شفقنا رسانه-هادی خیری: هادی خانیکی، عضو هیات علمی دانشگاه علامهطباطبایی در نشست “تحول ساختار رسانه و مساله اعتماد اجتماعی در ایران” گفت: امروزه در جامعه ما سطح انتظارات از رسانهها بالاست چون به نهادهای دیگر کمتر اهمیت داده میشود. وقتی دستگاههای مسوول وظایف خود را انجام نمیدهند، سطح انتظار از شهروندان بالا میرود.
به گزارش شفقنا رسانه، هادی خانیکی در ابتدای سخنرانی با اشاره به جلسات دیگری با موضوع اعتماد گفت: آنچه من ارائه میدهم براساس تجربه و برداشت خودم است و قرعه بحث ارتباطی و رسانهای بحث اعتماد اجتماعی به نام من افتاده است. من مباحث خود را براساس تحلیل ثانوی و فراتحلیلهای عمدهای ارائه میکنم که در ایران دربارهی اعتماد و سرمایه اجتماعی و همچنین مصرف رسانهای ایرانیان صورت گرفته است.
او ادامه داد: وضعیت سرمایه اجتماعی و مشارکت در ایران خوب نیست و هرکدام از ما باید عاملی را پیدا کنیم و برای این وضعیت تحلیلی ارائه دهیم و من سعی میکنم بحث خود را بر پایه سه موج تحقیق ملی ارائه کنم که در سطح کشور انجام شده است.
جامعه ما دچار درونگرایی شده است
خانیکی با بیان ابیاتی از شعر شفیعی کدکنی دربارهی فردگرایی و درونگرایی ما ایرانیان گفت: شیواترین و واقعیترین تصویری که از جامعه امروزی ایران میتوان ارائه داد، همین شعر آقای کدکنی است. جامعه ایران و ارتباطات در ایران را نمیتوان بدون شعر فهمید و متأسفانه ما به این مساله کم توجه هستیم. در فرهنگ آلمانی که به داشتن فیلسوفان و اندیشمندان بزرگ مشهور است، آنچه به نماد فرهنگ آلمان بدل شده گوته شاعر بزرگ این کشور است چرا که آلمان جامعه شعر و فلسفه است بنابراین جامعه ایران را هم نمیتوان شناخت مگر این که فرایند شعر را بشناسیم.
او ادامه داد: خلاصه مباحث من در شعر شفیعی کدکنی است که جامعه ما را هم از لحاظ ارتباطی و هم اجتماعی نشان میدهد و بیانگر این است که جامعه ما چه قدر زود با انقلاب توقعات فزاینده و به دنبال آن چه قدر زود انقلاب سرخوردگیهای فزاینده شکل میگیرد. عمری پی آرایش خورشید شدیم/ آمد ظلمات عصر و نومید شدیم/ دشوارترین شکنجه این بود که ما/ یک یک به درون خویش تبعید شدیم.
به گزارش شفقنا رسانه، خانیکی تاکید کرد: جامعه ما دچار درونگرایی شده است و جامعهی درونگرا قدرت ارتباط و اعتماد خود را از دست میدهد. جامعه ما در درون خود فرورفته است و همین باعث میشود که افراد کمتر به دیگران اعتماد کنند.
عقل سوداندیش موجب گسترده شدن دام اجتماعی می شود
خانیکی با ارائه چهار تصویر از جامعه ایران گفت: معتقد هستم ما باید به مسائل از بعد تاریخی و تطبیقی نگاه کنیم. تصویر اول در حوزه مطالعات ارتباطی ایران مربوط به پژوهشی است که در سال 1353 و مرحوم دکتر تهرانیان ارائه میدهد. در این پژوهش تصویری ژانوسی* از رسانهها ارائه میدهد یعنی رسانهها دو چهره دارند چهره سازنده و چهره ویرانگر.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: در بخشی از نتایج آن پژوهش و تأثیر آن در جامعه ایران گفته میشود رسانهها باعث شدهاند از گذشته بریده شویم و فراغ اندیشیدن به آینده را نیز از دست بدهیم؛ جامعهای که از گذشته منفک میشود و نسبت به آینده امیدی ندارد، به جامعهای بیاعتماد بدل میشود. این تصویر مربوط به سال 1353 است. وقتی ماهواره، اینترنت و شبکههای اجتماعی وجود نداشته است و حداکثر رسانهی موجود تلویزیون بوده است و آن هم نه به صورت فراگیر.
