امروز : یکشنبه 25آبانماه 1404 | ساعت : 06 : 58

آخرین اخبار

گزارشگر سابق سازمان ملل در امور فلسطینی‌ها در کانادا مورد بازجویی قرار گرفت

شفقنا- ریچارد فالک، گزارشگر ویژه سابق سازمان ملل، ساعت‌ها...

پیش‌شرط اسرائیل برای فروش جنگنده‌های F-35 آمریکایی به عربستان

شفقنا-وب‌سایت خبری عرب 48 نوشت: اسرائیل به آمریکا اطلاع...

نتیجه یک مطالعه: «صحبت کردن به چند زبان روند پیری مغز را کند می‌کند»

شفقنا-مطالعه‌ای که اخیرا انجام شده است، چگونگی تأثیر عوامل...

سخنگوی هیات رییسه مجلس: استیضاح وزرا را تعیین تکلیف می‌کنیم

شفقنا- سخنگوی هیئت‌رئیسه مجلس، با اشاره به آخرین وضعیت...

وزیر صمت: خودرو‌های جدید ملزم به آزمون تصادف خواهند بود

شفقنا- وزیر صنعت، معدن و تجارت از افتتاح نخستین...

خشونت شهرک‌نشینان اسرائیل، بازوی اجرایی سیاست‌های الحاق در کرانه باختری/عرب 48

شفقنا-وب‌سایت خبری عرب 48 در گزارشی نوشت: خشونت شهرک‌نشینان...

ابلاغ بخشنامه لایحه بودجه ۱۴۰۵

شفقنا- مسعود پزشکیان رئیس جمهوری در نامه ای خطاب...

پلیس راهور: شیفت کاری پاکبان‌ها از نیمه شب به صبح تغییر یافت

شفقنا- رئیس اداره تصادفات و مهندسی ترافیک پلیس راهور...

تداوم تعلیق پروازهای رژیم اسرائیل به مغرب؛ تل‌آویو در انتظار مجوز شاباک

شفقنا- شرکت‌های هواپیمایی رژیم اسرائیل اعلام کرده‌اند که پروازهای...

نشست فعالان اقتصاد دیجیتال با سران قوای سه‌گانه

شفقنا- به دعوت رئیس جمهور، امروز سران قوای مقننه...

پزشکیان: در ساختار اداری کشور باید اختلافات را کنار بگذاریم

شفقنا- رئیس جمهور گفت: برای داشتن زندگی آسان و...

اعلام روش نهایی چگونگی پرداخت «کالابرگ» ظرف هفته جاری

شفقنا- رییس مرکز مطالعات و اطلاعات رفاهی ایرانیان با...

کنگو و گروه M23 توافقنامه چارچوب صلح را در قطر امضا کردند

شفقنا-کشور آفریقایی کنگو و یک گروه شورشی توافقنامه صلح...

کشف بزرگ‌ترین محموله مواد مخدر صنعتی در جنوب شرق کشور

شفقنا- دادستان عمومی و انقلاب زاهدان از کشف حدود...

رسانه چگونه می تواند به ایجاد وفاق ملی کمک کند؟ خانیکی پاسخ می دهد/ رسانه باید صدای متکثر جامعه باشد/ رسانه باید زمینه ای برای گفتگوهای مسئله محور شود

 شفقنا رسانه- این روزها با توجه به تاکید دولت چهاردهم بر مسئله «وفاق» به کلید واژه بسیاری از محافل سیاسی، اجتماعی، رسانه ای و… تبدیل شده است که هرکسی از دید خود تعبیری از آن دارد و گاهی هم کارشناسان به بیان راهکارهایی برای افزایش و یا ایجاد آن در حوزه های مختلف می پردازند. با این حال وفاق ملی به چه معناست و رسانه ها چگونه می توانند به ایجاد همبستگی در جامعه کمک کنند؟ از جمله سوالاتی است که دکتر هادی خانیکی، استاد علوم ارتباطات در گفتگو با شفقنا به آن می پردازد. او معتقد است در شرایطی که نقش نهادهای میانجی در جامعه کمرنگ باشد، انتظار از میانجی گری رسانه بیشتر می شود و می گوید: در این شرایط مهمترین کار رسانه ها در زمینه وفاق این است که صدای متکثر جامعه و زمینه ای برای گفتگوهای مسئله محور باشند که به وفاق کمک می کنند. چون وفاق به معنای یکپارچگی و تسلط یک فکر بر فکرهای دیگر نیست بلکه به معنای این است که بتوانند ابعاد مختلف مسئله را به درستی بفهمند و به داشتن فهم تاریخی و بازاندیشی فهم انتقادی کمک کند.

