امروز : سه‌شنبه 28فروردینماه 1403 | ساعت : 13 : 23

آخرین اخبار

ثبت‌ نام طرح ترافیک خبرنگاران تا ۱۵ اردیبهشت ماه تمدید شد

شفقنا- سخنگوی شهرداری تهران از تمدید ثبت‌نام طرح ترافیک...

برپایی مراسم سوگواری هشتم شوال در دفتر آیت الله العظمی روحانی

شفقنا- بمناسبت سالروز تخریب اسفبار قبور ایمه بقیع (ع)،...

نگاهی به وضعیت اعضاء صندوق اعتباری هنر

شفقنا- مدیرعامل صندوق اعتباری هنر از افزایش اعضای این...

مصر در صدر فهرست صادرات ترکیه به کشورهای آفریقایی

شفقنا- صادرات ترکیه به کشورهای آفریقایی در سه ماهه...

آیفون SE4 ارزان قیمت با ویژگی آیفون ۱۵ عرضه می‌شود

شفقنا- هرچند آیفون SE4 احتمالا به زودی عرضه نخواهد...

سرمایه‌گذاری اپل در ویتنام افزایش می‌یابد

شفقنا- تیم کوک در دیدار با نخست وزیر ویتنام،...

اپراتورها شبکه 2G را خاموش کردند

شفقنا- اپراتور هلندی KPN برنامه رسمی خود برای خاموش...

آتش سوزی ساختمان بورس در پایتخت دانمارک + تصاویر

شفقنا- آتش سوزی در بورس تاریخی کپنهاگ باعث فروریختن...

آمادگی همزمان سه تیم عربستانی برای مذاکره با محمد صلاح

شفقنا ورزشی - سه باشگاه مشهور عربستانی یعنی الهلال،...

تظاهرات هزاران نفر در آمریکا علیه حملات رژیم اسرائیل در غزه

شفقنا- هزاران نفر از حامیان حقوق مردم فلسطین در...

روسیه در مسیر جایگزینی فرانسه در قاره آفریقا!/ گزارش اسپوتنیک

شفقنا آینده- خبرگزاری اسپوتنیک درباره تحولات منطقه ساحل در...

وزیر اقتصاد: مالیات شرکت های تولیدی کاهش می یابد

شفقنا- نخستین نشست خبری مشترک سخنگوی اقتصادی دولت، با...

رساله حقوق 2/ بزرگترين حقوق خداوند بر انسان

شفقنا- حضرت آیت الله العظمی سبحانی در بخش دوم مجموعه اثر جدید خود با عنوان شرح رساله حقوق که بخش نخست آن(اینجا) ارائه گردید، آورده است: «حضرت سيدالساجدين(عليه السلام) براى رساله حقوق، ديباچه اى دارد كه به منزله پيشگفتارى است براى حقوقى كه بعداً به آنها مى پردازد، تو گويى به حقوق پنجاه گانه كه بعداً بيان مى كنند، به صورت موجز اشاره مى كند.

اينك ما مقدمه را با ترجمه اش مى آوريم و شارحان عزيز كه اين رساله را ترجمه كرده اند، به ترجمه مقدمه نيز پرداخته اند. من احساس نياز نكردم كه مجدداً ترجمه كنم، به ترجمه عزيز از دست رفته ام جناب حجة الاسلام آقاى شيخ قدرت الله مشايخى بسنده كرده، ترجمه ايشان را پس از متن مى آورم.

اعْلَم رَحمَكَ اللهُ أنّ لله عَلَيْكَ حُقوقاً مُحيطةً بِكَ في كُلِّ حَرَكَة تَحَرَّكْتَها، أوْ سَكَنَة سَكَنْتَها، أو مَنْزِلَة نَزَلْتَها، أو جارِحَة قَلَّبْتَها، أو آلة تَصَرَّفْتَ بِها، بَعْضُها أكْبَرُ مِنْ بَعْض. وأكْبَرُ حُقُوقِ اللهِ عَلَيكَ ما أوجَبَهُ لِنَفْسِهِ تبارَكَ وَتَعالى مِنْ حَقِّهِ الَّذِي هُوَ أصْلُ الْحُقُوقِ وَمِنْهُ تَفَرَّعَ، ثُمَّ أوجَبَهُ عَلَيْكَ لِنَفْسِكَ مِنْ قَرْنِكَ إلى قَدَمِكَ عَلى اخْتِلافِ جَوارِحِكَ، فَجَعَلَ لِبَصرِكَ عَلَيْكَ حَقّاً، وَلِسَمْعِكَ عَلَيْكَ حَقّاً، ولِلِسانِكَ عَلَيْكَ حَقّاً، وَلِيَدِكَ عَلَيْكَ حَقّاً، وَلِرِجْلِكَ عَلَيْكَ حَقّاً، وَلِبَطْنِكَ عَلَيْكَ حَقّاً، وَلِفَرْجِكَ عَلَيْكَ حَقّاً، فَهذِهِ الْجَوارِحُ السَّبْعُ الَّتي بِها تَكُونُ الأَفْعالُ.

