امروز : جمعه 23آبانماه 1404 | ساعت : 14 : 35

آخرین اخبار

واشنگتن با فروش ۳۳۰ میلیون دلار قطعات یدکی جنگنده به تایوان موافقت کرد

شفقنا- وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) اعلام کرد که ایالات...

انباشت ۷۰۰ هزار تن زباله و بحران آب در غزه

شفقنا- «علاء البطة» معاون رئیس اتحادیه شهرداری‌های غزه، در...

برگزیدگان هفدهمین دوره مسابقات قرآنی «مُدْهَامَّتَان» اعلام شدند

شفقنا- هفدهمین دوره مسابقات قرآنی «مُدْهَامَّتَان» با اعلام برگزیدگان...

کسری ۲۰۰ میلیون دلاری آنروا به دلیل کاهش بودجه

شفقنا- «فیلیپ لازارینی» کمیسرکل آژانس امداد و کار سازمان...

بیش از نیمی از کاربران ChatGBT به توصیه‌های مالی آن اعتماد دارند

شفقنا- گزارشی که روزنامه «تایمز» منتشر کرده نشان می‌دهد...

تصاویر: اقامه نماز باران در قم و تهران

شفقنا- مراسم اقامه نماز باران، صبح جمعه (۲۳ آبان...

پژوهشگر اسرائیلی: ترامپ کنترل صحنه سیاسی اسرائیل را در دست گرفته است

شفقنا- پژوهشگر اسرائیلی، «شلوم لیبنر»، در گزارشی نوشت که...

کمیسر: اتحادیه اروپا نمی‌تواند به ارائه وام به اوکراین ادامه دهد

شفقنا - والدیس دومبروسکیس، کمیسر اقتصاد اروپا، هشدار داده...

چین بزرگترین معدن طلای تاریخ خود را کشف کرد

شفقنا- چین اعلام کرد بزرگ‌ترین معدن طلای تاریخ این...

کلمات قصار/ پروین اعتصامی: دزد عارف، دفتر تحقیق برد

شفقنا – کلمات قصار / پروین اعتصامی:

دزد جاهل، گر یکی ابریق برد

دزد عارف، دفتر تحقیق برد

متن کامل شعر پروین اعتصامی:

برد دزدی را سوی قاضی عسس

خلق بسیاری روان از پیش و پس

گفت قاضی کاین خطاکاری چه بود

دزد گفت از مردم آزاری چه سود

گفت، بدکردار را بد کیفر است

گفت، بدکار از منافق بهتر است

گفت، هان بر گوی شغل خویشتن

گفت، هستم همچو قاضی راهزن

گفت، آن زرها که بردستی کجاست

گفت، در همیان تلبیس شماست

گفت، آن لعل بدخشانی چه شد

گفت، میدانیم و میدانی چه شد

گفت، پیش کیست آن روشن نگین

گفت، بیرون آر دست از آستین

دزدی پنهان و پیدا، کار تست

مال دزدی، جمله در انبار تست

تو قلم بر حکم داور میبری

من ز دیوار و تو از در میبری

حد بگردن داری و حد میزنی

گر یکی باید زدن، صد میزنی

میزنم گر من ره خلق، ای رفیق

در ره شرعی تو قطاع الطریق

می‌برم من جامهٔ درویش عور

تو ربا و رشوه میگیری بزور

دست من بستی برای یک گلیم

خود گرفتی خانه از دست یتیم

من ربودم موزه و طشت و نمد

تو سیهدل مدرک و حکم و سند

دزد جاهل، گر یکی ابریق برد

دزد عارف، دفتر تحقیق برد

دیده‌های عقل، گر بینا شوند

خود فروشان زودتر رسوا شوند

دزد زر بستند و دزد دین رهید

شحنه ما را دید و قاضی را ندید

من براه خود ندیدم چاه را

تو بدیدی، کج نکردی راه را

میزدی خود، پشت پا بر راستی

راستی از دیگران میخواستی

دیگر ای گندم نمای جو فروش

با ردای عجب، عیب خود مپوش

چیره‌دستان میربایند آنچه هست

میبرند آنگه ز دزد کاه، دست

در دل ما حرص، آلایش فزود

نیت پاکان چرا آلوده بود

دزد اگر شب، گرم یغما کردنست

دزدی حکام، روز روشن است

حاجت ار ما را ز راه راست برد

دیو، قاضی را بهرجا خواست برد

اخبار مرتبط

پاسخ دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
نام خود را بنویسید