امروز : پنج‌شنبه 22آبانماه 1404 | ساعت : 18 : 45

آخرین اخبار

اژه‌ای: دشمن پس از شکست‌های نظامی، بر جنگ نرم متمرکز شده است

شفقنا- رییس قوه قضاییه گفت: با اجرای دقیق قوانین...

قالیباف: آسیب‌های اجتماعی با فرهنگ جهادی قابل اصلاح است

شفقنا- رئیس مجلس شورای اسلامی اقدامات جهادی را از...

معاون وزیر خارجه: در برابر تحریم‌ها مسیر تازه‌ای می‌سازیم

شفقنا- معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه ایران با تاکید...

بازگشایی سفارت سوریه در لندن پس از 13 سال

شفقنا- وزیر امور خارجه مرحله انتقالی سوریه، ضمن بازگشایی سفارت این کشور...

شورای اروپا تلاش کی‌یف برای ممنوعیت زبان روسی را متوقف کرد

شفقنا - گزارش‌ها حاکی است مقامات شورای اروپا با...

نرخ انسولین‌ چقدر شد؟/ پاسخ سازمان غذا و دارو

شفقنا- سخنگوی سازمان غذا و دارو درباره برخی اظهارات...

روبرتو مانچینی سرمربی السد قطر شد

شفقنا - پس از حضور ناموفق در تیم ملی...

ششمین مرحله پیش فروش سکه روز شنبه برگزار می شود

شفقنا-  مدیر روابط عمومی بانک مرکزی از انجام ششمین...

پلیس امنیت اقتصادی ۳ هزار دستگاه خودرو شوتی را توقیف کرد

شفقنا- رئیس پلیس امنیت اقتصادی فراجا از توقیف سه...

لبنیات دوباره گران شد!

شفقنا- قیمت محصولات لبنی در ایران این هفته نیز...

آغاز خرید ۱۰ هزار مسکن استیجاری توسط دولت

شفقنا- برنامه مسکن استیجاری بعد از گذشت دهه‌ها از...

پزشکیان: هزینه‌های اضافی و بدون بهره‌وری را در بودجه حذف کنیم

شفقنا- رئیس‌جمهور پزشکیان در حساب کاربری خود در شبکه...

بازدید زلنسکی از خط مقدم جبهه همزمان با پیشروی نیروهای روس

شفقنا - ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، روز پنج‌شنبه...

رایزنی وزیران خارجه ایران و قطر درباره مسائل دوجانبه و منطقه‌ای

شفقنا- دیپلمات‌های ارشد ایران و قطر درباره روابط دوجانبه...

استرالیا غول‌های فناوری را به جریمه‌های سنگین تهدید کرد

شفقنا- دولت استرالیا اعلام کرد شرکت‌های فناوری بزرگ، از...

ویدیو: سخنرانی امام جماعت مرکز اسلامی دانشگاه نیویورک/ واقعیات کربلا نباید چیزهایی باشند که به تفرقه مذهبی دامن بزنند/ اجازه ندهیم آیین های مذهبی به هدف نهایی ما تبدیل شوند

شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) – واقعیات کربلا نباید چیزهایی باشند که به تفرقه مذهبی دامن بزنند و باعث شوند ما به حوادث کربلا به ساده ترین و سطحی ترین شکل ممکن نگاه کنیم. خواه شما شیعه باشید یا اهل تسنن.

یه گزارش شفقنا، متن سخنرانی امام جماعت مرکز اسلامی دانشگاه نیویرک در ادامه و به صورت کامل که توسط گروه بین الملل شفقنا ترجمه شده است،می آید:

به نام خداوند بخشنده مهربان

حمد و سپاس می گوییم خداوند بزرگ، فرمانروای جهان، و مالک روز جزا را؛ و به یگانگی، بزرگی و شکوه جلالش و به اینکه او خالق و نگهدارنده همه موجودات جهان، عطا کننده زندگی، هدایت کننده دل ها و صاحب روز جزاست. شهادت می دهیم به اینکه حضرت محمد ابن عبدالله (ص) بنده و آخرین فرستاده خداست. سلام و صلوات می فرستیم تا روز قیامت بر ایشان و همه کسانی که راه ایشان را برگزیده اند.

