شفقنا- امام سچاد(ع) می فرماید:«وَ أَمَّا حَقُّ مَنْ سَرَّكَ اللَّهُ بِهِ وَ عَلَى يَدَيْهِ فَاِنْ كَانَ تَعَمَّدَهَا لَكَ حَمِدْتَ اللَّهَ أَوَّلاً ثُمَّ شَكَرْتَهُ عَلَى ذَلِكَ بِقَدْرِهِ فِي مَوْضِعِ الْجَزَاءِ وَ كَافَأْتَهُ عَلَى فَضْلِ الِابْتِدَاءِ وَ أَرْصَدْتَ لَهُ الْمُكَافَأَةَ وَ اِنْ لَمْ يَكُنْ تَعَمَّدَهَا حَمِدْتَ اللَّهَ وَ شَكَرْتَهُ وَ عَلِمْتَ أَنَّهُ مِنْهُ تَوَحَّدَكَ بِهَا وَ أَحْبَبْتَ هَذَا اِذْ كَانَ سَبَباً مِنْ أَسْبَابِ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ تَرْجُو لَهُ بَعْدَ ذَلِكَ خَيْراً فَاِنَّ أَسْبَابَ النِّعَمِ بَرَكَة حَيْثُ مَا كَانَتْ وَ اِنْ كَانَ لَمْ يَتَعَمَّدْ وَ لا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللَّهِ».
«و امّا حق كسى كه خدا به وسيله او تو را خوشحال كرده است، از دو حالت بيرون نيست:
- آن فرد، با كمال علاقه، خواهان خوشحال كردن شما باشد. حق چنين كسى اين است كه اوّلاً خدا را سپاسگزار باش. ثانياً به اندازه شايستگيش با دادن پاداش از او قدردانى كن و از اين كه او به نيكى آغاز كرده، درصدد جبران و تلافى باش.
- اگر قصد خوشحال كردن تو را نداشته، باز خدا را ستايش كن
و سپاسگزار باش كه اين نعمت را به تو مخصوص كرده است و اگر
فرد مسرور كننده، از احباب الهى است، او را دوست بدار و نيكخواه
او باش، زيرا اسباب نعمت هر كجا باشد خير و بركت است. ولا قوّة إلاّ بالله».
***
به گزارش شفقنا، حضرت آیت الله العظمی سبحانی در اثر خود با عنوان«شرح رساله حقوق سیدالساجدین» به شرح حق 47 با عنوان حق مسرور کننده پرداخته و مرقوم می دارند: «زندگى زير آسمان نيلگون، يك نواخت نيست، شيرينى ها با تلخى ها، شادمانى ها با اندوه ها، تندرستى ها با بيمارى ها، دارايى ها با فقر و تنگدستى همراه است و انسان در طول زندگى، هميشه شادمان يا اندوهگين نيست و در هر حال، بايد رو به درگاه الهى آورد. پستى ها و بلندى هاى زندگى او را مأيوس نكند.
چه بسا انسان در درياى غم فرو مى رود. ناگهان مؤمنى از در وارد مى شود، گرهى از زندگانى او مى گشايد و غبار اندوه را از آسمان زندگانى او پاك مى سازد، در اين مورد، امام باقر(عليه السلام) به ابوحمزه ثمالى مى فرمايد:
قال رسول الله(صلى الله عليه وآله وسلم): «من سرّ مؤمناً فقد سرّني ومن سرّني فقد سرّ الله».([1])
«هركس مؤمنى را شاد كند، مرا شاد كرده و هر كس مرا شاد كند، خدا را شاد كرده است».
البته ادخال سرور در قلب مؤمن، مراتبى دارد. از گفتگوى شيرين گرفته تا كمك هاى بزرگ. همه را مى توان ادخال سرور ناميد. امام سجاد(عليه السلام) در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) نقل مى كند:
«إنّ أحبّ الأعمال عند الله عزّ وجلّ ادخال السرور على المؤمن».([2])
«محبوب ترين كارها در نزد خدا خوشحال كردن مؤمن است».
كلينى در باب مخصوصى به نام «ادخال السرور على المؤمنين»، چهارده روايت نقل كرده است و در روايتى امام صادق(عليه السلام)، مصداق اتمّ ادخال سرور را چنين بيان كرده است:
«اشباع جوعته أو تنفيس كربته أو قضاء دينه».
«رفع گرسنگى از وى، زدودن غم از روان او، و پرداخت بدهى او».
بنابراين، مؤمنين در ادخال سرور به لفظ و مزاح اكتفا نكنند، با توجه به اين مقدّمه به شرح سخنان سيد ساجدين(عليه السلام) مى پردازيم:
حضرت فرد خوشحال كننده را دو گونه معرفى مى كند:
- گاهى واقعاً قصد ادخال سرور در دل مؤمن دارد.
- گاهى قاصد اين مطلب نيست، امّا مؤمن از عمل او خوشحال مى شود.
در صورت نخست مى فرمايد:
«حمدتَ الله أوّلاً ثمّ شكرتَه على ذلك بقدره في موضع الجزاء».
«اوّلاً خدا را ستايش كرده، آن گاه از فرد شاد كننده به اندازه شايستگيش سپاسگزار باشد و از اين كه او آغاز به نيكى كرده به نوعى آن را جبران كند.
- و اگر نه او با گفتار و رفتار خود، قصد مسرور كردن نداشته، هر چند طرف مؤمن خوشحال شده، باز در اين مورد مى فرمايد:
«حمدتَ الله وشكرتَه وعلمتَ أنّه منه، توحّدك بها».
«سپاس و ستايش او را بگويى و بدانى كه اين نعمت از آن اوست و اين نعمت را مخصوص تو كرده است».
- وأحببتَ هذا إذا كان سبباً من أسباب نِعم الله عليك: در عين حال از همين فردى كه قاصد خوشحالى تو نبوده، اگر از اسباب الهى است، به عنوان يك سبب از اسباب خدا او را دوست بدارى و براى او اميد خير داشته باشى».
[1]. اصول كافى، ج2، ص 188.
[2]. اصول كافى، ج2، ص 189.
ادامه دارد…