شفقنا رسانه- نشریه سماع قلم (هفتهنامه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی استان مرکزی) که ۱۱ مهر ۱۳۹۰ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز گرفته است، به درخواست محمود جودکی مدیرمسئول نشریه در شفقنا رسانه نقد و بررسی شده است:
تیتر و عکس یکی از عناصری است که در نگاه اول میتواند مخاطب را جذب و او را به خرید نشریه ترغیب کند. اگر بخواهیم صفحه اول نشریه «سماع قلم» را بررسی کنیم که شمارهی ۱۸ بهمن سال ۱۳۹۵ آن بررسی شده است؛ هفتهنامه نتوانسته است در این زمینه خوب عمل کند. عکس یک لحظهی ورود امام خمینی به فرودگاه مهرآباد است اما آنچه به عنوان تیتر انتخاب شده است یک شعار انقلابی است: «خمینی ای امام» و ویژگیهای تیتر را ندارد. روزنامه میتوانست با ترکیب یک تیتر تحلیلی و عکسی قدیمی و نه صرفا این عکس شاخص، مطلب جذابتری به مخاطب ارائه کند.
جذابیت صفحه اول یعنی چینش و ترکیب درست تیترها و عکسها و فضای سفید بین آنها، و اولویتبندی درست مطالب با توجه به سیاستگذاری رسانه و اصول حرفهای روزنامهنگاری تا بتواند مخاطب را جذب کند. این موضوع در بسیاری از رسانهها جدی گرفته نمیشود. اغلب تصور میکنند محتوا به معنی مجموع معنایی که رسانه قصد انتقال آن را به مخاطب داشته است، برای جذب مخاطب کافی است. در حالی که گرافیک حرفهای یک نشریه، انتخاب عکس و تیترهای جذاب اولین عناصری است که مخاطب در دکهی روزنامه فروشی با آن برخورد دارد و مخاطب در درجه دوم با محتوا ارتباط میگیرد و تصمیم میگیرد خرید نشریه را ادامه بدهد یا نه. به همین دلیل پیشنهاد میشود هفتهنامه بازنگری جدی در چینش اطلاعات و صفحهبندی داشته باشد تا بتواند بهتر مخاطب را جذب کند. کمتر شدن کادرها و پیشبینی یک ماکت کلی برای صفحهبندی نشریه میتواند بخشی از این بازنگری باشد. در صفحات میانی نشریه هم تیترهای خوبی دارد که میتوانست به صفحه اول بیاید و آن را جذابتر کند اما متأسفانه در نشریات استانی به این مقوله کمتر توجه میشود و بسیاری از گزارشها و موضوعات خوب کمتر دیده میشوند.
در گوشواره سمت چپ هم برای ولادت حضرت زینب پوستر کوچکی کار شده است که برخوردی سطحی با موضوعات مشابه است و در روزنامهها و نشریات مختلف بسیار دیده میشود. جملهی کنار آن هم ویژگیهای تیتر را ندارد و در واقع جملهای طولانی است. رسانه میتوانست برای چنین موضوعی با یک پژوهشگر قرآنی و مذهبی در استان مرکزی دربارهی ویژگیهای حضرت زینب و ارتباط رفتار سیاسی و اجتماعی او با دوران امروز مصاحبهای داشته باشد یا گزارش اجتماعی دربارهی جشنهای مردمی یا رسمی این مناسبت مذهبی بنویسد و سوژههای دیگر. با توجه به این که نشریه هفتهنامه است، فرصت کافی برای چنین مطالبی وجود دارد، ضمن این که یکی از وظایف رسانههای محلی معرفی پژوهشگران و محققان استان و استفاده از ظرفیت علمی و پژوهشی آنها و کمک فکری به مسئولان برای حل مشکلات مردم است.
اما به لحاظ محتوا، در صفحه دوم گزارشی به نحوهی نوبتدهی به بیماران در مراکز درمانی و کش و قوس هایی که در این میان وجود دارد، اختصاص یافته که موضوع خوبی است و از جمله موضوعاتی است که کمتر در رسانهها به آن پرداخته شده است. با توجه به متن، مطلب گزارشی میدانی به نظر میرسد اما فاقد گفتوگو با افراد حاضر در آن مکان است که این نقص گزارش است و با گفتوگو با افراد میتوانست گزارش بهتری شود. از نگاه بیماران به این مسئله توجه میکرد تا مسائل و مشکلات خود را در این زمینه بیان کنند نه اینکه خبرنگار به جای همه آنها قرار گیرد و از نگاه بیرون به قضیه بپردازد. تیتر اگرچه بسیار مناسب با موضوع گزارش انتخاب شده است (تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد) اما پیش از این در رسانههای دیگر هم مورد استفاده قرار گرفته است بنابراین در انتخاب تیتر باید دقت شود علاوه بر این که جذاب و گیرا باشد، تکراری هم نباشد. یا اگر نویسنده به شباهت تیترها آگاه است، در پایان مطلب میتواند مشخصات متنی که تیتر را از آن وام گرفته است، ذکر کند.

