شفقنا رسانه– شنیدن روایتها و خاطرات روزنامهنگاران پیشکسوت میتواند برگی از تاریخ مطبوعات شفاهی برای اهالی رسانه باشد. پیشکسوتان مطبوعاتی که در زمانه خود به عنوان چشم و گوش مردم بودند و با اطلاع رسانیهای دقیق و تحلیلهایشان به مسئولان کمک میکردند، باید در حال حاضر هم با انتقال تجربیات و توصیههای خود به خبرنگاران در خبررسانی و انعکاس واقعیتها در جامعه یاری رسانند.
به گزارش شفقنا رسانه، این اتفاق زمانی رخ میدهد که خود اهالی رسانه به اهمیت این طبقه از جامعه پیببرند و جایگاهشان را ارج نهند. به همین خاطر شفقنا رسانه در نظر دارد هر هفته دیداری با پیشکسوتان مطبوعاتی داشته باشد و از تجربیات آنان بهره بگیرد.
محمدتقی روغنیها که سال های زیادی در تحریریه ها مشغول به کار بوده و مدتی هم در روزنامه ایران سمت مدیر مسئولی را داشت، در ابتدای صحبت های خود، به کاهش اعتماد مردم به رسانههای رسمی اشاره می کند و میگوید: متأسفانه در کشور ما به دلایل تاریخی، مردم اعتماد زیادی به رسانهها ندارند و از طرفی دیگر مردم کشور ما خیلی اهل مطالعه رسانههای مکتوب نیستند و فرهنگ ما یک فرهنگ شفاهی است. یعنی آنچه در محیط بیرونی میشنوند، بیشتر مورد اعتمادشان است. این عوامل در کنار هم باعث شده بُرد رسانههای مکتوب ما خیلی کم باشد. از طرفی دیگر کثرت خبرگزاریهای رسمی هم باعث شده مردم از رسانههای مکتوب دورتر شوند و همین انبوه خبرسازی باعث اختلالهایی در خبررسانی شده است.
اغلب رسانههای ما به دنبال پیامرسانی هستند نه اطلاعرسانی
او ادامه میدهد: از طرفی دیگر هر دستگاه و سازمانی بر اساس منویات سیاسی خود، رسانهای تأسیس کرده که کار آن اطلاعرسانی نیست، بلکه بیشتر به دنبال پیامرسانی هستند و مردم این را درک میکنند. این دستگاهها خیلی از خبرها را وارونه میکنند و سانسور هم در میان این دستگاهها زیاد است و همین عامل دیگری بر بیاعتمادی مردم نسبت به رسانههای رسمی شده است.
این پیشکسوت مطبوعاتی نسبت به تعداد زیاد شبکههای تلویزیونی و رادیویی در ایران انتقاد میکند و توضیح میدهد: چرا باید نزدیک به 50 کانال تلویزیونی و رادیویی داشته باشیم؟ هیچ جای دنیا چنین کارتل بزرگی ندارد. از طرفی دیگر ما افتخار میکنیم که چندین نشریه و روزنامه سراسری داریم. خب این تعداد زیاد رسانهها به چه کاری میآید؟ این عوامل باعث شده اثرگذاری رسانه رسمی بر عامه مردم بسیار کم شود.
روغنیها با اشاره به اهداف سیاسی برخی رسانهها و تأثیر آنها بر مخاطب، بیان میکند: رسانههای ما چون عمدتاً با اهداف سیاسی و رویکردهای خاصی تأسیسشدهاند، خیلی دنبال رضایت مخاطب نیستند و این واقعاً تأسفبار است. مثلاً تلویزیون برخی برنامههای خود را بهراحتی تعطیل میکند و خواسته مخاطب برایش اهمیتی ندارد. درحالیکه رسانههای دنیا چنین کاری نمیکنند. در این سالها که خودِ من در رسانههای مختلفی بودهام، ندیدم که مدیران و اهالی رسانه دورهم جمع شوند و فکر اساسی برای اثرگذاری بر روی مخاطب و جلب رضایت آنها انجام دهند، متأسفانه همیشه به فکر رضایت مدیر بالادستی بودهایم.
توقیف و دستگیری روزنامهنگار؛ عاملی برای ذهنیت منفی مخاطب نسبت به رسانههای رسمی
او توضیح میدهد: وقتی مردم این مسئله را میدانند که اگر روزنامهنگار مطلبی بنویسد به دادگاه احضار میشود -کاری به درست و غلط بودن این کار ندارم- ولی همین نگاه که روزنامه توقیف و روزنامهنگار دستگیر میشود، ذهنیت مخاطب را به این سمت میبرد که، پس آنچه در رسانهها منتشر میشود، درست نیست و آنچه منتشر نمیشود، درست است و مطبوعات نمیتوانند هر مطلبی را بنویسند. خب این ذهنیت چه درست یا غلط در مردم وجود دارد و همین در بیاعتمادی مردم به رسانهها رسمی هم مؤثر است.
این مدیر باسابقه به نقاط ضعف در رسانهها هم اشاره میکند و میگوید: از طرفی دیگر خود رسانههای ما هم ضعیف هستند و روش انتشار اطلاعات ما مناسب نیست. بیشتر اخبار ما کپی پیست هستند، گزارش و مصاحبههای عمقی بسیار کم است. اگر ما گزارشهای تحقیقی، تحلیلی و مصاحبههای عمقی و… داشته باشیم، طبیعتاً میتواند مردم را به سمت خود جذب کند. خبرنگاران ما خیلی توانایی برای کار خبری ندارند و تولیدات ما ضعیف است. رسانهها چون بودجه کافی ندارند، صرفاً به کپی پیست کردن مطالب هم میپردازند و فقط تیتر و لید را عوض میکنند. همین عوامل هم باعث دلزدگی مردم از رسانهها میشود. متأسفانه مطالب نو در رسانههای ما بسیار کم است.
