امروز : پنج‌شنبه 9فروردینماه 1403 | ساعت : 14 : 21

آخرین اخبار

مراسم شب‌های قدر در حرم حضرت معصومه(س) اعلام شد

شفقنا- مراسم قرائت دعای جوشن کبیر، سخنرانی و قرآن...

غرق‌شدگی خانم ۴۰ ساله در بویراحمد

شفقنا- مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان کهگیلویه و بویراحمد...

وزارت بهداشت غزه: تعداد شهدای جنگ اسرائیل در نوار غزه به 32552 نفر رسید

شفقنا- وزارت بهداشت فلسطین امروز(پنج‌شنبه) تعداد قربانیان جنگ میان...

نخست وزیر ارمنستان: ایروان دولت در تبعید قره باغ را به رسمیت نمی شناسد

شفقنا- «نیکول پاشینیان»، نخست وزیر ارمنستان اعلام کرد که...

وزیر ارتباطات عراق: برای فیلتر «تیک تاک» اقدام کردیم

شفقنا- وزیر ارتباطات عراق از ارائه درخواستی به هیئت...

سقوط فروش آیفون در بزرگترین بازار دنیا

شفقنا- فروش آیفون در چین در فوریه نسبت به...

قطع همکاری سیستم پرداخت سامسونگ با میر روسیه

شفقنا- سرویس پرداخت «سامسونگ پی» شرکت سامسونگ الکترونیکس، از...

تلاش آمریکا برای قطع خدمات به ابزارهای تراشه‌سازی چین

شفقنا- یک مقام وزارت بازرگانی آمریکا اعلام کرد واشنگتن...

«غُبارِ غُربت بر آرمان های اخلاقی ! »/ نوشتاری از استاد هادی سروش/ بخش...

شفقنا- حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش در سلسله نوشتارهایی...

کدام کشورها دیرتر از بقیه از تورم رها خواهند شد؟/ گزارش اکونومیست

شفقنا آینده- نشریه اکونومیست در گزارشی آماری درباره وضعیت...

ردیابی گوشی سرقتی با چند ترفند ساده

شفقنا- گم کردن یا دزدیده شدن گوشی، تبلت یا...

نهج البلاغه، کتاب طراز شیعه / شش اصل قرائت انسانی از حکومت در نهج البلاغه: سخنان تحقیقی و خواندنی استاد مهدی مهریزی

شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) – نهج‌البلاغه کتاب طراز شیعه یا قرائت اهل بیت علیهم السلام از اسلام و یا قرائت انسانی از حکومت است.

حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی مهریزی، استاد و پژوهشگر علوم دینی در گفت‌وگو با شفقنا، نهج‌البلاغه را با توجه به ویژگیهای این کتاب شریف ،‌ دارای سه تعبیر دانست و گفت: نهج البلاغه راتعبیر به کتاب طراز شیعه، قرائت اهل بیت (ع) از اسلام و قرائت انسانی از حکومت می‌کنند. این کتاب در قرن چهارم و توسط سیدرضی تدوین شده است. وی در بغداد زندگی می‌کرد و بغداد هم در قرن چهارم حوزه عقلانی شیعه بود. سید رضی، سید مرتضی، شیخ مفید، ابن عقیل بغدادی،‌ابن جنید بغدادی و تنی چند از متکلمان و فقهای متکلم شیعه در بغداد بودند که در قرن‌های 4 و 5 زندگی می‌کردند. زیرا بغداد در آن زمان یک فضای مختلط از شیعه و سنی بوده و اهل سنت هم جمعیت قابل توجهی داشتند و البته کلام عقلی حاکم بود. زیرا هر کجا که دو گروه یا مذهب کنار هم باشند، معمولا حرفها معقول‌تر از زمانی که یک دست باشند، زده می‌شود.

وی با بیان اینکه در همان دوره این نگاه در قم وجود نداشت،‌ تصریح کرد: سیدرضی در این فضا برخی سخنان و کلمات امام علی(ع) را در بغداد گردآوری کرد و شیخ صدوق هم در همان زمان کتاب‌های حدیثی شیعه را در قم تدوین کرد.

