امروز : سه‌شنبه 28فروردینماه 1403 | ساعت : 16 : 46

آخرین اخبار

انتخاب رشته پذیرفته شدگان اولیه دوره دکتری از شنبه

شفقنا- انتخاب رشته پذیرفته شدگان اولیه و آزمون ورودی...

بازدید 1.17 مليون گردشگر از شهر تاریخی پترای اردن از سال 2023 میلادی

شفقنا-«فارس البریزات»، رئیس شورای توسعه گردشگری منطقه پترای اردن...

عربستان: ما نیازی به درگیری بیشتر در منطقه‌مان نداریم

شفقنا- فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان اعلام کرد:...

برنامه استان بصره عراق برای عدم بکارگیری کارگران خارجی در شرکت‌های نفتی

شفقنا-استانداری استان بصره واقع در جنوبی‌ترین بخش عراق از...

ذوالنوری: لایحه تجارت پس از 20 سال در مجلس یازدهم تعیین تکلیف شد

شفقنا- نایب رئیس مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: لایحه...

واژگونی سمند در گچساران منجر به فوت راننده شد

شفقنا- سرپرست اورژانس یاسوج گفت: واژگونی خودروی تاکسی سمند...

جدول زمان‌بندی مرحله دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی منتشر شد

شفقنا- ستاد انتخابات کشور، کلیات برنامه زمان‌بندی مرحله دوم...

الجزیره: حمله پهپادی از لبنان به اسرائیل 3 زخمی برجای گذاشت

شفقنا- حمله پهپادی از لبنان به سرزمین های اشغالی...

استاد اخلاق حوزه علمیه یزد درگذشت

شفقنا- استاد اخلاق و تفسیر قرآن کریم حوزه علمیه...

عراق 3 هزار دانشجوی بورسیه به امریکا می‌فرستد

شفقنا-بیانیه مشترک بغداد و واشنگتن از قصد دولت عراق...

سخنگوی وزارت خارجه به ملت و دولت عمان تسلیت گفت

شفقنا- سخنگوی وزارت امور خارجه ایران با دولت و...

ایکس برای دور زدن ربات‌ها از کاربران جدید پول می‌گیرد

شفقنا- ایلان ماسک مالک پلتفرم ایکس اعلام کرده این...

رساله حقوق7/ چشم دروازه پندآموزی است آن را همه جا در اختيار همه چيز قرار ندهى

شفقنا- امام سجاد(ع) در رساله حقوق خود می فرماید: «وَ أَمَّا حَقُّ بَصَرِكَ فَغَضُّهُ عَمَّا لاَ يَحِلُّ لَكَ وَ تَرْكُ ابْتِذَالِهِ اِلاَّ لِمَوْضِعِ عِبْرَة تَسْتَقْبِلُ بِهَا بَصَراً أَوْ تَسْتَفِيدُ بِهَا عِلْماً فَاِنَّ الْبَصَرَ بَابُ الاِعْتِبَارِ».

«حق چشم، آن است كه آن را بر چيزهاى ناروا ببندى، و آن را همه جا در اختيار همه چيز قرار ندهى، مگر در جايى كه پند و اندرزى بگيرى و بينشى به دست آورى، يا دانشى فراگيرى، زيرا چشم دروازه پندآموزى است».

به گزارش شفقنا، حضرت آیت الله العظمی سبحانی در اثر جدید خود با عنوان شرح رساله حقوق امام سجاد(ع) به شرح سخنان امام سجاد(ع) در خصوص حق چشم پرداخته و عنوان می کنند: «اگر حق نخست، حق خدا بر بشر و حق دوم، حق نفس، حق سوم حق زبان و حق چهارم، حق گوش بر انسان است، در اين بخش پنجم، حق چشم بر انسان، مطرح است. زيرا چشم وسيله اى است در اختيار انسان، وسيله اى كه از خود اختيارى ندارد. اختيار آن با كسى است كه با آن كار مى كند و آن انسان است و لذا چشم حق دارد بگويد كه با من چگونه معامله كنى.