روایت است یکی از صحابه پیامبر اکرم (ص) به نام براء (رضی الله عنه) آن حضرت را در حالی که از کوچه ای عبور می فرمود، دیدند و بنا بر روایات نقل شده در کتاب الأدب المفرد امام محمد بخاری، براء می گوید: پیامبر (ص) از در حالی که نوه خود حضرت امام حسین (ع) را بر روی دوش خود داشتند، از آن کوچه در حال گذر بودند و من می شنیدم که در همین حال آن حضرت زیر لب مشغول دعا به درگاه خداوند عز و جل بود و می فرمود خدایا این کودک را دوست بدار همچنان که من او را دوست می دارم. هیچ شکی نیست که پیامبر اکرم (ص) علاقه شدیدی به همه نوه های خود داشته اند اما امام حسن (ع) و امام حسین (ع) محبوب ترین نوه های ایشان بوده اند. و این رابطه ای است درک آن از سوی ما بسیار حائز اهمیت است؛ به خصوص اکنون که در آستانه فرا رسیدن ماه پربرکت محرم قرار داریم و دعا می کنیم که خداوند متعال ما را در بهره گرفتن از برکات و ارزش های منحصر به فرد این ماه یاری فرماید و به ما کمک کند تا بتوانیم این رابطه قلبی را در متن و چهارچوب ماه محرم که جزو ماههای خاص الهی قرار داده شده است، درک کنیم.

این ماه کاملاً منحصر به فرد است چرا که فقط ابعاد و موجودات خاصی در جهان هستی وجود دارند که از عنایات خاص خداوند برخورداند. ارزش ها و برکات زیادی در این ماه نهفته است اما این برکات و ارزش ها با چیزهایی گره خورده اند که متافیزیکی هستند؛ چیزهایی که ما نمی توانیم با دستانمان به آنها چنگ بزنیم اما دل های ما باید سایر جوارح ما را از برکاتی که ما می توانیم از ماه محرم به دست آوریم، آگاه سازند. ما باید تمام لحظات و دقایق ماه پربرکتی که پیش روی ماست را اولویت بندی کنیم تا نه اینکه صرفاً به این ماه از چهارچوب ابزارها بنگریم و واقعیات و ارزش های آن را به صورت طوطی وار به ذهن بسپریم، بلکه از همه ابعاد وجودمان اعم از فیزیکی، احساسی، ذهنی و روحی، برای درک واقعیت این ماه بهره بگیریم.

توصیه شده است که در ماه محرم به ویژه در ده روز نخست آن، با روزه گرفتن و با تکیه بر هوشیاری خاصی که از این طریق حاصل می شود خود را برای بهره مندی هرچه بیشتر از برکات این ماه آماده کنیم. همچنین روایت است که پیامبر اکرم (ص) در این ماه خاص بیش از هر ماه دیگری به جز ماه مبارک رمضان، تقوای خود را به کمک روزه گرفتن افزایش می دادند. روایات ما حاکی از این است که پیامبر (ص) در ماه محرم بیش از همه ماهها بخشندگی می فرمودند و صدقه می دادند. ما روایات زیادی در مورد اینکه محرم واقعاً چه برکاتی دارد، شنیده ایم. روایت است روزی پیامبر (ص) متوجه شدند که یهودی ها در روز دهم محرم روزه می گیرند و می گویند این همان روزی است که حضرت موسی (ع) و قومش از استبداد فرعون رهایی یافتند و به همین دلیل این روز گرامی داشته می شود. پیامبر (ص) به یهودیان گفتند ما بیش از شما به حضرت موسی (ع) احترام می گذاریم و از این پس ما نیز در این روز مبارک روزه خواهیم گرفت. روز عاشورا روزی است که حضرت نوح (ع) به سلامت از طوفان عبور کردند و فصل ظهور حضرت عیسی (ع) نیز از همین روز آغاز شد.

