شفقنا- یک روانشناس می گوید: «پیشرفت از مسیر تحلیل و اصلاح گذشته میگذرد؛ تخریب صرف، فقط اعتبار روانشناسی را در چشم مردم کمرنگ میکند.»
گفت وگوی صورت گرفته با دکتر طباطبایی فر را بخوانید:
آقای دکتر، شما بارها گفتهاید سازمان نظام، هویت همه روانشناسان است. چرا؟
چون خانه ماست؛ چون آینده ماست؛ اگر ما با حضور و مشارکت جدی در انتخابات از آن مراقبت نکنیم، آن را به دست کسانی خواهیم سپرد که نگاهشان محدود به گرایش یا رویکرد خودشان است. من دیدهام استادانی که فقط رشته خود را ارزشمند میدانند و دیگران را کوچک میشمارند، این برای اعتبار علمی ما فاجعه است.
در نقد آزمونهای تخصصی صدور پروانه هم حرفهای جدی زدهاید…
وقتی سوالها فقط به اختلالات بزرگسالان میپردازد، فعالان حوزه کودک دیده نمیشوند. حتی سوالاتی آمده که جای تعجب دارد؛ مثلاً اینکه «آیا مُراجع میتواند برای افطار، نان و خرما بخورد؟» — اینها آزمون علمی نیستند، اینها پیام اشتباه به بدنه علمی کشور میدهند.
نظیر آن چیزی که در گزینش ها وجود دارد …
بله خب چقدر مگر در کار حرفه ای ما این نوع اطلاعات، جا دارد؟
اخیرا به فضای مجازی هم نقد داشتید، بخصوص در این انتخابات…
بله. برخی آن را به ماشین تهمتپراکنی تبدیل کردهاند. این افراد، شایستگی مدیریت یا تصمیمگیری را ندارند. سازمان نظام، آخرین سنگر سلامت روان است؛ تخریب این سنگر با دعواهای بیپایه، خسارتی جبرانناپذیر دارد.
یکی از مهمترین برنامه های شما سند ۱۴۰۸هست، چه شد که به فکر نوشتن این سند افتادید؟
دراین سالهایی که مشغول کار علمی و عملیاتی روی برخی از مسائل روان شناسی هستم با توجه به برخی از کاستیها، پی بردم، مثلا نظام رتبه بندی درمانگران بر اساس تخصص و عادلانه نیست؛ یا مثلا یک بانک اطلاعاتی منسجم در مورد درمانگران وجود ندارد، یا راهکار و سازوکاری برای استفاده از تجربیات پیشکسوتان اندیشیده نشده . . . به همین دلایل با تیمی از مشاوران مجرّب و فرهیخته، سند «چهارده-صفر هشت» را تدوین کردیم که شامل ۱۲ گام عملیاتی است؛ و چون وقت کم است تیتروار عرض می کنم:
۱. پیگیری بیمههای درمانی خدمات روانشناختی در اولویت اول؛
۲. بانک اطلاعاتی اساتید و درمانگران + سامانه استخدامی برای متمرکز کردن درخواستها؛
۳. شفافیت قوانین تخلفات صنفی و مشخص شدن تبعات هر تخلف؛
۴. نظامنامه صدور گواهی آموزشی برای تسهیل کار اساتید واجد شرایط؛
- کمیسیونهای تخصصی مبتنی بر رویکرد برای وفاق و همافزایی بین گرایشها؛
- انجمن بینالمللی روانشناسی کشورهای مذهبی-فرهنگی با توجه به ملاحظات خاص فرهنگی؛
- تأسیس مجمع عالی مشاوران برای استفاده از تجربه پیشکسوتان و انرژی جوانان؛
- توسعه و پیگیری تفاهمنامهها با نهادهای کلیدی؛
- نظام رتبهبندی درمانگران، بر اساس تخصص و تجربه با تعرفههای متفاوت؛
- توسعه خدمات رفاهی اعضا با امکانات دولتی؛
- تفاهمنامه با انتشارات برتر، برای حمایت از نویسندگان روانشناس؛
- راهاندازی خبرگزاری روانشناسی برای پوشش تخصصی رویدادها و دغدغههای جامعه
شما بیمه درمانی را ستون اصلی خدمترسانی میدانید، طبیعتا یک عقبه، به دنبال این نظر وجود دارد برایمان از این دغدغه بگویید.
بیمه درمانی علاوه بر کمک مالی به مراجعان، ارتباط مردم با روانشناسان را افزایش میدهد و انگیزه درمانگران را بالا میبرد. این موضوع در دوره قبل، نیمهکاره ماند، ولی ما قرار است آن را به پرچم توانمندسازی سازمان تبدیل کنیم.
همانطور که در انتخابات رسم است، افراد برای اثبات خود دیگران را تخطئه می کنند؛ بعضی نامزدها شعارشان «آغاز دوباره» است که گذشته را تخریب کنند…
به نظر من سیاست منجیگرایی غلط است؛ تغییر واقعی با تحلیل و اصلاح محقق میشود، نه با زیر سوال بردن همهچیز. تخریب گذشته یعنی تخریب پرستیژ علمی روانشناسی در افکار عمومی.
آقای دکتر شما رئیس دپارتمان طرح واره درمانی هستید چقدر تجربه این کار باعث موفقیت در سازمان خواهد شد؟
اگر ما حرف از برنامه و چشم اندازی می زنیم، براساس تجارب مدیریت قبل است. ما بزرگترین تشکل علمی مهارتی یعنی دپارتمان تخصصی طرحواره درمانی را در عرض سه سال به نقطه ای رساندیم که اکنون هر کس در کشور کوچکترین ارتباطی با دنیای روانشناسی داشته باشد، اصطلاحات طرحواره درمانی را می داند. این دپارتمان بدون هیچگونه بودجه دولتی و صرفا مبتنی بر ایده هایی که انگیزه مشارکت را برای اعضا تقویت می کرد به این نقطه رسیده است. حتی در یکسال گذشته برخی از افراد که در رویکرد های دیگر روانشناسی فعالیت داشتند، وقتی چشم انداز دپارتمان، قوانین منصفانه و خروجی های گسترده آن را دریافتند، به این تشکل ملحق شده و رشد چشمگیری در مسیر شغلی داشتند.
و آخرین کلام؟
رأی امروز ما آینده سازمان را میسازد. باید با آگاهی و مسئولیت انتخاب کنیم تا خانه روانشناسان خانه همه بماند.