نهج‌البلاغه یک اسلام پیاده شده در عمل است و نه یک دینی که گفت‌وگو و صحبت، در یک عالم جدا و کنار از جامعه و مسائل عمومی و مبتلابه  باشد

وی با اشاره به اینکه نهج‌البلاغه کتابی است که نامه‌ها و خطبه‌های امام علی(ع) در چهار سال حکومت ایشان است، خاطرنشان کرد: ایشان در مقام کسی است که حاکم بوده، خلیفه مسلمین است و امام معصومی است که بالفعل حاکم می‌باشد. رفتار سیاسی امیرالمومنین(ع) در مجموع نامه‌ها و خطبه‌ها منعکس شده و سیدرضی هم آنها را گرد آوری کرده است. لذا در یک فضا و یک موقعیت خاص نبوده که تصور کنیم به یکباره حرفهای قشنگ و زیبا از رفتار حکومت با مردم زده شود.

مهریزی با تاکید بر اینکه نهج‌البلاغه کتابی است که یک مرد الهی حاضر در صحنه عمل و اجتماع را از منظر رفتار دینی نشان می‌دهد، گفت: نهج‌البلاغه یک اسلام پیاده شده در عمل است و نه یک دینی که گفت‌وگو و صحبت، در یک عالم جدا و کنار از جامعه و مسائل عمومی و مبتلابه  باشد.

وی ویژگی سوم نهج‌البلاغه که این کتاب را حائز اهمیت کرده است را نیز این دانست که امام علی در این نامه‌ها و خطبه‌ها گزارشی از دوره جاهلی تا عصر پیامبر (ص) و زمان خود ارائه کرده‌اند. یعنی تصویری از دوره جاهلی است که پیش از بعثت، دوره بعثت و آن 23 سال، پس از 23 سال تا زمان حکومت حضرت علی(ع) و بعد هم اتفاقاتی که در آن 4 سال می‌افتد را نشان می‌دهد. بدین معنی که تاریخ یک قرن جزیره‌العرب را به اجماع می‌توان در این کتاب دید

نهج‌البلاغه کتابی است که روانشناسی و جامعه شناسی جامعه دینی آن زمان را در خود نهفته دارد

مهریزی با بیان اینکه نهج‌البلاغه کتابی است که روانشناسی و جامعه شناسی جامعه دینی آن زمان را در خود نهفته دارد، اظهار داشت: امام علی در این خطبه‌ها و نامه‌ها، روانشناسی مردمی را که با آنها در ارتباط بودند، یعنی دوستان و مخالفان را بیان می‌کنند. این ویژگیها از جمله مواردی است که نهج البلاغه را یک مجموعه عینی و در دسترس و قابل الگوگیری عملی می‌کند. به جهت همین تعابیر است که می‌گوییم؛ نهج‌البلاغه کتاب طراز شیعه یا قرائت اهل بیت علیهم السلام از اسلام و یا قرائت انسانی از حکومت است.زیرا یک مرد الهی و یک امام ،به اعتقاد ما معصوم، حکومت را بدست گرفته و رفتار او با گروه‌های مختلف را نشان می‌دهد.

وی با اشاره به واژه‌های مهمی که از نهج البلاغه قابل استنتاج است، گفت: شهید مطهری در کتاب سیری در نهج البلاغه خود به مسائلی مانند عبادت و اهل بیت و زهد اشاره داشته است، اما مسائلی مانند؛ انسان، کرامت انسان، بحث‌های حقوق بشر، مذاهب مختلف و تعامل آنها با یکدیگر را که برای انسان معاصر قابل توجه است را برجسته نکرده است. به عنوان مثال؛ امروزه بحثی تحت عنوان اعتماد سرمایه اجتماعی مطرح می‌شود که این مسئله را می‌توان از نامه‌هایی که امام به عاملین ذکات دادند، دریافت. یعنی اگر نامه‌ها و خطبه‌ها که خطاب به عاملین زکات است را کنار هم بگذاریم؛ عنصر اعتماد به عنوان سرمایه اجتماعی کاملا متبلور می‌شود.

