امروز : پنج‌شنبه 9فروردینماه 1403 | ساعت : 22 : 19

آخرین اخبار

شمار مسافران خراسان رضوی به هشت میلیون نفر رسید

شفقنا- جانشین رییس ستاد اجرایی خدمات سفر خراسان رضوی...

5 نفر براثر واژگونی خودرو در مسیر سبزوار – خوشاب خراسان رضوی مصدوم شدند

شفقنا- مسوول روابط عمومی مرکز اورژانس دانشگاه علوم پزشکی...

آناتولی: بزرگترین محموله هروئین در مرز ترکیه و عراق کشف و ضبط شد+ تصاویر

شفقنا- وزارت بازرگانی ترکیه از موفقیت اداره گمرک این...

دادستان استان: درگیری مسلحانه برسر مسائل شخصی در یاسوج ۲ کشته برجاگذاشت

شفقنا- دادستان عمومی و انقلاب مرکز کهگیلویه وبویراحمد با...

دیدار امیرعبداللهیان با رئیس جمهور ترکمنستان

شفقنا- وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران که به...

انستیتوت مطالعات استراتژیک استرالیا: طالبان در خصوص مبارزه با داعش و القاعده در افغانستان...

شفقناافغانستان- انستیتوت مطالعات استراتژیک آسترالیا می‌گوید که ادعای طالبان...

معاون استاندار خبر داد: ورود حدود 8 میلیون مسافر نوروزی به مشهد

شفقنا- جانشین رئیس ستاد اجرایی خدمات سفر خراسان رضوی...

نشست هیئت‌های ایران و ترکمنستان

شفقنا- نشست هیأت‌های ایران و ترکمنستان به ریاست وزرای...

برپایی مراسم احیای شب های قدر در بیت مرحوم آیت الله صانعی

شفقنا- مراسم سوگواری شهادت حضرت علی(ع) و احیای شب...

مراسم عزاداری شهادت حضرت علی(ع) در دفتر حضرت آیت الله وحید خراسانی برگزار می...

شفقنا- مراسم عزاداری شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در دفتر...

گزارش تصویری: مراسم بزرگداشت مرحومه زهرا شجاعی  

شفقنا- مراسم بزرگداشت و سومین روز درگذشت مرحومه سیده...

شب‌های احیای تلویزیون برای ایرانیان مقیم خارج از کشور

شفقنا- برنامه «شب‌های قدر» با آیتم‌های ویژه «شب روشنی»...

کدام استان‌ها بیشترین و شدیدترین تصادفات نوروزی را داشتند؟

شفقنا- جمعیت هلال احمر با صدور اطلاعیه‌ای، جزئیات خدمات...

سيره نورانی پيامبر اكرم (ص ) از زبان مبارك امام حسين (ع)

شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) – رسول خدا (ص) هيچ نشست و برخاستى نمى كرد مگر با ذكر خدا، و در هيچ مجلسى جاى مخصوصى براى خود انتخاب نمى كرد، و از صدرنشينى نهى مى فرمود، و در مجالس هر جا كه خالى بود مى نشست ، و اصحاب را هم دستور مى داد كه چنان كنند.

به گزارش شفقنا، علامه طباطبایی در جلد ششم تفسیر المیزان به بیان روایاتی می پردازد که سیره پیامبر اکرم (ص) در آن مورد اشاره قرار گرفته است. یکی از این روایات تبیین سیره نورانی پیامبر اکرم (ص) از زبان مبارک امام حسین (ع) است، که نکات خواندنی و آموزنده فراوانی در آن نهفته است. این روایت شریف که در روز مبارک ولادت پیامبر اعظم (ص) تقدیم مخاطبان ارجمند شفقنا می شود، به نقل از المیزان چنین است:

حسين (عليه السلام ) براى برادر خود چنين نقل كرد كه : من از پدرم از روش رفتار رسول خدا(صلى الله عليه و آله ) در منزل پرسيدم ، فرمود: به منزل رفتنش به اختيار خود بود، و وقتى تشريف مى برد، وقت خود را در خانه به سه جزء تقسيم مى كرد، قسمتى را براى عبادت خدا،و قسمتى را براى به سر بردن با اهلش و قسمتى را به خود اختصاص مى داد، در آن قسمتى هم كه مربوط به خودش بود، باز به كلى قطع رابطه نمى كرد، بلكه مقدارى از آن را بوسيله خواص خود در كارهاى عامه مردم صرف مى فرمود، و از آن مقدار چيزى رابراى خود ذخيره نمى كرد. از جمله سيره آن حضرت اين بود كه اهل فضل را با ادب خود ايثار مى فرمود، و هر كس را به مقدار فضيلتى كه در دين داشت احترام مى نمود، و حوائجشان را برطرف مى ساخت ، چون حوائجشان يكسان نبود، بعضى را يك حاجت بود و بعضى را دو حاجت و بعضى را بيشتر، رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) با ايشان مشغول مى شد و ايشان را سرگرم اصلاح نواقص شان مى كرد، و از ايشان درباره امورشان پرسش مى كرد، و به معارف دينيشان آشنا مى ساخت ، و در اين باره هر خبرى كه مى داد دنبالش مى فرمود: حاضرين آنرا به غائبين برسانند، و نيز مى فرمود: حاجت كسانى را كه به من دسترسى ندارند به من ابلاغ كنيد، و بدانيد كه هر كس حاجت اشخاص ناتوان و بى رابطه با سلطان را نزد سلطان برد، و آنرا برآورده كند، خداى تعالى قدم هايش را در روز قيامت ثابت و استوار مى سازد. در مجلس آن حضرت غير اينگونه مطالب ذكر نمى شد، و از كسى سخنى از غير اين سنخ مطالب نمى پذيرفت ، مردم براى درك فيض و طلب علم شرفياب حضورش مى شدند و بيرون نمى رفتند مگر اينكه دلهاى شان سرشار از علم و معرفت بود و خود از راهنمايان و ادله راه حق شده بودند.

سپس از پدرم اميرالمؤ منين (عليه السلام ) از برنامه و سيره آن جناب در خارج از منزل پرسيدم ، فرمود: رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) زبان خود را از غير سخنان مورد لزوم باز مى داشت ، و با مردم انس مى گرفت ، و آنان را از خود رنجيده خاطر نمى كرد، بزرگ هر قومى را احترام مى كرد، و توليت امور قوم را به او واگذار مى نمود ، هميشه از مردم برحذر بود، و خود را مى پائيد، و در عين حال بشره و خلق خود را درهم نمى پيچيد، همواره از اصحاب خود تفقد مى كرد، و از مردم حال مردم را مى پرسيد، و هر عمل نيكى را تحسين و تقويت مى كرد، و هر عمل زشتى را تقبيح مى نمود، در همه امور ميانه رو بود، گاهى افراط و گاهى تفريط نمى كرد، از غفلت مسلمين و انحراف شان غافل نبود، و درباره حق ، كوتاهى نمى كرد و از آن تجاوز نمى نمود، در ميان اطرافيان خود كسى را برگزيده تر و بهتر مى دانست كه داراى فضيلت بيشتر و براى مسلمين خيرخواه تر بود، و در نزد او مقام و منزلت آن كسى بزرگ تر بود كه مواسات و پشتيبانيش براى مسلمين بهتر بود.

سيدالشهداء (عليه السلام ) سپس فرمود: من از پدر بزرگوارم از وضع مجلس رسول الله (صلى الله عليه و آله ) پرسيدم ، فرمود: هيچ نشست و برخاستى نمى كرد مگر با ذكر خدا، و در هيچ مجلسى جاى مخصوصى براى خود انتخاب نمى كرد، و از صدرنشينى نهى مى فرمود، و در مجالس هر جا كه خالى بود مى نشست ، و اصحاب را هم دستور مى داد كه چنان كنند. و در مجلس ، حق همه را ادا مى كرد، به طورى كه احدى از همنشينانش احساس نمى كرد كه از ديگران در نزد او محترم تر است ، و هر كسى كه شرفياب حضورش مى شد اين قدر صبر مى كرد تا خود او برخيزد و برود، و هر كس حاجتى از او طلب مى كرد برنمى گشت مگر اينكه يا حاجت خود را گرفته بود، يا با بيانى قانع ، دلخوش شده بود،خلق نازنينش اينقدر نرم بود كه به مردم اجازه مى داد او را براى خود پدرى مهربان بپندارند، و همه نزد او در حق مساوى بودند، مجلسش ، مجلس حلم و حيا و راستى و امانت بود و در آن صداها بلند نمى شد، و نواميس و احترامات مردم هتك نمى گرديد، و اگر احيانا از كسى لغزشى سر مى زد، آن جناب طورى تاديبش مى فرمود كه براى هميشه مراقب مى شد، همنشينانش همه با هم متعادل بودند، و مى كوشيدند كه با تقوا يكديگر را مواصلت كنند، با يكديگر متواضع بودند، بزرگتران را احترام نموده وبه كوچكتران مهربان بودند، و صاحبان حاجت را بر خود مقدم مى شمردند، و غريب ها را حفاظت مى كردند.

