امروز : جمعه 10فروردینماه 1403 | ساعت : 17 : 38

آخرین اخبار

حداقل دستمزد در یونان به 830 یورو افزایش یافت

شفقنا- یونان حداقل دستمزد ماهانه را به ۸۳۰ یورو...

برنا نوشت/ خلجی: آقای روحانی با مردم صادق باشید

شفقنا- برنا نوشت: «سپهر خلجی روز جمعه در حساب...

استاد رفیعی: هدایت الهی نیازمند آماده‌سازی نفس است

شفقنا- سخنران حرم حضرت معصومه (س) گفت: هدایت الهی...

نزول قرآن در شب قدر؛ نوشتاری از حجت‌الاسلام علیرضا سبحانی

شفقنا- حجت‌الاسلام علیرضا سبحانی در نوشتاری با عنوان«نزول قرآن...

آرتی: اقامه نماز مسلمانان روسیه در مقابل مجتمع «کروکوس»

شفقنا- اداره دینی مسلمانان روسیه در مقابل مجتمع «کروکوس»...

اعلام برنامه شب های قدر در مسجد جمکران

شفقناقم- مراسم احیای شب های قدر در مسجد جمکران...

القدس: قانون منع تبعیض بر اساس مدل مو در پارلمان فرانسه تصویب شد

شفقنا- پارلمان فرانسه پیش نویس قانونی را تصویب کرد...

خطیب نماز جمعه تهران: همه می‌دانند مشکل کشور «اقتصادی» است

شفقنا- خطیب نماز جمعه تهران گفت: جهش تولید بسیار...

سخنگوی وزارت خارجه حملات رژیم صهیونیستی به سوریه را محکوم کرد

شفقنا- سخنگوی وزارت خارجه حملات هوایی شب گذشته رژیم...

دادگاه حقوق بشر اروپا حتی در یک مورد حق حجاب زنان مسلمان را به رسمیت نشناخته است / گزارشی از تأثیر اسلام‌هراسی بر زنان مسلمان

شفقنا- «انتصار خریجی» پژوهشگر تونسی-بریتانیایی در یادداشتی در وبسایت «میدل ایست آی» نوشت:

 

زنان مسلمان اولین کسانی هستند که هزینه اسلام هراسی را در اروپا متحمل می شوند. این از یافته های اولین گزارشی است که «شورای پژوهشی اروپا» درباره تبعیض علیه زنان مسلمان انجام داده است.

این گزارش، که نتایج بدست آمده از هشت کشور اروپایی را در بر می گیرد، تبعیض در دسترسی به شغل، آموزش، و جرایم ناشی از نفرت را بررسی می کند. این گزارش نتیجه گرفت که زنان مسلمان با یک «مجازات سه گانه» روبرو هستند: آنها دچار همان تبعیضاتی هستند که دامنگیر دیگر زنان است، و البته با تبعیضات نژادی و مذهبی برخاسته از پیشینه، رنگ پوست، و مذهبشان ترکیب شده است. این انواع مختلف تبعیض به شیوه های پیچیده ای با یکدیگر تلاقی پیدا می کنند؛ مثلا، در بریتانیا، 1 نفر از هر 30 زن مسلمان گفته است به طور غیرقانونی از او پرسیده اند آیا قصد ازدواج یا بچه دار شدن دارد یا نه، که این آمار برای زنان پاکستانی بالغ بر 1 نفر از هر 8 زن است، یعنی تقریبا چهار برابر بیشتر. یک نفر از هر چهار کارفرما در بریتانیا نیز تصدیق کرده است که برای استخدام زنان مسلمان بخاطر وجود پیش فرض های فرهنگی مردد خواهند بود، چون این دغدغه وجود دارد که مراقبت از کودکان برای آنها مسئله زا خواهد شد.

حال آنکه، بی شک، سطوح بسیار بالاتر تعصب و تبعیض دامنگیر زنان مسلمانی است که روسری بر سر می کنند. علیرغم قوانینی که تبعیض ورزی بخاطر دین یا عقیده را در استخدام شغلی ممنوع می کند، زنان مسلمان در سراسر اروپا دائما از فرصت های شغلی محروم می مانند. 44 درصد از کارفرمایان بلژیکی اظهار داشته اند که پوشش روسری می تواند تاثیر منفی در انتخاب نامزدها بگذارد. آزمایش ها نشان می دهد در مصاحبه های شغلی در فرانسه، متقاضیان مؤنث با یک اسم فرانسوی و متقاضیان مونث با یک اسم عربی که روسری بر سر داشته اند، یک اختلاف 71 درصدی را در واکنش های مثبت تجربه می کنند.

برای کسانی که آنقدر بخت و اقبال داشته اند که علیرغم معضلات توانسته اند شغلی بدست آورند، بسیاری شان هنگام حضور در محل کار با رفتار تبعیض آمیز روبرو می شوند، از جمله مواردی همچون اذیت و آزار، توهین، اظهارات متعصبانه، عدم ارتقای شغلی، و یا اخراج. وقتی زنان مسلمان با اظهارات متعصبانه روبرو می شوند، واکنش کارفرمایان به جای اینکه هواداری از کارمندان مسلمان خود باشد اغلب اعمال فشار، بی اعتنایی، یا مجازات این زنان است.

