شفقا افغانستان – حملات علیه شیعیان هزاره در افغانستان اخیرا افزایش یافته است. در تازهترین مورد روز جمعه (10 آذرماه) در یک حمله هدفمند در منطقه شیعهنشین شهر هرات در غرب کشور افغانستان، شش نفر که دو روحانی شیعه هم شامل آنها بودند، جان باختند.
قبل تر هم بهتاریخ دوم آذرماه نیز دو روحانی شیعه بهنامهای رجبعلی اخلاقی و خادمحسین هدایت در منطقهی جبرئیل در یک حملهی مسلحانه جان باختند.
همچنین بهتاریخ ۳۰ مهرماه نیز یک عالم شیعه بهنام عیدمحمد اعتمادی در شهرستان انجیل هرات به قتل رسیده بود.
همینطور، در تاریخ ۱۶ آبان ماه در منطقهی مهتابقلعه در منطقهی هزارهنشین دشت برچی شهر کابل یک مینی بوس شهری هدف انفجار مرگبار قرار گرفت که در نتیجه براساس آمار طالبان، هفت نفر جان باخته و 20 نفر دیگر زخمی شدند.
در تاریخ 4 آبان ماه سال جاری انفجاری در سالن ورزشی «ملت» در دشت برچی رخ داد. بر اساس آماری که آن زمان از بیمارستان ها گردآوری شده بود، در آن انفجار شش نفر جان باخته و ۱۱ نفر زخمی شدند، اما پلیس طالبان جانباختن دو نفر و زخمیشدن هفت نفر دیگر را تأیید کرد.
در ولایت بغلان نیز به تاریخ ۲۱ مهر ماه در یک مسجد متعلق به شیعیان انفجار مرگباری رخ داد. در آن انفجار طبق آمار منابع بهداشت و درمان در بیمارستان استانی بغلان، ۳۰ نفر جان باخته و ۴۰ نفر دیگر زخمی شدند. طالبان اما شمار جان باختگان آن حمله را هفت نفر و شمار زخمیها را ۱۵ نفر اعلام کرده بودند.
مسئولیت حملات بغلان و دو حمله دشت برچی کابل در غرب پایتخت افغانستان را گروه تروریستی داعش برعهده گرفته است، اما تاکنون روشن نیست که چه کسانی یا گروهی پشت حملات اخیر هرات قرار دارند.
اما حملات هدفمند علیه هزارهها و شیعیان نشاندهنده چیست و چرا این جامعه قومی – مذهبی هدف قرار میگیرند؟ آیا طالبان توانایی تأمین امنیت را ندارند یا این که به امنیت هزارهها توجهی ندارند؟ خبرنگار شفقنا افغانستان این پرسشها را در مصاحبهای با قربانعلی فصیحی، آگاه مسائل سیاسی افغانستان در میان گذاشته است که مشروح آن در زیر آورده شده است.
شفقنا – طوری که شاهد هستیم، طی کمتر از یک ماه، سه حمله علیه شیعیان و هزارهها در هرات انجام شده است. پیشتر هم حملاتی در کابل و بغلان انجام شده بود. این حملات نشاندهنده چیست و وضعیت امنیتی شیعیان را چگونه ارزیابی میکنید؟
فصیحی: در کل وضعیت امنیتی هزارهها و شیعیان در افغانستان مطلوب نیست. میتوانیم بگویم که هزارهها در افغانستان امنیت ندارند. متأسفانه کسانی که حاکم اند یا بر سر اقتدار هستند، خود را مسئول تأمین امنیت هزارهها و شیعیان نمیدانند یا اگر میدانند، تاکنون اقدام لازم را برای امنیت انجام ندادهاند.
همانطوری که شما اشاره کردید، در این اواخر ما شاهد حملات و تهاجمات پیاپی به مناطق و محلاتی که در آنجا هزارهها سکونت دارند، بودیم و هستیم. اینها نشان میدهد هزارهها به صورت هدفمند مورد حمله و کشتار قرار میگیرند که میتوانیم بگویم که ادامه اعمال سیاست نسلزدایی و نسلکشی علیه هزارهها است.