 

متن گفتگوی شفقنا رسانه با دکتر هادی خانیکی، استاد علوم ارتباطات را در ادامه بخوانید…

استاد از سیر تحولات رسانه در زمان های مختلف از منظر ارتباط با جامعه و همبستگی بگویید؟ با درنظر گرفتن تغییرات چشم گیر رسانه، آن را به چند دوره دسته بندی می کنید؟

اگر بخواهیم به صورت عام نگاه کنیم، طبیعتاً باید به تعریف های کلاسیکی برگردیم که در زمینه ارتباطی بوده است. قطعاً مارشال مک لوهان که مسئله دهکده جهانی را مطرح می کند از سه کهکشان (شفاهی، گوتنبرگ، مارکونی) صحبت می کند که هرکدام از آن ها یک رسانه مرکزی به مفهوم زمینه ای برای گفتگو یا انتقال پیام دارند. منظورش از این سه کهکشهان سه دوره ای است که ارتباط انجام می گرفت. در کهکشان اولی، خطابه تاثیرگذارترین رسانه بود و بعد که کتابت از طریق چاپ و صنعت چاپ به تولید انبوه رسید، پیام به صورت مکتوب منتقل می شد. در این دوره رسانه های موثر، رسانه های نوشتاری هستند که از دل این تقسیم بندی نقش اول را روزنامه ها پیدا می کنند و تاثیرگذاری بیشتری دارند و در ادبیات ارتباطات جهان هم توسط افرادی چون گوستاو لوبن و گابریل تارد و… مطرح می شود.

وقتی دیدگاه های لوبن و تارد را می خوانیم، می بینیم روزنامه ای که آن ها درباره اش حرف می زنند، همانند عصریست که امروز درباره آن حرف می زنیم. در دور سوم رادیو و تلویزیون می آید که قالب انتقال پیام و دامنه تاثیرش را تغییر می دهد و تاثیرات متفاوتی بر حوزه سیاست، فرهنگ و اجتماع می گذارد.

در امتداد آن امروز از جامعه شبکه ای صحبت می کنیم که در آن ارتباطات عمودی از بالا به پایین جای خود را به ارتباطات افقی تغییر می دهد، به طوری که در سطح جامعه گروه های اجتماعی می توانند بیشتر صحبت کنند. در همین دوره جامعه شبکه ای، به مرحله ای رسیدیم که به دلیل نقش مهمتر فناوری و قدرت هوش مصنوعی می توانیم از یک عصر رسانه ای صحبت کنیم که پلتفرمی شدن و قدرت فناوری در انتقال پیام اهمیت پیدا کرده است و سبب ایجاد فرصت ها و تهدیدهایی شده. از فرصت های آن می توان به سرعت و فراگیری اش اشاره کرد و تهدیدش هم ایجاد اجماع های ساختگی و جعلی است. طبیعتاً آنچه در جامعه شبکه ای می بینیم، پشت آن یک نوع اداره شوندگی فناورانه، اقتصادی و یا سیاسی است.

این یک نوع تقسیم بندی است که اگر بخواهیم در جهان جدید و حتی جامعه ما صحبت کنیم، به لحاظ رسانه ای قدرت و پوشش رسانه های مجازی خیلی در قیاس با رقبای قبلی خود؛ رادیو، تلویزیون، مطبوعات و ارتباطات شفاهی بیشتر شده است.