او با اشاره به سه نوع بیگانگی در این پژوهش گفت: بیگانگی از خود، دیگری و طبیعت سه نوع بیگانگی بررسی شده در این تحقیق است. این انسان رها شده آرمانهایش به منفعت تبدیل شده است. همان طور که هابرماس از آن به تبدیل روابط ارتباطی به منافع استراتژیک یاد میکند یعنی برای فرد به جای آرمان و ارزش، سوداندیشی و منفعت ارزش شده است و عقل سوداندیش موجب گسترده شدن دام اجتماعی میشود.
نهاد خانواده بیشترین تغییرات را به خود دیده است
خانیکی با توضیح تصویر دوم گفت: این تصویر مربوط به پژوهش دکتر علی اسدی و دکتر منوچهر محسنی در سال 1353 است که همین تحقیق را با همان سوالها محسن گودرزی و همکارانش در سال 1383 تکرار کردند. موضوع آن روابط اجتماعی و مصرف رسانهای و گذران اوقات فراغت و مسائلی دیگر از جامعه ایران است. مقایسه این دو پژوهش تغییراتی اساسی را نشان میدهد که هم در بعد سخت افزاری یعنی استفاده از رسانهها و هم به لحاظ نرم افزاری یعنی ارزشها و نگرشها شاهد آن هستیم.
او ادامه داد: طبق نتایج نهاد خانواده بیشترین تغییرات را به خود دیده است و خانواده مرد سالار به یک خانواده مشارکتجو و دموکراتیک تبدیل شده است. در سال 53 رادیو، رسانه معمول و مورد استفاده اکثریت بود درحالی که در پژوهش دوم در سال 83 مصرف رادیو کاهش پیدا کرده است.
به گزارش شفقنا رسانه، این مدرس ارتباطات گفت: در سال 53 استفاده از تلویزیون بسیار کم است و طبیعی هم است که تلویزیون در آن دوره فراگیر نبوده است درحالی که در سال 83 آمار استفاده کنندگان از تلویزیون 92 درصد است. رضایت از برنامههای تلویزیونی در سال 53 چیزی حدود 70 درصد است و در سال 83 این عدد به 64 درصد میرسد؛ یعنی روند رضایت از برنامههای تلویزیون رو به کاهش بوده است.
خانیکی با ارزیابی مقایسه نتایج این دو تحقیق گفت: جامعه ایران تحت تأثیر عوامل مختلف از جمله وسایل ارتباطی دستخوش تغییر است که این تغییرات هم شتابان است. اگر از دید لرنر به جامعه ایران و پنج کشور دیگر در مطالعه لرنر نگاه کنیم، متوجه می شویم این جوامع و جامعه ایران در حال مدرن شدن هستند و جوانهای شهری باسواد هم حاملان نوآوری هستند.
زنان خانهدار نیز بخشی از حاملان تغییر محسوب میشوند
این مدرس ارتباطات ادامه داد: در مقایسه با گذشته، در جامعه امروزی ایران زنان بویژه زنان خانهدار نیز بخشی از حاملان تغییر محسوب میشوند و این آمار در حال افزایش است و میزان استفاده و فعالیت زنان خانهدار در اینترنت و شبکههای اجتماعی بیشتر است و کنشگرتر هستند. درحالی که جامعه ایران به لحاظ سختافزاری مدرنتر میشود و به تعبیر لرنر شهریتر و باسوادتر میشود، میزان استفاده از رسانه آن هم در حال افزایش است.
