امروز : شنبه 17آبانماه 1404 | ساعت : 09 : 29

آخرین اخبار

رشد محدود رمز ارزها

شفقنا-داده‌های پلتفرم «کوین‌گکو» نشان داد ارزش کل بازار رمزارزها...

صف آرایی اقتصاد سنتی مقابل کسب‌وکارهای مجازی

شفقنا- روزنامه اعتماد نوشت: کسب‌وکارهای مجازی در نظام حقوقی...

دبیرکل ناتو: رزمایش‌های هسته‌ای نشان داد ناتو از بازدارندگی قوی برخوردار است

شفقنا- دبیرکل ناتو می‌گوید: رزمایش‌های هسته‌ای نشان داد که...

بهترین نسخه پرسپولیس با اوسمار/ زوج مخوف خارجی!

شفقنا- پرسپولیس در نخستین بازی با هدایت اوسمار بسیار...

از رسانه ها/ پیروزی زهران ممدانی و زنگ خطر برای جمهوری‌خواهان

شفقنا- دنیای اقتصاد نوشت: دلایل پیروزی زهران ممدانی در...

از رسانه ها/ضرورت نگاه به دیپلماسی چندلایه

شفقنا- خراسان نوشت: در پی تحولات پرشتاب منطقه‌ای و...

از رسانه ها/ظهور ممداني غروب ترامپ

شفقنا- اعتماد نوشت: انتخاب ممداني خراشي بر صورت دونالد...

افت محسوس آبی اناری ها در غیاب ستاره برزیلی!

شفقنا- طبق اعلام روزنامه مارکا غیاب رافینیا  ضربه‌ای مهلک...

ارتش آمریکا یک میلیون پهپاد خریداری می‌کند

شفقنا- بنا بر یک گزارش، ارتش ایالات متحده قصد...

جمهوری آذربایجان برای اعزام نیرو به غزه شرط تعیین کرد

شفقنا- جمهوری آذربایجان تنها در صورتی نیروهای حافظ صلح...

یک گزارش: آمریکا از هشدار کارشناسان ارتش اسرائیل در مورد جنایات جنگی در غزه...

شفقنا- مقامات سابق آمریکایی می‌گویند نهادهای اطلاعاتی این کشور...

کرملین: «لاوروف از چشم پوتین نیافتاده است»

شفقنا- کرملین گمانه‌زنی‌ها درباره کاهش محبوبیت لاوروف نزد پوتین...

قوی فکر:دولت به جای دادن یارانه به مطبوعات، مسیر را برایشان هموار کند/اهداف سیاسی برخی از مدیران مسئول به مطبوعات ضربه می زند

شفقنا رسانه– شنیدن روایت ها و خاطرات روزنامه نگاران پیشکسوت می تواند برگی از تاریخ مطبوعات شفاهی برای اهالی رسانه باشد .پیشکسوتان مطبوعاتی که در زمانه خود به عنوان چشم و گوش مردم بودند و با اطلاع رسانی های دقیق و تحلیل هایشان به مسئولان کمک می کردند، باید  در حال حاضر هم با انتقال تجربیات و توصیه های خود به خبرنگاران در خبررسانی و انعکاس واقعیت ها در جامعه یاری رسانند.

این اتفاق زمانی رخ می دهد که خود اهالی رسانه به اهمیت این طبقه از جامعه پی ببرند و جایگاه شان را ارج نهند. به همین خاطر شفقنا رسانه در نظر دارد هر هفته  دیداری با پیشکسوتان مطبوعاتی داشته باشد و از تجربیات آنان بهره بگیرد.

رضا قوی فکر یکی از همین پیشکسوتان مطبوعاتی است که قبل از انقلاب در روزنامه کیهان وارد کار خبری می شود. او در دیداری که با شفقنا رسانه دارد، صحبت هایش را با اشاره به  دلایل کمرنگ شدن این روزهای اخلاق حرفه ای در میان رسانه ها شروع می کند و می گوید: اخلاق رسانه را نباید تک بعدی نگاه کرد و باید آن را از چند زاویه دید. اول باید جامعه را بررسی کرد که آیا محیط را برای انتشار اخبار ، آزادی بیان و اطلاع رسانی هموار کرده است؟ به همین خاطر معتقدم چند عامل دست به دست هم می دهند تا اطلاع رسانی خوبی از رسانه به مخاطب منتقل شود .یکی از این عوامل، دولت ها و مسئولین هستند. ما وقتی در جامعه خود مسئولانی داریم که رابطه خوبی با خبرنگار ندارند  و خیلی به رسانه ها پاسخگو نیستند و ارتباط شان با خبرنگاران ضعیف است، چه انتظاری می توان داشت.