و نيز فرمود: پرسيدم سيره آن حضرت در ميان همنشينانش چطور بود؟ فرمود: دائما خوش رو و نرم خو بود، خشن و درشت خو و داد و فرياد كن و فحاش و عيب جو و همچنين مداح نبود، و به هر چيزى كه رغبت و ميل نداشت بى ميلى خود را در قيافه خود نشان نمى داد و لذا اشخاص از پيشنهاد آن ماءيوس نبودند، اميدواران را نااميد نمى كرد، نفس خود را از سه چيز پرهيز ميداد: 1 – مراء و مجادله 2 – پر حرفى 3 – گفتن حرف هاى بدرد نخور. و نسبت به مردم نيز از سه چيز پرهيز مى كرد: 1 – هرگز احدى را مذمت و سرزنش نمى كرد 2 – هرگز لغزش و عيب هايشان را جستجو نمى نمود 3 – هيچ وقت حرف نمى زد مگر در جائى كه اميد ثواب در آن مى داشت .

و وقتى تكلم مى فرمود همنشينانش سرها را به زير مى انداختند گوئى مرگ بر سر آنها سايه افكنده است ، و وقتى ساكت مى شد، آنها تكلم مى كردند، و در حضور او نزاع و مشاجره نمى كردند، و اگر كسى تكلم مى كرد ديگران سكوت مى كردند تا كلامش پايان پذيرد، و تكلم شان در حضور آن جناب به نوبت بود، اگر همنشينانش از چيزى به خنده مى افتادند، آن جناب نيز مى خنديد و اگر از چيزى تعجب مى كردند او نيز تعجب مى كرد، و اگر ناشناسى از آن حضرت چيزى مى خواست و در درخواستش اسائه ادب و جفائى مى كرد، آن جناب تحمل مى نمود، به حدى كه اصحابش در صدد رفع مزاحمت او برميامدند و آن حضرت مى فرمود: هميشه صاحبان حاجت را معاونت و يارى كنيد، و هرگز ثناى كسى را نمى پذيرفت مگر اينكه به وى احسانى كرده باشد، و كلام احدى را قطع نمى كرد مگر اينكه مى ديد كه از حد مشروع تجاوز مى كند كه در اين صورت يا به نهى و بازداريش از تجاوز يا به برخاستن از مجلس ‍ كلامش را قطع مى كرد.

سيد الشهداء (عليه السلام ) مى فرمايد: سپس از سكوت آن حضرت پرسيدم ، فرمود: سكوت رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) چهار جور بود: 1 – حلم 2 – حذر 3 – تقدير 4 – تفكر. سكوتش از حلم و صبر اين بود كه هيچ چيز آن حضرت را به خشم در نمى آورد و از جاى نمى كند، و سكوتش از حذر در چهار مورد بود:

1 – در جائى كه مى خواست وجهه نيكو و پسنديده كار را پيدا كند تا مردم نيز در آن كار به وى اقتدا نمايند.

2 – در جائى كه حرف زدن قبيح بود و مى خواست بطرف ياد دهد تا او نيز از آن خوددارى كند.

3 – در جائى كه مى خواست درباره صلاح امتش مطالعه و فكر كند.

4 – در مواردى كه مى خواست دست به كارى زند كه خير دنيا و آخرتش در آن بود.

و سكوتش از تقدير اين بود كه مى خواست همه مردم را به يك چشم ديده و به گفتار همه به يك نحو استماع فرمايد، و اما سكوتش ‍ در تفكر عبارت بود از تفكر در اينكه چه چيزى باقى است و چه چيزى فانى .

مؤلف : اين روايت را صاحب كتاب مكارم الاخلاق از كتاب محمد بن اسحاق بن ابراهيم طالقانى به طريقى كه او به حسنين (عليهماالسلام ) دارد نقل كرده ، مرحوم مجلسى هم در بحارالانوار فرموده ، كه اين روايت از اخبار مشهور است ، عامه هم آنرا در بيشتر كتاب هاى خود نقل كرده اند، سپس مؤلف اضافه مى كند كه بر طبق مفاد اين روايت و يا بعضى از مضامين آن ، روايات بسيارى از صحابه رسول خدا(صلى الله عليه و آله ) نقل شده است .

اخبار مرتبط

پاسخ دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
نام خود را بنویسید