شفقنا-امام زين العابدين(عليه السلام) مى فرمايد: «وَ أَمَّا حَقُّ الْغَرِيمِ الطَّالِبِ لَكَ فَاِنْ كُنْتَ مُوسِراً أَوْفَيْتَهُ وَ كَفَيْتَهُ وَ أَغْنَيْتَهُ وَ لَمْ تَرْدُدْهُ وَ تَمْطُلْهُ فَاِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(صلى الله عليه وآله وسلم) قَالَ: مَطْلُ الْغَنِيِّ ظُلْمٌ وَ اِنْ كُنْتَ مُعْسِراً أَرْضَيْتَهُ بِحُسْنِ الْقَوْلِ وَ طَلَبْتَ اِلَيْهِ طَلَباً جَمِيلاً وَ رَدَدْتَهُ عَنْ نَفْسِكَ رَدّاً لَطِيفاً وَ لَمْ تَجْمَعْ عَلَيْهِ ذَهَابَ مَالِهِ وَ سُوءَ مُعَامَلَتِهِ فَاِنَّ ذَلِكَ لُؤْمٌ وَ لا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللَّهِ».
«حق طلبكار اين است كه اگر دارا هستى، طلب او را بدهى و او را رد نكنى و امروز و فردا نكنى. رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)فرمود: فردى كه داراست ولى در پرداخت خود مسامحه مى كند ستم كرده است. و اگر ندارى به زبان خوش او را راضى ساز و هرگز بين دو چيز جمع نكن كه او از يك سو مالش را از دست داده باشد و از سوى ديگر با او بدرفتارى شود واين بسيار كار پستى است».
به گزارش شفقنا، حضرت آیت الله العظمی سبحانی در اثر جدید خود با عنوان«شرح رساله حقوق سیدالساجدین» به شرح سی و ششمین حق با عنوان حق طلبکار پرداخته و مرقوم می دارند: «يكى از كارهاى نيك، وام دادن به نيازمندان است. وامى را كه به نيازمند مى دهى، گويا به خدا داده اى. قرآن مى فرمايد:
(مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً).([1])
«كيست كه به خدا وام نيكو دهد(و از اموالى كه به او ارزانى داشته انفاق كند» تا خداوند آن را براى او چندين برابر كند؟».
در مقابل از «ربا» نكوهش و آن را نوعى محاربه با خدا دانسته شده است.([2])چيزى كه هست غالباً برخى از افراد، اخذ وام را خوش ولى پس دادن را ناخوشايند مى شمارند و اين بسيار اخلاق بدى است. فردى كه حاصل رنج و زحمت خود را بدون چشم داشت در اختيار تو مى نهد، بايد در دو حالت، او را راضى سازى تا بار ديگر او را به كار خير تشويق كنى، نه اين كه آن قدر بدرفتارى كنى كه او را از كار خير باز دارى. امام(عليه السلام)مى فرمايد:فان كنتَ موسِراً أوفيته اگر دارى، حتماً حق طلبكار را بپرداز و معطل نكنى وإن كنت مُعْسراً أرضيته و اگر ندارى با گفتار خوش او را راضى سازى. مبادا كارى كنى كه هم مال او برود و هم بدرفتارى با او شود.
البته فرمايش امام از خود قرآن هم استفاده مى شود:
(وَإِنْ كَانَ ذُو عُسْرَة فَنَظِرَةٌ إِلَى مَيْسَرَة وَأَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ).([3])
«و اگر (بدهكار) قدرت پرداخت نداشته باشد، او را تا هنگام توانايى، مهلت دهيد و (در صورتى كه به راستى قدرت پرداخت را ندارد)، براى خدا به او ببخشيد بهتر است; اگر بدانيد!».
طلبكار بايد به بدهكار، مهلت دهد و از آن بهتر، اين كه او را ببخشد، متأسفانه امروز برخى از افراد، به عناوين گوناگون خود را معسر و ندار معرفى مى كنند و ثروت خود را به نام همسر يا نزديكان مى كنند كه در دادگاه، خود را معسر و ندار معرفى نمايند.
امروز،سبب زندانى شدن بسيارى از افراد را تخلّفات چك و سفته تشكيل مى دهد، و اين حاكى از آن است كه روح امانت و ديانت از غالب اين افراد، رخت بربسته است. اگر آنان راستگو باشند دو حالت دارند: 1. دارا بايد بپردازد.
- نادار بايد مهلت بخواهد.
اگر براى چك كشيدن محدوديت هايى در كار باشد و اقتصاددانان براى آن فكرى كنند، تخلف كمتر صورت مى گيرد. دادن دسته چك به دست هر فردى، مسلّماً چنين پيامدهايى را دارد.
امام سجاد(عليه السلام) مى فرمايد: اگر قدرت پرداخت ندارى «ارضيته بحسن القول وطلبت إليه طلباً جميلاً»: اگر ندارى او را با زبان خويش راضى سازى سپس مى فرمايد: هرگز بين دو چيز جمع مكن: ذهابُ مالهِ وسوءُ معاملتهِ از يك طرف مال او رفته، از طرف ديگر با او سوء رفتارى شده است.
ما اين بحث را با حديثى از امام صادق(عليه السلام) به پايان مى نماييم، فرمود:
«من أراد أن يظله الله يوم لا ظلّ إلاّ ظلّه ـ قالها ثلاثاً ـ فهابه الناس أن يسئلوه فقال: فليُنظر معسراً أو ليدع له من حقه».([4])
«هركس بخواهد زير سايه خدا قرار گيرد، روزى كه سايه اى جز سايه او نيست، او سخن را سه بار تكرار كرد، و مردم با شتاب مى خواستند از او بپرسند فرمود: به بدهكار فقير مهلت دهيد، و يا او را ابراء كنيد».
[1]. حديد، آيه 11.
[2]. بقره، آيه 280.
[3]. بقره: 280.
[4]. الكافى، ج4، ص 25، حديث 1، باب انظار المعسر.
ادامه دارد….