شفقنا افغانستان- زمین لرزید، چاهها خشکید و مهاجران بازگشتند؛ سرزمینی که هنوز از پسلرزههای فاجعه ۳۱ اوت ۲۰۲۵ در شرق افغانستان کمر راست نکرده این روزها با خشکسالی، کمبود آب و موج بازگشت هزاران مهاجر از ایران و پاکستان دستوپنجه نرم میکند.
به گزارش شفقنا افغانستان؛ در حالیکه خانهها ویران، زمینها ترکخورده و زیرساختهای روستایی از هم فروپاشیدهاند، زمستان سرد در راه است و میلیونها افغان در سایهی بیخانمانی، فقر غذایی و نبودِ حمایت مؤثر بشردوستانه در آستانهی بحرانی تازه قرار دارند. بحران افغانستان دیگر یک حادثه طبیعی نیست بلکه روایتی است از فروپاشی تدریجی یک ملت در برابر بیعملی جهان است.
زمین لرزید؛ زلزلهای که روستاها را از نقشه پاک کرد
زلزله ۶ ریشتری اواخر اوت ۲۰۲۵ در ولایت کنر و بخشهایی از ننگرهار و لغمان صدها روستا را ویران کرد. خانههای گِلی، مدارس و کلینیکها در چند ثانیه به خاک بدل شدند. بیش از ۲٬۲۰۰ نفر جان باختند و هزاران تن دیگر زخمی یا بیخانمان شدند. با گذشت هفتهها بسیاری از روستاها هنوز بهدلیل رانش زمین و تخریب پلها دسترسی ندارند. در نبود امکانات درمانی بسیاری از مجروحان با زخمهای باز و عفونتهای خطرناک تنها ماندهاند.

تشنگیِ سرزمین؛ خشکسالی و بحران آب در افغانستان
افغانستان در یکی از خشکترین سالهای دو دههی اخیر بهسر میبرد. بارندگیهای اندک، کاهش ذخایر برفی و برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی زمینهای کشاورزی را نابود کرده و دهها هزار دامدار و دهقان را از نان خوردن انداخته است. در بسیاری از مناطق روستایی، زنان و کودکان برای یافتن آب روزانه کیلومترها پیادهروی میکنند و آبِ آلودهی رودخانهها و چاههای سطحی را مینوشند. کارشناسان هشدار میدهند که کابل و هرات در آستانهی بحران بیآبی مزمناند.

بازگشت بیرویه مهاجران؛ فشاری که بحران را چند برابر کرده است
در ماههای اخیر با فشار دولتهای همسایه به ویژه ایران و پاکستان موج بازگشت اجباری و بیرویه مهاجران افغان شدت گرفته است. صدها هزار نفر بدون امکانات، سرپناه یا فرصت بازگشت به زندگی وارد افغانستانی شدهاند که خودش درگیر فاجعههای طبیعی و فروپاشی اقتصادی است. بسیاری از آنان در مناطق زلزلهزده و خشکسالیزده سرگرداناند.
بازگشتکنندگان نهتنها باری سنگین بر دوش ساختار ضعیف کمکرسانی گذاشتهاند، بلکه رقابت بر سر منابع محدود آب، غذا و سرپناه را نیز تشدید کردهاند. خانوادههایی که خود چیزی برای خوردن ندارند اکنون مجبورند آوارگان تازهوارد را هم در آغوش بگیرند.

سایهی زمستان؛ فصلی که میتواند بحران را به فاجعه بدل کند
با نزدیک شدن فصل زمستان خطر تازهای در کمین است. در مناطق کوهستانیِ شرق و مرکز افغانستان دمای هوا به زیر منفی ۱۵ درجه میرسد و چادرهای نازک و سقفهای موقت نمیتوانند در برابر سرما دوام بیاورند. هزاران خانواده هنوز به پتو، بخاری، سوخت و خانهی امن دسترسی ندارند.
سازمانهای امدادی هشدار دادهاند که اگر کمکهای زمستانی تا اواخر اکتبر به مناطق دورافتاده نرسد، شمار تلفات ممکن است بهطور چشمگیری افزایش یابد.

بحران ترکیبی؛ وقتی زمین، آب و انسان همزمان میگریند
افغانستان امروز گرفتارِ «بحرانهای درهمتنیده» است؛ زلزله، خشکسالی، فقر، بازگشت مهاجران، و سرما. این عوامل به شکل زنجیرهای بر هم اثر میگذارند:
خانههای ویران یعنی بیخانمانی در آستانهی زمستان.
بیآبی یعنی بیماری و گسترش وبا در کمپهای پرجمعیت.
فقر یعنی فروش دارایی، ازدواج زودهنگام دختران و کار اجباری کودکان برای زندهماندن.
بازگشت مهاجران یعنی ازدحام، رقابت بر سر منابع و تنشهای اجتماعی تازه.
در چنین شرایطی تنها کمکهای فوری کافی نیست؛ افغانستان نیازمند طرحی انسانی، توسعهای و اقلیمی همزمان است.
واکنش جهانی؛ دیر، محدود و ناکافی
سازمان ملل، هلالاحمر و نهادهای امدادی جهانی عملیاتهایی را آغاز کردهاند، اما اعتراف دارند که بودجه و دسترسیشان بهشدت محدود است. تنها بخشی از درخواست مالی OCHA تأمین شده و بسیاری از مناطق هنوز هیچ کمکی دریافت نکردهاند. طالبان هم در ظاهر همکاری میکند اما محدودیتهای اداری و امنیتی مانع رسیدن امداد بهویژه برای زنان و کودکان شده است.

هشدار نهایی؛ اگر جهان فراموش کند
کارشناسان میگویند افغانستان در آستانهی «بحران انسانی فصلی» است. اگر روند بازگشت مهاجران ادامه یابد، خشکسالی تشدید شود و کمکها نرسد، ممکن است میلیونها نفر در زمستان پیشِ رو بدون پناه، غذا و آب سالم نمانند.
زمین یکبار لرزید، اما حالا نوبت جهان است که از خواب غفلت بیدار شود پیش از آنکه سرزمین خستهی افغانستان برای همیشه زیر خاک فراموشی مدفون شود.