ثُمَّ جَعَلَ عَزَّ وَجَلَّ لاَِفْعالِكَ عَلَيْكَ حُقُوقاً، فَجَعَلَ لِصَلاتِكَ عَلَيْكَ حَقّاً، وَلِصَوْمِكَ عَلَيْكَ حَقّاً، وَلِصَدَقَتِكَ عَلَيْكَ حَقّاً، وَلِهَدْيكَ عَلَيْكَ حَقّاً.

ثُمّ تَخْرُجُ الْحُقُوقُ مِنْكَ إلى غَيْرِكَ مِنْ ذَوي الْحُقُوقِ الْواجِبَةِ عَلَيْكَ، وَأوجَبُها عَلَيْكَ حُقُوقُ أَئِمَّتِكَ، ثُمّ حقوقُ رَعَيَّتِكَ، ثُمَّ حُقوقُ رَحِمكَ، فهذِهِ حُقُوقٌ يَتَشَعَّبُ مِنْها حُقوقٌ: فَحُقُوقُ أَئِمَّتِكَ ثَلاثَةٌ أوجَبُها عَلَيْكَ حَقُّ سائِسِكَ بِالسُّلْطانِ، ثُمَّ سائِسِكَ بِالْعِلْمِ، ثُمَّ حَقُّ سائِسِكَ بِالْمُلْكَ، وَكُلُّ سائِس إمامٌ. وَحُقُوقُ رَعِيَّتِكَ ثَلاثَة أوجَبُها عَلَيكَ حَقُّ رَعِيَّتكَ بالسُّلطانِ، ثُمّ حَقُّ رَعِيَّتِكَ بِالعِلْمِ فَإنَّ الجاهِلَ رَعِيَّةُ العالِمِ، وَحَقُّ رَعَيَّتِكَ بِالمِلْكِ مِنَ الأزْواجِ وَما مَلَكَتِ الأَيْمانُ. وَحُقُوقُ رَحِمِكَ كَثيرةٌ مُتَّصِلَةٌ بِقَدْرِ اتِّصال الرَّحمِ في القَرابَةِ، فَأوجَبُها عَلَيكَ حَقُّ أُمِّكَ، ثُمَّ حَقُّ أبيكَ ثُمّ حَقُّ وَلَدِكَ، ثُمّ حَقُّ أخيكَ، ثُمّ الأقْرَبُ فَالأقْرَبُ وَالأوّلُ فَالأوّلُ، ثُمّ حَقُّ مَوْلاكَ الْمُنعِمُ عَلَيْكَ، ثمّ حَقُّ مَولاكَ الْجارِيَةِ نِعْمَتُكَ عَلَيْهِ، ثُمَّ حَقُّ ذِي الْمَعْروفِ لَدَيْكَ، ثُمَّ حَقُّ مُؤَذِّنِكَ بالصَّلاةِ، ثُمّ حَقُّ إمامِكَ في صَلاتِكَ، ثُمَّ حَقُّ جَليسِكَ، ثُمَّ حَقُّ جارِكَ، ثُمّ حَقُّ صاحِبِكَ، ثُمَّ حَقُّ شَريكِكَ، ثُمّ حَقُّ مالِكَ، ثُمَّ حَقُّ غَريمِكَ الَّذي تُطالِبُهُ، ثُمَّ حَقُّ غَريمِكَ الَّذي يُطالِبُكَ، ثُمَّ حَقُّ خَليطِكَ، ثُمَّ حَقُّ خَصْمِكَ الْمُدَّعي عَلَيْكَ، ثُمّ حَقُّ خَصْمِكَ الَّذِي تَدَّعي عَلَيْهِ، ثُمَّ حَقُّ مُسْتَشيركَ، ثُمَّ حَقُّ الْمُشيرِ عَلَيْكَ، ثمُّ حَقُّ مُسْتَنْصِحِكَ، ثُمَّ حَقُّ النّاصِحِ لَكَ، ثُمَّ حَقُّ مَنْ هُوَ أَكْبَرُ مِنْكَ، ثُمَّ حَقُّ مَنْ هُوَ أصْغَرُ مِنْكَ، ثُمَّ حَقُّ سائِلِكَ، ثُمَّ حَقُّ مَنْ سَأَلْتَهُ، ثُمَّ حَقُّ مَنْ جَرى لَكَ عَلى يَدَيْهِ مَساءَةٌ بِقَوْل أو فِعْل، أو مَسَرَّةٌ بِذلكَ بِقَول أو فِعْل عَنْ تَعَمُّد مِنْهُ أو غَيرِ تَعَمُّد مِنْهُ، ثُمَّ حَقُّ أهْلِ مِلَّتِكَ عامَّةً، ثُمَّ حَقُّ أهْلِ الذِّمَّةِ.