شفقنا – عاملان حملات اخیر تاکنون شناسایی نشدهاند و نه هم هیچ گروهی مسئولیت آنها را برعهده نگرفته است. چرا فکر میکنید طالبان در قبال امنیت هزارهها خود را مسئول نمیدانند؟
فصیحی: من فکر میکنم که نه تنها عاملان حملات اخیر، بلکه در سالهای اخیر عاملان موارد زیادی از حملات در محلات هزارهنشین و اماکن متعلق به جامعه هزاره و شیعه، متأسفانه ناشناخته باقی ماندهاند. این نشان میدهد که یک سیاست پنهان علیه هزارهها، برای نابودی این جامعه قومی وجود دارد. تاحدود زیادی کسانی حاکم هستند یا در گذشته به نحوی در قضایای افغانستان دخیل بودند، اینها خودشان عامل این قضایا هستند و به همین خاطر نمیخواهند جلوی حملات علیه هزاره گرفته شود و عاملان آن شناسایی شوند.
متأسفانه هزارهها همیشه توسط دستگاه حاکم یا توسط افرادی که به نحوی مورد حمایت دستگاه حاکم اند، آسیب دیدهاند
شما اگر در قضایای ارزگان دقت بکنید، مردم کسانی را با شواهد و مدارک میگیرند که با گروه حاکم وابستهاند. بعد آنها (طالبان) قضیه را به نوعی پنهان میکنند و با یک جواب غیرمنطقی میخواهند که از مسیری که عامل را شناسایی و مجازات کنند، خارج میشوند و به راه دیگر میروند…. در واقع این قضایا نشان میدهد که متأسفانه هزارهها همیشه توسط دستگاه حاکم یا توسط افرادی که به نحوی مورد حمایت دستگاه حاکم اند، آسیب دیده و همیشه مورد حملات بودهاند.

من شرایط فعلی و قضایای اخیر را بیارتباط با دستگاه حاکم نمیبینم. اگر اینها (طالبان) دخیل نیستند و از طرف دیگر ادعا دارند که امنیت را در افغانستان تأمین کرده و گروههای دیگر در افغانستان وجود ندارد، پس چرا این کارها (حملات) صورت میگیرد، آن هم در مناطق مشخص؟. اگر گروههای دیگر وجود ندارد پس کسی که حاکم است، دست دارد در این قضایا (حملات). اگر گروههای دیگر وجود دارد، در این صورت گروه حاکم مسئول تأمین امنیت است…
با ذکر این موارد میتوانیم بگویم که گروه حاکم در این قضایا (حملات علیه هزارهها و شیعیان) دخیل است، اگر نیست، باید عامل و عاملان را مشخص و مجازات کنند. در این صورت مردم باور میکنند که این حکومت بهدنبال تأمین امنیت است و مخرب امنیت کسانی دیگر هستند. فعلا ما نمیتوانیم بگویم که عوامل حملات از کشورهای بیرون یا افراد دیگر هستند که هیچ ارتباطی با حکومت (طالبان) ندارند.
شفقنا- آقای فصیحی طوری که گفتید حاکمان فعلی در قضایا دخیل هستند، دلیل این سیاست گروه حاکم چیست و چه تضادی میان طالبان و شیعیان وجود دارد؟
فصیحی: خوب ممکن است دلایل مختلف داشته باشد، اما دو نکته واضیح است. اول این که اکثریت هزارهها در افغانستان پیروی مکتب شیعه جعفری هستند…. و با گروهی حاکم که خود را متعلق به مذهب حنفی اهل سنت میدانند، تفاوت دیدگاه مذهبی دارند. این نکته یکی از عواملی میشود که برخی از علمای افراطی آنها (طالبان) که از مناطق دیگر و یا شاید از جغرافیای خارج از افغانستان دستور میگیرند، در صدد این باشند که شیعیان افغانستان را به نحوی از بین ببرند و تضعیف کنند.
مسئله دیگر که در سیاست گروه حاکم وجود دارد، این است که میخواهد محلات و سرزمین اقوام دیگر افغانستان به خصوص هزارهها را غصب کنند
نکته دوم این است که هزارهها به تمدن، پیشرفت، آموزش، عدالت و حضور در بدنه حکومت فکر میکنند و خواست شان این است که حکومت و امکانات دولتی متعلق به همه مردم افغانستان باشد و هزاره هم جایگاه خود را داشته باشند، اما حاکمیت انحصارگر فعلی با چنین طرز فکر و دیدگاه از لحاظ سیاسی مخالف است و میگوید که حکومت از ما است و دیگران تنها حق زندگی را دارند… به همین خاطر کوشش میکنند هزارهها را خفه بکنند تا صدای عدالتخواهی در میان این مردم سرکوب شود.