روایات متعددی در مورد ایام محرم وجود دارد که با تکیه بر شواهد تاریخی، اتفاقات خاصی که در این ایام رخ داده است را برای ما بیان می کنند. اگر ما حداقل این روایات را بخوانیم و درک کنیم، متوجه خواهیم شد که این روزها چه روزهای مهمی هستند. برای اینکه ما بتوانیم حداکثر بهره را از برکات ماه محرم ببریم، چالش هایی پیش روی ما وجود دارد. من می خواهم اکنون ماه محرم را در چهارچوب روابط پیامبر اکرم (ص) با خاندان مطهرشان و به طور خاص روابط عاطفی ایشان با نوه خود حضرت امام حسین (ع) مورد بحث قرار دهم. برای درک عمیق اهمیت ماه محرم، ما باید ابتدا رابطه پیامبر (ص) با دو نوه بزرگوارشان را به درستی درک کنیم. ما باید به جای پرداختن به مسائل حاشیه ای که بیشتر خصومت آمیز و تفرقه برانگیز هستند، به ماهیت روایات تبیین کننده این رابطه توجه کنیم تا روح خود را تعالی بخشیم و دل های خود را برای درک عظمت روزهایی که پیش روی ماست آماده سازیم؛ و اجازه ندهیم مراسمات و آیین های مذهبی به هدف نهایی ما تبدیل شوند؛ آنها باید ابزاری برای رسیدن به اهداف بزرگ تر باشند و به ما کمک کنند تا صرفاً به قیود این جهان بسنده نکنیم، بلکه از الگوهای ذکر شده در روایات بهره بگیریم و بفهمیم جهان بعد جهان کنونی کجاست و مسیر زندگی ما به کدام سمت خواهد بود.

اگر روایات و سنت های که به مسائل مرتبط با ماه محرم می پردازند را به درستی درک کنیم، متوجه خواهیم شد که آنها به ما می آموزند که در این ماه چه فرصت هایی برای دوباره متولد شدن و دوباره آغاز کردن وجود دارد. محرم در واقع نخستین ماه تقویم اسلامی است. این ماه با ماه نخست سایر تقویم ها که افراد در زمان فرا رسیدن آن می نشینند و به سالی که گذشت فکر می کنند و با خود می گویند این جایگاهی است که من می خواهم در سال جدید در آن قرار گیرم، چندان بی شباهت نیست. البته ما در ماه محرم که اکنون در آستانه فرا رسیدنش هستیم، واقعیات دردناکی هم داشته ایم؛ واقعیاتی که همه مسلمانان اعم از شیعه و سنی به آنها ارج می نهند و درکشان می کنند؛ واقعیاتی که شهادت امام حسین (ع) را در بر می گیرند. برای اینکه قادر به درک این مسئله باشیم که چگونه آن اقدام تأسف بار و شرورانه (به شهادت رساندن امام حسین و یارانش) به سایر واقعیات این ماه ارتباط پیدا می کند، مسائل زیادی هستند که باید عمیقاً به آنها فکر کنیم. این فرآیند تفکر باید ابتدا با بررسی و درک رابطه منحصر به فرد پیامبر (ص) با نوه های بزرگوارشان آغاز شود؛ نوه هایی که پیامبر (ص) در موردشان می گوید: آنها سرور جوانان اهل بهشت (سید الشباب اهل الجنه) خواهند بود.