خانیکی گفت: اگر روند اعتماد در این جامعه برعکس باشد یعنی با افزایش میزان سواد، میزان استفاده از تلویزیون، شهرنشینی و جوانتر شدن جامعه اعتماد کمتر شود، به نوعی میتوان گفت این جامعه دچار آنومی و ناهنجاری شده است و عوامل نوسازی در آن جامعه به جای این که بنیانهای همبستگی، اعتماد، نشاط و امید جامعه را تقویت کند، آنها را کمتر میکند.
او ادامه داد: از طرف دیگر با افزایش تحصیلات شاهد افزایش نارضایتی از برنامهها هستیم یعنی بیشترین رضایت برای کسانی است که سطح سواد پایینتری دارند.
خانیکی تصریح کرد: متاسفانه آموزش در ایران بر میزان مطالعه روزنامه تأثیری نداشته است و در مقایسه این دو پژوهش وضع مطبوعات نیز از 39 درصد خواننده در سال 53 به 29 درصد در سال 83 رسیده است و با گذشت سی سال و افزایش سطح سواد شاهد کاهش سه درصدی مطالعه روزنامه هستیم و کتابخوانی به عنوان مهجورترین شکل مصرف رسانهای در سال 53 و 83 و در طول این سی سال با 21 درصد بدون تغییر باقی مانده است. البته با توجه به وجود شبکههای اجتماعی و اینترنت به نظر من شکل مطالعه روزنامه و کتاب تغییر کرده است و خیلی هم نباید بدبین بود.
نهادهای مدنی در ایران ضعیفتر و آسیب پذیرتر هستند
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه گفت: در حوزه نرمافزاری، اعتماد و مشارکت اجتماعی بهتر میتوانند نشان دهند که آیا در جامعه ما اعتماد وجود دارد یا نه. شاخص مشارکت را باید عضویت در نهادهای مدنی دانست. در جوامع دیگر وضعیت نهادهای مدنی بسیار بهتر از جامعه ایران است و تعدد این نهادها یاعث شده هر شهروندی حداقل در چند نهاد مدنی عضویت داشته باشد و حتی تعداد نهادها از افراد بیشتر است؛ اما در ایران در حوزه نهادهای مدنی وضعیت مناسبی نداریم.
او ادامه داد: یکی از ضعفهای ایران در مقایسه با جوامع مشابه این است که نهادهای مدنی ضعیفتر، کمتر و آسیبپذیرتر هستند. در پژوهشهای مذکور در سال 53 از مردم پرسیده شده است چه قدر به افراد دیگر بیاعتماد هستید که پاسخها نشان از بیاعتمادی 45 درصدی است و در مقایسه با سال 83 این عدد به 76 درصد رسیده است. بنابراین با افزایش سواد بیاعتمادی بین مردم افزوده میشود و این نشاندهنده بدبینی و سوءظنی است که در میان نخبگان وجود دارد. در فرهنگ سیاسی ایران هم مهمترین مشکل سوءظن و بدبینی است که عامل بسیاری از مسائل از جمله عدم شکلگیری احزاب قدرتمند است.
معیار توسعه در ایران فرد محسوب میشود
خانیکی شاخص دیگر اعتماد را عامل پیشرفت از دیدگاه مردم دانست و گفت: این دو پژوهش چهار عامل تحصیلات، موقعیت خانوادگی، ثروت و پشتکار فردی را ارائه میکنند و در سال 53 عامل تحصیلات با 53 درصد مهمترین دلیل پیشرفت از نظر پاسخدهندگان بوده است در حالی که در سال 83 پشتکار فردی با 44 درصد مهمترین عامل تشخیص داده شده است که نشان از نوعی فردیت رشد یافته در فرهنگ است؛ در حالی که در ژاپن، فرهنگ جمع گرایی عامل اساسی توسعه بوده است. همین جمعی بودن فرهنگ نهادهای جمعی و مسوولیت اجتماعی را شکل داده است. پس معیار توسعه در ایران فرد محسوب میشود و این موضوع باعث کاهش سرمایه اجتماعی و شکننده و پرهزینه شدن آن میشود.