اگر بخواهیم یک دسته بندی هم برای کشورمان درنظر بگیریم، فکر می کنید رسانه در چه مقطعی بیشتر سبب ایجاد همبستگی در جامعه شده است؟

به عقیده من رسانه خیلی از این نظر سرعت و قدرت فناورانه اش مهم نیست بلکه سرعت و قدرت فناورانه اش بیشتر تحت تاثیر زمینه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است. به تعبیر مرحوم تهرانیان رسانه نه توانای مطلق و نه ناتوان مطلق است. بلکه رسانه یک عرصه و ابزار است. در جامعه ای که مخاطرات و مناسبات گسیختگی ساز وجود دارد، طبیعتاً رسانه به سمت تقویت گسیختگی ها و ناپیوستگی ها می رود. با این حال اگر جامعه قوی باشد، نهادهای مدنی قوی داشته باشد، نظام سیاسی توانمند باشد و… رسانه می تواند نقش همبستگی ساز داشته باشد. در نتیجه باید رسانه را به عنوان نه توانای مطلق و نه ناتوان مطلق در نظر گرفت.

می توانید دوره ای را بعد از انقلاب مثال بزنید که نقش رسانه در ایجاد همبستگی در جامعه پررنگ تر باشد؟

قطعاً مطالعه کار درستی است. قطعاً مقطعی که منجر به انقلاب اسلامی شد، دوران جنگ و دوران اصلاحات نقش رسانه تقویت همین گرایش ها بود. اگرچه رسانه تاثیرگذار به لحاظ فناورانه کوچکتر بود. به عنوان مثال انقلاب 1357 به پیروزی رسانه های کوچک بر بزرگ معروف است، چراکه کاست ها، اعلامیه ها، دیوار نوشته ها و کتاب های جلد سفیدی که منتشر می شد و پیام های امام خمینی (ره) را منتقل می کردند، جزو رسانه کوچک محسوب می شوند و در برابر رادیو تلویزیون موفق تر عمل کردند.

در دوران جنگ هم نوعی همگرایی بین رادیو-تلویزیون آن زمان وجود دارد که بر تقویت بنیان های مقاومت در جامعه تکیه دارد و در کنار آن هم مطبوعات هستند که تیراژ بالایی داشتند. در دوران اصلاحات هم می توان رسانه های کوچک را در برابر رسانه های بزرگ ببینیم. به عبارتی رسانه های بزرگی داشتیم که جهت گیری شان مشخص بود و از جریان رقیب آقای خاتمی حمایت می کردند و در مقابل رسانه های کوچکی مثل «سلام» داشتیم که با وجود تیراژ کمتر از جریان رقیب توانستند نقش موثرتری بر افکار عمومی داشته باشند.

به هرحال از نظر من مسئله اصلی از جامعه و مخاطبان آن است و در نظریه های جدید ارتباطی هم می‌گویند پیام از مخاطب شروع می شود. یعنی اینکه ذهنیت مخاطبان نقطه شروع ارتباط است و بعد از آن رسانه خود را با آن همسو می کند. به عبارتی در جامعه ای که اعتماد بالا باشد و رسانه ها هم در جهت تمایل غالب بر افکار عمومی اثرگذار باشند، اثرگذاری اش مشهود می شود طبیعتاً اگر اعتماد هم پایین باشد این اثرگذاری هم دیده نمی شود.

به دوره هایی اشاره کردید که رسانه ها بیشترین تاثیر را در ایجاد همبستگی داشته اند، فکر می کنید مهمترین ویژگی این رسانه ها چه بوده است؟

من فکر می کنیم پاسخگویی به نیازهای مخاطبان و فهم درست از افکار عمومی و نخبگان مهمترین ویژگی این رسانه ها در آن دوران بود که سبب شد تا تاثیرگذاری بیشتری در ایجاد همبستگی داشته باشند.