واژه «شبّ» و «شباب» در سنت های ما تنها به یک فرد 5 یا 10 ساله اشاره ندارد بلکه اگر شما کمتر از 40 سال سن داشته باشید، جوان به حساب می آیید؛ و وقتی سنتان از 40 گذشت دیگر از مرحله جوانی گذر کرده اید. آن دو بزرگوار یعنی حسنین (علیهم السلام) به عنوان سید و سالار تک تک بهشتیانی که در این دسته (جوانان) هستند، معرفی شده اند. وقتی پیامبر اکرم (ص) یکی از نزدیکان خود را جزو اهل بهشت می داند، به ویژه اصحابی که پس از رحلت ایشان وفات کرده اند، قطعاً حکمتی در این کار نهفته است. برای درک عظمت این شخصیت های بزرگوار، باید اول معنای اینکه یک نفر حتی پیش از وفاتش بهشتی باشد و به چنین مقام والایی (سرور جوانان اهل بهشت) نائل آید، را به دستی درک کند. معنایش این است که آنها هرگز راه خطا نخواهند رفت و همواره در مسیر حقیقت گام بر خواهند داشت؛ معنایش این است که دیگر جای هیچ سوالی در مورد اینکه آنها افرادی برگزیده و ماورای سایر انسان ها هستند، باقی نمی ماند.

بعد از رحلت والاترین مخلوق خداوند متعال یعنی پیامبر اکرم (ص) در حالی که برخی اصحاب ایشان به جنگ و جدل با یکدیگر مشغول شده بودند و مسلمانان یکدیگر را می کشتند، حسنین (علیهم السلام) جزو معدود افرادی بودند که همچنان استوار به ارزش ها و اصول اخلاقی خود پایبندی نشان می دادند و با بقیه همراه نمی شدند. به همین دلیل بود که پیامبر اکرم (ص) فرمودند که حتی پس از رحلت ایشان، کسانی هستند که به نحوه ای زندگی خواهند کرد که ورود به بهشت برایشان تضمین خواهد شد. حسنین (علیهم السلام) کسانی بودند که به این افتخار نائل شدند؛ پیامبر (ص) نه تنها این دو بزرگوار را بهشتی دانست بلکه آنان را سرور جوانان اهل بهشت معرفی کرد. بسیار مهم است که ما این مسئله را درک کنیم، چرا که ما باید با تاریخ خود آشنا باشیم و باید بدانیم کسانی در تاریخ ما وجود داشته اند که ما می توانیم در نزدیک شدن به آنها بکوشیم و آموزه هایشان را به ویژه مواقعی که در ارزش های خود با خلأ مواجه هستیم، سرلوحه کارمان قرار دهیم.

واقعیات کربلا نباید چیزهایی باشند که به تفرقه مذهبی دامن بزنند و باعث شوند ما به حوادث کربلا به ساده ترین و سطحی ترین شکل ممکن نگاه کنیم. خواه شما شیعه باشید یا اهل تسنن، باید بدانید در آن زمان چه اتفاقاتی رخ داد و باید آگاه باشید کسانی که در کربلا قتل عام شدند و بدن هایشان مثله شد، کسانی نیستند که به ما بی ارتباط باشند؛ آنها فرزندان رسول خدا بودند. اگر ما رابطه نزدیک با این بزرگواران را به این بهانه که سنی هستیم و شیعه نیستیم، از دست بدهیم، بیشترین زیان را به خود رسانده ایم.