پرونده ای مربوط به فرانسه که در دیوان عدالت اروپا معوق مانده است نمونه ای مناسب از این واقعیت است: یک مهندس طراحی بخاطر شکایت یک مشتری از روسری اش و «شرمنده شدن» شرکت از این بابت، از کار اخراج شد. کارفرما بجای حمایت از کارمند خود، از او خواست هنگام کار با مشتریان اصل «بی طرفی» را در مورد پوشش خود رعایت کند؛ اگرچه این اصل هیچ مبنایی در بخش خصوصی ندارد. وقتی کارمند از پذیرش این درخواست سرباز زد، اخراج شد.

برای زنانی که تصمیم می گیرند در دادگاه ها به جنگ با تبعیض بروند، احتمال موفقیت بسیار اندک است. اگرچه روی کاغذ یک چارچوب حقوقی قوی برای ممانعت از تبعیض در استخدام وجود دارد، شرکت ها و دولت ها از استثناهای مبهم بهره می گیرند تا تبعیض علیه زنان مسلمان را توجیه کنند.

 

نفی برابری

در فرانسه و به شکل فزاینده ای در بلژیک و آلمان، دولت ها تفسیر خاصی از «سکولاریسم» یا «بی طرفی» را ابزار خود می کنند تا زنان مسلمان و محجبه را از حضور در کلیه ی مشاغل بخش خصوصی باز بدارند. «بی طرفی» و «سکولاریسم»، مفاهیمی هستند که در اصل هدفشان تضمین رفتار عادلانه حکومت ها با افراد بود، و حالا جوری تفسیر می شوند که مستقیما منجر به تبعیض ورزی علیه پیروان دیگر ادیان و عقاید می شود.

وقتی دولت ها از مفاهیم «بی طرفی» و سکولاریسم برای ممنوعیت نمادهای مذهبی در بخش عمومی و دولتی بهره می گیرند، این رویکرد اغلب به بخش خصوصی نیز سرایت می کند. بدین ترتیب دولت با تحمیل یک تفسیر تبعیض آمیز از این اصول، راه را برای کارفرمایان بخش خصوصی باز می کند تا تبعیض ورزی های یکسره ی خود را با استفاده از همین ادبیات توجیه کنند. این مسئله باعث می شود تعداد زیادی از زنان مسلمان محجبه که هر سال از دانشگاه های فرانسه فارغ التحصیل می شوند، با دیوار بلند محرومیت و مطرودیت روبرو شوند. وقتی پای چشم اندازهای شغلی درمیان است، قطعا زنان مسلمان نمی توانند از مواهب «آزادی، برابری، و برادری» بهره مند شوند.

گزارش شورای پژوهشی اروپا نشان می دهد زنان مسلمان جهت فائق آمدن بر چنین تبعیضاتی، استراتژی هایی برای بقای خود اندیشیده اند. برخی شان تلاش می کنند خود را با اقدامات تبعیض آمیز کارفرمایانشان تطبیق دهند («استراتژی اجتناب»)، و از آنها درخواست می کنند در بخش های داخلی و مدیریتی شرکت به شغل خود ادامه دهند تا از ارتباط با مشتریان برکنار باشند، و بدین ترتیب هم شغل خود را حفظ کنند و هم درخواست های رؤسای خود را تأمین کنند. برخی از زنان مسلمان با انتخاب دشوار بین اعتقادات شخصی شان و آرزوها و اهدافشان روبرو می شوند، و تصمیم می گیرند روسری بر سر نکنند. استراتژی دیگر «عدم مشارکت» است، و زنان مسلمان یا به کارآفرینی و خود اشتغالی روی می آورند (که پدیده ای رو به رشد در فرانسه است)، یا از کار صرف نظر می کنند، که منجر به ناامیدی و انزوایشان می شود.

آنچه خصوصا ناامیدکننده است موضعی است که «دیوان حقوق بشر اروپا» در این مورد اتخاذ کرده است؛ همانطور که یک متخصص حقوقی در آغاز این گزارش اظهار داشته است، دیوان حقوق بشر اروپا هیچگاه از حق یک زن مسلمان برای پوشش روسری در دانشگاه یا محل کار دفاع نکرده است. پس از سالها تلاش حقوقی، زنانی که دعاوی خود را به این دیوان آورده اند به بهانه های مختلف، همچون امنیت عمومی، «هنجارهای محرز اجتماعی»، سکولاریسم، دفاع از حقوق دیگران، یا برابری جنسیتی، از آزادی های مذهبی خود محروم مانده اند. این دیوان که قوی ترین دادگاه منطقه ای در جهان است، و مسئولیت حمایت از آرمان های یک جامعه دموکراتیک و کثرت گرا را دارد، بارها حکم به ممنوعیت روسری داده است و مبنایش هم اظهارات دولت ها درباره اسلام و مسلمانان، و صرفا کلیشه های بی دلیل و سند بوده است. این دادگاه با چنین عملکردی یک پیام آشکار ارسال می کند و آن هم این است که حق زنان مسلمان برای عمل به دین خود هیچ جایی در جامعه اروپایی ندارد، و اینکه، برای «آزادسازی» زنان مسلمان، باید انتخاب هایشان را محدود کنیم.

