شفقنا- پژوهشگر تاریخ اسلام جامعة الزهرا(س) گفت: شناخت سیره صحیح پیامبر(ص) و تمسک به آن و تلاش برای نهادینه شدن فرهنگ نبوی ما را به جامعه ایده آل نزدیک خواهد کرد.
خانم سیده مهین میرافضلی در گفت وگو با شفقنا اظهار داشت: پیامبر اکرم (ص) زمانی مبعوث شدند که ارزشهای انسانی به شدت افول کرده بود، مردم نه تنها فهم و درک درستی از جهان هستی و خود نداشتند بلکه ازلحاظ اخلاقی در وضعیت بغرنجی قرار داشتند و بر خلاف فطرت انسانی خود عمل میکردند. کنشهای انسانی مردم جاهلیت هم عصر پیامبر جامعه را در مسیر انحطاط قرار داده بود؛ سخن امام علی علیه السلام در مورد وضع زندگی مردم در جاهلیت نمایشی از سبک زندگی مردم آن عصر است. امام میفرمایند: خداوند پیامبر را زمانی مبعوث کرد که مردم در حیرت و سرگردانی بودند و جاهلیت شدید آنها را سبک مغز ساخته بود هوا و هوسهای سرکش آنها را به خود جلب کرده و تکبر و خودبرتربینی آنها را به پرتگاه افکنده بود.
فعالیت های ارشادی پیامبر (ص) باعث شد جامعه جاهلی به جامعه انسانی تبدیل شود
وی افزود: پیامبر اکرم (ص) در چنین جامعه ای مبعوث شد. فعالیت های ارشادی و هدایت گرایانه پیامبر(ص) باعث شد تا این جامعه به یک جامعه انسانی تبدیل شود. افراد جامعه آرمانها و اهداف انسانی برای خود داشته باشند و تلاش مردم در جهت کسب کمالات انسانی قرار بگیرد.
وی با بیان اینکه پیامبر اکرم (ص) برای گذردادن مردم از چنین جامعهای دو کار انجام دادند، گفت: اولین اقدام پیامبر (ص)، باورسازی و دومین اقدام هم رفتارسازی است؛ پیامبر برای گذار جامعه جاهلی به سمت یک جامعه انسانی باورهای آن مردم را تغییر دادند و به این بسنده نکردند بلکه تلاش کردند تا باورهای جدید در رفتار مردم نمود داشته باشد.
وی، تلاش برای ایجاد شناخت را اصلی ترین اقدام رسول خدا برای باورسازی عنوان کرد و ادامه داد: پیامبر(ص) با آگاهی بخشی های خود در قالب تبیین معارف اسلامی، انذار و تبشیر، موعظه و جدال احسن، مناظره و استفاده از برهان و استدلال مردم را به شناخت درستی نسبت به مسائل هستی و انسانی رساند و باورهای انسانی را در جان مردم نهادینه کرد. پیامبر مردم را با بایدها و نبایدهای رفتاری و سبک زندگی انسانی آشنا و مرزهای بین جامعه انسانی و جامعه جاهلی را در قالب آموزه های خود ترسیم کردند. تلاش برای رفع موانع شناخت چون نفی باورهای نادرست، نقد اندیشه ناصحیح ، رفع تعصب و حمیت جاهلی، در راستای پذیرش باورهای انسانی و تبدیل شدن باور به رفتار بود. باورها و رفتارهای صحیح فرهنگ به عنوان اتمسفری که مردم در آن تنفس می کنند را تغییر دادند و جامعه با فرهنگ اسلامی عجین شد و در مسیر کمال قرار گرفت.
پیامبر اکرم (ص) برای ارشاد و راهنمایی به دنبال مردم می رفت
پژوهشگر تاریخ اسلام بیان کرد: یکی از اقدامات مهم پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله مخاطب شناسی و به دنبال مردم رفتن برای ارشاد و راهنمایی افراد جامعه بود. اگر مشکل مخاطب نداشتن اندیشه صحیح و نگرش درست بود، او را با اندیشه صحیح آشنا می کرد و اگر مشکل در پذیرش باور برای رفتار سازی بود آن مشکل را از بین می برد. یعنی اینکه با توجه به سطوح مخاطب از نظر سیاه و خاکستری بودن، اقدامات لازم را برای هدایت انجام می دادند؛ به تعبیر امام علی علیه السلام پیامبر اکرم «طبیب دوّار بطبّه» بودند.