جامعه ما هرچه مدرنتر میشود سرمایه اجتماعی آن کمتر میشود
خانیکی با بیان عناصر سرمایه اجتماعی گفت: در تصویر سوم ما میبینیم سرمایه اجتماعی با کنش متقابل، تعاملات گروهها و اجتماعات، تعهدات و انتظارات، هنجارها و موارد متعدد دیگری معنا پیدا میکند. متأسفانه مؤلفههای سرمایه اجتماعی در ایران در معرض تهدید قرار دارند. این سرمایه را میتوان در دو سطح بررسی کرد؛ سطح نهادی یعنی چهقدر ساختارها وجود دارد و سطح نگرشی یعنی چهقدر به کار جمعی اعتبار میبخشیم.
او ادامه داد: پژوهش سال 85 نشان میدهد سرمایه اجتماعی در ایران پایین رو به متوسط است؛ در بعد روابط انجمنی از قبیل همکاری نهادهای مدنی، سرمایه اجتماعی ضعیف است در حالی که در بعد پیوندهای بین فردی مثل رفت وآمد با دیگران قویتر است. میتوان گفت جامعه ما هرچه مدرنتر میشود سرمایه اجتماعی آن کاهش پیدا میکند.
به گزارش شفقنا رسانه، خانیکی گفت: هر جا از نهاد و انجمن اسمی به میان میآید مطمئناً دچار ضعف هستیم و همین موجب میشود در شکل سیاسی از احزاب و در شکل اجتماعی از نهادهای مدنی گریزان باشیم. سرمایه اجتماعی در حوزههای قدیمی قوی و در حوزههای جدید ضعیف است و این در جامعهای با تغییرات پرشتاب باعث میشود سرمایه به سمت سرمایههای سمبلیک و نمادین برود.
او ادامه داد: ویژگی دیگر سرمایه اجتماعی در ایران این است که هرچه به فردیت و خانواده نزدیک میشویم، سرمایه اجتماعی بیشتر میشود و هرچه به بعد وسیعتر ملی میرویم سرمایه اجتماعی کاهش پیدا میکند. همچنین میانگین سرمایه اجتماعی در استانهای توسعهیافته نسبت به استانهای کمتر توسعهیافته در سطح پایینتری قرار دارد. اما متأسفانه ما میبینیم شهرها و مناطق دیگر کشور نیز همان مسیر تهران و برخی شهرهای دیگر را ادامه میدهند و بنابراین به همان وضعیت دچار میشوند.
خانیکی خاطرنشان کرد: جامعه ایران با دو مساله مواجه است، سرمایه اجتماعی قدیمی رو به فرسایش است و سرمایه جدید در حال جایگزین شدن نیست، مناسبات مردم پایین است و به همین دلیل گرفتار آسیب های مزمن هستیم.
بدقوارگی مصرف رسانهای به بد قوارگی مسائل فرهنگی و اجتماعی منجر شده است
خانیکی در ادامه به تصویر چهارم از جامعه ایران اشاره کرد و گفت: این تصویر مصرف رسانهای در ایران را نشان میدهد و بر مبنای پژوهش انجام شده در سال 82 است. نتایج این پژوهش نشان میدهد 63 درصد از زمان فراغت ما به مصرف رسانهها اختصاص دارد بنابراین ما با جامعهای رسانهای شده مواجه هستیم. جامعهای که در سیاست، اقتصاد و اجتماع هم رسانهای شده است.
او ادامه داد: در این تحقیق تلویزیون با 43 درصد بیشترین وقت را از مخاطب گرفته است و رسانههای دیگر مانند رادیو، مطبوعات، سینما و تئاتر در رتبههای پایین قرار دارند. در سال 92 یک پیمایش ملی نشان داد 94 درصد پاسخگویان جوان تلویزیون نگاه میکنند و بعد از این دوره ما شاهد شتاب در کاربران اینترنت و شبکههای اجتماعی هستیم. در نوامبر 2015 کاربران اینترنت در ایران 46 میلیون نفر اعلام شد و از سوی دیگر کاربران برنامه یا رسانهای مثل تلگرام به 14 میلیون رسیده است. بنابراین ما در جامعه ایران با مصرف رسانهای نامتوازن و نامتقارن مواجه هستیم.
