شفقنا ورزشی_ پرسپولیس و استقلال، دو غول سنتی فوتبال ایران، با وجود بودجههای هنگفت، اسپانسرهای قدرتمند و خریدهای خارجی گرانقیمت، در فصل جاری به نتایجی ناامیدکننده رسیدهاند. تساویهای پیاپی، افت کیفیت فنی و روحی، و سردرگمی تاکتیکی حالا هواداران را بهجای امید، به خشم و ناامیدی رسانده است.
به گزارش شفقنا ورزشی، پرسپولیس و استقلال همیشه نماد قدرت فوتبال ایران بودهاند؛ تیمهایی که میلیونها هوادار را پای تلویزیون میخکوب میکردند و شور و هیجان را به لیگ برتر میآوردند. اما فصل جدید برای هر دو تیم به کابوسی تمامعیار تبدیل شده است. پرسپولیس با وجود حفظ بدنه اصلی تیم و جذب چند بازیکن ملیپوش و خارجی پرهزینه، در گلزنی به مشکل خورده و در بسیاری از بازیها تنها به تساوی رضایت داده است. استقلال هم با سرمربی خارجی و تیم مدیریتی جدیدش، نهتنها نتوانسته انتظارات را برآورده کند، بلکه در اجرای سادهترین تاکتیکهای هجومی نیز ناتوان نشان داده است.
در هفتههای اخیر، دو تیم پرطرفدار پایتخت به طرز عجیبی شبیه هم بازی میکنند؛ مالکیت توپ دارند اما بدون برنامه، حمله میکنند اما بدون نتیجه. نه خلاقیتی در خط میانی دیده میشود و نه تمرکزی در دفاع. مربیان مدام از بدشانسی یا اشتباهات داوری میگویند، اما حقیقت این است که تیمهایی با چنین بودجههای کلان نباید در سطح متوسط لیگ برتر گیر کنند. این تساویهای متوالی، نه نشانهی ثبات بلکه علامت رکود، بیانگیزگی و ضعف مدیریت است.
از نکات قابلتأمل فصل جاری، حضور بازیکنان خارجی پرهزینه است که قرار بود گره از کار تیمها باز کنند، اما در عمل تبدیل به بازیکنان عادی و حتی ضعیفتر از ستارههای داخلی شدهاند. قراردادهای چند صد هزار دلاری با مهاجمانی که نه گل میزنند و نه در بازیسازی نقش دارند، حالا صدای انتقاد هواداران را بلند کرده است. این بازیکنان، که با تبلیغات زیاد جذب شدند، در عمل هیچ تفاوتی با بازیکنان بومی ندارند و تنها تفاوتشان در ارقام نجومی قراردادشان است.
اما شاید عجیبترین بخش ماجرا، افت کیفی دو باشگاه پس از واگذاری رسمیشان به بخش خصوصی باشد. سالها مدیران و مربیان سرخابیها کمبود بودجه و مشکلات مالی را بهانه ناکامی میدانستند. میگفتند اگر پول داشته باشیم، همه چیز تغییر میکند. حالا که پول هست، اسپانسرها هستند، اردوهای خارجی برگزار میشود و بدهیها تسویه شده، نتیجه بدتر از همیشه است! بهنظر میرسد وقتی دغدغه مالی از میان رفت، انگیزه و احساس تعصب هم از بین رفت. بازیکنانی که امروز در آسایش مالی کامل هستند، دیگر برای پیراهن نمیجنگند و تنها به قراردادهای بعدی فکر میکنند.
از سوی دیگر، مدیریت دو باشگاه هم نتوانسته از این امکانات تازه به درستی استفاده کند. تصمیمهای عجولانه در انتخاب مربی، قراردادهای بیضابطه با بازیکنان، دخالتهای غیرفنی، و نبود ساختار حرفهای باعث شده تا پرسپولیس و استقلال در ظاهر باشگاههایی ثروتمند، اما در باطن فقیر از نظر تفکر فوتبالی باشند. این تضاد عجیب میان “پول زیاد” و “نتیجه کم”، حالا به یکی از بزرگترین معماهای فوتبال ایران تبدیل شده است.
در مقایسه با آنها، تیمهایی مانند گلگهر، ملوان، آلومینیوم و حتی استقلال خوزستان با بودجههای بسیار کمتر اما با برنامهریزی و انگیزه بالا، عملکردی چشمگیرتر داشتهاند. آنها نشان دادهاند که فوتبال امروز بیش از پول، نیاز به مدیریت سالم، انگیزه و نظم دارد. تیمهایی که از سر غیرت و تلاش بازی میکنند، حالا در جدول بالاتر از دو تیمی ایستادهاند که روزی خیال سلطه بر تمام لیگ را داشتند.
پرسپولیس و استقلال امروز اسیر همان چیزی شدهاند که روزی آرزویش را داشتند: پول! اما این پول، نهتنها نجاتشان نداده بلکه روح جنگندگی و تعصب را از آنها گرفته است. هوادارانی که روزی برای هر برد اشک شوق میریختند، حالا با هر تساوی تلخ و بیجان، آه میکشند. اگر مسیر فعلی ادامه پیدا کند، دو نماد پر افتخار فوتبال ایران نهتنها قهرمانی را از دست خواهند داد، بلکه اعتبار تاریخی خود را نیز زیر پای بیبرنامگی، پولگرایی و بیتعصبی دفن خواهند کرد. این سقوط، نه تاکتیکی، بلکه اخلاقی است — و اگر فکری نشود، شاید “دوران طلایی سرخابیها” برای همیشه به تاریخ بپیوندد!











