شفقنا-اسماعيل گراميمقدم، فعال سياسي اصلاحطلب و عضو شوراي مركزي حزب اعتماد ملي درباره دور ششم مذاكرات و مسيري كه ايران و امريكا براي دستيابي به توافق بايد بپيمايند ميگويد: «مذاكرات ايران و امريكا تا اين مرحله را ميتوان به سه بخش كلي تقسيم كرد. نخستين بخش مذاكرات دور اول تا دور چهارم است؛ طي اين بازه زمان دو طرف در بسياري از كليات توافق كردند. امريكاييها هم پذيرفته بودند كه سطح غنيسازي ايران در محدود 3.7 درصد باشد. به همين دليل دورهاي دوم و سوم و چهارم عينيت پيدا كرد. در آستانه دور پنجم اما بحثهاي تازهاي از سوي امريكاييها مطرح شد. امريكا اعلام كرد ايران حق غنيسازي در داخل خاكش را ندارد.»
گراميمقدم ادامه داد: «اين مهمترين چالش مذاكرات تا آن زمان بود. پيامهايي كه نمايندگان قطر و عمان هم منتقل كردند حاوي راهكارهايي براي عبور از اين چالش است. مطالبه امريكا اين بود كه غنيسازي در ايران صورت نگيرد و در حوزه مطالبات ايران هم اعلام شد، تحريمها به صورت گام به گام برداشته خواهد شد. اين نگاه يك سويه امريكا به مذاكرات، بازي برد – برد را به بازي برد – باخت تغيير ميداد. اگر قرار باشد ايران كل غنيسازياش را تعطيل كند و بعد هم تحريمهايش به صورت مرحله به مرحله لغو شود، اساسا چرا بايد تن به مذاكره بدهد؟»
او با اشاره به اينكه در يك چنين شرايطي پاي اروپاييها و آژانس هم به اين معادله باز شد، ميگويد: «اروپاييها با ابزار مكانيسم ماشه و آژانس هم با گزارشهاي يكطرفه تلاش كردند، فشار عليه ايران را گسترش بدهند. اما بعيد است حاكميت ايران تن به يك چنين موازنهاي بدهد. اساسا مشخص نيست انتهاي مطالبات طرف مقابل تا كجا امتداد خواهد يافت. امريكا كه زير ميز مذاكرات 4 دور اول زد، چه تضميني وجود دارد كه در صورت عقبنشيني ايران، دوباره مطالبات تازهاي را مطرح نكند؟ ايران با صرف هزينههاي دهها ميليارد دلاري توانسته دانش هستهاي و غنيسازي سطح بالا را در داخل شكل بدهد. هيچ عقل سليمي راي به ناديده گرفتن اين سطح از پيشرفت علمي نميدهد.» گراميمقدم درخصوص مطرح شدن بحث انتقال دامنه وسيعي از اطلاعات امنيتي از اسراييل و تغيير موازنه در مذاكرات ميگويد: «اگر بنا باشد امريكا اصرار به غنيسازي صفر درصدي در داخل داشته باشد، طبيعي است كه ايران بايد به فكر يك پلن B در مذاكرات باشد. پلن B از منظر ايران دو بخش دارد؛ ايران ابتدا بايد در برابر لجاجت و بدعهدي مقامات امريكايي واكنش نشان بدهد و رويكرد رو به جلويي داشته باشد و سپس برگهاي برنده خود را ارائه كند. در وهله نخست، ايران باید سطح مطالبات خود را بالا ببرد و مطالبه غنيسازي 20 درصدي داشته باشد. اساسا غنيسازي ذيل قواعد NPT پذيرفته شده است.»
او يادآور ميشود: « اگر امريكا اين مطالبه را نپذيرفت، ايران بايد بخش دوم پلن B را كه ايران را در بخش بازدارندگي ارتقا ميدهد، اجرايي كند. دستاوردهاي اخير كشور در انتقال دادههاي اطلاعاتي مراكز نظامي و هستهاي اسراييل و بخشهاي راهبردي اين رژيم به ايران كمك ميكند تا بازدارندگي لازم را ايجاد كند. معتقدم دستاوردهاي اخير در دستيابي به اطلاعات راهبردي اسراييل و انتقال اين اطلاعات به درون كشور، نوع خاصي از بازدارندگي را براي ايران شكل ميدهد. ايران ديگر به اطلاعات مراكز هستهاي و نظامي اسراييل و امريكا دسترسي دارد. حتي آدرس و نشاني مقامات نظامي بلندپايه اين رژيم و مسيرهاي رفت و آمد آنان در اختيار ايران است. اين اطلاعات به ايران كمك ميكند تا پلن B مدنظر خود را اجرايي سازد.»
گراميمقدم تاكيد ميكند: «البته بعيد ميدانم ترامپ به سمت اين نوع تنشزاييها حركت كند، اما ايران بايد براي هر سناريو و هر شرايطي آماده باشد. معتقدم ترامپ نهايتا به سمت افزايش فشارهاي اقتصادي حركت ميكند و به هيچ وجه به سمت تنازعات نظامي گام بر نميدارد. لازم است از همين امروز در زمينه تامين كالاهاي اساسي از يك طرف و مهار تورم در يك سطح قابل قبول و ذخيرهسازي ارز از سوي ديگر اقدامات لازم انجام شود. تا در صورت به بنبست رسيدن مذاكرات و افزايش فشار تحريمي امريكا و راهاندازي مكانيسم ماشه، ايران مشكلي در تامين نیازهاي ضرورياش نداشته باشد.»