خانیکی گفت: میزان استفاده از رسانههای اجتماعی و الکترونیک بسیار زیاد و سهم استفاده از رسانههای مکتوب و نوشتاری و مطبوعات در سطح پایین قرار دارد و این بدقوارگی مصرف رسانهای در ایران به بدقوارگی مسائل فرهنگی و اجتماعی هم میرسد. از طرف دیگر در جامعهای که در معرض تغییرات سختافزاری و نرمافزاری مختلفی است، مطمئناً ارزشها و نگرشها نیز دچار تغییرات پرشتابی هستند.
او ادامه داد: مشارکت و اعتماد اجتماعی هم دستخوش تغییراتی شده است و هنگامی که تغییرات با شتاب زیاد و در زمان کم و در بعد زیاد انجام میگیرد، ما با تعدد و تراکم آسیبها مواجه هستیم. این موضوع باعث میشود مساله اجتماعی موجود در هر جامعه در حال توسعهای، به آسیب تبدیل شود و آسیب به تهدید و نهایتاً تهدید در زمان کوتاهی به بحران بدل میشود.
جامعه ما نظارهگر است نه کنشگر
خانیکی در ادامه گفت: یکی از پایههای لرزان بحث اعتماد در ایران، مساله بیاعتمادی و بیمسوولیتی است. جامعهی ما به دلیل فردگرایی به سمت بیاعتمادی رفته است. همه به همدیگر، به جامعه، نهادهای مدنی، و نهادهای مدنی به جامعه و حتی به تاریخ و آینده هم بیاعتماد شدهایم و این بیاعتمادی آسیبهای اجتماعی را تشدید میکند. جامعهای که به پزشکان و روانشناسان بیاعتماد است و آنها را افرادی میداند که دنبال منافع خودشان هستند وضعیتی بهتر از این نخواهد داشت.
او ادامه داد: این گستره بیاعتمادی هم در سطح افقی و هم در سطح عمودی وجود دارد و تشدید سوءظن تاریخی که هم به صورت فردی و هم به صورت نهادی در جامعه مشاهده میشود، باعث تنهاتر شدن و فردگرایی میشود. نتیجهی بیاعتمادی چیزی جز نظارهگری نیست. متأسفانه جامعهی ما نظارهگر است نه کنشگر و این مربوط به همه مسائل است پس جامعهی دانشگاهی ما بهتر است بیش از هر چیز به خودش انتقاد کند که نظارهگر مسائل جامعه است.
رسانه در جامعهی ما در زمینهای از تلهها قرار دارد
این مدرس ارتباطات با بیان این که تعداد مشارکتکنندگان در آسیبها و بحرانها کمتر است، گفت: وقتی بیاعتمادی در لایههای جامعه زیاد است، جامعه در معرض تله یا دام اجتماعی قرار میگیرد و یک مساله کوچک میتواند به راحتی به بحران تبدیل شود. دام وضعیتی است که بهرهمندی کوتاه مدت جای منافع بلند مدت را میگیرد. تلهها وقتی موفق میشوند که زمینهها مساعد باشد. رسانه در جامعهی ما در زمینهای از تلهها قرار دارد و به دلیل تعدد تلههای اجتماعی رسانه در نقش مخرب و ویرانگر خود ظاهر میشود نه نقش سازنده.
او ادامه داد: وقتی سود جای آرمان و مسوولیت اجتماعی را میگیرد میتوان برای توسعه سریع و کم هزینه محیط زیست را نادیده گرفت یا پول نفت را بدون توجه به آینده هزینه کرد. کسانی که به آرمانها پشت پا میزنند خطرناکتر از دیگران هستند. هر چه قدر در جامعه اعتماد به نهادهای اجتماعی وجود داشته باشد، اعتماد اجتماعی هم افزایش پیدا میکند ولی هرچه اعتماد در نظام کمتر شود زمینه فساد هم بیشتر میشود. نسبت بین دامهای اجتماعی و اعتماد به نهادهای سیاسی دولتی و مدنی مهم است. هرچه اعتماد به این نهادها و کارآمدی آنها بیشتر باشد، دامهای اجتماعی هم کمتر میشود.
