شفقنارسانه_ گفته می شود رسانه ها بر روابط دیپلماتیک کشورها و میزان مطلوبیت برنامه های ارائه شده برای اداره کشور تاثیرگذار هستند و این تاثیرگذاری را تا جایی مهم می دانند که می گویند رسانه ها می توانند به یکی از جریانات اصلی تاثیرگذار در تدوین سیاست خارجی و داخلی تبدیل شوند. به عنوان مثال در هفته گذشته به دو مسئله در حوزه مسائل سیاست داخلی و خارجی اشاره شد. اول؛ موضوع حقابه هیرمند که به مجموعه عوامل درون زا و برون زا بستگی دارد و دیگری برنامه توسعه هفتم که توسط نهادهای داخلی در دست تدوین و تصویب است به همین دلیل برررسی عملکرد رسانه ها در این دو مسئله و ارائه توصیه هایی به آن ها می تواند راهگشا باشد. بیژن نفیسی، روزنامه نگار پیشکسوت می گوید: رسانه به جای تنش زایی باید به دنبال نشان دادن راه حل و رابطه علت و معلولی باشد، عوامل جغرافیایی موثر در این قضیه را ریشه یابی کند و با کارشناسان و مسئولین صاحب نظر گفتگو کند. وقتی همه این مسائل در کنار هم قرار بگیرند یک پازل را شکل می دهد که متوجه مشکل می شویم. می فهمیم آیا مشکلِ سیاسی، اقتصادی و یا طبیعی در این موضوع دخیل است؟ رسانه باید دنبال پاسخ درست و عوامل تاثیرگذار اصلی و فرعی برود و این ابهام را رفع کند.
نفیسی با اشاره به نحوه عملکرد رسانه ها در مواردی مثل حقابه هیرمند که به مجموعه عوامل درونزا (مسئولان داخل کشور) و برونزا (مسئولان کشور همسایه) بستگی دارد، به شفقنارسانه می گوید: رسانه یکی از پایه های قدرت در جهان است. به عبارتی در کنار عواملی مثل نیروی نظامی، قدرت دیپلماسی، ثروت کشور و… رسانه هم در ایجاد این قدرت، نقش کلیدی دارد. بنابراین درباره همین بحث حقابه هیرمند رسانه نقش بیشتری ایفا می کند چون ما زبان فارسی را به عنوان رمز مشترک برای ایجاد ارتباط در اختیار داریم و رسانه به راحتی می تواند با کشور همسایه از طریق همین زبان مشترک ارتباط برقرار کند. حتی می توان خلاء رسانه فعال و آزاد را هم برای کشور افغانستان پر کنیم چون می دانیم که آن ها در موقعیت سختی از لحاظ رسانه و رسانه داری قرار گرفته اند. به عبارتی با توجه به وجود زبان مشترک و فرهنگ مشترک، رسانه های ما به راحتی می توانند نقش موثر و فعالی را برای دو طرف ایفا و از بروز برخورد و درگیری جلوگیری کنند و به دستگاه دیپلماسی کمک کنند.
او ادامه داد: رسانه در اینجا باید رابطه علت و معلولی را پیدا کند. چون مسئله حقابه ایران از هیرمند برای امروز و دیروز نیست و به سال های گذشته تر برمی گردد. حتی قبلا درباره اینکه چگونه باید در ایران و افغانستان از آن استفاده کنند، بحث شده است. رسانه وظیفه دارد تاریخچه این مسئله و نحوه مواجهه با آن در سال های گذشته را پیدا و مطرح کند و آگاهی را به جامعه ایران و افغانستان برسانند، تا مانع اقدام کسانی شوند که قصد مشکل آفرینی دارند.
نفیسی تاکید می کند: رسانه باید ادبیات متعادل و معقولی داشته باشد تا تنش را در جامعه کم کند چون ما با افرادی سروکار داریم که در این کشور حکومت می کنند. به عبارتی مخاطبان ما بیشتر از اینکه حکام باشند، مردم عادی هستند. در نتیجه زبان و نحوه و شیوه بیانمان در کشور باید همانند بازتابش در بیرون کشور باشد.
او ادامه می دهد: به جای تنش زایی باید به دنبال نشان دادن راه حل و رابطه علت و معلولی باشیم، عوامل جغرافیایی موثر در این قضیه را ریشه یابی کنیم و با کارشناسان و مسئولین صاحب نظر گفتگو کنیم. وقتی همه این مسائل در کنار هم قرار بگیرند یک پازل را شکل می دهد که متوجه مشکل می شویم. می فهمیم آیا مشکلِ سیاسی، اقتصادی و یا طبیعی در این موضوع دخیل است؟ رسانه باید دنبال پاسخ درست و عوامل تاثیرگذار اصلی و فرعی برود و این ابهام را رفع کند.
با این حال در مواردی که مسئله مثل برنامه توسعه هفتم، به مجموعه عوامل درونزا بستگی دارد و صرفاً به مسئولان داخل کشور و عملکرد آن ها برمی گردد، رسانه چه رویکردی باید داشته باشد؟ او پاسخ می دهد: رسالت اصلی رسانه دادن اطلاع و آگاهی است. ولی گاهی ممکن است این رسالت تحت الشعاع برخی مسائل دیگر قرار بگیرد. کارشناسان و صاحب نظران باید پخته تر درباره این مسئله نظر دهند تا برنامه ریزان سنجیده تر گام بردارند. در غیر این صورت ممکن است برنامه ای مطرح شود که قابلیت اجرایی نداشته باشد. به همین دلیل در مباحث تئوریک زمینه مطلوبی را درنظر می گیریم تا به اهداف مورد نظرمان برسیم ولی باید امکاناتمان را هم برای رسیدن به هدف درنظر بگیریم. چون وقتی وعده ای قابلیت برآورده شدن پیدا نکند، مرجعیت رسانه به عنوان ابزار سنجش کارشناسانه به زیر سوال می رود. چون مردم از رسانه تنها توقع خبر صرف ندارند بلکه باید دست به تحلیل کارشناسانه و پیش بینی پیامدها بزند.
او ادامه می دهد: به عنوان مثال وقتی وعده ساخت مسکن داده شد، اگر همان موقع رسانه امکانات موجود برای ساخت یک واحد مسکونی، هزینه و زمان لازم برای آن و… را کنار هم می گذاشت و با استناد به آمار مانع ایجاد توقع بالا در مردم شود تا عدم موفقیت در اجرای آن سبب سرخوردگی و انتقاد جامعه شود. به عبارتی رسانه می تواند مانع ایجاد وعده هایی شود که قابلیت اجرایی شدن ندارند.











