۀ انسان با جهان پیرامونش میپردازد. از سویی یک معیار دیگر نیز این است که دین دار واقعی حال خوبی دارد و دین در جهان امروز باید بتواند حال انسان را خوب کند. در این زمینه به سخن امام صدر اشاره میکنم که میگوید تمدن جدید نتوانسته حال انسان را خوب کند و در تمدن جدید، حال انسان بهبود نیافته است. حال ما هم میتوانیم بررسی کنیم ببینیم که آیا حال انسان و حال جامعۀ ما چگونه است. این میتواند معیار مهمی باشد که بر اساس آن بتوانیم به بررسی مسأله دین داری در جامعه خود بپردازیم. همان طور که گفتم این مسأله نمیتواند خارج از مسأله حکومت دینی مورد بررسی قرار گیرد.
* صرفا یک نوع دین ورزی داریم؟ یعنی میتوان همه دینداران را در یک دسته قرار داد و گفت دینداری آنها مثلاً قوی است یا ضعیف؟ یا میتوانیم انواع دین ورزی را از هم جدا کنیم؟
طبعاً دین ورزی میتواند ابعاد و گسترۀ وسیعی را شامل شود. اگر بخواهم بر اساس برداشت و نگاه امام موسی صدر بحث را طرح کنم باید بگویم که در تفکر دینی اگر کارهای روزانه یک انسان در جامعه با نیت حسنه انجام گیرد، چنین اعمالی عبادت محسوب میشود. بنابراین ما با یک گسترۀ وسیعی در دین ورزی مواجهیم که میتواند با نیت الهی هر نوع حرکتی در زندگی را عبادت و دین ورزی میشمارد. از این رو در عرصه های مختلف میتوان دین ورزی و دین داری را مشاهده کرد. نکته اساسی و مهم این است که اعمال انسان مبتنی بر ایمان و حرکت انسان مبتنی بر نگاه الهی باشد و رنگ ایمانی در زندگی انسان داشته باشد.
* دین برای نسل جوان امروز کشور چه معنا و ابعادی پیدا کرده است؟
بسیاری از جوانان امروزی با نقشهای دین چندان آشنا نیستند و صرفاً با یک پوستۀ سیاسی دین مواجهه دارند
به نظر میرسد ابعاد دین برای جوان امروز به خوبی تبیین نشده است و جوان امروزی با نقشهای دین چندان آشنا نیست و صرفاً با یک پوستۀ سیاسی دین مواجهه دارد. جوان امروز نقشهای سیاسی حوزه و روحانیت را بسیار برجسته تر از رنگ دینی و معنوی و اخلاقی آن میبیند. از این رو است که تا حد زیادی رنگ و نقش معنوی و اخلاقی و حتی اجتماعی دین در جامعه رنگ می بازد. اگر با نظر امام موسی صدر مبنی بر این که دین امروزه نقش خود را در زندگی از دست داده است همراه باشیم از این رو به نظر میرسد ابعاد دین ورزی در نسل جوان نیز امروزه به شدت تقلیل یافته و این مسأله به تعبیر ایشان با توسعه مظاهر و نمادهای دینی مانند مساجد و مراسمات و مناسک متعدد قابل جبران نیست. بر اساس نگاه صدر باید به جوان فلسفه و دیدگاهی درباره جهان و پیرامونش از جمله درباره وطن و در مورد حق و باطل و نیز هستی و تاریخ ارائه شود که بتواند به صورت صحیحی تربیت شود. فقدان این فلسفه و دیدگاه درباره جهان و نسبت به مسائل پیرامون آن در جامعه ما امروزه نسبتاً ملموس است.
