شفقنا- روزنامه شرق نوشت:سیاستهای دولت در زمینه اشتغال اینگونه بوده است که با دادن تسهیلات، یارانه و وام، بنگاه را تشویق به اشتغال بیشتر کرده یا کمک کند افراد با قرضگرفتن از دولت در قالب وام، شرکت و بنگاه تأسیس کنند. تصور این بوده است که افراد اطلاعات مناسبی درباره بازار کار دارند و فقط نیازمند کمک مالی هستند و اگر تسهیلاتی به آنها داده شود، اقدام به راهاندازی یا گسترش کسبوکار و استخدام نیروی جدید میکنند. اما تجربه نشان داده که اغلب این نوع نگاه با شکست مواجه شده است. اما این سؤال همیشه مطرح بوده است که سیاست و مداخله دولت برای افزایش میزان اشتغال چگونه باید باشد؟ مشخص است که دولت نمیتواند اشتغال ایجاد کند و ایجاد شغل کار دولت نیست. هرچند برای سازمانهای دولتی نیاز به نیروی کار وجود دارد و هر سال دولت برای این منظور افرادی را استخدام میکند، ولی این استخدام چندان زیاد نیست. اما بازیگری دولت در اشتغال میتواند مؤثر و کارآمد باشد.
دولت اگر بتواند در تعامل و ارتباط مناسب با بنگاه (بخش خصوصی)، جامعه مدنی (انجمنها، اتحادیهها، اصناف، تشکلهای کارفرمایی و کارگری، سازمانهای مردمنهاد و خیریهها) و سایر بازیگران اطلاعات مناسبی از فرصتها، پتانسیلها، منابع و امکانات ارائه کند، میتواند در بازآرایی بازار کار به همه ذینفعان یاری رساند و میزان اشتغال را افزایش دهد. میزان بیکاری بالا و فزاینده جوانان و بهویژه جوانان تحصیلکرده در کشور و برخی استانها شرایطی به وجود آورده که بازآرایی بازار اشتغال ضرورتی انکارناپذیر است و هیچگونه تعللی در این زمینه توجیهپذیر نیست و نیاز است هرچه سریعتر دولت و ارگانهای آن، بازآرایی بازار اشتغال را در دستور کار قرار دهند. در سالهای اخیر در حوزه سیاستها و برنامههای اشتغال مفاهیمی مانند سیاست فعال بازار کار، مداخلات سیاستی، رشد فراگیر و… شکل گرفته که بر این مبنا استوار است که ثبات اقتصاد کلان، اصلاح محیط کسبوکار و اصلاح نظام مالیاتی برای ایجاد اشتغال ضروری است. اما به نظر میرسد اینها کافی نیست و لازم است دولت با بازآرایی بازار اشتغال و شراکت همه بازیگران این عرصه، وضعیت اشتغال را سامان دهد. طرح اشتغال فراگیر، لایحه اشتغال روستایی و برنامه ویژه اشتغال که در سالهای اخیر طراحی شدهاند، بدون بازآرایی بازار اشتغال راه به جایی نمیبرند. به عبارتی، در نبود یک نظام اطلاعاتی کاربردی از ظرفیتها، منابع و فرصتهای متناسب با زیستبوم هر استان، چنین برنامههایی اثر چندانی بر اشتغال ندارند.
ایران جغرافیای متنوع و متکثری دارد و دارای ظرفیتها، منابع، امکانات و پتانسیلهای متعددی است. استانها و مناطق جغرافیایی از این نظر با هم متفاوت هستند. در هر استان ظرفیتها، منابع و فرصتهایی وجود دارد که با ظرفیتها، فرصتها و منابع استانهای دیگر تا حدی متفاوت است و همین تفاوت منابع و فرصتهاست که باعث میشود بازیگران و کنشگران با داشتن اطلاعات مناسب درخصوص آنها در زمینه اشتغال موفق عمل کنند. دولت بهعنوان یک بازیگر مهم میتواند با مشارکت سایر بازیگران، با ارائه و تجمیع اطلاعات مناسب و کاربردی از فرصتها و منابع هر زیستبوم و آیندهنگری، برای افزایش اشتغال مؤثر عمل کند. فرض بگیرید جوانی در یکی از استانهای کشور میخواهد وارد بازار کار شود؛ نخست باید بداند با توجه به فرصتها و ظرفیتهای بازار کار استان به چه مهارتهایی نیاز دارد؟ چه فرصتی برای ایجاد کسبوکار جدید دارد؟ چه نهادهایی منابع و مهارتهای مرتبط با آن را ارائه میکنند؟