دولت ها مسیر را برای خبرنگار هموار کنند

او ادامه می دهد:امروزه دولت نظامی درست کرده که بیشتر رسانه ها را محدود می کند. در حالیکه دولت اصلاً نمی تواند خبرنگاران را محدود کند و بگوید چه بنویسید، چه ننویسید. بلکه دولت می تواند مسیر را هموار کند تا خبرنگار بتواند رسالت اصلی خود را انجام دهد. بنابراین وقتی رسانه ای نتواند به اهداف خود برسد، پس مخاطب ندارد و تیراژاش کم می شود و درآمدی نخواهد داشت. در نهایت اخلاق حرفه ای هم در میان آنان کمرنگ می شود.

او ذکر منبع خبر را یکی از اصول اخلاق حرفه‌ای رسانه می‌داند و بیان می کند: اخلاق رسانه یعنی اگر من خبر یا عکسی از رسانه‌ای برمی‌دارم حتماً باید به منبع خبر اشاره‌کنم. این یک نوع احترام به تلاش همکارم است. وقتی من به همکارم احترام بگذارم، جامعه هم برای کار من احترام قائل است و سالم می‌شود و پشت‌بند آن مسئول هم سالم می‌شود. همه این موارد به هم ربط دارند و نمی‌توان یک‌بعدی به قضیه نگاه کرد.

قوی فکر  ارتباط صمیمی مسئولان حوزه‌های خبری با خبرنگاران را مسئله مهمی می داند که در گذشته پررنگ بوده است. او می‌گوید: در گذشته ارتباط مسئولان حوزه‌های خبری با خبرنگاران مسئله جالبی بود. یعنی رئیس پلیس آگاهی با منِ خبرنگار که در سرویس حوادث کار می‌کردم دوست بود. مثل الان نبود که جلوی خبرنگار برای گرفتن عکس یا خبر گرفته شود بلکه تلاش داشتند تا خبر را به جامعه برسانند. این مسئله باعث می‌شد تا خبرنگار انگیزه بیشتری داشته باشد.

این پیشکسوت روزنامه نگار به خاطراتش درباره پرونده نورالسادات اشاره می‌کند که در خبرهایش تلاش داشته تا این خانم را از اعدام نجات دهد. او در پاسخ به این سؤال که چنین کاری به کدام ویژگی خبرنگار برمی‌گردد، می‌گوید: فکر می‌کنم این کار بیشتر به احساسات خاص یک خبرنگار برمی‌گردد. اینکه چقدر بی‌گناهی فرد را تشخیص دهیم. من معتقدم یک خبرنگار با تربیت خانوادگی، درسی که خوانده و محیط خبری‌اش می‌تواند چنین مسائلی را تشخیص دهد و برای حل آن گام بردارد. حتماً داستان نورالسادات که همسر خودش را با چاقو کشته بود، می‌دانید. این زن وقتی می‌بیند همسرش نیمه‌شب به سراغ اتاق مهمان می‌رود و به او خیانت می‌کند با چاقو او را می‌کشد. این خانم وقتی من را در دادگاه دید گویی ناجی خود را دیده است. به من گفت «به خدا من اصلاً قصد نداشتم همسرم را بکشم. وقتی آن صحنه را دیدم در یک‌لحظه قدرت تصمیم‌گیری خودم را از دست دادم و نتوانستم خودم را کنترل کنم.» شما در اینجا با فردی روبه رو می شوید که در یک لحظه احساساتش جلوی تصمیم عاقلانه را گرفته بود. من خیلی برای این خانم دلم سوخت. برخلاف آنچه تأکید شده بود خبرنگار نباید قضاوت کند، نباید دخالت کند، نباید فکر خودش را در خبر وارد کند و… ولی نتوانستم بی‌طرف باشم. تیترهایی که می‌نوشتم خیلی تأثیر داشت. کاش می‌توانستم این خانم را پیدا کنم و با او مصاحبه بگیرم.