روزی تعدادی از زنان صحابه پیامبر (ص) خدمت آن حضرت رسیده و گفتند: «ما شب گذشته خواب وحشتناکی دیده ایم؛ در خواب دیده ایم که بخشی از بدن مبارک شما جدا شده و به دامان ما افتاده است». پیامبر (ص) به آنها پاسخ دادند که این یک خواب وحشتناک نیست بلکه یک خواب خوب است و تعبیرش این است که فاطمه (س) به زودی صاحب یک پسر خواهد شد» و چندی بعد امام حسین (ع) متولد شد. ما روایت داریم که پیامبر (ص) بارها و بارها برای حسنین (ع) دعا می فرموده اند؛ روایت است وقتی پیامبر (ص) بر فراز منبر مشغول سخنرانی بودند، پس از آن که دیدند دو نوه زیباروی ایشان به سمتشان می آیند، بلافاصله از منبر پایین آمده، به طرفشان رفته و آنها را در آغوش گرفته و فرموده اند من نمی توانم طاقت بیاورم تا آنها به سوی من بیایند؛ روایت است که پیامبر (ص) یک بار سجده خود را به این دلیل که نوه بزرگوارشان بر روی شانه های مبارک ایشان سوار شده بود، آنقدر طولانی کردند که برخی صحابه دچار نگرانی شدند و پیامبر (ص) در پاسخ به آنها فرمودند: «هیچ مشکلی نیست، فقط نمی خواستم نوه عزیزم را برنجانم».

هیچ شکی در مورد علاقه عمیق پیامبر (ص) به دو نوه بزرگوارشان که در آن زمان خردسال بودند، وجود ندارد؛ هیچ شکی نیست که آنها جایگاه خاصی در قلب رسول خدا داشته اند. برای اینکه درک کنیم چگونه می توان با این روایات ارتباط برقرار کرد، لازم است به آنچه در جامعه یاد گرفته ایم رجوع کنیم و اجازه دهیم دل هایمان در زندگی هایمان نقش داشته باشند. پیامبر (ص) به نوه هایشان عشق می ورزیده اند و من برای خود دلیل بهتری از این، برای عشق ورزیدن و الگو گرفتن از آنها سراغ ندارم.

زمانی که امام حسن (ع) پس از شهادت پدر بزرگوارشان حضرت امام علی (ع) در جایگاهی قرار گرفت که باید خلافت به ایشان می رسید، از مقام خلافت صرف نظر کرد چرا که معاویه نیز به این مقام چشم دوخته بود. ایشان برای جلوگیری از خونریزی و کشتاری که در صورت درگیر شدن ایشان با معاویه بر سر خلافت بین مسلمانان پیش می آمد، از حق خود گذشتند. چندی بعد معاویه پسرش یزید را به عنوان جانشین خود تعیین کرد. و در بین مسلمانان خواه شیعه یا سنی، افراد بسیاری هستند که متوجه شده اند این انتخاب، چیزی به جز یک اقدام استبدادی نبود. یزید کسی بود که همه می دانستند او درگیری جنبه های مادی جهان است؛ وقتی خلافت به او رسید، او مسلمانان را یکی پس از دیگری مجبور به بیعت با خود کرد، اما نوه بزرگوار پیامبر (ص) یعنی امام حسین (ع) نمی خواستند به این کار تن در دهند. مردم کوفه ایشان را به این شهر دعوت کردند و گفتند به کوفه بیا و با ما باش تا با هم علیه یزید قیام کنیم. و ایشان نه به تنهایی بلکه با مردان و زنان و کودکان خاندانشان راه کوفه را در پیش گرفتند. اما وقتی سپاهیان یزید سر رسیدند، کار به جایی رسید که مردم کوفه به امام حسین (ع) گفتند ما نمی توانیم در این جنگ در کنار شما باشیم. فقط 72 نفر، فقط 72 همراه، برای مقاومت در برابر یک سپاه بزرگ باقی ماندند. این نابرابری را در ذهن خود مجسم کنید. این 72 نفر در صحرای تاریک و بی آب و علف کربلا به مقاومت در برابر سپاه یزید پرداختند و پیامبر اکرم (ص) می دانستند که این اتفاق روزی رخ خواهد داد؛ در روایات خود داریم که فرشتگان الهی این واقعه را از قبل به ایشان اطلاع داده بودند.