این استاد حوزه افزود: حضرت می‌گویند؛ وقتی برای گردآوری زکات می‌روید؛ ابتدا بیرون شهر بایستید و اعلام کنید که ما برای گردآوری مالیات آمده‌ایم. هر کس گفت به مال و حیوانات من زکات تعلق می‌گیرد، می‌توانید از او بگیرید. در غیر این صورت حق ورود ندارید و حتی وقتی مالشان را تقدیم می‌کنند، نمی‌توانید بگویید که کم آوردید و یامتهم کنید لاغرها و مریض‌ها را انتخاب کرده و آورده‌اید. این مسئله‌ای که امروزه به عنوان یافته‌های جدید در روابط انسانی، روابط حکومت با مردم و رابطه مردم با مردم مطرح می‌شود و ضایعات هم ندارد که بگوییم چون به خواست مردم واگذار شده، مردم کم می‌گذارند. زیرا ارزشی که از اعتماد بین مردم و بین مردم با حکومت شکل می‌گیرد، بسیار بالاتر از این است که دو نفر هم تخلف کنند.

وی با بیان اینکه در حوزه‌های علمیه هم این اعتماد به روشنی نمایان است، تصریح کرد: در حوزه رسم خوبی وجود دارد و آن اینکه 40 هزار یا 60 هزار طلبه سر هر ماه حقوق می‌گیرند، بدون اینکه عکسی از آنها داشته باشند. لذا میزان تخلف بسیار پایین است، زیرا اعتماد مراجع به طلبه‌ها، طلبه‌ها به مراجع و طلبه‌ها به طلبه‌ها وجود دارد و این مسئله آنقدر ارزشمند است که اگر در سال دو مورد هم تخلف صورت گیرد، نیاز به برچیدن این سیستم و یا سیستم مراقبت‌های ویژه، سیستم پلیسی، سیستمی که همه افراد را به آنها بدبین کنیم که اینها می‌خواهند از حدود خود تجاوز کنند و حالا چطور باید جلوی آنها گرفته شود، نیست.

این محقق علوم اسلامی با تاکید بر اینکه اینگونه‌ اعتماد‌ها و رفتارها را می‌توان به راحتی از نهج‌البلاغه استنباط کرد، گفت: اینگونه رفتارها در ادبیات امروز و در رابطه با انسان و کرامت انسان کاملا قابل پیاده شدن است. در عین حال در همان نامه‌ها هم آمده است که می‌فرمایند؛ وقتی اموال را گرفتید و آوردید، مراقب باشید. اگر حیوانی بچه شیر می‌دهد، به خاطر دوشیدن شیر، به بچه ضرر نخورد و یا می‌فرمایند که حیوانات را در گرما حرکت ندهید. اینها شعار نیست، بلکه عمل است. یعنی کسی که حکومت می‌کند، دستورالعمل می‌دهد.

مهریزی با بیان اینکه رفتار امام علی(ع) با کارگزاران خود به نحوی نیست که روی اعمال و رفتار آنها سرپوش بگذارد، اظهار کرد: در نهج‌البلاغه نام حدود بیست و اندی کارگزار و فرمانده جنگی آمده است که به 16 نفر از آنها تخلف و تذکر داده شده است. لذا اینطور نیست که چون ایشان حاکم است،‌ بر کار کارگزاران سرپوش بگذارد. چرا که قداست حکومت بهم می‌خورد. بعضا دیده می‌شود که یک اتفاق ناگواری می‌افتد و بعد می‌روند یک سرباز را می‌گیرند و می‌گویند او ماشین ریش تراشی را دزدیده و مسئله تمام می‌شود. نه امام اینطور نیست، بلکه نامه می‌نویسد،‌تذکر می‌دهد و عزل می‌کند

بعضی آمده‌اند و نهج‌البلاغه ثانی نوشته‌اند

وی این نوع رفتار را همان قرائت انسانی از حکومت دانست و گفت: مشابه این مسئله در دیگر جاهای کتاب هم هست. البته همه رفتارهای امام نیامده است. زیرا سیدرضی بنا داشت تا در کتاب، نامه‌ها و خطبه‌هایی را که سبقه فصاحت و بلاغت بالایی دارد، انتخاب کند. لذا همه آنچه از حضرت در حکومت بوده را نیاورده است. البته بعضی آمده‌اند و نهج‌البلاغه ثانی نوشته‌اند و تمامی مطالب را از سیره و رفتار حضرت تا نامه‌ها و کلمات و خطبه‌های ایشان را گردآوری کرده‌اند، اما نهج‌البلاغه شاخص حکومت امام(ع) است.