مسئله دیگر که در سیاست گروه حاکم وجود دارد، این است که میخواهد محلات و سرزمین اقوام دیگر افغانستان به خصوص هزارهها را غصب کنند که برای این کار، رعب و وحشت و ناامنی ایجاد میکنند تا در نهایت [اقوام افغانستان و هزارهها] مجبور به ترک و فرار از مناطق شان کنند.
مجموعه از این نکتهها، پشت قضایا وجود دارد که براساس موازین و شریعت اسلامی، و براساس اصول بینالمللی و بشری جواز ندارند و اشتباه است که پیامد ناگوار برای افغانستان دارد.
شفقنا – در حکومت پیشین افغانستان هم شیعیان و هزارهها هدف حملات هدفمند قرار میگرفتند، در زمانی حکومتی که هزارهها در آن سهم داشتند، چرا در آن زمان برای امنیت هزارهها اقدامی نمیشد؟
فصیحی: نظامهایی که به عدالت و حقوق برابر مردم نمیاندیشد، به شیوههای مختلف به دنبال حذف و نابودی یک مجموعه ضعیفتر است. در نظام قبلی با آنکه مردم هزاره سهم داشتند، هم در انتخابات شرکت کرده و به آن نظام مشروعیت داده بودند، اما بازهم مورد هدف بودند. در آن زمان هم برخی عواملی که پیشتر اشاره کردم وجود داشت. یعنی عدهای که به انحصار فکر میکردند، نمیخواستند هزارهها جایگاه درستی داشته باشند. گاهی در صحبتها و سخنرانیهای برخی مقامهای پیشین، حتا از حضور و فعالیت هزارهها و علمآموزی هزارهها، ابراز نگرانی میشد، در حالی که این جای نگرانی نیست، اما کسانی نگرانی میکردند که به فکر انحصار بودند.
در آن زمان برای تأمین امنیت هزارهها کارهایی که لازم بود، انجام نشد، بلکه اقداماتی انجام شد که زمینهسازی کرد تا هزارهها در معرض تهدید باشند. یکی از این کارها این است زمانی که گروههایی که پیش از جمهوریت علیه حکومتهای اشغالگر و گروههای انحصارطلب مبارزه میکردند، به روند خلع سلاح (دی دی آر) پیوستند، در مناطق مختلف قرارگاهها، قولاردوها و فرقهها ایجاد شد، اما یکی قول اردو که در مناطق مرکزی وجود داشت به دیگر جا منتقل شد و در نتیجه هزارهجات از نیروهای دفاعی که از این مردم دفاع کنند خالی شد. همینطور که دیدیم [طی دو دهه] مسیر منتهی به مناطق مرکزی امنیت نبود و هزارهها در خانه و کاشانه خود امنیت نداشتند.
شفقنا – با توجه به وضعیت فعلی و سیاست گروه حاکم، چه راه حلی برای تامین امنیت هزارهها و شیعیان وجود دارد؟
فصیحی: من فکر میکنم در قسمت راه حلها، اول باید نظام حاکم مشخص کنند که پشت این حملات هدفمند علیه هزارهها، خودشان است یا کسانی دیگر. طبیعی است که میگویند که خود ما نیستیم. وقتی که خودشان نیست، باید گروهها و عوامل این حملات هدفمند را مشخص کنند. وقتی دشمن مشخص باشد، تصمیم برای مهارش آسانتر میشود.
طالبان عاملان حملات را مشخص کنند، خود را مسئول تأمین امنیت بدانند و تدابیری را برای امنیت روی دست گیرند
نکته دوم این که تأمین امنیت مردم و اماکن گروههای قومی و مذهبی برعهده حکومت است نه مردم. وقتی طالبان این مسئولیت را بپذیرند راهش این است که آنها یا خودشان در مناطق هزارهجات و آسیبپذیر نیروهای امنیتی مستقر کنند یا این که برای خود مردم امکانات لازم را فراهم کنند تا از خود دفاع کنند. در غیر این صورت مردم با دست خالی نمیتوانند تأمین امنیت کنند، آن هم شرایطی است که طالبان به بهانههای مختلف از مردم سلاح یا قیمت سلاح را میخواهند. به نظر من راهش همین است که حکومت (طالبان) عاملان حملات را مشخص کنند، خود را مسئول تأمین امنیت بدانند و پس از آن تدابیری را برای امنیت روی دست گیرند. دیگر راهکار وجود ندارد.