* تجربه دینداری نوجوانان و جوانان در چه مسیری در حال تحول است؟ چه آینده ای میتوان برای آن پیش بینی کرد؟ چه نوع گرایشهای دینی تقویت خواهد شد؟ کدام گرایشهای دینی تضعیف خواهد شد؟
بخشی از جوانان امروزی دین را جز یک سری محدودیت و قید نمیدانند
مشاهدات عینی تا اندازهای بر این مطلب صحه میگذارد که آنچه در جامعه جریان دارد بیشتر بر مدار شخصی سازی دین داری از یک سوی و محدود سازی نقش دین از سوی دیگر استوار است. به ویژه این که این مسأله با تصمیمات سیاسی نیز تحت تأثیر قرار میگیرد و حمایت میشود. از این رو است که بخشی از جوانان امروزی دین را جز یک سری محدودیت و قید نمیداند که دست و پای او را برای حرکت و فعالیت اجتماعی میبندد. شاید به دلیل همان فقدان یک فلسفه و دیدگاه درباره هستی و زندگی، آیینها و مناسک مستحبی در جامعه ما در حال تقویت و پررنگ شدن است ولی توجه به ابعاد دیگر حقیقت دین روز به روز به محاق رفته و از عرصۀ زندگی در حال غیبت است. کثرت عزاداریها در جامعه و توجه نداشتن به ابعاد دیگر به معنای آن است که برخی دین را صرفاً در ارائۀ مناسک سوگوارانه و غمگنانه معرفی مینماید. به تصور بخشی از جوانان امروزی، دین بیشتر قید و محدودیتی در مسیر زندگی اوست و دست و پای او را میبندد. در حالی که به تعبیر صدر، دین نقشی اساسی در تحرک بخشیدن به تاریخ و تربیت انسان داشته است. دین نه پیرو بلکه محرک بسیاری از فعالیتهاست.
* تغییر در روند دینداری نسل جوان کشور طبیعی است یا امری است که باید به عنوان خطر به آن نگاه کرد؟
به تعبیر امام صدر امید اساساً حقیقت زندگی و مایۀ حیات آدمی است و ناامیدی بریدن و جدا شدن از آینده است
به نظرم به دلیل فطرت خداجوی انسان به ویژه در نسل جوان، بخشی از آن میتواند طبیعی تلقی شود اما بخشهای عمده آن هم طبیعی نبوده و موجب نگرانی است. هم در سویۀ موافقان و هم در سویۀ مخالفان مداخله و تصرف در دین داری در حال انجام است. افزون بر این که جوان امروز تا حد زیادی مسیر درستی هم، به دلیل فقدان یک فلسفه و دیدگاه روشن برای زندگی، در پیش رو نمیبیند و بنابراین امیدی هم به آینده ندارد. طبعاً وجود این ناامیدی میتواند ضربات سنگینی وارد کند. این در حالی است که امید نقش بسیار مهمی در زیست انسان ایفا میکند و جامعه ای که امید نداشته باشد طبعاً تداوم حیات و آیندۀ او به آسانی ممکن نیست. به تعبیر امام صدر امید اساساً حقیقت زندگی و مایۀ حیات آدمی است و ناامیدی بریدن و جدا شدن از آینده است. برخی از مشکلات جامعه ما سبب شده است که نسل جوان از آیندۀ زندگی خود ناامید شود. طبیعی است که جامعۀ ناامید نمیتواند به سمت اهداف مطلوب خودش حرکت نماید و به سمت روز مره گی حرکت می کند. البته صدر تأکید میکند که ایمان به غیب منشأ و خاستگاه امید پایدار در انسان است. از سویی به تعبیر ایشان باید بگویم که ما باید دو بُعد از دین داری در جهان امروز را از هم جدا کنیم؛ یکی واقعیت دین در عصر کنونی؛ و دیگری نقش دین در عصر کنونی. به تعبیر صدر، بخشی از آنچه به عنوان واقعیت دین در عصر ما دیده می شود، واقعیت اسف باری است که جوان نیز همین لایه را پیش چشم خویش مشاهده میکند. این واقعیت در چهار عرصۀ ایمان، شریعت، اخلاق و فرهنگ دچار کج تابیهای زیادی است که اصلاح آنها میتواند به اصلاح دین داری در جامعۀ ما منتهی شود. صدر برای دین نقش رهبری قائل است و بر این نظر است که امروزه و در تمدن جدید، دین نقش پیرومنشانه به خودش گرفته است و در پس غافله تمدن غربی حرکت میکند در حالی که دین باید پیشرو کاروان تمدن انسانی باشد و بتواند انسان را در جهان جدید به جنبش و حرکت درآورد. از این منظر، دین نمیتواند به عنوان یک قید و محدودیت در نظر گرفته شود و باید بتواند نقش تحول آفرین و حرکت بخش خود را ایفا نماید.