وی با بیان اینکه نمونه‌های دیگری هم از عملکرد و رفتار امام علی(ع) وجود دارد که در نهج‌البلاغه نیست، اما می‌تواند سرمشق باشد، گفت: ابوالاسود جعاله قاضی حضرت بوده و حضرت ایشان را عزل می‌کند. وقتی از امام سوال می‌کند که چرا من را عزل کردید، من که خیانت و جنایتی مرتکب نشده بودم، امام می‌فرمایند؛ دیدم که در مقام قضاوت صدای خود را بر متهم بلند کردی. و یا حضرت در گزارش آخرین سال حکومت خود به ساخت مسجد و حسینیه و زیارت و نماز خواندن مردم اشاره نمی‌کنند، بلکه می‌گویند؛ ما 4 سال حکومت کردیم و امروز همه در کوفه برخوردار هستند. می‌توانند نان گندم بخورند و به آب شیرین دسترسی دارند. یعنی گزارش کار، یک کار انسانی است و انسان و شخصیت آن و حیثیت آن به حساب می‌آید

جامعه عقلانی، جامعه‌ای است که صداهای متعدد دارد

وی با تاکید بر اینکه نهج‌البلاغه درعرصه مسائل معارفی مانند معرفی پیامبر(ص)، توحید، صفات خدا، فلسفه نبوت و انبیاء گذشته هم حرفهای بسیاری دارد، گفت: یعنی ایشان در عرصه مسائل معارفی هم تاکید می‌کنند که خدا دور از ذهن و غیرقابل شناخت نیست، بلکه خدایی قابل شناخت و درک است و انسان می‌تواند با عقل خود مسائل را بفهمد و درک کند. یا وقتی حضرت فلسفه بعثت را ذکر می‌کنند، می‌فرمایند؛ خداوند پیامبران را یکی پس ازدیگری فرستاد تا عقلانیت مردم را به فعلیت برسانند. لذا بر عقلانیت مردم و جامعه به عنوان فلسفه بعثت اشاره می‌شود. یعنی مردم می‌توانند قدرت تشخیص بین صداها و افراد را داشته باشند. زیرا ممکن است عده‌ای اطلاعات داشته باشند اما قدرت تشخیص نداشته باشند، یعنی عالم هستند اما عاقل نیستند.

وی با بیان اینکه پیامبران آمده‌اند تا گنجینه‌هایی که در درون انسانها بصورت بالقوه نهفته است را به فعلیت برسانند، خاطرنشان کرد: آدم باید عاقل و جامعه نباید جامعه جاهلی باشد. زیرا جامعه جاهلی، جامعه‌ای است که یک صدا بیشتر به گوشش آشنا نیست. لذا نمی‌تواند چیز دیگری را تشخیص دهد. به عنوان نمونه؛ دوره معاویه در شام اینگونه بوده است. زیرا جامعه شام یک جامعه جاهلی بودند و چون با معاویه مانده بودند، هیچ صدای دیگری را غیر از معاویه نمی‌شنیدند. اما جامعه عقلانی، جامعه‌ای است که صداهای متعدد دارد، آدم‌ها می‌توانند بین صداها انتخاب کنند و قدرت تشخیص پیدا کنند. لذا انسان را محور قرار می‌دهد و بحث برانگیختن و به فعلیت رسیدن عقل در فلسفه نبوت مورد تاکید قرار می‌گیرد.

استاد حوزه علیمه قم افزود: در خطبه‌ای دیگر هم آمده است؛ وقتی موسی رفت تا جامعه را دعوت کند، می‌گفت من مدعی حکومت نیستم، بلکه معتقدم و تضمین می‌کنم حکومت برای شما، فقط بگذارید مردم انسان باشند. لذا اینگونه نگاه‌ها در نهج‌البلاغه است که اگر برجسته شوند، بسیار مفید خواهند بود