شكى نيست كه چشم مانند گوش، يكى از ابزار شناخت است. بخش عظيمى از آگاهى هاى انسان به وسيله چشم است و لذا مى فرمايد:

(وَاللهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ).([1])

«و خداوند شما را از شكم مادرانتان خارج نمود در حالى كه هيچ چيز نمى دانستيد، و براى شما، گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شكر نعمت او را بجا آوريد!».

نكته اينجاست كه قرآن، مى فرمايد: شما به هنگام تولد هيچ نوع آگاهى نداريد و آگاهى هاى شما از طريق ابزارهاى مختلف شناخت، چون چشم و گوش و دل به دست مى آيد. در آخر آيه مى فرمايد: اين ابزار شناخت را در اختيار شما قرار داديم تا سپاسگزار باشيد. شكر چيست؟ شكر بر دو نوع است زبانى و شكر عملى. شكر زبانى همان است كه همگى مى گوييم خدا را شكر، شكر عملى آن است كه انسان نعمت را در مورد خود مصرف كند، چشم از نعمت هاى الهى است، بايد در موردش مصرف شود.

امام سجاد(عليه السلام) بهره گيرى از اين ابزار شناخت را با ذكر دو مورد محدود مى سازد و مى فرمايد:

«فغضّه عمّا لا يحل وتترك ابتذاله».

چشم را از آن چه كه حلال نيست و يا چيز مبتذل و بيهوده است فرو بندى، جز در دو مورد:

  1. ديده باز كنيم و از زندگى اقوام گذشته عبرت بگيريم، چنان كه مى فرمايد:

«إلاّ لموضع عبرة تستقبل بها بصراً».

اتفاقاً همين تعبير در مكارم الأخلاق نيز آمده است:

«وحق البصر أن تغضّه عمّا لا يحلّ لك وتعتبر بالنظر به».([2])

«حق چشم آن است كه آن را از آن چه بر تو حلال نيست بپوشانى و از نگريستن خود، درس بگيرى».

شاعر معروف ايران به نام صادق سرمد، در بازديد از اهرام مصر، چكامه اى را سروده كه برخى از ابيات آن چنين است:

به مصر رفتم و آثار باستان ديدم *** به چشم آنچه شنيديم ز داستان ديدم

گواه قدرت شاهان آسمان درگاه *** بسى هرم ز زمين سر بر آسمان ديدم

تو تخت ديدى و من بخت واژگون بر تخت *** تو صخره ديدى و من سُخره زمان ديدم

  1. جايى كه انسان با نگريستن به آن، علم و دانش پيدا مى كند، چنان كه مى فرمايد:«أو تستفيد بها علماً».

اميرمؤمنان(عليه السلام) در خطبه همّام يكى از اوصاف پرهيزگاران را كنترل چشم معرفى مى كند و مى فرمايد:

«غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اللهُ عَلَيْهِمْ …».

«چشم هاى خود را از آنچه خدا بر آنان حرام كرده، مى پوشانند…».

نگاه هاى مسموم، سرانجام به گناه و بدبختى مى كشد. جوانى يا دخترى كه در منجلاب بدبختى مى افتد، به تدريج به بدبختى كشيده مى شوند، مثلاً روزى به هم مى نگرند، فرداى آن روز لبخند مى زنند. پس از آن فردا، به هم سلام مى كنند، روز چهارم با هم به صورت كوتاه سخن مى گويند و روز پنجم، وعده ديدار مى گذارند و در آن ديدار آنچه نبايد بشود مى شود، شاعر عرب زبان اين مراتب را در شعرى گرد آورده و مى گويد:

نظرة فابتسامة، وسلام *** وصحبة، وموعد ولقاء

و لذا امام مى فرمايد:

«النظرة سهم من سهام إبليس وكم من نظرة أورثت حسرة طويلة».([3])

«نگاه شهوت انگيز تيرى از تيرهاى شيطان است، چه بسا نگاهى مايه پشيمانى طولانى مى گردد».

در روايت ديگر مى فرمايد:

«النظرة بعد النظرة تزرع فى القلب الشهوة وكفى بها لصاحبها فتنة».([4])

«نگاه پس از نگاه، شهوت را در دل پديد مى آورد و مايه فتنه مى گردد».