وی ادامه داد: پیامبر (ص) پزشک بیمارى جهل و طبیب اخلاق نکوهیده و پست است، و با طبّ خویش در سیر و گردش است، کنایه از این است که پیامبر اکرم براى درمان جاهلان و گمراهان خود را عرضه مىکند و خویشتن را بر این امر منصوب و موظّف داشته است، پیامبر اکرم همچون پزشک حاذق و زبر دستی است که همه داروها و مرهمها، و اسباب داغ کردن و سوزاندن زخم ها را براى کسى که مرهم او را سودمند نیست در اختیار دارد، تا هر جا که نیاز باشد این داروها و اسباب را براى درمان دل هاى کور به کار برد، تا آنها را جهت پذیرش انوار علوم، و هدایت به جادّه حق آمادگى دهد و چشم بصیرت آنان را بدین طریق بینایى بخشد و گوش هاى کر را معالجه کند تا آنها را جهت قبول موعظه و اندرز مهیّا سازد.
ویژگی های جامعه توحیدی در عرصه های مختلف
این پژوهشگر جامعة الزهرا به بیان ویژگی های جامعه توحیدی در عرصه های مختلف پرداخت و گفت: یکی از مختصات مهم جامعه توحیدی «خدا محوری» در تمام ابعاد زندگی مردم است، اینطور نبود که مردم در زندگی فردی خدامحور باشند و در زندگی اجتماعی یا سیاسی یا حکومتی اندیشه سیاست منهای دین وجود داشته باشد بلکه اصل در آن جامعه خدامحوری در هر بعدی از زندگی است.
وی افزود: «عدالت محوری» در زندگی اجتماعی از مختصات دیگر جامعه توحیدی است. افراد جامعه در برابر امکانات جامعه چه آموزشی جه رفاهی در یک سطح قرار دارند و کسی شایسته تر از دیگری نیست. نه تنها عدالت محوری بلکه مطالبه تحقق عدالت از سوی افراد جامعه در سطح مدیریتی تا عادی ترین مردم تحقق عدالت در جامعه است.
وی ادامه داد: «طاغوت ستیزی» و «حمایت از مظلوم» از مختصات دیگر جامعه توحیدی است. جامعه توحیدی به هیچ وجه همکاری با طاغوت ندارد و به هیچ وجه استکبار و طاغوت را نمی پذیرد بلکه یکی از اهداف و چشم اندازهای مهم این جامعه طاغوت ستیزی و نفی طاغوت است. از طرف دیگر افراد جامعه توحیدی یاور مظلوم هستند و تلاش می کنند تا در مقابل استکبار از حقوق مظلوم دفاع دفاع کنند.
میرافضلی اظهار داشت: «قانون گرایی» و اجرای قوانین خداوند یکی از مختصات جامعه توحیدی است. همه در برابر قانون الهی یکسان هستند و همه موظفند به قوانین پایبند باشند و آن را رعایت کنند. اینگونه نیست که قوانین فقط برای ضعیفان جامعه باشد و اشراف یا صاحبان امتیاز مستثنی از رعایت قانون باشند.
وی گفت: «نبودن طبقات اجتماعی» به معنایی که الان وجود دارد یکی دیگر از مختصات جامعه توحیدی است. ثروتمند بودن یا جایگاه اجتماعی سبب برتری بر یکدیگر نیست. ملاک برتری در جامعه توحیدی تقوا در زندگی است.
این پژوهشگر حوزوی بیان کرد: «مسئولیت اجتماعی» یکی دیگر از مختصات جامعه توحیدی است. مسلمان در برابر مسلمان مسئول است. اگر مسلمانی مسیر نادرست رفت مسلمان دیگر وظیفه ارشاد او را دارد. اگر مسلمانی مورد ستم قرار گرفت بر مسلمانان دیگر حمایت از مظلوم واجب است. مسلمان نسبت به سرنوشت مسلمان دیگر مسئول است.
وی، «نفی فرهنگ اشراف گری» را از دیگر مختصات جامعه توحیدی دانست و ادامه داد: جامعه ای که پیامبر(ص) آن را بنا نهاد فرهنگ اشرافیت را نقد و نفی کرد. همه این موارد برای حرکت جامعه به سوی کمال مختصات جامعه ای بود که پیامبر اکرم آن را بنیان نهاد و تلاش کردند تا مردم با فهم این موارد و مختصات، جامعه توحیدی را حفظ کنند.
