شفقنا-یک تحلیلگر معتقد است: پروفسور پوستول مدعی شده است که چون ایران برای دسترسی به محتوای دوربینهای نظارتی آژانس هنوز مجوز نداده است، امکان دارد «حتی ۱ تا ۲ درصد از سانتریفیوژهای تولیدشده مخفیانه از خط تولید خارج شده باشند.» به گفته او، در این صورت ایران با انحراف ۴ درصد از سانتریفیوژهای تولیدشده میتواند برای ساخت سه آبشار کامل سانتریفیوژ (۱۷۴ سانتریفیوژ) بمب هستهای تولید کند.این استدلال نادرست است، زیرا دسترسی نداشتن به محتوای دوربینهای نظارتی — که به دلیل تخلفات طرف مقابل در برجام صورت گرفته — به معنای عدم نظارت بازرسان آژانس بر فعالیتهای ایران نیست.
به گزارش شفقنا، حسن بهشتی در روزنامه آرمان امروز نوشت: همانطور که پیشتر اشاره شد، گزارشهای مدیرکل آژانس نشاندهنده دسترسی کامل و ذکر جزئیات فعالیتهای غنیسازی در ایران تا پیش از حمله آمریکا به تاسیسات تحت نظارت آژانس است. پوستول تأکید میکند که دستیابی ایران به اورانیوم با غنای ۶۰ درصد و ذخیره ۴۰۸ کیلوگرم، معادل رسیدن به تولید ده سلاح هستهای است. اما او بهعمد یا از روی تغافل، این نکته را نادیده میگیرد که برای ساخت بمب اتمی، تنها داشتن اورانیوم غنیشده تا ۹۰ درصد کافی نیست. مراحل بعدی، از جمله تبدیل UF₆ به فلز اورانیوم، طراحی چاشنی انفجاری دقیق و ساخت سامانههای کنترل از راه دور، بخشهای حیاتی و پیچیدهای هستند که در تحلیل او مغفول ماندهاند.
تمرکز اصلی پوستول صرفاً بر توانایی تولید بمب هستهای بوده، بدون آنکه به موضوع پیچیده و پرهزینه نگهداری امن سلاحهای هستهای اشاره کند. مسائلی مانند مدیریت ایمنی، ایجاد محیط امن برای جلوگیری از خرابی یا سوءاستفاده و سیستمهای نظارتی پیشرفته، بخشهای مهندسیسنگین و هزینهبری هستند که در ادعای او کاملاً نادیده گرفته شدهاند. این موارد برای تولیدکنندگان و نگهدارندگان سلاح هستهای ضروری است. در حالی که ایران بر اساس بیش از ۲۰۲ گزارش مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی هستهای از سال ۲۰۰۳ تاکنون، فاقد چنین امکاناتی است.
یکی از چالشهای فنی کلیدی در ساخت سلاح هستهای، کوچکسازی و یکپارچهسازی آن با سامانههای پرتاب (مانند موشکهای بالستیک) است. پوستول مدعی شده که ایران به این فناوری دست یافته، اما نهتنها شواهد مستندی ارائه نکرده، بلکه حتی به منابع اطلاعاتی مستقل نیز استناد ننموده است. این در حالی است که حتی کشورهای دارای تسلیحات هستهای سالها زمان صرف توسعه این فناوریها کردهاند. در گزارشهای آژانس نیز هیچگاه اشارهای به دستیابی ایران به چنین فناوریای نشده است. بر اساس گزارش ارزیابی اطلاعات ملی ایالات متحده (NIE) در سال ۲۰۰۷، ایران برنامه نظامی خود را تا سال ۲۰۰۳ دنبال کرده، اما پس از آن هیچ شواهد قطعی دال بر ادامه آن وجود نداشته است. همچنین، آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در گزارشهای متعدد خود، اگرچه به فعالیتهای گذشته ایران اشاره کرده، اما مدرکی دال بر برنامه فعال تسلیحاتی پس از آن تاریخ ارائه نکرده است. بنابراین، تحلیل پوستول نهتنها فاقد مستندات مستقل است، بلکه با اجماع اطلاعاتی نهادهای رسمی نیز در تناقض قرار دارد.