امام علی(ع) هیچ کجا به اصحاب پیامبر توهین نمی‌کند

وی با تاکید بر اینکه در بحث معامله و تعامل با مذاهب هم نکات قابل توجهی در نهج‌البلاغه دیده می‌شود، تصریح کرد: امام علی(ع) هیچ کجا به اصحاب پیامبر توهین نمی‌کند. یک جا گلایه می‌کند که می‌گوید این هم شد و در حد گلایه می‌گذارد. و یا نامه‌هایی که از عثمان وجود دارد و پا در میانی می‌کند که علیه عثمان شورشی صورت نگیرد. موارد بسیار دیگری وجود دارد که نمونه دیگر آن تعامل با شیخین و وضع رفتار آنهاست که برخورد امام از منظر جامعه اسلامی را نشان می‌دهد. اوج دیگر این رفتار به نامه مالک اشتر باز می‌گردد که حضرت به وی می‌گویند؛ مردم یا برادر دینی تو هستند و یا انسان.

نباید شهروندان را به درجه یک و دو مرزبندی کرد

مهریزی با بیان اینکه حاکم باید چنین نگاهی به جامعه داشته باشد، و نباید شهروندان را به درجه یک و دو مرزبندی نماید،گفت: امام به مالک اشتر تاکید می‌کنند که بسیاری از چیزهایی که در آنجا هست را نباید در ابتدای کار خراب کنی و از نو بسازی. جوامع انسانی نکات مثبتی دارند که آنها را حفظ کن و سنت‌های صالحه‌ای را که پیش از تو بودند را نگه‌دار. سپس اگر جاهایی خراب بود، آنها را اصلاح کن. بنابراین چون عمده نهج‌البلاغه مجموعه نامه‌ها و خطابه‌های امام در دوره درگیری با حکومت صادر شده، لذا نمایانگر یک قرائت از اسلام است که در جاهای دیگر کمتر دیده می‌شود. تمام آنچه می‌گوییم این است که یک پیام جاودانی در رفتار امام علی(ع) هست که این پیام برای امروز هم زنده است.

باید به جای حقوق بشر،‌کرامت انسانی در نظر گرفته شود

این پژوهشگر علوم اسلامی با بیان اینکه آنچه از نهج‌البلاغه بیان شد، تنها یک وجه از امام است، گفت: وجه دیگر این است که وقتی می‌گوییم امروز دنیا به حقوق بشر رسیده است، به تعبیر بنده باید به جای حقوق بشر،‌کرامت انسانی در نظر گرفته شود. این کرامت از جهت عمقی و افقی بسیار مهم است. زیرا وقتی می‌گوییم بشر عمدتا به شاکله زندگی مادی و رفاهی توجه می‌شود. اما انسان بالاتر از آنچه هست باید برای آن توجه شود. لذا اینکه گفته می‌شود؛ قرائت قرآنی اهل بیت، زیرا قرآن کرامت انسان را گفته و کرامت انسان تجلی آن و نمونه‌های آن در زندگی، حکومت و رفتار امام علی(ع) نشان داده شده است.

وی با اشاره به اینکه امروزه کارکرد دین، کارکرد یادآوری است و نه تعلیم، گفت: قرآن ذکر و پیامبر مذکر است . این اسوه‌ها و الگوها یادآوری می‌کنند تا آنچه دردرون انسانهاست به فعلیت برسند. و وقتی این مسئله با عالم غیب ارتباط پیدا می‌کند، عمق می‌یابد. لذا تصور نمی‌کنم که دین در مقام تعلیم است و بشر به آن نمی‌رسد و یا امتیاز ما بر دیگران چنین و چنان است. البته جهت را نشان می‌دهد و ایده‌های کلی را که از آنها نظام و برنامه بسازیم.