رادیو و تلویزیون ما در خیلی از مواقع خطی عمل کرده است
او ادامه میدهد: رادیو و تلویزیون ما در خیلی از مواقع خطی و جناحی عمل کرده است و همین باعث شده هر حرفی از این رسانه زده شود، مخاطب با دیده تردید به آن نگاه کند. این سرمایه بزرگ که رسانه ملی است وقتی عاملی برای یک سری تسویهحسابهای شخصی و سیاسی میشود، این مخاطرات را هم با خود خواهد داشت و در شرایط سیاسی و اقتصادی خاص بُردی نخواهد داشت.
روغنیها معتقد است یکی از نقاط ضعف رسانههای ما به مدیریت رسانه برمیگردد و توضیح میدهد: مدیران رسانهای ما به دلیل غالب شدن رویکرد و اهداف سیاسی خود بر رویکرد حرفهای روزنامهنگاری، نتوانستهاند مطالب موردنیاز مخاطب را فراهم کنند. اگر دقت کنید میبینید که از یک اتفاق یکسان، برداشتهای گوناگونی در رسانههای ما میشود و این به همان نگاه و رویکرد سیاسی حاکم بر رسانههای ما برمیگردد که اشتباه است. بیشتر رسانهها در حال پیامرسانی هستند تا اطلاعرسانی و این هم یکی از نقاط ضعف رسانهها است و این پیامرسانی سوار بر اطلاعرسانی است. در رسانههای حرفهای دنیا اگرچه آنها هم پیامرسانی میکنند ولی بهصورت زیرپوستی و بیشتر اطلاعرسانی در رسانههای آنها غالب است.
روزنامه دولتی بودن به این معنا نیست که بگوییم شهر در امنوامان است و آسوده بخوابید
او در میان صحبتهایش به رویکرد خود در روزنامه ایران اشاره میکند و با اشاره به خروجی آن روزنامه، روایت میکند: در دورهای که من در روزنامه ایران بودم بیشترین انتقادها را نسبت به دولت داشتیم و در همین دوران بیشترِ فشارها هم بر روی من بود. از وزارت خانه و سازمانهای مختلف با من تماس میگرفتند و بارها به من تذکر میدادند که چرا اینگونه عمل میکنید. ما در روزنامه ایران یک گروه گزارشنویسی قوی تشکیل دادیم که گزارشهای خوبی درباره دغدغههای مردم مینوشتند و من هم عمدتاً تشویقها را بهسوی گزارشنویسی بردم و کمتر روزی بود که ما گزارشهای تحقیقی و تحلیلی نداشتیم.
این فعال رسانهای ادامه میدهد: روزنامه دولتی بودن به این معنا نیست که بگوییم شهر در امنوامان است و آسوده بخوابید. من سعی کردم درزمانی که در روزنامه ایران بودم، روزنامه را از حالت سیاسی صرف بهسوی اجتماعی ببرم. درواقع میخواستیم، مردم با روزنامه زندگی کنند. به خاطر همین ضعفها و مشکلات کشور را هم بیان میکردیم. رسانه دولت وظیفهاش علاوه بر اینکه اقدامات دولت را به مردم اطلاعرسانی کند این است که، دغدغهها و خواستهای مردم و ضعفهای دولت را هم بیان کند و همین باعث اعتماد مردم به رسانه میشود. در این دوران تیراژ روزنامه ایران تقریباً ثابت ماند.
اجازه ندهیم خبرنگار قلمش بلرزد
روغنیها حمایت مدیر رسانه از خبرنگاران را یک اصل اساسی میداند و میگوید: به نظرم یک مدیر رسانهای نباید فشارهای بیرون از تحریریه را به بدنه تحریریه وارد کند. من خودم یکی از کارهایی که در دوران مدیریتم انجام دادم، همین مسئله بود. چراکه معتقدم خبرنگار نباید قلمش به خاطر این فشارها بلرزد و بترسد. البته که معتقد به رعایت خط قرمزها هستم ولی مشکلاتی مثل خشکسالی، گردوغبار و آلودگیها که جزء خط قرمزها نیست و رسانهها باید بر روی این سوژهها کار کنند. باید با این مطالب به دستگاههای دولتی فشار بیاوریم و از آنان مطالبه گری داشته باشیم.
او در پایان می گوید: به متحولشدن مطبوعات امیدی ندارم ولی شبکههای اجتماعی اگر آشفتگیای که در انتشار هست را بتوانند ساماندهی کنند و مردم را جذب کنند، زمینه رشد بهتری دارند. منظورم از آشفتگی، فعالیت همین رسانههای معاند در فضای مجازی است که به دنبال منافع سیاسی خود هستند و منفعت ملی و مردم ما برایشان اهمیتی ندارد. اینها جزء مخاطرات فضای مجازی هستند که باید ساماندهی شوند.
∗ مطالب ما را در کانال تلگرامی شفقنا رسانه (mediashafaqna@) دنبال کنید
مطالب صفحه رسانه را در سایت شفقنا رسانه بخوانید(کلیک کنید)