با توجه به تاکید دولت بر وفاق ملی، رسانه های امروز چقدر می توانند نقش آفرین باشند؟ و چقدر مسئله پاسخگویی در آن ها پررنگ است؟

اگر از منظر حکمرانی بخواهیم این مسئله را مطرح کنیم می توانیم یک دال مرکزی برای دولت های مختلف درنظر بگیریم. به عنوان مثال دال مرکزی دولت مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی مسئله سازندگی، دال مرکزی دولت آقای خاتمی توسعه سیاسی و به طور مشخص گفتگوی تمدن ها، دال مرکزی دولت آقای روحانی مسئله اعتدال و دال مرکزی دولت آقای پزشکیان هم مسئله وفاق است. البته دولت هایی هم که در این امتداد قرار نمی گیرند، می توان گفت هدفی که دنبال می کردند در قالب شعارهای آن دولت ها خود را نشان داده است و می توان با درنظر گرفتن شعارشان، نسبتشان را با رسانه ها بگوییم. این مسئله بحث مهم و مستقلی است و باید دید وقتی در فضای رسانه ای و افکار عمومی مطرح می شود، چگونه است.

الان که بحث وفاق مطرح شده و علی القاعده این مسئله به گونه ای در میان جامعه و شهروندان و افکار عمومی فهمیده شده است و به گونه ای دیگر در نظام سیاسی. به هر حال مسئله وفاق که در این دولت مطرح شد، تحت تاثیر انتقادها یا انتظارهایی که از دولت وجود دارد، دچار کج فهمی و بدفهمی هم می شود. وفاق بیشتر در حد انتخاب ها و انتصاب های مدیران فهمیده می شود چون سطح وفاق از سطح ملی اش محدود شده است و به محدوده ای تقلیل یافته که در حد انتخاب مسئولان جریان های سیاسی است. درحالی که وقتی از وفاق صحبت می کنیم یعنی نوعی گفتگوهای مسئله محور و شکل گیری فهم مشترک مسئله در سطح ملی و راه حل در سطح ملی است. وفاق هدف نیست بلکه روش است و باید با بافت و ساخت جامعه هم خود را سازگار کند.

تقریباً همه مطالعات اجتماعی و سیاسی که انجام گرفته است نشان داده که دولت آقای پزشکیان دولتی است که برآمده از نیاز به تغییر و مطالبه تغییر است. یعنی باید تغییرات اجتماعی، تغییرات نسلی، تغییرات اقتصادی و… را به رسمیت شناخت. به عقیده من وفاق روی دیگر عدالت است. شرایط اجتماعی در این انتخابات نشان داد که اکثریت جامعه یک احساس بی عدالتی، تبعیض، نابرابری و… می کند و انتظار دارد که این تغییر سوگیری و جهت گیری اش به سمت عدالت باشد. لازمه فهم تحول عدالت این است در شرایطی که ایران با مخاطرات و ناترازی های جدی روبه رو است یک ادراک مشترک هم شکل بگیرد که آن ادراک مشترک بازیگران و نقش آفرینان متفاوت (ولو اینکه دارای اختلاف نظر سیاسی هم باشند) را تحت پوشش خود قرار دهد.

اگر خواسته باشیم رفتارشناسی انتخابات را در نظر بگیریم، حدود 50 درصد در انتخابات شرکت کردند و حدود 50 درصد هم شرکت نکردند. وقتی از سیاست وفاق صحبت می کنیم یعنی پذیرش این تکثر و تقویت همبستگی این گروه های متفاوت. به عبارتی وفاق یعنی هماهنگی صداهای مکمل در شرایط متکثر. این مسئله به معنای مصالحه جریان های متعارف سیاسی در برابر صداهای ضعیف، ناشنیده مانده و به حاشیه رانده شده نیست بلکه به این معناست که فهم درست از وفاق یعنی رسیدن به توافق بر سر اینکه مسئله ایران چیست و برای اینکه آن راه حل و تهدید ها را از ایران دور کنیم و فرصت ها را ایجاد کنیم، چگونه باید در کنار همدیگر قرار بگیریم. گویی سرنشینان یک قایق در معرض طوفان با همه تفاوت ها باید بر سر مسئله مشترک؛ نجات قایق و سرنشینان آن در کنار هم قرار بگیرند. تا هم مسئله‌گی ایجاد نشود، نمی توان راه حل ها را چه در موضع جانبداری و حکمرانی و چه در موضع نقد جامعه مدنی و سیاسی بکار گرفت. مطالعات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، روابط بین الملل و… نشان می دهد نیاز جامعه امروز این است که باید به فکر ایران بود و با این هم مسئله گی به سراغ حل مسئله و تحول در مدیریت ها رفت. این یک الگوی سیاست ورزی و کنشگری مبتنی بر وفاق است.

