شفقنا- یک تحلیلگر مسائل بین الملل معتقد است: پس از حمله اسرائیل به قطر، عده ای فرصت را مغتنم شمرده و این ادعا را مطرح می کنند که ببینید نتیجه دوستی با آمریکا و غرب می شود همین که به خاک و قلمروی شما حمله می شود. مشخصا غرب اصلا قابل اعتماد نیست. غرب نه تنها قابل اعتماد نیست بلکه وحشی است غیر انسانی و نامتمدن است از این ها بدتر ما را هم آدم حساب نمی کند نه تنها ما ایرانی ها بلکه غیر خودشان را آدم حساب نمی کنند، اما مگر شرق قابل اعتماد است؟ مگر فرجام اعتماد به روسیه و چین که همان حداقل نزاکت ها و حفظ ظاهرهای غربی ها را هم ندارند بهتر از اعتماد به غربی هاست ؟ مگر به همسایگان و جهان اسلام و منطقه می شود اعتماد کرد ؟ خیر هیچ کدام قابل اعتماد نیستند ، تنها عنصر قابل اتکا قدرت ملی است. قدرت ملی هم فقط نیروی مسلح نیست اگرچه یک رکن مهم آن قدرت نظامی است اما محدود به این نیست و شامل قدرت اقتصادی و اجتماعی و مشروعیت و مقبولیت مردمی است. غرب قابل اعتماد نیست اما مساله مهمتر این است که غرب قابل انکار هم نیست باید با همین غرب غیر قابل اعتماد ، کار کرد ، از آن منتفع شد و از شرش ایمن گردید و این همان کاری است که قطری ها به درستی انجام داده اند و نتیجه آن شده است شکوه و عظمت و رفاه و توسعه امروزشان که با یک ترقه اندازی نتانیاهو نیز آسیب نخواهد دید.
اما چرا قطر آسیب پذیر شد و مورد حمله قرار گرفت ؟
در وهله نخست ، اگر دولت نرمالی در آمریکا بود چنین حمله ای رخ نمی داد. دولت ترامپ یک دولت غیر عادی است وگرنه در زمان ۷ اکتبر که حماسی ها در قطر شادی می کردند ، اسرائیل یارای حمله به قطر را نداشت ، قدرت ترامپ و جریان وی هم در آمریکا ماندگار نیست بنابراین استثنای دوران ترامپ را نباید به کلیت آمریکا تعمیم داد. افزون بر این، نتانیاهو هم در شرایطی غیر عادی و برای بقا دست به کاری انتحاری زده و هم اکنون نیز مشخص شده که چه قدر از این جسارت دچار صدمه شده است. حمله به قطر یک اقدام انتحاری است که مرتکب را به شدت پشیمان خواهد کرد . هم چنین حمله به قطر برخلاف حمله تروریستی و جنایتکارانه اسرائیل به ایران با محکومیت یکپارچه بین المللی مواجه شده است. در شرایطی که پس از یورش تجاوزکارانه اسرائیل به ایران ، شاهد سکوت و بی عملی جهان غرب بودیم ، در مقابل پس از حمله اسرائیل به قطر ، تقریبا جهان غرب به صورت یکپارچه این حمله را محکوم کرد و از قطر حمایت کرد تا جایی که مثلا کانادا از ضرورت تجدید نظر در رابطه با اسرائیل سخن گفت.
البته آسیب پذیری قطر تا حدودی ناشی از عملکرد خود آن هم هست ، در شرایطی که آن بخش از عملکرد قطر که در برگیرنده دوستی و همراهی با غرب است برای قطر دستاوردهای درخشانی به همراه داشته ، آن بخش از عملکرد قطر که این شبه جزیره کوچک را وارد منازعات بین المللی کرده است قطعا برایش دردسر ساز شده و خواهد شد. کشوری در اندازه و جایگاه قطر که نه وسعت جغرافیایی و نه قدمت تاریخی و نه نفوذ و غنای فرهنگی دارد ، نباید نقشی بالاتر از ظرفیت خود را به عهده بگیرد، رئالیست ها یکی از دلایل سقوط قدرت ها را سودای امپراتوری می دانند، سودای امپراتوری برای آمریکا و شوروی و روسیه امروز هم خطرناک است تا چه رسد به ایران و ترکیه و سعودی و تا چه برسد به کشورکی نونهال و کم توان هم چون قطر ؟!
اما قطر در سالهای اخیر تلاش کرده تا محور اخوان المسلمین شود نقشی که جز دردسر برای آن چیزی نداشته و سوظن همسایگان را هم به همراه داشته است. نزدیکی با طالبان و حماس و….. برای قطر امتیازی نداشته و فقط آن را به دردسر انداخته است از سویی دیگر قطر اصولا ظرفیت نقش آفرینی در معادلات بین المللی را ندارد بهترین راه برای قطر از منظر سیاسی ، سمت و سویی مانند کویت است ، کویت هم روزگاری جاه طلب بود اما ثمره جاه طلبی های خود را در زمان تجاوز صدام چشید و الان سالهاست در حد خودش بازی می کند ، قطر باید از بلند پروازی دست برداشته و در حد جایگاه خودش عمل کند ، البته در شرایط فعلی قطر می تواند و باید که درس خوبی به اسرائیل بدهد و به باورم قادر به چنین کاری بوده و خواهد کرد ، اسرائیل هم دیگر قادر به تکرار چنین یورش گستاخانه ای را به قطر نخواهد داشت ، اما قطر باید به مرور به داخل خود توجه کرده و از نقش آفرینی های بین المللی اش بکاهد و دریابد که توسعه صرفا به پول و تورنمنت برگزار کردن نیست ، توسعه امری چند وجهی است که رکن رکین آن دموکراسی و حقوق بشر است.











