امروز : یکشنبه 18آبانماه 1404 | ساعت : 08 : 34

آخرین اخبار

دانشمندان از اولین پیش‌نویس «اطلس مغز در حال رشد» رونمایی کردند

شفقنا- محققان اعلام کردند: اولین پیش‌نویس اطلس مغز در...

از رسانه ها/ خانه‌های متروکه، تهدیدی برای زندگی شهری

شفقنا- روزنامه جوان نوشت:خانه‌های متروکه و رها شده، همانند...

از رسانه ها/ سودان و فرصتی برای قدرت نرم ایران

شفقنا- خراسان نوشت: ریشه درگیری امروز سودان به انقلاب...

پاسخ لاوروف به شایعات با اشاره به آزمایش هسته‌ای روسیه

شفقنا- وزیر خارجه روسیه پس از مدتی بی‌خبری درباره...

آغاز رأی‌گیری ویژه در ششمین دوره انتخابات پارلمانی عراق

شفقنا- رأی‌گیری ویژه در ششمین دوره انتخابات پارلمانی عراق...

سازمان غذا و دارو بیماران سرطانی را نقره‌داغ کرد

شفقنا- با وجود افزایش قیمت چند میلیونی داروی بیماران...

عطوان: دیدار الشرع و ترامپ، آغاز عادی‌سازی روابط سوریه و اسرائیل خواهد بود/ لغو...

شفقنا- رای الیوم نوشت: دیدار قریب‌الوقوع رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد...

ژنرال آلمانی: ناتو در صورت جنگ با روسیه ۸۰۰ هزار نیرو مستقر خواهد کرد

شفقنا - ژنرال الکساندر سولفرانک، رئیس فرماندهی عملیات مشترک...

تولید 964 میلیون بشکه‌ای نفت عراق طی هشت ماه نخست سال 2025

شفقنا-عراق امروز شنبه (۸ نوامبر ۲۰۲۵میلادی) اعلام کرد: «تولید...

نشست شورای‌عالی هماهنگی اقتصادی با حضور سران قوا برگزار شد

شفقنا- جلسه شورای‌عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا بعد از...

بی‌بی‌سی: اوکراین رکورد فرار از خدمت را شکست

شفقنا - بی‌بی‌سی اوکراین روز جمعه گزارش داد که...

استاد دانشگاه تهران: گرفتاری ما این است که امروز انسان های غیر مهذّب سردمدار علم شدند/ دوران جدید از منظری مثل جاهلیت مدرن است

شفقنا- استاد فلسفه دین دانشگاه تهران گفت: من معتقدم که دوران جدید مثل عصر جاهلیت است. در عصر جاهلیت قائل بودند بت ها مدبر این عالم هستند الان معتقدند این عناصر شیمیایی بی جان ضعیف ناتوان بی شعور و ناآگاه کارگردان هستی هستند و همه دنیا دست سیطره اینهاست. خب این یک جاهلیت مدرن است.

به گزارش شفقنا، متن سخنرانی استاد محمد محمدرضایی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در هم‌اندیشی «علوم انسانی اسلامی؛ امکان و چگونگی» که در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شده است، به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین والعاقبة للمتقین

در ایام مبارک ماه مبارک رمضان هستیم. انشالله که همه عزیزان از برکات و نعمات این ماه عزیز بهره‌ مند شدند و خواهند شد.

ما وقتی در باب علوم انسانی اسلامی سخن می‌گوئیم باید به لحاظ مفهومی منقّح شود. من فکر می‌کنم کسانی که مخالف این بحث هستند یک تصور درستی از علوم انسانی اسلامی ندارند. اگر تصور درستی داشته باشند فکر نمی‌کنم مخالفت بکنند. این بر می گردد به ابهام یا تصور درستی که از این موضوع ندارند. ما اگر بتوانیم این را یک مقداری روشن کنیم ممکن است کمکی به این بحث کند. کسانی هم که مسئول بودند و امروز ما باید از آنها مطالبه کنیم که شما به عنوان یک مسئول چه کردید، الان خودشان مدعی هستند و می گویند که کاری نشده است. به نظر می رسد باید آسیب شناسی شود و ببینیم که چرا کاری نشده است؟ شاید خود شما مشکل باشید؟ شما که در مصدر کار بودید و ترک فعل کردید.

یکی از مصیبت‌های ما این است که برخی که در پست و مسئولیت قرار می‌گیرند اعتقادی به آن کار ندارند. اگر مسئولین ما با بحث علوم انسانی اسلامی همراه بودند که مسئله به این صورت نبود. اگر دانشگاه‌ها، وزارت، همه موسسات همراه بودند، الان شاهد میوه‌های این درخت مقدس بودیم.