نهج‌البلاغه جهت دین را نشان می‌دهد

مهریزی با بیان اینکه از نهج‌البلاغه می‌فهمیم که انسان در بعد مادی و معنوی و حتی فراتر از آن است، تصریح کرد: نهج‌البلاغه جهت دین را نشان می‌دهد، از آنجا که عقلانیت مردم را بالا می‌برد. به عنوان مثال؛ وقتی به ایشان اعتراض می‌کنند، ایشان بحث می‌کند و جواب می‌دهد و با مردم تعامل برقرار می‌کند و اجازه می‌دهد تا مردم حرف بزنند. چرا که علی(ع) به جامعه چند صدایی اعتقاد دارد. معاویه وقتی به راحتی می‌گوید که شما می‌توانید تخلف کنید، مردم شام گوش می‌کنند زیرا آنها صدای دیگری را نمی‌شنوند. اما علی(ع) سنبل رفتار انسانی است و دیگران را وادار نمی‌کند. به عنوان مثال؛ ایشان در جنگ صفین می‌فرمایند که من دوست ندارم شما را وادار به کاری کنم که دوست ندارید انجام دهید. و یا به ابوالاسود می‌گوید که آن شخص متهم است، مجرم نیست که تو با او چنین و چنان صحبت می‌کنی. بلکه باید از یک رفتار انسانی با ایشان برخوردار باشید. هم‌چنین وقتی حضرت حکومت را قبول کردند؛ مردم آمدند و گفتند که ما می‌خواهیم با شما بیعت کنیم، حتی دختران جوان هم آمدند. ایشان هم فرمودند؛ شخصی که مسوول است وقتی نیرو برای او فراهم است مجبور به قبول است.

وی با تاکید براینکه وقتی می‌خواهیم آموزه‌های دینی را با یافته‌های بشری و انسانی مقایسه کنیم، چند نکته را به عنوان مقدمه و پیش فرض باید قبول کنیم، گفت: وقتی ما این حرفها را به عنوان دین بیان می‌کنیم، چند اصل را قبل از آن پذیرفته‌ایم که شاید در دستاوردهای بشری یا مورد قبول نیست و یا مورد غفلت است و یا مسکوت گذاشته می‌شود. اول اینکه در آموزه‌های دینی پذیرفته‌ایم که انسان یک موجود با لایه‌های مختلف مادی و معنوی و توانمندیهای معنوی بالاست که با سیر و سلوک این توانمندیها به فعلیت می‌رسند.

وی افزود: دوم اینکه پذیرفته ایم زندگی و نشئات حیات انسان منحصر به همین دنیا و زندگی مادی نیست. بلکه باطن، عقبی و آخرتی دارد که یک اصل است. سومین مسئله این است که پذیرفته ایم در آموزه‌های دینی انسان می‌خواهد به یک رهایی و عرفان برسد و در مرحله چهارم هم اینکه؛ در آموزه‌های دینی حقیقت، علم و عدالت ارزشهای ذاتی هستند. به عنوان مثال؛ وقتی بحث محیط زیست، حقوق بشر، حقوق حیوانات و یا کرامات بشر را در آموزه‌های امام علی مطرح می‌کنیم، باید توجه کنیم که در این فضاست. یعنی فضایی که انسان را به عنوان موجود مادی و معنوی، انسانی که حیات مادی و اخروی دارد و انسانی که رهایی و عرفان برای آن متصور است، می‌بینیم.

مهریزی به توضیح تعبیر نهج‌البلاغه به قرائت انسانی از حکومت پرداخت و به شفقنا گفت: بشر امروز به این مسائل رسیده است، اما ما می‌گوییم؛ قرائت انسانی از حکومت باید با این فضا باشد که برای انسان نشئه دنیا و آخرت و نشئه مادی و معنوی قائل است. هم‌چنین برای انسان حقیقت یک ارزش است. بنابراین در شش بند این مسئله قرائت انسانی از حکومت را مطرح می‌کنیم:

بند اول اینکه در این تلقی، قدرت و حکومت ابزار است، هدف نیست. به عنوان مثال؛ وقتی امیرالمومنین در جنگ بودند، ابن عباس دید که حضرت در حال وصله زدن به کفهایشان هستند،‌به ایشان گفت که شما نباید این کار را کنید و ایشان هم در جواب فرمودند که به خدا قسم حکومت کردن بر شما برای من از این کار کم‌ ارزش‌تر است مگر اینکه حقی احقاق شود. یا شبیه می‌کنند که حکومت کردن بر شما از آب بینی بز هم برای من کم ارزش‌تر است مگر اینکه حقی احقاق شود. لذا اولین اصل در این فضا این است که حکومت ابزار و وسیله برای احقاق حق، احیاء عدالت و احیاء ارزشهای انسانی است. بنابراین حکومت خود آن مقصد نیست. البته در مورد قدرت و حکومت هم همینطور است.