ما خبرنگاران حوادث به جهت آشنایی و نزدیکی با اتفاقات مختلف حساس‌تر هستیم

او می‌گوید: وقتی خبرنگار حوادث بودم یاد گرفته بودم که چنین اتفاق‌هایی قتل غیر عمد محسوب می‌شود و طرف نباید اعدام شود. بلکه زمانی فرد قاتل محسوب می‌شود که از قبل وسیله تهیه کند، برنامه‌ریزی کند و تعمدانه اقدام به کشتن فرد کند. به همین دلیل در تمام جلسات دادگاهی این خانم حضور داشتم.

این پیشکسوت مطبوعاتی که سال‌ها تجربه کار خبری در سرویس حوادث دارد، به تأثیر اتفاق‌ها و سوژه‌های این سرویس بر روحیاتش اشاره می‌کند و می‌گوید: من تا مدت‌ها به یک فرد بی‌احساس و بدون عاطفه تبدیل‌شده بودم. سال‌ها طول کشید تا توانستم آرام‌آرام خودم را احیا کنم. تا قبل از اینکه خبرنگار حوادث شوم اگر قسمتی از پای یک فرد مرده را می‌دیدم حالم بد می‌شد ولی بعدها کارم به جایی رسید که به‌راحتی در جیب متوفی‌ها می‌گشتیم تا چیزی پیدا کنیم که مشخصات و هویتشان را ثبت کنیم.

او ادامه می‌دهد: طبیعتاً این مسئله باعث شده بود تا اتفاقات و سوژه‌هایی که در سرویس حوادث می‌بینم برای آشنایان تعریف کنم و هشدارهای لازم را هم به آن‌ها بدهم. ما خبرنگاران حوادث به جهت آشنایی و نزدیکی با اتفاقات مختلف حساس‌تر هستیم و حواسمان جمع‌تر است تا خدایی نکرده چیزی‌هایی که می‌بینیم برای خودمان و اطرافیانمان هم اتفاق نیفتد.

در سرویس حوادث بحث اخلاقیات و آبروی مردم خیلی مهم بود

قوی فکر با توجه به تجربه کاری اش، به خط قرمزهایشان در نوشتن اخبار حوادث اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: در سرویس حوادث بحث اخلاقیات، آبروی مردم، عواطف و احساسات آن‌ها برایمان خیلی مهم بود. یعنی ما حق نداشتیم تا زمانی که دادگاه حکم نداده، کسی را قاتل معرفی کنیم. حق نداشتیم عکس‌های ناراحت‌کننده منتشر کنیم. آقای مصباح زاده شب‌ها هم برای سرویس حوادث خبرنگار گذاشته بود و ما کشیک شب داشتیم. از رئیس پلیس گرفته تا ژاندارمری، رئیس بیمارستان، دادگستری و… قبل از حضور در صحنه حادثه، به ما خبر می‌دادند.

او ادامه می‌دهد: البته در بحث حوادثی مثل سیل اخیر مسئله فرق دارد. اگر خبرنگار فاجعه را به‌درستی نشان ندهد و عکاس و خبرنگار آن حادثه را به‌گونه‌ای دردناک ضبط و ثبت نکنند، مردم حاضر به کمک نمی‌شوند. یعنی شما ناچارید که احساسات مردم را تحریک کنید. شما در اینجا قصد ندارید خوانندگان را آزار دهید بلکه قصد کمک به مصیبت‌دیده‌ها را دارید. البته من معتقدم در اینجا هم باید مراعات کرد. این خطوط قرمز در سرویس‌های مختلف بنابر اقتضای نوع و جنس خبر تغییر می‌کند.

