شفقنا- آیت الله سروش محلاتی با تأکید بر اینکه برای شهید حقیقی «حُسن فاعلی» و «حُسن فعلی» لازم است، گفت: کسی که در میدان جنگ در برابر دشمن میایستد، میکشد، کشته میشود، با چه هدفی و با چه انگیزهای حضور پیدا کرده است؟ این مسأله نیت فاعلی است که باید حُسن فاعلی وجود داشته باشد؛ لذا اگر کسی در رکاب پیغمبر اکرم صلوات الله و سلامه علیه هم حضور پیدا کند، اما نیتش رسیدن به دنیا و دریافت غنیمت و امثال اینها باشد، این حقیقتاً شهید نیست.
به گزارش شفقنا از جماران، آیتالله محمد سروش محلاتی طی سخنانی با موضوع «شهید در نگاه فقیه» در مؤسسه فرهنگی فهیم، گفت: باتوجهبه اینکه احکامی در فقه برای شهید وجود دارد، قهراً این بحث، یک بحث فقهی است که موضوع این احکام چیست. البته دو نگاه متفاوت نسبت به این موضوع میتوان داشت: یک نگاه، نگاه فقهاست که معیارهای شهید را برای ترتب آن احکام بیان میکنند و نگاه دیگری نیز هست به لحاظ معنویت و مقامی که شهید پیدا میکند که آن از بحث فقهی خارج است.
این استاد حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه در شهید حقیقی دو رکن اساسی وجود دارد، تصریح کرد: کسی که در میدان جنگ در برابر دشمن میایستد، میکشد، کشته میشود، با چه هدفی و با چه انگیزهای حضور پیدا کرده است؟ این مسأله نیت فاعلی است که باید حُسن فاعلی وجود داشته باشد؛ لذا اگر کسی در رکاب پیغمبر اکرم صلوات الله و سلامه علیه هم حضور پیدا کند، اما نیتش رسیدن به دنیا و دریافت غنیمت و امثال اینها باشد، این حقیقتاً شهید نیست.
وی افزود: علاوه بر حُسن فاعلی، حُسن فعلی هم لازم است؛ اینکه در کجا، در چه صحنهای، در برابر چه دشمنی اقدام میکند. نفس این عمل هم باید عملی پسندیده و ستوده باشد. اول باید تکلیف میدان را مشخص کرد که این میدان چه میدانی است؛ حق است یا باطل است. این حُسن فعلی مربوط به این جهت میشود. کسی که در جهاد به حق، کشته میشود، شهید است. حداقل آن این است که جهاد جنبه دفاعی داشته باشد که حضور امام یا منصوب امام در آن شرط نیست. آیا دفاع در عصر غیبت مشروعیت دارد یا ندارد؟ مشروعیت دارد. کسی که در جنگی که در برابر تجاوز بر علیه مسلمانها است، میایستد و کشته میشود، آن شهید است.
آیتالله سروش محلاتی در خصوص ملاک «جهاد حق» نیز اظهار داشت: گاهی یک طرف، جنگ است و ایستادن و کشتن و کشته دادن و طرف مقابلش صلح است. اینجا باید تصمیم گرفته شود که شخص بماند و بایستد و از کشتهشدن استقبال کند یا اینکه نه تن به صلح دهد و قهراً به واسطه صلح، جلوی قتل گرفته میشود. الان در اینجا که دو فرض وجود دارد، جهاد و ترک جهاد بهعنوان صلح، بهعنوان مهادنه، ملاک برای ترجیح یکی بر دیگری چیست؟ علامه حلی میفرمایند کشتهشدن در راه خدا همیشه مطلوب است. اصلاً شما نیاز نیست که بگویید که آیا بدیلی برای جهاد بهعنوان صلح و هدنه وجود دارد یا وجود ندارد.
وی ادامه داد: یعنی جایی هم که میشود جهاد را ترک کرد، جهاد مشروعیت خودش را از دست نمیدهد؛ باز هم جایز است. فرقش این است که در مرحله اول جهاد واجب بود، حالا جهاد جایز میشود. در جهاد جایز، باز جهاد، جهاد به حق است. وقتی جهاد به حق شد، کسی که کشته میشود، شهید است. اصلاً لازم نیست شما واجب بودن و مکلف بودن و الزامیبودن را در این مسأله واردش بکنید.