به گزارش شفقنا رسانه، خانیکی با اشاره به مساله فرهنگ عقلانیت و رابطهی آن با دامهای اجتماعی گفت: عدهای معتقدند مسائل فرهنگی ذاتی است و در خون ما ایرانیان است مثل هنر نزد ایرانیان است و بس، آنها بیاعتمادی را هم این چنین تحلیل میکنند و در سوی دیگر عدهای نیز معتقدند تحت شرایط خاص ویژگیهای خاصی به وجود میآید و این نگاه عقلانی است و در جامعهای که دستخوش تغییر است، باید انتخاب داشته باشید و با عقلانیت انتخاب کنید.
جامعه ما به انبوه تنهای رایزمن نزدیک شده است
او در ادامه با اشاره به ضعیف بودن حافظه تاریخی و جمعی جامعه ما گفت: جامعه ما به دلیل ضعف انباشت تاریخی، یا نگاه کاملا افراطی افتخارآمیز یا نگاه افراطی تحقیر آمیز به گذشته دارد در حالی که جامعه ایران عناصر زیادی دارد که میتواند همبستگی را تقویت کند اما به دلیل استفادههای ابزاری از عناصر فرهنگی اعم از دین و سنتها نتوانسته ایم این عناصر را به خوبی در خدمت اخلاقی کردن جامعه قرار دهیم.
خانیکی گفت: اگر ما حافظه تاریخی و جمعی داشته باشیم، میتوانیم عناصر فرهنگی گذشته را استخراج کنیم. رسانه در این زمینه میتواند فضای گفتوگو را فراهم کند و با گشودن جامعه به سمت همدیگر، افراد و گروهها همدیگر را میبینند. بر این اساس میزان اعتماد افزایش پیدا میکند اما در جامعه امروز به رغم افزایش رسانهها و گستردهتر شدن جامعه آنچه میبینم نزدیک شدن جامعه ما به انبوه تنهای دیوید رایزمن است. بنابراین هر وقت نهادهای قدرتمند شکل بگیرد سطح اعتماد هم افزایش پیدا میکند ولی وقتی جامعه به درون خود پناه میبرد، اعتماد هم پایینتر میآید.
مسائل را با عقل ابزاری میسنجیم نه عقل ارتباطی
او در پاسخ به این پرسش که چرا مسوولیت اجتماعی در جامعه امروزی کمتر شده است، گفت: جامعه ما فردگراتر از گذشته شده است. یکی از راههای ترمیم سرمایه اجتماعی استفاده از سرمایه مادی است، متأسفانه ما در کارهای خیرخواهانه و نیکوکارانه اجتماعی هم مشارکت نداریم و این مسائل را با عقل ابزاری میسنجیم نه عقل ارتباطی. وقتی حوزه عمومی قوی و باز وجود داشته باشد و افراد مستقل از قدرت ارتباط داشته باشند، کنش ارتباطی به وجود میآید؛ اما وقتی جامعه تسخیر سرمایهداری میشود کنش استراتژیک و سودگرایانه حاکم میشود و مسوولیت اجتماعی هم در برابر عمل سودگرایانه رو به زوال است. مسوولیت اجتماعی در فضای بسته نادیده گرفته میشود و لازمهی آن جریان آزاد اطلاعات است که با تاباندن نور به مسائل باعث میشود تا ما در دوگانهی مقصر و بیتقصیر گرفتار نشویم و به نوعی همه را مسوول و مقصر بدانیم.
آنچه از رسانه میخواهیم، کار رسانه نیست
خانیکی در پاسخ به پرسش مصطفی معین مبنی بر نقش رسانهها و نخبگان در بهبود این وضعیت گفت: یکی از ویژگیهای جامعهی ژاپن به رغم شبکهای شدن جهان، این است که روزنامهخوانی در جامعهی ژاپن پایین نیامده است ورود به وضعیت جدید الزاماً به معنای پایان دوره گذشته نیست و این گذار میتواند شکل استفاده را هم تغییر دهد. اما وضعیت امروز جامعه ما در زمینهی کالاهای فرهنگی و رسانهای بسیار بدقواره است و با هم همخوانی ندارند.