قوی فکر به شیوه کار روزنامه نگاران امروزی انتقادات زیادی دارد. به عواملی مثل پاسخگو نبودن مسئولان، اهداف سیاسی مدیران مسئول برای تاسیس یک روزنامه و… اشاره می کند که در حال ضربه زدن به روزنامه ها است. او بیان می کند: متاسفانه تعریف ما از روزنامه نگار عوض شده است .50 سال پیش دکتر مصطفی مصباح زاده بنیان گذار موسسه کیهان می گفت که روزنامه نگار باید حرفه ای و آموزش دیده باشد .برای همین دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی را ساخت که روزنامه نگار حرفه ای تربیت کند و خبرنگار بتواند سطح روزنامه نگاری جامعه خود را ارتقا دهد .

روزنامه نگار باید به عنوان یک صنف پذیرفته شود

این روزنامه نگار پیشکسوت ادامه می دهد: یکی از مسائل مهمی که دکتر مصباح زاده بر روی آن تاکید داشت ،مسئله صنف برای روزنامه نگاران بود و همواره بیان می کرد که روزنامه نگاری هم یک صنف است. همانگونه که پزشکی و مهندسی صنف و نظام دارند، روزنامه نگاری هم باید به عنوان یک صنف پذیرفته شود. متاسفانه جامعه ما هنوز به خبرنگار و عکاس به عنوان یک شغل نگاه نمی کند.

قوی فکر یکی از دلایل تیراژ پایین روزنامه ها را خلاء گزارش هایی از جنس تحقیقی و میدانی می داند و توضیح می دهد: متاسفانه روزنامه های ما اهداف اصلی خود را انجام نمی دهند یا اهداف سیاسی دارند و به نوعی سخنگوی حزب خود هستند، یا روزنامه را  نردبانی برای ترقی خود در نظر می گیرند .آیا رسالت اصلی یک روزنامه این است؟ یادم هست زمانی ما به دیدن دومین روزنامه پرتیراژ جهان یعنی آساهی شیمبون در ژاپن رفتیم که نزدیک ده میلیون تیراژ داشت. این کشور با فناوری عجین شده اما می بینیم که همچنان خواندن مطبوعات در آن حرف اول را می زند. چون این سنت بین مردمانش فرهنگ سازی شده است. یکی از دلایل جذابیت روزنامه های ژاپن این است که فاسد ترین مسئولین را معرفی می کنند.

حذف روزنامه از سبد خانوارها یک چالش جدی است

این روزنامه نگار می گوید: در ژاپن وقتی کسی خانه می خرد همانطور که آن خانه باید آب، برق و گاز داشته باشد، باید اشتراک روزنامه هم داشته باشد. در نتیجه امروزمی بینیم ژاپن تیراژ روزنامه هایش 45 میلیون است و روزنامه در دو نوبت صبح و عصر چاپ می شود. طبیعی است که روزنامه جذاب درآمد ایجاد می کند، مردم برای خریدنش اشتیاق دارند و آن را در سبد خانوار خود می گذارند. اما در کشور ما متاسفانه وقتی از نظر اقتصادی به خانواده‌ها فشار می آید، روزنامه اولین محصولی است که از سبد آنان حذف می شود.

او با اشاره به ویژگی های یک روزنامه خوب می گوید: متاسفانه الان راحت ترین کار خبرنگاری است. برخی فکر می کنند چون از پسِ خواندن و نوشتن برمی آیند پس لزوما می توانند خبرنگار شوند. به همین خاطر این شغل را انتخاب می کنند و این خیلی دردناک است. به نظرم در چنین شرایطی باید اول جامعه را مساعد کرد و بعد به فکر انتشار یک روزنامه خوب باشیم. از طرفی دیگر باید روزنامه نگار باسواد و با تجربه در تحریریه ها به کار بگیریم.

دولت نگاه فانتزی به مطبوعات و رشته روزنامه نگاری دارد

این نائب رییس انجمن پیشکسوتان مطبوعات با انتقاد از نگاه دولت به مطبوعات روایت می کند: ما بعد از انقلاب دیگر دانشکده روزنامه نگاری به طور مستقل نداشتیم و با مساعدت آقای دکتر معتمدنژاد، فرقانی و بدیعی باعث شد تا این دانشگاه با نام علوم ارتباطات دوباره احیا شود. یکی از انتقادهایی که در اینجا باید به دولت ها کرد این است که رشته روزنامه نگاری زیر شاخه علوم ارتباطات است و این خود نشان دهنده نگاه فانتزی دولت به روزنامه است. در حالیکه مطبوعات  اهمیت و جایگاه بالایی دارند. روزنامه ها می توانند نقش زیادی در کشف استعداها، موفقیت ها و فسادها داشته باشند.

