شفقنا رسانه-سعید درویشی *: مرکز آمار، یافتههای یک پژوهش را منتشر کرده است که نشان میدهد در ایران 70 درصد از افراد ۱۵ ساله و بالاتر از آن که سواد دارند روزنامه نمیخوانند و 30 درصد افراد روزنامه میخوانند. آیا این آمار برای «جامعه» نگرانکننده است یا برای «روزنامهها»؟
این یافته بخشی از نتايج طرح آمارگيري از فرهنگ رفتاري خانوار است که در سال 96 انجام شد. در تحقیق مذکور که از طريق مصاحبه رو در رو با سرپرست يا عضو مطلع خانوار انجام شده است، وضعیت مطالعه روزنامه در خصوص بیش از 52 میلیون و 800 هزار نفر در شهرها و روستاها پرسیده شده که مشخص شده است بیش از 37 میلیون و 75 هزار نفر یعنی 70 درصد جامعه هدف روزنامه (چاپی یا الکترونیکی) مطالعه نمیکنند. در حقیقت، در ایران 37 میلیون باسوادِ ۱۵ ساله و بیشتر از این سن روزنامه نمیخوانند.
وقتی 70 درصد از جمعیت کشور روزنامه نمیخرند و نمیخوانند بدین معناست که خبر یا تحلیل خبر را در جاهای دیگر مثل کانالها و سایتهای خود روزنامهها در شبکههای اجتماعی و فضای سایبر، کانالهای خبری در فضای مجازی، ماهواره و … پیدا میکنند. از طرفی نمیتوان مردم را مجبور کرد که خبرها را فقط در روزنامهها پیگیری کنند. امروزه افراد، منبع رسانهای خود را با محاسبه سرعت دسترسی به اخبار و صرفه اقتصادی انتخاب میکنند و از آنجایی که در رسانههای آنلاین سرعت انتقال خبر بالاتر و نرخ هزینه پایینتر است، بیشتر افراد رسانه آنلاین را به رسانه چاپی مثل روزنامه ترجیح میدهند. برای مردم، در وهله اول مطلع شدن از خبر رویدادها مهم است و تحلیل و تفسیر در اولویت نیست. بنابراین در چند سال اخیر عادت کردهاند که خبرها را هر روز در فضای مجازی پیگیر باشند تا در روزنامهها.
تیراژ پایین روزنامهها که ناشی از تمایل نداشتن مردم به خواندن روزنامه است بارها بررسی شده، اما مشکلی از روزنامههای چاپی حل نشده است. کانال برخی از روزنامهها در پیامرسان تلگرام فعال است و برخی هم سایت اینترنتی دارند و پی دی اف روزنامه را آنجا بازگذاری میکنند، پس روزنامهها زنده هستند اما با سختی زندگی میکنند.
این 37 میلیون نفر که روزنامه نمیخوانند ضرر نمیکنند، زیرا از دنیای خبر و اطلاعات محروم نشدهاند و خبرها را در رسانههای دیگری غیر از روزنامه میتوانند پیگیری میکنند، اما این روزنامهها هستند که با دهها سند و مدرک در حال ضررکردن هستند که یکی از این شواهد همین یافتههای مرکز آمار است.
وزارت ارشاد نمیتواند با این استدلال که مردم روزنامه نمیخوانند، مجوز انتشار روزنامه به افراد حقیقی یا حقوقی ندهد، اما پیششرط مناسبی برای متقاضیان تاسیس رسانه گذاشت که در سه سال اول کار هیچ حمایت مالی از آنها نمیکند تا مدیریت رسانه از جنبه مالی راستیآزمایی شود و همین موضوع باعث عقب نشینی هزار متقاضی شد.
بنابراین اگر راهکار و فکر درست باشد، بسیاری از گرفتاریهای بخش رسانه حل میشود. نزدیک به ده سال است که روزنامههای ایران با چالش نداشتن خواننده مواجه هستند و این قضیه سال به سال شدت میگیرد؛ روزنامهنگاری تحلیلی هم مشکل را حل نکرده است. مشکل تیراژ پایین روزنامهها حتی با بارگذاری پی دی اف روزنامه در فضای سایبر یا راه انداختن کانال و صفحه در فضای مجازی حل نمیشود، چون روح روزنامه به جسم کاغذی آن تعلق دارد و اگر این جسم بمیرد آن روح مثل الان در اینترنت سرگردان میشود.
روزنامهها برای دیدهشدن، به فضای مجازی و سایبر آمدند اما فراموش کردند که تکلیفشان اول باید در پیشخوان دکهها روشن شود. شاید یکی از راههای جذب مخاطب این باشد که روزنامهها تجاری فکر کنند و مثل بانکها که جشنواره قرعهکشی حسابهای قرضالحسنه برگزار میکنند، روزنامهها هم مسابقههایی برگزار کنند و شرط اصلی شرکت در مسابقه نیز خرید روزنامه از دکه باشد. این راهکار نیست بلکه فقط مثالی بود برای روشن شدن ذهن و رفتن به سوی ابتکارهای عملی. متاسفانه بهترین مطالب روزنامهها که حاصل دسترنج خبرنگاران مستعد و گزارشنویسان حرفهای و نکتهسنج است، از طریق بازنشر مطلب در خبرگزاریها خوانده میشود. پس کیفیت مطالب پایین نیست، بلکه نگاه جامعه به روزنامه باید عوض شود و فرهنگ روزنامهخوانی دوباره به خانوادهها برگردد.
روزنامه یکی از صنایع فرهنگی است؛ در سبد خرید خانوادههای ایرانی همه جور کالایی دیده میشود غیر از روزنامه. با کمی ابتکار و نوآوری در بازاریابی، نگاه مردم به روزنامهها تغییر میکند.
∗ مطالب ما را در کانال تلگرامی شفقنا رسانه (mediashafaqna@) دنبال کنید
∗ نقد و نظر و سوژه های خود را از طریق ارتباط با ادمین کانال(shafaqnamedia_admin@) به ما بگویید.