این استاد حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه از نظر علامه حلی راه شهادت هم همیشه باز است، گفت: ایشان معتقد است چه بتوانیم پیروز شویم، چه نتوانیم پیروز شویم؛ اگر احتمال پیروزی هست، ایستادگی و مقاومت واجب است و اگر احتمال موفقیت و پیروزی در برابر دشمن نیست، باز هم ما مکلف به قبول آتشبس نیستیم. میدانیم که همه کشته میشویم، میدانیم که همه سپاه اسلام کشته خواهند شد. آیا لازم است ترک جنگ و مصالحه را بپذیریم؟ اگر همه با علم و آگاهی بایستند و یکسره همه مسلمانها کشته شوند، در عین حالی که وظیفه نداشتند و مصالحه برای آنها جایز بوده، ولی این جنگ مشروع است و چون مشروع است، همه کشتهها شهید هستند.
وی افزود: معمولاً افرادی که خیلی روحیه انقلابی دارند، ناراحت میشوند از اینکه این آیه شریفه «لَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ» در قلمرو مبارزات و درگیریهای با دشمن استفاده شود. یعنی می گویند، این آیه ربطی به این حرفها ندارد. چرا ربط ندارد؟ چرا ربط؟ اتفاقاً غیر از اینکه خود آیه شریفه دلالت کافی دارد و اطلاق دارد، ائمه ما علیهمالسلام در مواردی از مبارزات سیاسی به همین آیه تمسک کردند. مبارزات سیاسی که این آیه را نمیتوان کنار گذاشت. نمیتوانید بگویید این ربطی به امر جهاد و مبارزه و قتال ندارد؛ مال جاهای دیگر است.
آیتالله سروش محلاتی یادآور شد: مرحوم صاحب ریاض رضوانالله تعالی علیه، ایشان جواب مرحوم علامه را اینطور میدهد. میگوید: «وَ حُبُّ لِقاءِ اللهِ شَهیدًا وَ إن کانَ مُستَحسَنًا، لکِن حَیثُ یَکونُ مَشروعًا». به لقای الهی رسیدن خیلی خوب است، آدم برای پروازکردن و لقای حقتعالی آماده باشد. مشروعیتش را باید اثبات کرد. آنجایی که صحنهای است و جنگ است و مسلمانها در برابر دشمن هستند و میزنند و میخورند و «یَقتُلونَ وَ یُقتَلونَ»، بسیار خوب، باید همه آمادگی داشته باشند. طبیعت جهاد هم همین است، زد و خورد است. اما آنجایی که شرایطی وجود ندارد، مصلحت جامعه اسلامی این است که ترک جنگ شود.
وی تأکید کرد: بعضی از این جوانها هستند که نمیدانند این سوابق و پیشینه این مسائل را، نمیدانند. در یک فضای احساساتی نظر میدهند و علاقهمند هستند به اینکه کار انقلابی فقط و فقط انجام بدهند. به آنها عرض میکنم که اگر صاحب جواهر را نمیشناسید یا نمیخواهید بپذیرید، اگر محقق حلی را نمیشناسید یا نمیخواهید بپذیرید، اگر صاحب ریاض را نمیخواهید؛ جمله رهبری در بحث مهادنه برای شما کافی است.
این استاد حوزه علمیه قم افزود: ما باید برگردیم تکلیف را بر اساس ادله کلی، عمومات و اطلاقات، استنباط کنیم. اما آن اطلاقات و عمومات و کلیات را نادیده بگیریم و یک عمل را که خود آن عمل هم قهراً وابسته به آن شرایط خاص است، قیچی کنیم همه آن شرایط را و یک مرتبه یک قاعده کلی برای همه اوضاع و شرایط درست کنیم، حداقل خوب است یک تأملی بفرمایند، یک مطالعهای کنند. اگر به آن کتابهای پیشین نمیخواهند مراجعه کنند یا سوادش را ندارند یا اعتقادش را ندارند، حداقل به همین بحثهایی که در این دوره و زمانه ارائه شده، مراجعه بکنند.
آیتالله سروش محلاتی در پایان گفت: بههرحال من در مقام تطبیقدادن بر شرایط و اوضاعواحوال خودمان نیستم. در مقام این بودم که عرض کنم که این بحث چه ابعاد مختلفی دارد و حداقل کسی که میخواهد ورود پیدا کند و نظری بدهد، به جنبههای مختلف این مسأله توجه داشته باشد.