حال رسانه باید چکار کند؟ طبیعتاً رسانه باید هم در آموزش و ترویج این کار و هم در زمینه نقد و طرح درست مطالبات پیش برود. در شرایطی که هر جامعه ای نهادهای سیاسی و اجتماعی قدرتمند نداشته باشد و جامعه مدنی اش ضعیف باشد، نظام حکمرانی در صحبت با جامعه لکنت زبان داشته باشد و… نقش رسانه ها بخصوص شبکه های اجتماعی مجازی و پلتفرم ها مهم می شوند و میدان دار می شوند. در چنین شرایطی یک اصل مهم ارتباطی این است که رسانه ها توقعات جامعه را منتقل می کنند و به آن دامن می زنند. طبق جمله معروف دانیل لرنر انقلاب توقعات فزاینده می تواند منجر به انقلاب سرخوردگی فزاینده شود.

اصل مهم دیگر این است که رسانه در این مرحله (تغییرات پردامنه و شتابان است) به جای مطرح کردن خواسته های جامعه، به چگونه می خواهد و سازوکار دسترسی به مطالبات هم بپردازد. در غیر این صورت جامعه دچار تشتت می شود و از الزامات وفاق دور می شود.

باتوجه به وجود اختلاف فکری در جامعه، به عقیده شما رسانه اصلا می تواند نقش میانجیگری در حل اختلافات اجتماعی داشته باشد؟

من معتقدم رسانه ها در این زمینه نقش ژانوسی و دوگانه دارند، یعنی هم می توانند تقویت و هم تهدید ایجاد کنند. اینکه تنها عامل نقص و گسست های موجود در جامعه و حکومت را رسانه بدانیم با واقعیت سازگار نیست علاوه بر این هم نمی توان گفت که رسانه نمی تواند به این مسائل دامن بزند و یا بپردازد. در شرایطی که نقش نهادهای میانجی در جامعه کمرنگ است، انتظار از میانجی گری رسانه بیشتر می شود. در این شرایط مهمترین کار رسانه ها در زمینه وفاق این است که صدای متکثر جامعه باشند و زمینه ای برای گفتگوهای مسئله محور باشند که  به وفاق کمک می کنند. چون وفاق به معنای یکپارچگی و تسلط یک فکر بر فکرهای دیگر نیست بلکه به معنای این است که بتوانند ابعاد مختلف مسئله را به درستی بفهمند و به داشتن فهم تاریخی و بازاندیشی فهم انتقادی کمک کند.

چالش های اصلی رسانه های کشورمان کدامند و کدام بیشترین آسیب را به همبستگی می زند؟

به میزانی که رسانه های داخلی به خصوص رسانه ملی پاسخگوی میدان وفاق نباشند، میدان را به رسانه های بیرونی می سپارند که اصلا دنبال وفاق نیستند. به عبارتی مهمترین چالش معتبر شدن رسانه هاست و برای اینکه معتبر شوند باید جامعه نخبگانی صدای خود را در آنجا بشنوند و از آنطرف هم بتوانند با جریان اخبار جعلی و جریان اداره شوندگی در فضای پلتفرمی مقابله کنند. در مجموع شرط اول موفقیت رسانه در اینجا داشتن اعتبار است.

اخبار مرتبط

پاسخ دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
نام خود را بنویسید