اكنون دايره نگاه هاى فتنه انگيز گسترش چشم گيرى پيدا كرده زيرا فيلم هاى مبتذل كه بى بند و بارى را به جوانان آموزش مى دهد، همان نگاه هاى شيطانى است كه جوان را منحرف مى كند.

مشكل منحصر به فيلم هاى سينمايى نيست، رسانه هايى در جهان هست كه كارشان دامن زدن بر گسترش فساد در ميان جوانان است. جوان پاك بايد چشم خود را كنترل كند و اصولاً گرد اينها نگردد و همچنين از خواندن كتابهاى بدآموز عشقى و رمان هاى فاسد خوددارى كند.

در پايان يادآور مى شويم كه در مثل آمده است: «اى خوش آن چشمى كه عبرت بين بود».به همين مناسبت سرگذشت زير را نقل مى كنيم:

متوكل عباسى مجلس شرابى تشكيل داد و امام هادى(عليه السلام) را به زور به آن مجلس آورد، او به آن حضرت شراب تعارف كرد. امام فرمود: خون و گوشت من از آن پيراسته است، گفت: پس براى من شعرى بخوان! حضرت فرمود: من كمتر شعر از حفظ دارم. او اصرار كرد، حضرت چند بيت براى وى خواند كه متن و ترجمه آنها را در اينجا مى آوريم:

بَاتُوا على قُلَلِ الأجْبالِ تَحْرسُهُمْ *** غُلْب الرّجالِ فَلَم تَنْفَعَهُم الْقُلَلُ

وَاسْتُنزلُوا بَعْدَ عِزٍّ عَنْ مَعاقِلِهِمْ *** وَأُسْكِنُوا حُفَراً يا بِئسَما نَزَلُوا

ناداهُمُ صارِخٌ مِنْ بَعْدِ دَفْنِهِمُ *** أيْنع الأساوِرُ وَالتِّيجانُ وَالحُلَلُ

أيْنَ الْوُجوهُ الّتي كانَتْ مُنْعِمَةً *** مِنْ دُونِها تُضْرَبُ الأسْتارُ وَالكِلَلُ

فَأفْصَحَ الْقَبْرُ عَنْهُمْ حينَ سائِلُهُمْ *** تِلْكَ الْوُجُوهُ عَلَيْها الدُّودُ تَنْتَقِلُ

قَدْ طالَ ما أكَلُوا دَهْراً وَقَدْ شَرِبُوا *** وَأصْبَحُوا اليَومَ بَعْدَ الأكْلِ قَدْ أُكِلُوا

مدتى بر قله هاى بلند كاخها زيستند و حفاظت و حراست آنها با پاسبانان آنها بود، لكن قله هاى بلند به درد آنها نخورد.

از دژهاى محكم خود كه در آن با عزت مى زيستند فرود آمدند و در گودال هاى قبر سكونت يافتند و چه بد جايى فرود آمدند.

ندا كننده اى بعد از دفن آنان فرياد زد تاجها و زينتها و دستبندهاى آنان كجا رفت؟ چه شدند چهره هاى شاداب متنعم؟ فراموش شدند و پنهان.

صدايى از قبر در مقابل اين سؤال برخاست كه چهره هاى آنان محل و منزل كرمها شدند. روزگار زيادى به خوردن و نوشيدن مشغول بودند در حالى كه صبح كردند و خود خورده شدند.

متوكل با شنيدن اين اشعار جام شراب را بر زمين زد، و امام را مرخص كرد.»([5])

 

[1]. نحل: 78.

[2].  مكارم الأخلاق، ج2، ص 299، مؤسسة النشر الإسلامى، قم.

[3]. وسائل الشيعه، ج14، كتاب نكاح، باب 104، ص 138، شماره حديث1.

[4]. وسائل الشيعه، ج14، كتاب نكاح، باب104، ص 139، شماره حديث6.

[5].  مروج الذهب ومعادن الجوهر، ج4، ص 11، دار الاندلس.

ادامه دارد…

اخبار مرتبط

پاسخ دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
نام خود را بنویسید