شفقنا- امام سجاد(ع) می فرماید:«وَ أَمَّا حَقُّ مَنْ سَاءَكَ الْقَضَاءُ عَلَى يَدَيْهِ بِقَوْل أَوْ فِعْل فَاِنْ كَانَ تَعَمَّدَهَا كَانَ الْعَفْوُ أَوْلَى بِكَ لِمَا فِيهِ لَهُ مِنَ الْقَمْعِ وَ حُسْنِ الأَدَبِ مَعَ كَثِيرِ أَمْثَالِهِ مِنَ الْخَلْقِ فَاِنَّ اللَّهَ يَقُولُ:(وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيل) اِلَى قَوْلِهِ (لَمِنْ عَزْمِ الاُْمُورِ) وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَ: (وَ اِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ) هَذَا فِي الْعَمْدِ فَاِنْ لَمْ يَكُنْ عَمْداً لَمْ تَظْلِمْهُ بِتَعَمُّدِ الاِنْتِصَارِ مِنْهُ فَتَكُونَ قَدْ كَافَأْتَهُ فِي تَعَمُّد عَلَى خَطَا وَ رَفَقْتَ بِهِ وَ رَدَدْتَهُ بِأَلْطَفِ مَا تَقْدِرُ عَلَيْهِ وَ لا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللَّهِ».
«حق كسى كه از قضاى الهى، با گفتار يا كردار، با تو بدى كرده است، اين است كه اگر او در اين بدگويى و يا بدرفتارى، تعمّد داشته، بهتر است او را عفو كنى، زيرا اين كار، علاوه بر اين كه كدورت را از بين مى برد، نوعى حسن ادب و خلق زيبا به شمار مى رود. خدا هر چند مى فرمايد:هر كس انتقام گيرد، نكوهشى بر او نيست، و نيز مى فرمايد:اگر انتقام گرفتى كيفر به همان اندازه باشد كه عقوبت ديده ايد، ولى در مقابل اين دو سفارش مى فرمايد: اگر صبر كنيد، براى صابران بهتر است.
و اگر او در اين بدگويى قصد و عمدى نداشته از طريق انتقام، به او بدى نكن تا او را به كار خطا، كيفر دهى، بلكه با او با مهربانى رفتار كن».
***
به گزارش شفقنا، حضرت آیت الله العظمی سبحانی در اثر خود با عنوان«شرح رساله حقوق سیدالساجدین» به شرح حق 48 با عنوان«حق کسی که به تو بدی کرده» پرداخته و مرقوم می دارند: «در مسائل سياسى و حقوقى تك قانونى غالباً نشانه ضعف قانون است زيرا شرايط در همه زمان ها يكسان نيست تا قانون واحدى بر همه شرايط حكومت كند، آيين اسلام، در مورد كسى كه عمداً خون كسى را ريخته يا بر آبروى او لطمه وارد كرده، دو قانون دارد:
- قصاص و انتقام
- عفو و گذشت.
اگر جنايتكار، روح درندگى داشته باشد، حتماً بايد قصاص شود و اگر مشمول عفو شود، درندگى او دو چندان مى گردد. اينجاست كه بايد از قانون قصاص بهره گرفت و قصاص در اين مورد، حيات را به جامعه برمى گرداند، چنان كه مى فرمايد:
(وَ لَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الأَلْبَابِ).([1])
«انتقام مظلوم از ظالم مايه زندگى است».
اگر فردى از روى نادانى دست به جنايت بزند و در چنگال قانون گرفتار شود و شرمنده وجدان و در فكر اصلاح خويشتن باشد، اينجاست كه بايد گفت:«در عفو لذتى است كه در انتقام نيست».
اكنون قانون اسلام را در اين مورد مطرح مى كنيم:
اسلام در صورت نخست به قصاص و انتقام مماثل دعوت مى كند ولى هر نوع زياده خواهى را رد مى كند و مى فرمايد:
(فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ)([2]).
«هر كس به شما تجاوز كرد، همانند آن بر او تعدّى كنيد! و از خدا بپرهيزيد(و زياده روى ننماييد)».
ولى در صورت دوم، عفو و گذشت را بر انتقام، ترجيح مى دهد و مى فرمايد:
(وَجَزَاءُ سَيِّئَة سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللهِ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الظَّالِمِينَ).([3])
«كيفر بدى، مجازاتى است همانند آن، و هركس عفو و اصلاح كند، پاداش او با خداست، خداوند ظالمان را دوست ندارد».
و در آيه ديگر مى فرمايد:
(وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ).([4]) «و هرگاه خواستيد مجازات كنيد، تنها به مقدارى كه به شما تعدّى شده كيفر دهيد! و اگر شكيبايى كنيد، اين كار براى شكيبايان بهتر است».
ولى در موقع سوم، نه تنها به عفو و گذشت، دعوت مى كند، بلكه خواهان پاسخ بدى با نيكى است، چنان كه مى فرمايد:
(وَلاَ تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالتي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِي حَمِيمٌ).([5])
«هرگز نيكى و بدى يكسان نيست، بدى را با نيكى دفع كن، ناگاه (خواهى ديد) همان كس كه ميان تو و او دشمنى است، گويى دوست گرم و صميمى است».
سيد ساجدين(عليه السلام) درباره كسى كه عمداً بدى كرده است، مى فرمايد:«إنّ العفو أولى بك لما فيه من القمع بحسن الأدب»، «ناديده گرفتن جرم، سبب مى شود كه كينه عداوت از دل او رخت بربندد، از اين گذشته، عفو از بدكاران نوعى تأديب زيباست كه آنها را سر جايشان مى نشاند».
و نيز امام سجاد(عليه السلام) در مورد كسى كه در كار بد عمد در كارش نبوده است مى فرمايد:
«فَتَكُونَ قَدْ كَافَأْتَهُ في تَعَمُّد على خَطأ» يعنى «كيفر دادن در كار خطاى غير عمد، نوعى ستم است، بلكه دستور مى دهد: وَرَفِقْتَ بِهِ، وَرَدَدْتَهُ بِألْطَفِ ما تَقْدِرُ عَلَيْهِ«تا آنجا كه مى توانى او را در سايه لطف و مهربانى خود قرار دهى و حول و قوه اى جز با خدا نيست».
[1]. بقره:179.
[2]. بقره:194.
[3]. شورى:40.
[4]. نحل:126.
[5]. فصلت:34.