علوم انسانی علومی است که احوال و فعالیت‌های انسان را در حوزه‌های مختلف مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد. موضوع ما انسان هست؛ تصور مختلفی در باب انسان است. انسان اینگونه نیست که تعریف واحدی در تمام مکتب‌ها و علوم داشته باشد. ما دو دیدگاه می‌توانیم در باب انسان داشته باشیم؛ یکی انسان به مثابه عضوی از این مجموعه عالم هست که اختیار نداره، جبر بر او حاکم است و سعادت جاوید و آخرتی نیست. و به غایت‌مندی انسان اعتقاد ندارد. این دیدگاه که در واقع مادی گرایانه و الحادی است معتقد است که خلقت انسان تصادفی بوده، غایت و غرضی ندارد و روش درک این تحلیل مفهوم انسان فقط از طریق تجربه است. و گرایشات معنوی انسان را سعی می کنند بر اساس تبیین‌های مادی گرایانه تحلیل کنند. شما وقتی قائل باشید که عالم مصادف با ماده است. روش فهم مناسبات این عالم روش تجربی است. مشخص می شود که محصولش چه چیزی می شود.

به نظر من، پدران علم جدید راه اشتباهی را طی کردند. حالا ما می خواهیم خطاهای آنها و دیدگاه های پدرانه علم جدید را اصلاح کنیم، خطاست؟ ما معتقدیم که اسلام طرفدار علم است. اگر واقعا علم باشد، اسلام مدافع آن هست چه در بعد معرفتی و چه در بعد عملی. هرجا حق است اسلام مدافع آن است. قرآن به صراحت می‌فرماید: «ولا تقف ما لیس لک به علم؛ از آنچه که علم نداری تبعیت نکنید».

ما معتقدیم این دیدگاه‌هایی که در باب علوم انسانی است، علم نیست، شبه علم است. لذا در باب انسان دیدگاه های مختلفی وجود دارد که یکی از آنها ذکر شد. دیدگاه دیگر این است که این انسان مخلوق خدا و وابسته به عالم غیب است. دنیا برای او خلق شده و در پیشگاه خدا خیلی احترام دارد. خداوند پیامبران الهی را فرستاده تا این انسان را تربیت کنند. این همه پیامبران آمدند که انسان را تزکیه کنند. اگر انسان تزکیه نباشد اگر عالم هم شود، عالم فاسدی می شود.

دنیای ما رنج می برد از اینکه این انسان مهذب نشده و تحت تعالیم انبیا الهی قرار نگرفته است. گرفتاری ما این است که انسان‌های غیر مهذب و انسان‌هایی که به لحاظ فکری مشکل دارند، امروز سردمدار علم شدند.

مثلا یکی از شاخه های علم در علوم انسانی اخلاق است. مکاتب و معیارهای مختلف اخلاقی وجود دارد شما از کدام اخلاق می خواهید در زندگی رفتار بگیرید؟ یکی از مسائلی که برای انسان مهم است، اینکه از خواب بلند می شویم تا آخر شب که به بستر می رویم باید تصمیمهای اخلاقی بگیریم از کدام معیار تبعیت بکنیم؟ معیار سودگرایانه یا لذت گرایانه؟ یا معیار قدرت گرایانه؟ آیا انسان‌ها باید به عنوان یک وسیله‌ای در خدمت ما باشند یا به عنوان یک انسان به آنها نگاه کنیم؟ آیا اینها آفریدگار خدا هستند؟ آیا اینها انسان هستند؟ ارزش دارند؟ یا باید به عنوان محصول علم جدید به آنها نگاه کنیم. می بینید که علوم جدید امروز در سیاست و حق وتو تبلور کرده است. محصول سیاست علوم انسانی امروز ما حق وتو است یعنی بر اساس یک سری مبانی نادرست بنا شده است. هرکس زور و قدرت و بمب اتم داره، حرف او برتر است. حقوق بشر امروز بر اساس مسائل سودگرایانه تحلیل می شود. هر کشوری حتی اگر ناقض حقوق بشر باشد ولی چون برای ما منفعت دارد او دوست ماست و باید با همه وجود به او کمک کنیم.

گفتم دو دیدگاه مختلف در باب انسان وجود دارد؛ یک دیدگاه الهی است و دیگری دیدگاه مادی گرایانه که معتقد است عالم مطابق با ماده هست و چیزی فراتر از عالم ماده وجود ندارد و تنها روش کشف حقایق عالم تجربه است که همین مسئله خودش یک نظریه فلسفی است. پدران علم جدید اینها را مبنای خودشان قرار دادند و یک سری افکار نادرستی را به نام علم عرضه کردند برخی که اطلاع و مفهوم درستی از بحث علوم انسانی و اسلامی ندارند مطرح می کنند که علوم انسانی جدید بر مبنای اصول تجربه‌گرایانه و مادی‌گرایانه بنا شده است که البته این هر دو غلط است.