ما روایات متعددی در خصوص واقعه کربلا داریم که تعدادی از آنها را برای شما بیان می کنم: انس ابن مالک (رضی الله عنه) می فرماید: «روزی فرشته باران از خداوند متعال خواست که با پیامبر اکرم (ص) ملاقات کند و این اجازه به او داده شد. وقتی او می خواست به دیدار پیامبر (ص) برود، پیامبر در منزل ام سلمه حضور داشتند و نگهبانان اجازه ورود به کسی نمی دادند. در حالی که فرشته بیرون از خانه ایستاده بود، ناگهان امام حسین (ع) دوان دوان از را رسیدند، در را گشوده و پس از ورود به منزل به روز شانه های پیامبر (ص) پریدند. پیامبر شروع به بوسیدن نوه خود کرد. فرشته باران از ایشان پرسید: آیا او را بسیار دوست داری؟ و پیامبر پاسخ دادند آری. سپس فرشته باران به پیامبر (ص) گفت: امت تو روزی این کودک را خواهند کشت، اگر بخواهی حتی به تو خواهم گفت که این اتفاق در کجا رخ خواهد داد. پیامبر فرمودند: آری، می خواهم بدانم. فرشته باران آنگاه مشتی از خاک سرخ مکانی که امام حسین (ع) قرار بود در آنجا به شهادت برسد را به پیامبر (ص) نشان داد».

در روایت دیگری آمده است: «روزی حضرت جبرئیل (ع) به پیامبر (ص) فرمود: امت تو روزی فرزندت را خواهند کشت. پیامبر(ص) در پاسخ به او فرمودند: «آیا آنها در حالی که هنوز به من اعتقاد دارند، فرزندم را خواهند کشت؟» و جبرئیل پاسخ داد آری و سپس مشتی از خاک کربلا را برای ایشان آورد و گفت در چنین مکانی این اتفاق خواهد افتاد. از امام علی (ع) روایت شده که می فرمایند: «روزی بر پیامبر (ص) وارد شدم و چشمان مبارک ایشان را پر از اشک دیدم. گفتم یا رسول خدا، آیا کسی شما را خشمگین و اندوهناک ساخته که این چنین اشک از چشمانتان سرازیر شده است. ایشان فرمودند همین الان جبرئیل در مقابل من ایستاد و به من گفت حسین (ع) در کرانه های رود فرات کشته خواهد شد».

وقتی امام حسین (ع) به صحرای کربلا می رسد، افرادی در آنجا هستند که به خود جرأت داده اند به کشتن نوه بزرگوار پیامبر فکر کنند؛ نوه محبوبی که پیامبر (ص) شخصاً برای ایشان عقیقه کرده بودند، در گوششان اذان گفته بودند، زبان مبارکشان را برای تبرک در دهان این کودک گذاشته بودند، نام مبارکشان را خود انتخاب فرموده بودند. آری، این کار نتیجه حب مال دنیا در دل های دشمنان امام حسین (ع) بود.

برای درک بهتر وقایع دردناک کربلا، ما باید با دقت بیشتری به خودکامگی وحشتناک کسانی که خانواده رسول خدا را قتل عام کردند، بنگریم. ما باید از امام حسین (ع) که تا آخرین لحظه در حالی که هیچ یار و یاوری برایش باقی نمانده بود، به ارزش های خود پایبند بودند و به هیچ وجه حاضر به سازش نشدند، الگو بگیریم. همچنانکه به ایام ماه محرم نزدیک می شویم و از فرصت پیش آمده برای اندیشیدن در این مسائل بهره می گیریم، باید تلاش کنیم که به خاص ترین برکاتی که این ماه برای ما به ارمغان می آورد، چنگ بزنیم.