 

ترجمه ديباچه رساله حقوق

«بدان كه خداى عزّ وجل را بر تو حقوقى است كه تو را دربرگرفته اند، در هر حركتى كه انجام دهى، يا سكون و آرامشى كه برگزينى; يا جايگاه و مقامى كه احراز كنى; يا عضوى كه دگرگون كنى; يا ابزارى كه به كارگيرى. بعضى از اين حقوق بر بعض ديگر بزرگ ترند.

پس بزرگترين حقوق خداوند بر تو، حقوقى است كه از حق خودش ـ كه ريشه و منشأ همه حق ها است ـ بر تو براى خودش واجب كرده است. آنگاه حقوقى براى تو از سر تا قدمت با در نظر گرفتن تفاوت اندام ها و اعضاء واجب نموده است.

براى ديده ات بر تو حقى قرار داده، و براى گوش تو بر تو حقى قرار داده، و براى زبانت بر تو حقى داده است; اين اعضاء هفتگانه اى هستند كه اعمال با آنها انجام مى شود.

سپس خداوند عزّوجل براى اعمالت بر تو حقوقى قرار داده است، نمازت و روزه و زكاتت بر تو حقى دارند، و قربانيت نيز بر تو حقى دارد و براى كارهايت نيز حقوقى است.

سپس حقوق از دايره جسم و جان تو بيرون رفته و به سوى آنان كه صاحبان حقوق بر تو مى باشند، مى رود. پس واجب ترين همه اين حقوق بر تو، حق پيشوايان تو است و سپس حقوق رعيت و سپس حقوق خويشاوندانت. پس اينها حقوقى هستند كه حقوق ديگرى از آنها منشعب مى شود.

پس حقوق امامان تو سه حق است; واجب ترين آنها بر تو، حقِ كسى است كه بر تو استيلاى سياسى دارد و تدبير كار تو، به دست او است. و سپس حق كسى كه مديريت علمى و امر آموزش تو را عهده دار است. سپس حق كسى كه از نظر ملكى تحت تسلط او هستى، و هر تدبير كننده و سرپرستى پيشوا است.

و حقوق زيردستان تو هم سه نوع است; واجب ترين آنها حق كسى است كه تحت سلطه تو است، سپس حق كسى كه از راه ملكيت بر او تسلط دارى; از قبيل زنان، غلامان و كنيزان.

و حقوق خويشاوندان تو فراوان و به هم پيوسته هستند، به همان اندازه كه مى تواند نزديكى و خويشاوندى از راه رحم گسترش يابد; و واجب ترين آن ها بر تو حق مادر است، بعد حق پدرت، بعد حق فرزندت; سپس به ترتيبى كه خويشى نزديك تر است.

سپس حق آزاد كننده و ولى نعمت تو، سپس حق مولايى كه هم اكنون نعمتش بر تو جارى است، سپس حق آنان كه به تو خوبى كرده اند، سپس حق مؤذنى كه با بانگ اذانش تو را متوجه نماز مى سازد، سپس حق پيشنمازت، سپس حق همنشينت، سپس حق همسايه ات، سپس حق همراه و همسفر، سپس حق شريك تو، سپس حق مال تو، سپس حق بدهكارت و سپس بستانكارت.

سپس حق رفيق و معاشرت، سپس حق خصمى كه با تو خصومت داشته و عليه تو اقامه دعوى كرده است، سپس حق كسى كه به هنگام درخواست مشورت نظر خود را در اختيار مى گذارد و سپس حق كسى كه از تو تقاضاى موعظه و نصيحت دارد.

سپس حق كسى كه از تو بزرگتر است، سپس حق كسى كه از تو كوچكتر است، سپس حق كسى كه از تو درخواست مى كند، سپس حق كسى كه تو از او درخواست دارى، سپس حق كسى كه از ناحيه او بر تو بدى و زيانى وارد شده است، چه از راه گفتار، چه كردار، يا از ناحيه او به گفتار و كردار، عمدى يا غير عمدى. شادى به تو رسيده، سپس حق هم كيشانت، سپس حق كفار ذمّى كه در پناه اسلام به سر مى برند و سپس حقوقى كه بر حسب دگرگونى ها و تحول اسباب زندگى پديد مى آيد.

پس خوشا به حال كسى كه خداوند او را بر اجراء حقوق واجب خدايى، كمك كرده و براى اين كار او را توفيق دهد و در اين راه او را استوار و ثابت قدم نگاه دارد.»

این مجموعه به تدریج منتشر می شود….

اخبار مرتبط

پاسخ دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
نام خود را بنویسید