شفقنا_ شرق نوشت: انتخابات 2024 ریاستجمهوری آمریکا یک تفاوت اساسی با انتخابات 2020 دارد و آن چیزی نیست جز اینکه هیچ ناگفتهای باقی نمانده است و بازیگران (نامزدها) همه برگهای خود را رو کردهاند و همین امر باعث شده ایرانیان حساسیت خود را به این انتخابات از دست بدهند. گویا این انتخابات پسمانده انتخابات 2020 است که اثرگذاریاش را از دست داده است.
بسیاری بر این باورند در انتخابات 2024 آمریکا تفاوتی جدی بین دونالد ترامپ و کامالا هریس در سیاست خارجی وجود ندارد. محل منازعه در مسائل داخلی آمریکاست.
همین تحلیلگران اختلافنظر در سیاست خارجی را بیش از آنکه عملگرایانه باشد، رتوریک (سخنورانه) میدانند و تأکید میکنند تفاوت فقط در لحن گفتار است وگرنه هریک ناگزیرند به کارهای مشابه دست بزنند. در مسائل داخلی هم اختلاف جدی فقط در چند مورد است و یکی از آنان مسئله مهاجران است. رئیسجمهور سابق آمریکا، ترامپ، درصدد است این تفاوت را بیش از اندازه بزرگ و ضروری جلوه دهد.
او در سخنرانیهایش به نوعی از مهاجران حرف میزند که گویا باندهای تبهکاری آمریکا را اشغال کردهاند. او با صراحت آمریکا را «کشور اشغالشده» مینامد با مهاجرانی که تهدیدی جدی برای دموکراسی آن هستند. درواقع ترامپ در سخنرانیهای انتخاباتی خود میخواهد اینگونه القا کند که مهاجران، «ژوییسانس» (لذت) مردم آمریکا را ربودهاند. او میخواهد یک «دیگری» بسازد و نشان بدهد مسبب وضع موجود بیگانگان داخلی هستند، کسانی که موجب شدهاند ژوییسانس آنان از دست برود و برای در امان ماندن از این دیگری راهی جز بازگشت به هویت ملی وجود ندارد. معمولا هویتسازی از طریق «پسماندههای» دورههای تاریخی گذشته صورت میگیرد. آنچه ژیژک به آن «شیء مطلق ملی» میگوید.
همان پروژهای که ترامپ آن را دنبال میکند تا از نگرانی و ترس مردم آمریکا برای افزایش آرای خود و پیروزی بر رقیبش بهرهبرداری کند. او به حامیانش اینگونه القا میکند این دیگری (مهاجران) است که زندگی و دموکراسی آمریکا را تهدید میکند. همان کاری که اپوزیسیون خارجی ایران درصدد است با جامعه ناراضی ایران به نفع خود انجام بدهد؛ یعنی بازنویسی روایتهای تاریخی گذشته با دیگریسازی که دست بر قضا زمینههایی هم برای آن وجود دارد.
اما تجربه تاریخی دیگریسازی برای رسیدن به شیء مطلق ملی نشان داده این امر به هرچه بینجامد به آزادی، رفاه و دموکراسی منجر نخواهد شد. اگر سرمایهداری اضطرابآفرین است و مدام امیال جدید میآفریند و در آن از زندگی پایدار خبری نیست، جامعه شبهسرمایهداریای همچون ایران هم دچار اضطراب ناشی از فقر است که پشت در هر خانهای خوابیده است. با این وجود، وضعیت اپوزیسیون ایرانی داخل آمریکا تراژیک است؛ آنان از یک سو به پیروزی ترامپ دل بستهاند و از سوی دیگر در مواجهه با پروژه شیء مطلق قومی ترامپ قرار دارند. کامالا هریس روی دیگر سکه است؛ او نیز با هراسافکنی در دل طبقه بورژوازی آمریکا، تلاش میکند به بهانه صیانت از دموکراسی، رقیب را ناهنجار جلوه داده و موجبات شکستش را فراهم کند. از اینرو در اغلب سخنرانیهایش به اعتراضات پیشین آمریکا که در آن حامیان ترامپ کاخ کنگره آمریکا (Capitol Building) را اشغال کردهاند، اشاره میکند.
کامالا هریس میخواهد به پاشنه آشیل ترامپ ضربه بزند و به بهانه صیانت از دموکراسی، او را تحت فشار بگذارد. این رقابت بیش از آنکه یک رقابت انتخاباتی یا به گفته دونالد ترامپ رقابتی بین دو حزب باشد، رقابت بین دو تفکر است. حتی اگر این وضعیت ظاهرسازانه باشد، با این وجود نخبگان و نمایندگان نهادهای دموکراتیک آمریکا را از سرانجام این انتخابات در چگونگی پذیرش شکست رقبا نگران کرده است. هرچقدر تنش و اختلافنظر در مسائل داخلی جدی است، در مسائل خارجی بهخصوص در مسائل منطقه خاورمیانه هر دو نامزد انتخاباتی کار متفاوتی نخواهند کرد.
یکی از تحلیلگران آمریکایی، استیون.آ کوک (ستوننویس فارنپالیسی)، بر این باور است در سیاست خارجی خاص خاورمیانه کار چندانی از هر دو نامزد برنمیآید. او باور دارد دولت بایدن بهطور قاطع تمایل نداشت با ایران مواجههای جدی داشته باشد، حتی در این اواخر میکوشید ایرانیان را برای حل مسئله هستهای پای میز مذاکره بکشاند.
او میگوید ترامپ نیز در زمان ریاستجمهوریاش مواجهه جدی با ایران نداشت و تفاوت دولت ترامپ و بایدن بیش از هر چیز در لحن و گفتار خصمانه ترامپ خلاصه میشود نه در عمل. این تحلیلگر باور دارد در زمان ترامپ هیچ اقدام جدیای علیه ایران صورت نگرفت و حتی زمانیکه ایران پهپاد آمریکایی را در خلیج فارس سرنگون کرد، هیچ نشانهای از برخورد با ایران وجود نداشت. استیون.آ کوک میگوید: «مسئله دیگر خاورمیانه برای نامزدهای آمریکا، مسئله دو دولت در جنگ میان فلسطین و اسرائیل است. با اینکه هر دو نامزد ایدههای متفاوتی را دنبال میکنند، یک هدف دارند و آن چگونگی بهوجودآمدن دو دولت و صلح است. مسئله سوم، عادیسازی تناقضات منطقه است.
ترامپ و هریس به دنبال عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی ازجمله عربستان هستند، اما این کار بدون قطعنامهای که آینده فلسطینیان را تضمین کند دور از دسترس خواهد بود». انتخابات 2024 ریاستجمهوری آمریکا یک تفاوت اساسی با انتخابات 2020 دارد و آن چیزی نیست جز اینکه هیچ ناگفتهای باقی نمانده است و بازیگران (نامزدها) همه برگهای خود را رو کردهاند و همین امر باعث شده ایرانیان حساسیت خود را به این انتخابات از دست بدهند. گویا این انتخابات پسمانده انتخابات 2020 است که اثرگذاریاش را از دست داده است.