محرم به ما امکان می دهد که بیاندیشیم و درک کنیم که در اینجا مردی هست که ما او را با عنوان «شهید» می خوانیم، نه فقط به خاطر اینکه او کشته شده است؛ عنوان «شهید» به کسانی داده می شود که آنها تا آخرین لحظه زندگی خود با اعمالشان به این حقیقت شهادت می دهند که چیزهایی فراتر از این دنیا وجود دارند که این افراد برای رسیدن به آنها تلاش می کنند؛ شهادت می دهند که چیزهایی بالاتر از قید و بندهای این جهان مادی وجود دارد؛ چیزهایی که ارزش های این افراد به سمت آنها سوق داده شده است؛ چیزهایی که اصول آنها در زندگی هستند؛ چیزهایی که به معنویات آنها وابسته است؛ چیزهایی که اساس اخلاقیات آنها را تشکیل می دهد؛ چیزهایی که آنها را به اندیشه وا می دارد. ما همه این ها را در واقعه کربلا می بینیم؛ جایی که امام حسین (ع) تا آخرین نفس به پای ارزش های می ایستد.

بله، ما چنین انسان هایی را در دین خود داشته ایم و می بینیم که چه انگیزه هایی موجب حرکت آنها شده است، با این حال وقتی اتفاقی رخ می دهد، فلج و ناتوان می شویم. چه کار می توانم بکنم وقتی هزاران پناهجو از سوریه عازم سایر کشورها هستند؟ چه کار می توانم بکنم وقتی متعصبان و نژادپرستان 20 مسجد (در فلسطین اشغالی) را در این روز جمعه به محاصره خود در آورده اند؟ چه کار می توانم بکنم وقتی سرزمین فلسطین با بی عدالتی به اشغال عده ای درآمده است؟ چه کار می توانم بکنم وقتی برخی از افرادی که می خواهند برای ریاست جمهوری این کشور (آمریکا) رقابت کنند، اساس کار خود را بر احساسات ضد اسلامی بنا نهاده اند؟ تا وقتی ارزش هایتان را نشناسید، نمی توانید هیچ کاری را در هیچ زمینه انجام دهید؛ نمی توانید کاری بکنید اگر ندانید چه انگیزه ای زندگی شما را هدایت می کند. نمی توانید کاری بکنید اگر صادقانه با خود خلوت نکنید و از خود نپرسید که چه چیزی شما را به حرکت وا می دارد.

پیامبر اکرم (ص) به صداقت و درستکاری معروف بودند، به طوری که پیش از آنکه به پیامبری برسند، با لقب «امین» شناخته می شدند. اخلاق مداری، اندیشمندی و وجدان بیدار پیامبر (ص) هیچ گاه ایشان را به جز در مسیری که ایشان را به خدا نزدیک کند، حرکت نداد. و ما دیدیم که چگونه ایشان بصیرت و آگاهی خود را به اصحاب نزدیک و خاندان خود منتقل کرد. آنها مردان و زنانی بودند که نه تنها می دانستند برای چه می میرند، بلکه به خوبی آگاه بودند که چرا ایستاده اند؛ آنها می دانستند چه چیزی آنها را وا می دارد که هر روز برخیزند و حداکثر توانشان را برای رستگاری در زندگی به کار گیرند. اگر کسی از شما بپرسد چه چیزی شما را در زندگی به جلو می راند، باید بدانید که آن همان چیزی است که شما حاضرید همه چیز را برایش فدا کنید؛ همان چیزی که شما را از خواب باز می دارد؛ همان چیزی که شما را به حرکت وا می دارد و قلبتان را تکان می دهد و باعث می شود که شما از راحتی خود بگذرید تا راحتی و منفعت دیگری را تأمین کنید. نظرتان چیست؟ چگونه در راهی که انتخاب کرده اید، به پیش می روید؟