او ادامه داد: متأسفانه وقتی به رسانهها میرسیم یا به بزرگنمایی یا به کوچکنمایی میپردازیم. امروزه در جامعه ما سطح انتظارات از رسانهها بالاست و دلیل هم این است که به نهادهای دیگر کمتر اهمیت داده میشود. وقتی دستگاههای مسوول وظایف خود را انجام نمیدهند، سطح انتظار از شهروندان بالا میرود. از رانندگان انتظار داریم صبور باشند در حالی که برای این امر باید ابتدا جامعه از آشفتگی و بینظمی ساختاری دور باشد، بعد انتظار صبر از راننده را داشته باشیم.
خانیکی تاکید کرد: ضعف جامعه مدنی باعث شده تا اضافه بار آنها به دوش رسانهها گذاشته شود و آنچه از رسانه میخواهیم، کار رسانه نیست؛ رسانه حزب یا نهاد خیرخواهانه نیست که هر جا دچار کم کاری باشد دست به دامن رسانهها شود.
او گفت: به نظر من بیاعتمادی وقتی شکلمیگیرد که نهادها نمیتوانند حل اختلاف بکنند و وقتی از نهادها ناامید باشیم سعی میکنیم نگاه ریشسفیدی و عرفی به مسائل داشته باشیم که جزء ویژگیهای جامعهای با روابط سنتی است نه جامعه مدرن و اینجاست که دچار آنومی میشویم. بنابراین ناکارکردی و کژکارکردی نهادها به دوش رسانهها میافتد و رسانه نمیتواند کارکرد نهادها را داشته باشد. پیرو همین بحث در جلسهای با موضوع روابط عمومی از مسوولان روابط عمومی خواهش کردم تا به دنبال کمپینها نروند چرا که کمپین سازی کار نهادهای مدنی است نه روابط عمومیها.
کوچ انسانها به فضای مجازی، موجد سست کوشی در افراد است
به گزارش شفقنا رسانه، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در بخش دیگری از این نشست گفت: در ایران به فضای مجازی و فضای واقعی به عنوان دو فضای جدا از هم نگاه میشود نه مبدل هم. انسانها به فضای مجازی کوچ داده میشوند و همین باعث سست کوشی در افراد میشود. آنها تا به فضای واقعی نیایند تغییری نمیتوانند در جامعه ایجاد کنند و دلیل رجوع به فضای مجازی هم کم هزینه بودن و سهل الوصول بودن آن است.
خانیکی در پاسخ به این پرسش که چرا نخبگان و حتی مسوولان ما تنها توصیفگر مسائل شدهاند و کنشگر نیستنند گفت: متأسفانه در عالم نظر مسالهگریزی وجود دارد چون کار سختی است بویژه در حوزه علوم انسانی و اجتماعی که محدودیتهایی دارد مانند سنگینی کار و دشواری علمی و همچنین بستر و زمینهای که در آن فساد از هر نوع اقتصادی و علمی میتواند وجود داشته باشد، بنابراین افراد از مساله اجتماعی گریزان هستند و هر چه مفاهیم انتزاعیتر باشد بهتر است. اگر مساله گریزی در جامعه کمتر شود و مسوولان به نظریهپردازی نپردازند و تنها به اجرا مشغول باشند، آن موقع روشنفکر و فرد دانشگاهی هم حرفی برای گفتن دارد.
نشست “تحول ساختار رسانه و مساله اعتماد اجتماعی در ایران” 2 آذر 1394 در موسسه رحمان برگزار شد.
*در اساطیر رومی، ژانوس، خدای دروازهها، دربها، گذرگاهها و مسیرهای ورودی، و همین طور خدای آغازها و پایانها بود. ژانوس اغلب با دو چهره یا دو سر به تصویر کشیده میشود که از این دو سر، یکی به روبرو و دیگری در جهت مخالف آن، یعنی به پشت سر نگاه میکند و برخی معتقدند این دو سر به آینده و گذشته مینگرند.