مهمترین یافته ی گزارش مزبور این است که «اسلام هراسی» نوعی از تعصب است که خصوصا دارای ملاحظات جنسیتی است. اسلام هراسی بر مردان و زنان به یک شیوه واحد تاثیر نمی گذارد؛ در مقایسه با مردان مسلمان احتمال بسیار بیشتری هست که زنان مسلمان قربانی جرایم و اظهارات ناشی از نفرت بشوند، خصوصا اگر روسری بر سر داشته باشند. آنها اولین هدف تهدیدها، اظهارات نفرت انگیز، خشونت، حملات، و نفرت پراکنی های اینترنتی هستند. در هلند، بیش از 90 درصد قربانیان موارد اسلام هراسی که در سال 2015 به سازمان «ملد اسلاموفوبی» گزارش شد، زنان مسلمان بودند. در سال 2014 طبق آمار ثبت شده در سازمان «حرکت جمعی علیه اسلام هراسی» در فرانسه، 81.5 درصد از خشونت های ناشی از اسلام هراسی دامنگیر زنان شد، که اغلبشان یک نماد مذهبی آشکار بر تن داشتند.

آماری که در گزارش مزبور ارائه شده است تنها بخش کوچکی از ماجرا را باز می نمایاند؛ در پیمایشی که در سال 2009 از سوی «آژانس حقوق اساسی اروپا» انجام شد، مشخص شد 79 درصد از پاسخ دهندگان مسلمان آخرین تجربه شان از رفتار تبعیض آمیز را به هیچ سازمان ذیصلاحی گزارش نداده اند و بطور میانگین 80 درصد از پاسخگویان هیچ سازمان ضد تبعیضی را که بتواند در صورت تجربه ی تبعیض از آنها حمایت کند یا راهنمایی شان کند، نمی شناختند.

علیرغم رشد آشکار حملات اسلام هراسانه که از سوی سازمان های مردم نهاد ثبت شده است، اغلب دولت های اروپایی وابستگی مذهبی قربانیان را ثبت نمی کنند و یا داده های آماری را بر حسب تقسیم بندی های مذهبی جداسازی نمی کنند. بدون داده های رسمی که ابعاد این معضل را نشان دهد، نادیده انگاری وجود معضل آسان می شود.

از نظر اسلام هراسان، و کلیه ی اعضای جامعه، زنان مسلمان (و خصوصا آنهایی که آشکارا قابل شناسایی اند) «علائم مرزی» هستند، و پوشش و حجاب این زنان هم نه مسئله ای مربوط به تصمیم گیری شخصی بلکه خوراک بحث و جدل عمومی است، که سراسر مملو از معانی و پیش فرض های تحمیل شده از سوی جامعه، بازنمایی های رسانه ای، و سوء استفاده های سیاسی است.

 

شنیدن حرف قربانیان

اگرچه بحث و جدل های عمومی درباره زنان مسلمان که هر از چندی در اروپا بالا می گیرد ظاهرا برای استقلال و آزادی این زنان است، آنها اغلب آخرین کسانی هستند که حرفشان شنیده می شود. این گزارش، برای اولین بار، آنها را به روی صحنه می آورد و به دنبال آن است که تجارب و واقعیت های زندگی شان را بفهمد.

وقتش رسیده که اسلام هراسی را جدی بگیریم. تبعیضاتی که در گزارش فوق ثبت شده است تنها عارضه ای از یک بیماری عمیق تر است که خود ریشه های دموکراسی را در اروپا هدف گرفته است. نفرت و عدم تحمل در حال تبدیل شدن به ارز رایج گفتمان سیاسی است، و دولت ها از این ارز رایج بهره می گیرند تا حواس جامعه را از ناتوانی خود برای ایجاد تحرک اجتماعی و ارائه فرصت اقتصادی به یک نسل جدید پرت کنند.

اقتباس گفتمان متعصبانه ی جنبش های افراطی راستگرا تنها به تقویت آنها می انجامد. وقتش رسیده که دولت های اروپایی بر تعهد خود به اصول بنیادین دموکراسی، حقوق بشر، و برابری صحه بگذارند؛ همان ارزش هایی که قرار بود موفقیت اروپا را در غلبه بر دهشت های جنگ  و نسل کشی تضمین کند. وقتش رسیده که به حرف قربانیان گوش فرا دهیم، نه به حرف کسانی که می خواهند اروپا را به عقب برانند و به چنگال نه چندان دور گذشته ای نابردبار گرفتار کنند.

 

منبع: MEE / Intissar Kherigi

ترجمه: شفقنا

اخبار مرتبط

پاسخ دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
نام خود را بنویسید