او برای تغییر دیدگاه دولت به مطبوعات ،پیشنهاد می کند: به نظرم دولت به جای اینکه به مطبوعات یارانه دهد، می تواند مسیر را برایشان هموار و از آنان حمایت کند، از طرفی دیگر از گزارش هایشان بهره ببرد. مثلا وقتی روزنامه نگاری یک سرنخ و یا فسادی کشف می کند، دولت می تواند از گزارش او استفاده و این تهدید را تبدیل به فرصت کند. ولی متاسفانه الان چنین نگاهی حاکم نیست. تیراژ تمام روزنامه های ما زیر یک میلیون است و این باعث تاسف است. بسیاری از روزنامه های ما فقط به خاطر اینکه منتشر شوند، وجود دارند. خب با چنین وضعیتی یک خبرنگار چطور می تواند اخلاق حرفه ای را رعایت کند.

قوی فکر ادامه می دهد: البته این یک طرف قضیه است. بعد دیگر مسائل مالی است. الان سوال می شود که چرا ما خبرنگار نما داریم؟ برای اینکه وضعیت اقتصادی مطبوعات ما به قدری نابسامان است که وقتی یک خبرنگار گزارشی از فساد تهیه می کند برای چاپ نکردنش به خبرنگار پیشنهاد پول می دهند. یا رقابت سیاسی بین دو روزنامه باعث می شود علیه یکدیگر مطالبی را بنویسند که به دور از اخلاق حرفه ای است.

یکی از بحث های مهم درباره خبرنگاران امروزی تسلط کافی به دانش روز است. قوی فکر با این گزاره موافق است و بیان می کند: روزنامه نگاران ما اصلا خود را به روز نمی کنند و کتاب نمی خوانند. در حالیکه یک خبرنگار باید مدام کتاب بخواند، همیشه در حال فیلم دیدن و تماشای تئاتر باشد و به میان مردم برود .الان خبرنگاران فکر می کنند باید پشت میز بنشینند در حالیکه در پشت میز هیچ خبری نیست.

او ادامه می دهد: متاسفانه روزنامه نگاران ما به خبرگزاری ها اکتفا می کنند و معلوم نیست اگر سایت و خبرگزاری ها نباشند فضای خبری روزنامه ها چطور تامین می شود. در حالیکه این درست نیست. از ویژگی های مهم یک خبر، تازگی آن است و الان فضای مجازی همه خبرها را با سرعت منتشر می کند. پس در اینجا تحلیل و پیگری اخبار وظیفه روزنامه ها است. وقتی روزنامه ها فاقد این سواد و دانش هستند، طبیعی است که توانایی کشف فساد را هم ندارند.

خبرنگار باید پیگر سند و مدرک واقعی خبر باشد

قوی فکر معتقد است روزنامه ها باید تیترهای متفاوتی را از یک خبر مشترک بنویسند تا تفاوت یک روزنامه با دیگری مشخص شود.او می گوید: اگر روزنامه ها می ببینند امروز سخنران یک مقام مسئول است، فردا همگی نباید تیتر و حرف های مشترک از آن مقام را بیاورند. بلکه باید آنقدر دانش داشته باشند که هر کدام از موضع خود به تحلیل صحبت های آن مسئول بپردازند. نه اینکه به صورت خبری آن گزارش را کار کنند. ازسوی دیگر جستجو و پیگیری، از کارهای اصلی یک خبرنگار است که باید این را در اولویت کاری خود داشته باشد.

او ادامه می دهد: من خودم در مصاحبه هایم همیشه با چالش وارد صحبت با مقامات و مسئولان می شدم. اگرچه هیچگاه قصد ناراحت کردن آن‌ها را نداشتم، ولی نمی توانستم وقتی اظهار نظری می کنند فقط آن را بنویسم و مخابره کنم. بلکه به دنبال سند و مدرک آن حرف می رفتم تا واقعیت را پیدا کنم. اینجاست که تفاوت خبرنگارها با هم معلوم می شود.