مهریزی با اشاره به اصل دوم یعنی اخلاقی کردن سیاست، اظهار کرد: امام در آموزه‌های خود می‌خواهد بگوید؛ اینکه از قدیم تا کنون می‌گویند سیاست پدر و مادر ندارد،‌ در سیاست دروغ گفتن یک اصل است،‌ نمی‌توان بدون دروغ سیاست و حکومت کرد، اینگونه نیست. وقتی سوال می‌کنند که معاویه از شما بهتر می‌تواند حکومت کند، ایشان می‌فرمایند؛ معاویه از من سیاستمدارتر نیست، او حیله می‌کند. لذا اخلاقی کردن سیاست مهم است. زیرا اخلاق فقط در زندگی فردی دارای ارزش نیست،اگر بتوان اخلاق را در متن سیاست از راس هرم حاکمیت تا پایین قرار داد، حیله کرد و کلاه گذاشتن و دورویی کردن در این حکومت منفور خواهد بود.

وی تصریح کرد: حضرت هم‌چنین می‌فرمایند؛ آن کس که بخواهد با بدی به جایی برسد، مغلوب است و پیروز نمی‌شود. هم‌چنین می‌فرمایند؛ شما از من می‌خواهید که با ستم کار کنم و به حق برسم، اما بدانید که هدف وسیله را توجیه نمی‌کند. بنابراین اینها نمونه‌هایی از اخلاقی‌ کردن سیاست است.

وی با بیان اینکه در بند سوم امام علی(ع) می‌خواهد حقوق شهروندان را (مسلمان و غیرمسلمان) به عنوان یک اصل حکومتی مطرح کند، گفت: در یکی از نامه‌ها ایشان بیان می‌کنند که حق شما بر من این است که شما را از همه امور مطلع کنم مگر اینکه اسناد جنگی و نظامی باشد. لذا اگر چنین کردم اطاعت من بر شما واجب است. یعنی دانستن امور اجتماعی را حق مردم می‌دانند. یا اینکه می‌فرمایند؛ مجاز نیستم شما را بر کاری که نمی‌خواهید اجبار کنم و یا از پیامبر نقل می‌کنند که پیامبر بارها می‌فرمودند؛ جامعه‌ای ارزشی است که ضعیف به آسانی بتواند به حقوق خود برسد.

وی بحث چهارم را بحث حقوق مخالفان عنوان کرد و گفت: اصل چهارم همان حکایتی است که روزی ابن عباس نزد امام می‌رفت که طلحه و زبیر را می‌بیند و به او می‌گویند که ما به مکه می‌رویم. ابن عباس به امام می‌گوید که آنها قصد توطئه دارند و شما باید جلوی رفتن آنها را بگیرید. اما امام می‌فرمایند؛ آنها هنوز کاری نکرده‌اند که من اجازه رفتن به آنها ندهم. در حالیکه حضرت از همان موقع موضع آنها را می‌دانستند. این رفتار نشان می‌دهد که قبل از اقدام نمی‌توان کسی را مواخذه کرد.

وی با اشاره به اصل پنجم، به بحث اعتماد بین حاکمیت و مردم اشاره و خاطرنشان کرد: بحثی که پیش از این مطرح شد و امام تاکید کردند که در گرفتن مالیات هر چه مردم می‌گویند، باید حجت باشد، نمونه اعتماد بین حاکمیت و مردم است.

مهریرزی در پایان گفت وگوی خود با شفقنا یادآور شد: اما اصل ششم به کرامت و حفظ آبروی انسان باز می‌گردد.به عنوان مثال؛ زمانی شخصی نزد حضرت می‌آید و درخواستی می‌کند. حضرت به او می‌گویند که درخواست خود را بنویس. زیرا خاری را در چهره شما می‌بینم . اگر بنویسید راحت‌تر هستید. یعنی عزت و کرامت انسان را در نظر می‌گیرند. بنابراین اینها از جمله مسائلی بود که به عنوان نمونه‌های عینی می‌توان در نهج‌البلاغه ذکر کرد.

* این گفت و گو پیشتر در شفقنا منتشر شده بود که به دلیل غنای محتوا مجددا بازنشر می شود.

 

اخبار مرتبط

پاسخ دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
نام خود را بنویسید