باورها و ارزش های جاهلی بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) زنده شد
وی به دلایل چرخش جامعه پس از رحلت رسول خدا به سمت جامعه جاهلی اشاره کرد و افزود: توقف آگاهی بخشی به مردم در جهت کمال انسانی با رویکردی که پیامبر اکرم داشتند و مدیریت فکری مردم از موارد مهم چرخش جامعه توحیدی به سمت جامعه جاهلی است.
وی افزود: دوران بعد از پیامبر (ص)، آگاهی بخشی به مردم در جهت زنده کردن باورها و ارزشهای جاهلی قرار گرفت. شاید سخن امام صادق علیه السلام روشن کننده تر برای فضای بعد از پیامبر باشد؛ ایشان فرمودند:
«ان بنى امیة اطلقوا للناس تعلیم الایمان و لم یطلقوا تعلیم الشرک لکى اذا حملوهم علیه لم یعرفوه؛ بنى امیه مردم را در فراگیرى ایمان آزاد گذاشتند اما به آنان اجازه ندادند شرک را یاد بگیرند تا اگر خواستند آنان را به شرک وادار کنند، متوجه نشوند» یعنی تلاشها بر این قرار گرفت تا مردم فهم صحیحی نسبت به حوادث، مسائل پیدا نکنند. شاید بتوان گفت بهترین مصداق این عمل در تحریف سنت نبوی و تغییر مسیر امامت بروز و ظهور یافت.
وی اظهار داشت: تحریف به گونه های متفاوتی ظهور می یابد و حوزه شناخت افراد را تحت تأثیر قرار می دهد. تحریف در لفظ و معنا رخ داده و مقصود و مفهوم گوینده را تغییر می دهد. تحریف لفظی و معنوی، گاهی پیرامون یک موضوع ساده و گاهی تحریف در یک موضوع بزرگ اجتماعی است که می توان از تحریف در شخصیتها – شخصیتهایی که سخن و رفتارشان برای مردم حجت است- و تحریف در حوادث تاریخی، نام برد. اقدامات تحریف گرایان، حوزه ی شناخت افراد جامعه را تحت تأثیر قرار داد تا در راستای خواسته های خود اذهان و افکار جامعه را مدیریت کنند. پس از رحلت پیامبراکرم(ص) این اتفاق افتاد و باورها و ارزش های نادرست منتسب به دین فرهنگ سازی شد و جامعه را در مسیر برگشت به جاهلیت قرار داد. ائمه معصومین آگاهترین افراد بعد از پیامبر به آموزهای دین و تنها مراجع الهی برای ایجاد باورهای اسلامی در جامعه بودند که متاسفانه دست افراد جامعه را از دامان این بزرگواران کوتاه کردند و در برخی موارد افراد جامعه در رجوع به ایشان اهمال کردند.
حافظه تاریخی مردم بعد از رحلت رسول خدا (ص) دستکاری شد
وی ادامه داد: نکته مهمی که درباره تحریف وجود دارد و بعد از رحلت پیامبر اتفاق افتاد دستکاری «حافظه تاریخی مردم» بود. یعنی این که برای مدیریت باورهای افراد جامعه حافظه تاریخی مردم را دستکاری کردند. برداشت مردم از حوادث صدر اسلام، نقش افراد جامعه در شکل گیری حوادث، پیروزی و شکست، مواضع و سخنان پیامبراکرم(ص)درباره شخصیتها و رخداد حوادث بخشی از حافظه تاریخی عموم جامعه را شکل می داد. بخش قابل توجهی از حوادث و سخنان پیامبراکرم (ص ) ناظر بر راهنمایی عموم مردم نسبت به مسئله جانشینی بود. تأکید پیامبر اکرم (ص ) بر نقش و ارتباط مستقیم امام علی(علیه السلام) در پیروزی و مدیریت حوادث و مشکلات پیش روی جامعه اسلامی قدمی برای راهنمایی مردم در جهت شکل گیری و ماندگاری جایگاه امام در حافظه مردم بود.
میرافضلی ادامه داد: تحریف گری کوششی برای حذف جایگاه امام به عنوان تنها جانشین شایسته و مهمترین مرجع فکری- رفتاری از حافظه تاریخی جامعه بود تا در قدم بعد جایگاه شخصیتهای دیگر را به عنوان هدایت گران فکری و مراجع رفتاری معرفی کنند. تحریف بزرگترین واقعه تاریخ اسلام یعنی واقعه غدیر از مهمترین تحریفات وقایع اسلامی است که در طول تاریخ اسلام رخ داد که نقش مهمی در عقبگرد جامعه توحیدی به سمت جامعه جاهلی داشت.