مردم در روزنامه‌های ما حضور ندارند

قوی فکر انتقاد می کند: متأسفانه الان مردم در روزنامه‌های ما حضور ندارند. ما قبلاً ستونی در روزنامه برای مشکلات مردم داشتیم ولی الان می‌بینیم که مشکلات مردم در روزنامه‌ها گم و به فراموشی سپرده‌شده است. همه این موضوعات به این برمی‌گردد که شما باید روزنامه خوب داشته باشید تا خبرنگار، خوب کار کند و پشت‌بند آن خواننده خوب و سواد رسانه‌ای کافی هم از نکات ضروری است. باوجود همه این موارد می‌توان گفت انتقال اطلاعات خوب صورت می‌گیرد. یعنی مسئول نمی‌تواند خطا کند یا دروغ بگوید. خبرنگار هم باید نسبت به همکارانش در عین دوستی، احساس رقابت داشته باشد به عبارتی اخبار خود را به همدیگر ندهند. در روزنامه باید تنوع مطلب باشد نه اینکه سوژه‌ها و موضوعات یکنواخت باشند. متأسفانه خبرنگاران ما از هم رونویسی می‌کنند و منبع خبر را هم ذکر نمی‌کنند.

قوی فکر توصیه می‌کند که خبرنگاران در پرداختن به اخبار و سوژه‌هایشان به مردم و مشکلات مردم توجه کنند. او می‌گوید: احساس می‌کنم اگر همه روزنامه‌نگارها و مدیران رسانه‌ها خودشان را نماینده مردم و از جنس آن‌ها بدانند و در نوشتن، زبان گویای مردم باشند مردم هم اخبارشان را در روزنامه‌ها و رسانه‌هایشان می‌خوانند و به آن علاقه‌مند می‌شوند.

 انجمن پیشکسوتان مطبوعات همچنان مکان مشخصی برای برگزاری جلسات خود ندارد

او در ادامه به بیان وضعیت انجمن پیشکسوتان مطبوعات می‌پردازد و می‌گوید: ما روزنامه‌نگارانی داشتیم که در فقر از دنیا رفتند و کسی از آن‌ها خبری نگرفت. به همین دلیل تصمیم گرفتیم انجمن پیشکسوتان مطبوعات را تشکیل دهیم. اولین بار در سال 96 در نمایشگاه مطبوعات دورهم جمع شدیم ، اعلام موجودیت کردیم و از وزارت ارشاد اجازه فعالیت گرفتیم. از روز اول اعلام کردیم که این انجمن دستوری، دولتی و سیاسی نیست و قصد ورود به حوزه سیاسی ندارد، بلکه قصدمان تکریم همکاران پیشکسوتمان بود تا از شادی‌ها و غم‌های یکدیگر خبر داشته باشیم. اگرچه انتخابات انجمن برگزار شد و رئیس و نائب رئیس انتخاب‌شد ولی ما همچنان مکان نداریم. در واقع ما انجمن پیشکسوتان بدون جا هستیم. جلسات را یا در منزل دوستان و یا در رستوران پسر آقای بلوری برگزار می‌کنیم.

او ضمن بیان اینکه تاکنون حدود 150 نفر پیشکسوت تعیین‌شده‌اند، می‌گوید: اگر جا پیدا کنیم می‌توانیم به سراغ اهداف دیگرمان مثل انتقال تجربه به نسل روزنامه‌نگار جوان برویم. متأسفانه روش استاد شاگردی در روزنامه‌های ما از بین رفته است. اگرچه من در دانشگاه درس روزنامه‌نگاری خواندم ولی ورود من به روزنامه کیهان و کار کردن با استادی مثل آقای بلوری از من یک روزنامه‌نگار ساخت. بنابراین یکی از اهداف ما انتقال تجربه، همکاری با دانشکده‌های روزنامه‌نگاری، تقدیر و تشکر از اساتید روزنامه‌نگاری، تدوین تاریخ شفاهی مطبوعات و… است.

اخبار مرتبط

پاسخ دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
نام خود را بنویسید