شفقنا- حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش در یادداشتی اینگونه آورده است: «در بین انبوهی از آموزه های طولانی و کوتاه امام سجاد (ع) مانند صحیفه سجادیه و رساله حقوق و کلمات قصار آن امام همام، نامه آن حضرت به یک آخوند درباری و عالم حکومتِ جور بنام «زهری» توجه آدمی را به خود جلب می کند. «زهری» که بنام محمد بن مسلم بن عبید الله بن عبد الله بن شهاب القرشی الزُهری (۱۲۴ق) از دانش پیشگانِ علم حدیث است که دارای مقام قضاوت بوده و روابط نزدیکی با بنیامیه داشته.
️امام سجاد (ع) در نامه ای به او مطالب مهمی را مطرح می فرماید که جا دارد همه ارادتمندان به آن حضرت و خصوصا علماء دینی بدان توجه وافر داشته باشند.
در بخشی از نامه امام سجاد (ع) چنین آمده ؛
باید به تو ترحُّم کرد
در حقيقت، تو در شرائطی هستی كه جا دارد هر كه کسی را در اين حال و وضع بيند برای تو دلسوزي نمايد ؛ فَقَدْ أَصْبَحْتَ بِحَالٍ يَنْبَغِي لِمَنْ عَرَفَكَ بِهَا أَنْ يَرْحَمَكَ
ظالم را از تنهایی درآورده ای و عذری پیش خدا نداری
مبادا تصور کنی كه خدا از تو عذری را بپذيرد و به تقصير تو راضی شود. اصلا اصلا چنين نيست. خداوند در قرآن علما را مسئول دانسته آنجا كه فرموده: « آن چیزی که بايد آن را به روشنی برای مردم بيان نماييد و كتمانش مكنيد» (آل عمران /۱۸۷) . و بدان كه كمترين چيزي كه كتمان کرده ای و [در میان بارهای سنگینی که بدوش داری]سبكترين باری كه بر دوش داری اين است كه با ارتباط عاطفی و اُنس با ظالم و ستمگر ، او را از وحشت تنهایی رها کرده ای و راه گمراهي را با نزديك شدن به او و پذيرفتن دعوت او ، برايش هموار كرده ای! لاتَحْسَبَنَّ اَللَّهَ قَابِلاً مِنْكَ بِالتَّعْذِيرِ وَ لاَ رَاضِياً مِنْكَ بِالتَّقْصِيرِ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَيْسَ كَذَلِكَ أَخَذَ عَلَى اَلْعُلَمَاءِ فِي كِتَابِهِ إِذْ قَالَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنّاسِ وَ لا تَكْتُمُونَهُ وَ اِعْلَمْ أَنَّ أَدْنَى مَا كَتَمْتَ وَ أَخَفَّ مَا اِحْتَمَلْتَ أَنْ آنَسْتَ وَحْشَةَ اَلظَّالِمِ وَ سَهَّلْتَ لَهُ طَرِيقَ اَلْغَيِّ بِدُنُوِّكَ مِنْهُ حِينَ دَنَوْتَ وَ إِجَابَتِكَ لَهُ حِينَ دُعِيتَ فَمَا أَخْوَفَنِي أَنْ تَكُونَ تَبُوءُ بِإِثْمِكَ غَداً مَعَ اَلْخَوَنَةِ وَ أَنْ تُسْأَلَ عَمَّا أَخَذْتَ بِإِعَانَتِكَ عَلَى ظُلْمِ اَلظَّلَمَةِ!
تو پل ارتباطی ظلم هستی
مگر غير از اين است كه دعوت آنها از تو براي اين بود كه تو را محور چرخش دستگاه ظلم و ستم خود قرار دهند؟ و با پل قرار دادن تو راهي براي گرفتار ساختن مردم پيدا كردند و تو را نردبان گمراهي و مبلغ ظلم خود و ادامه راه خود نمودند. جَعَلُوكَ قُطْباً أَدَارُوا بِكَ رَحَى مَظَالِمِهِمْ وَ جِسْراً يَعْبُرُونَ عَلَيْكَ إِلَى بَلاَيَاهُمْ وَ سُلَّماً إِلَى ضَلاَلَتِهِمْ دَاعِياً إِلَى غَيِّهِمْ سَالِكاً سَبِيلَهُمْ
باعث دین گریزی شده ای
بوسیله تو نسبت به علماء دینی بذر شک و شبهه كاشتند و دل های نادانان را صيد كردند! يُدْخِلُونَ بِكَ اَلشَّكَّ عَلَى اَلْعُلَمَاءِ وَ يَقْتَادُونَ بِكَ قُلُوبَ اَلْجُهَّالِ إِلَيْهِمْ
در خوش خدمتی و توجیه ظلم از هر وزیری پیشی گرفتی
آن چنان در ارتباط با ظلمه پيش رفتي كه از بهترین وزيران و ياران دستگاه ظلم سبقت گرفتی چرا که یاران آنان هم نمي توانستند اينگونه فساد را توجیه و اصلاح جلوه دهند. فَلَمْ يَبْلُغْ أَخَصُّ وُزَرَائِهِمْ وَ لاَ أَقْوَى أَعْوَانِهِمْ إِلاَّ دُونَ مَا بَلَغْتَ مِنْ إِصْلاَحِ فَسَادِهِمْ.
حاکمیت، مُزد لایق کار تو را اداء نکردند
در مقابل اين همه خوش خدمتي [وخوش رقصی] ، چقدر كم به تو مزد دادند در برابر آنچه از تو گرفتند و چقدر كم براي دنياي تو مايه گذاشتند چرا که در برابر آن اخرت تو را بکلی تخريب کردند فَمَا أَقَلَّ مَا أَعْطَوْكَ فِي قَدْرِ مَا أَخَذُوا مِنْكَ وَ مَا أَيْسَرَ مَا عَمَرُوا لَكَ
حمایت تو باعث غرق شدن مردم در سختی و فقر شد
اين تو بودي كه مردم را در بلا و فتنه انداختی و از كار و زندگي محروم شان کردی و .. توسط تو و حُسن ظن مردم به علم تو بود که جامعه به دريایی افتاد كه عمقِ آن معلوم نیست و به بلايي گرفتار شد كه اندازه آن معلوم نخواهدشد. مَا اَلنَّاسُ فِيهِ مِنَ اَلْبَلاَءِ وَ اَلْفِتْنَةِ قَدِ اِبْتَلَيْتَهُمْ وَ فَتَنْتَهُمْ بِالشُّغُلِ عَنْ مَكَاسِبِهِمْ .. فَوَقَعُوا مِنْكَ فِي بَحْرٍ لاَ يُدْرَكُ عُمْقُهُ وَ فِي بَلاَءٍ لاَ يُقْدَرُ قَدْرُهُ
این بخشی از نامه بود. اهل مطالعه و فکر میتوانند این نامه در کتاب تحف العقول مورد مطالعه و دقت قرار دهند و ترجمه آن در رسانه های مختلف فضای مجازی در دسترس است.»