فرهنگ جوامع اسلامی فرهنگ مورد مطالبه پیامبر اکرم نیست
وی درباره وضعیت جوامع اسلامی در حال حاضر گفت: جوامع اسلامی کنونی مسلما آن جامعه مطلوب مورد نظر پیامبر اکرم نیستد. موارد زیادی وجود دارد که جوامع اسلامی درباره آن از مواضع نبوی دور و بیگانه هستند. فرهنگ جوامع اسلامی فرهنگ مورد مطالبه پیامبر اکرم نیست اما به طور کلی هم از جامعه ایده ال پیامبر اکرم بیگانه نیستند. شاید مردم جوامع اسلامی بیشتر در راستای فرهنگ اسلامی کنشگری و مطالبه گری داشته باشند تا سران جوامع اسلامی. بگذارید موردی را بررسی کنیم استکبار ستیزی و رد دوستی با مستکبران یکی از شاخصه-های دولت و حکومت نبوی بود اما الان چقدر سران کشورهای اسلامی به این اصل پایبندند؟ اگر جوامع اسلامی با دولتهای مستکبری چون امریکا و اسرائیل دست دوستی ندهند آیا وضعیت فلسطین اینگونه بود؟ چقدر سران جوامع اسلامی دربرابر مظلومیت مسلمانان دیگر مثل مردم فلسطین خود را مسئول می-دانند؟ البته مردم جوامع اسلامی هم کوتاهی داشتند که با بیداری اسلامی تا حدی این اهمال جبران شده است. اگر مردم از دولتها و سران خود مطالبه طاغوت ستیزی داشته باشند حتما در رویکرد دولتها مؤثراست. فرهنگ جوامع اسلامی چقدر به فرهنگ و آموزه های اسلامی نزدیک است؟ آیا در بین جوامع اسلامی اختلاف طبقاتی هست؟ به میزانی که جوامع اسلامی به شاخصه های جامعه توحیدی و فرهنگ اسلامی متعهد باشند به جامعه ایده ال پیامبر اکرم نزدیک و به میزانی که از این شاخصه ها دور باشند از آن غریبه اند.
شناخت سیره صحیح پیامبر و تمسک به آن ما را به جامعه ایده آل رسول خدا نزدیک می کند
وی عنوان کرد: راه درمان فقط برگشت به سوی فرهنگ اصیل و حقیقی اسلام است. اسلام را باید از راه درست آن شناخت و پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله این مراجع فکری و راه درست برای دریافت اسلام حقیقی را بارها معرفی کردند. باید پیامبر را درست شناخت، با فکر و اندیشه و مطالبات ایشان آشنا شد و همان طور که قران فرمود: لَقَد كانَ لَكُم في رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَة ایشان را الگو قرار داد.
وی افزود: باید دانست راه دست ساخت جامعه مطلوب پیامبر الگوگیری از پیامبر در نحوه نگرش به مسائل پیرامون، در باورها و ارزش ها و در رفتار است. هر مسلمانی در هر نقطه ای از این عالم هستی که وجود دارد باید بداند در ساخت جامعه ایده ال پیامبر مسئول است و برای تحقق آن با استناد به مسیری که پیامبر برای ما ترسیم کردند، تلاش کند و فرهنگ نبوی را در جامعه نهادینه کند.
میرافضلی تاکید کرد: شناخت سیره صحیح پیامبر و تمسک به آن و تلاش برای نهادینه شدن فرهنگ نبوی ما را به جامعه ایده آل نزدیک خواهد کرد. مسیر درست شناخت سیره نبوی رجوع به اهل بیت علیهم السلام به عنوان هادیان امت پس از پیامبر است که بارها مورد تأکید پیامبر قرار گرفت.
وی درپایان افزود: الگوگیری از سیره پیامبر اکرم برای تشکیل جامعه توحیدی به برکت انقلاب اسلامی تا حدی ظهور و نمود یافته است که می تواند برای کشورهای اسلامی دیگر الگو باشد؛ اما برای رسیدن به آن جامعه مطلوب و ایده آل پیامبر اکرم هنوز راه زیادی داریم و باید تلاش مضاعف کرد.