* نسل جوان در تغییر روند دینداری چه عواملی را الگو قرار دادند؟
الگوی دینداری جوانان خارج از مسیر حوزه های علمیه و روحانیت اتفاق افتاده
آنچه در حال الگو شدن است بیرون از مسیر حوزه های علمیه و روحانیت و متفکران مسلمان دارد اتفاق میافتد. درواقع حوزه و روحانیت بخشی از وزن سنتی خود را از دست داده است. این وضعیت هم ارتباط مستقیمی با عملکرد حکومت دینی دارد و هم با رویکردی که به حقیقت و نقش دین در جامعه وجود دارد ارتباط می یابد. امروزه به تعبیر صدر دینداری در نزد بسیاری دچار کج تابی شده است و دین تا حد زیادی بریا آنان به یکسری مراسم تشریفاتی و رسمی تبدیل شده است؛ میراثی کهن تلقی میشود؛ تشکیلات و مؤسسات و محدودیت است و در بهترین حالت توشه ای است برای آخرت و وسیله ای برای هموار کردن راه های مرگ است. از این رو است که در حکومت دینی هر گونه تصمیمی در حوزه اقتصادی و فرهنگی و سیاسی در روند دین داری هم تاثیرگذار است و به طور مستقیم در روند دین ورزی در جامعه و به ویژه نسل جوان نقش ایفا میکند. این در حالی است که روحانیت شیعه در طی قرون گذشته در کنار و همراه با مردم بوده است و امروزه به واسطۀ حکومت دینی و تصمیماتی که در آن گرفته میشود و ممکن است به صواب هم نبوده و مورد تأیید علمای شیعه هم نباشد اما به پای ایشان هم نوشته میشود. حضور و همراهی روحانیت به ویژه در کنار جوانان میتواند خلأ به وجود آمده در زمینه الگو را کاهش داده و به دین داری بیشتر مساعدت نماید.
* تظاهر به دینداری و آسیبهای آن؟ چگونه تظاهر به دینداری تجربه دینی را در ایران شکل میدهد؟ تظاهر به دینداری چه معنایی دارد؟ چرا در جامعه تشدید میشود؟ راه حل مقابله با آن چیست؟
گروهی برای این که به برخی مواهب در جامعه دست یابند به تظاهر به دین داری روی آوردند
بخش عمده ای از این مسأله به نتایج و پیامدهای رسمی دین ورزی و ناظر به اعمال و اقدامات حکومت دینی باز میگردد. البته تظاهر به دین ورزی امروزه در حوزه اجتماعی به نظر کاهش یافته است و افراد برای همدیگر کمتر تظاهر به دین داری میکنند اما برای بهره مندی از مواهبی که میتواند از طریق حکومت دینی نصیب آنان شود به شدت جاری است و از اینجا تا اندازه ای به برخی از ابعاد اجتماعی هم سرایت میکند. به ویژه به نظر میرسد در حوزه مسوولیتهای سیاسی بیشتر خودش را نشان میدهد. متأسفانه تفکیکی میان بهره مندی و برخورداری از یک زیست سالم و معمولی با برخورداری از مواهب حکومت دینی وجود ندارد و برخی اشخاص برای این که به برخی مواهب در جامعه دست یابند به تظاهر به دین داری روی آورده و در نقش یک دین دارد ظهور میکنند. این بخش به ویژه در حوزۀ مناسک و اعمال دینی به شدت وجود دارد و متأسفانه از محتوای اخلاقی و انسانی و معنوی خود تهی شده است. این در حالی است که اگر بپذیریم که یکی از معیارهای دین داری خدمت به انسان است و نه انجام برخی آیینها و مناسک، طبیعتاً متوجه میشویم که چه مقدار در این بخش ضعف و کاستی وجود دارد.
دین ورزی را از معیشت و کسب و کار جدا کنیم
یکی از راههای حل این مسأله چنان که ذکر شد جدا کردن مسأله دین ورزی از معیشت و کسب و کار است. این موضوع در ابتدای انقلاب هم به نوعی مورد توجه و بحث و نظر بوده است و با عنوان مسأله تعهد و تخصص در اعطای مناصب و پستها مورد بحث قرار گرفته است و در فضای سالهای بعد از انقلاب به دلیل این که تعهد بر تخصص چربیده است به سمت تظاهر به دین داری میل کرده است و به همین دلیل هم تا حد زیادی دین را در نزد این افراد از حقیقت و نقش اصلی خود تهی ساخته است.