ما کم کم به روزهای پربرکتی نزدیک می شویم و توصیه هایی در دین خود در مورد این روزها داریم. من از دوستانی که با اتفاقات دردناکی که در ماه محرم رخ داد آشنایی ندارند، می خواهم برای خواندن و درک کردن تاریخمان وقت بگذارند. تاریخ ما، تاریخ اسلام است نه تاریخ شیعیان یا تاریخ اهل تسنن. برای شناختن و ارتباط برقرار کردن با همه شخصیت هایی که تاریخ اسلام وجود دارند، باید بدانیم جوهره آنها چیست و چه چیزی آنها را قادر ساخته است که علی رغم چالش ها و ظلم ها، راه خود را ادامه دهند و همچنان بگویند جهان آخرت بسیار مهم تر از جهان کنونی است؛ خداوند متعال از همه ما بزرگتر است؛ و بگویند رابطه خود با خدا را با هیچ چیزی در این دنیا معامله نخواهند کرد. همه اینها باید برای من و شما الگو باشند تا بتوانیم برای زندگی خود تصمیم بگیریم و با خود صادق باشیم. آیا باور دارید که صداقت شما را به جلو می راند؟ آیا باور دارید که راستی و درستی شما را به حرکت وا می دارد؟ آیا فکر می کنید چیزی که همه با آن موافقند، معیار خوبی برای تعیین اصول اخلاقی شما هستند؟

البته معنای حرف های من این نیست که شما همواره به صورت بدبینانه به تحلیل مسائل بپردازید و به نقطه ای برسید که بگویید من آنقدر بد هستم که هرگز خوب نخواهم شد. بسیای از ما آنقدر به توانایی های بالقوه خود شک داریم که به راحتی در برابر این ایده که من فاقد توانایی لازم برای سود رساندن به دیگران هستم، تسلیم می شویم. وقتی ما تشخیص می دهیم و درک می کنیم که خداوند از ما به عنوان وسیله ای برای رساندن خیر به جامعه استفاده می کند، به هیچ طریقی نمی توانیم انفعال خود نسبت به خواست خداوند را توجیه کنیم. همین می شود که من نوعی وقتی توانایی کامل انجام یک کار نیک را دارم، تصمیم می گیرم که آن کار را انجام ندهم.

در روایات اهل سنت توصیه شده است که مومنان در روز عاشورا روزه بگیرند. زمانی که پیامبر اکرم (ص) متوجه شدند که بنی اسرائیل در روز دهم محرم روزه می گیرند، فرمودند ما نیز در این روز، روزه خواهیم گرفت. حتی ایشان فرمودند ما یک روز قبل و یک روز بعد از عاشورا را نیز روزه خواهیم گرفت تا روزه خود را از روزه دیگران متمایز کنیم، و تا پایان عمر مبارکشان این کار را انجام دادند. البته توصیه هایی نیز شده است که کل 10 روز اول ماه محرم را روزه بگیریم. شیعیان یاد و خاطره حادثه کربلا را از طریق مجالسی که هر شب در دهه اول محرم برگزار می شود، زنده نگاه می دارند. مرکز اسلامی ما نیز این مجالس را برگزار خواهد کرد. البته سوگواری ها و مرثیه سرایی ها فقط به شیعیان محدود نمی شود، شما می توانید به جای جای جهان اهل تسنن سفر کنید و ببینید بسیاری از سنی ها نیز همین مراسمات را دارند.

من به شما توصیه می کنم در این مجالس شرکت کنید و از ظرفیت های آن بهره مند شوید. از کنج راحتی خود بیرون بیایید، نه برای خاطر دیگران و نه برای اینکه ثابت کنید شما روشن فکر هستید و به این دلیل در مجالس شرکت می کنید؛ بگذارید قلب هایتان با محرم ارتباط پیدا کند؛ در برابر این ایده که محرم یک فرصت ممتاز برای تولدی دوباره و کسب سود معنوی است، تسلیم شوید. ما باید تصمیم بگیریم که آیا در این ماه چیزی هست که بخواهیم برای خود برداریم یا نه. و استغفرالله لی و لکم المسلمین فاستغفروه انه هو الغفور الرحیم.

ترجمه:شفقنا

 

اخبار مرتبط

پاسخ دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
نام خود را بنویسید