می‌دانید که تجربه‌گرایی صرف به شکاکیت می‌انجامد حتی تجربه گرایی صفر نمی‌تواند مبانی علوم تجربی جدید را تبیین کند. دیوید هیوم یک فیلسوف بسیار بزرگ مغرب زمین است که در این تفکر بسیار نقش داشته است. ایشان می گوید: «اگر کتابی در الهیات یا ماوراء الطبیعه در دست بگیرند می پرسم که آیا در آن هیچ استدلال انتزاعی در باب کمیت و عدد هست؟ آیا استدلال تجربی درباره واقعیات و موجودات در آن هست؟ اگر پاسخ منفی است آن را در آتش بیفکنید چون چیزی جز سفسطه در این کتاب وجود ندارد». این دیدگاه نادرست، تمام تعالیم انبیا را خرافه می‌داند. من می گویم آقای هیوم تو در اصل و اساس فکرت اشتباه کردی. تو اگر به اصل علیت و اصل تجربه گرایی قائل شوی اصلا نمی توانی هیچ حرکتی حتی جهان خارج را ثابت کنی. نمی توانی مبنای قوانین کلی و ضروری علم را تبیین کنی. چطور با این افکار نادرست اومدید و بعضی دانشمندان آمدند این تفکر تو را مبنا قرار دادند و به یک سری افکار نادرست رسیدند؟ آقای پیرسون استاد دانشگاه لندن می گوید روش علمی تنها طریق مدخل واقعی به کل قلمرو معرفت است. ماوراء الطبیعه و دین خارج از معرفت بشری قرار می گیرد. آقای اگوست کنت که او را بنیانگذار جامعه شناسی جدید و فلسفه پویزیتیسم می دانند می گوید روش تجربی برترین روش و آخرین مرحله تکامل و تحول ذهن انسان است. دوران مرحله  فلسفی به سر رسیده است. من معتقدم که دوران جدید مثل عصر جاهلیت است. در عصر جاهلیت قائل بودند بت ها مدبر این عالم هستند الان معتقدند این عناصر شیمیایی بی جان ضعیف ناتوان بی شعور و ناآگاه کارگردان هستی هستند و همه دنیا دست سیطره اینهاست. خب این یک جاهلیت مدرن است. من نباید سوال کنم شما چه کار می توانید بکنید؟ شما آیا می توانید انسان را بیافرینید؟ ذهن تجربی نمی تواند به الوهیت و دین باور داشته باشد. نمی تواند افق فکری خودش را گسترده کند. ما می گوئیم ای انسان تو افق فکری خود را گسترده کن. تو خیلی وسعت داری، منابع شناخت زیادی در وجود تو هست چرا به یکی بسنده کردی و راه خطا را در پیش گرفتی. امیل دورکیم جامعه شناس مشهور فلسفی معتقد است که «علم از همه مهمتر دین، زاده اجتماع است و منشا همه ادیان بزرگ وطن پرستی است. پرستش توتم نمادی از پرستش جامعه است آنچه در همه ادیان مورد پرستش قرار می‌گیرد چیزی جز جامعه نیست مردم تصور می‌کنند موجود الهی وجود دارد. اینها تصورشان نادرست است».

آقای مارکس جامعه شناس و اقتصاددان آلمانی می گوید «انسان سازنده دین است نه دین سازنده انسان. دین افیون مردم است من از همه خدایان بیزارم». آقای فروید پدر علم روانکاوی جدید می گوید: «دین و جلوه غریزه سرکوب شده جنسی است و نیز تصور خدا نتیجه فرافکنی علوم انسانی اسلامی است. تصور پدر درون خود انسان است. این تصور خرافه و افسانه‌ای بیش نیست. آسمان تهی است»!

آقایان محترمی که با علوم انسانی اسلامی مخالفت می‌کنید کمی تصور خود را از این علم روشن کنید. ما می‌خواهیم افق دید دانش پژوهان علوم انسانی بیشتر باشد. می‌خواهیم افکار و نظریات در این علم، نظریات درستی باشد و مبنای درستی داشته باشد. هر علم اگر مبنای درستی باشد ما مخلص آن علم هستیم چرا مخالفت بکنیم؟ مگر پیامبر ما نفرمود: «اطلب العلم ولو بالسین» یا «الحکمة ضالة المومن». چرا ما مخالفت کنیم؟ ما با افکار نادرست و استدلال‌های نادرست مخالفیم البته ما نمی‌خواهیم اینها را حذف کنیم. ما می گوئیم ای عزیزان، اساتید و دانش پژوهان ما، فکر کنید، اندیشه کنید روی این مسئله همینطوری نپذیرید و اگر نظریه به ذهنتان درست رسید در کنار اینها قرار دهید و عرضه کنید. خود آنها انتخاب می کنند.»

اخبار مرتبط

پاسخ دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
نام خود را بنویسید