در صفحه سه هم دو مطلب به شایعهسازی در حوادث و همچنین سلفی گرفتن افراد اختصاص یافته که تیترهای هر دو مطلب خوب است اما مطالب میتوانست پرداخت بهتری داشته باشد و به جای یادداشت گزارشی باشد تا امکان دیده شدن نظر مثبت و منفی به یک موضوع فراهم شود. در یکی از این مطالب که به نشر خبر قاتل اراکی و شایعهی اعدام او در ملاءعام اشاره کرده است، رسانه میتوانست از نگاه یک روانشناس و جامعهشناس هم به موضوع بپردازد تا بتواند تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد و موضوع را بهتر پیگیری کند. رسانهها بویژه هفتهنامهها و ماهنامهها که فرصت بیشتری برای پرداختن به موضوعات روز دارند، باید تلاش کنند از کلیگویی و برخوردهای کمتر جدی بپرهیزند.

در صفحههای چهار و پنج، «سماع قلم» در پی اعتراضات کارگران شرکت هپکو نشستی را با پرسنل این شرکت برگزار کرده که اگرچه کار خوبی است و توجه به یک موضوع محلی است اما اسم این افراد نیامده است و صرفا با عنوان «یکی از پرسنل این شرکت» معرفی شدهاند. در همین صفحه و در پایین این مطلب، باز هم یکی از پرسنل این شرکت ادعاهایی دربارهی وضعیت و نحوهی مدیریت آن از سال ۱۳۸۶ مطرح کرده است که مستند نیست. تنها صحبتهای یکی از اعضای شورای کار این مرکز با نام خود نقل قول شده است. در وسط این مطلب هم صحبتهای استاندار استان مرکزی آمده است که به نظر میرسد مطلب جداگانهای است و ارتباطی به مطلب قبلی ندارد و در یک نشست مطرح شده است. نشریه میتوانست مطالب این پرسنل را به نوعی با اطلاعات و اسناد مستند کند یا از کسانی برای مصاحبهها استفاده کند که مشکلی برای ذکر نام نداشته باشند. اگر نشریه این نکات را در نظر میگرفت، میتوانست اطلاعات جامعتری دربارهی موضوعی داشته باشد که با اشتغال خانوادههای این استان در ارتباط مستقیم است. به هر حال انتخاب سوژهی خوب هم نکتهی خوبی است که نشریه آن را رعایت کرده است.
صفحهی شش هم به هنر نقش برجستههای سفالی با تیتر «گلهای گِلی» اختصاص یافته است که گفتوگو با یکی از فعالان این حوزه است. تیتر نسبتا خوب است، گفتوگو هم تلاش کرده تا این هنر را به مخاطب معرفی میکند اما میتوانست سؤالهای بهتری مطرح کند و با مطالعه بیشتر دربارهی معرفی این زمینهی کاری از سطح موضوع به عمق برود. همچنین خبرنگار میتوانست کمی از توصیف فضا در لید حذف کند تا لید کوتاهتر شود و تناسب بیشتری با متن داشته باشد. اما اجزای لید را به خوبی رعایت کرده است.

در این هفتهنامه سعی شده است بیشتر مطالب تولیدی باشد با توجه به کمبود نیرو و امکانات نشریات استانی، بسیار حرکت خوب و امتیاز بزرگی برای یک هفتهنامه است اما نشریه میتواند با برنامهریزی بهتر از همین امکانات استفادهی مطلوبتری داشته باشد و یادداشتهای خبرنگاران را به گزارشهای میدانی تبدیل کند. این کار میتواند در ارتباط بیشتر نشریه با مردم به عنوان مخاطبان اصلی مؤثر باشد و جذابیت مطالب را بالاتر ببرد. همچنین رسانه را به اهداف و وظایف اصلی خود نزدیکتر کند.
پیدیاف این نشریه را میتوانید اینجا ببینید.











