امروز : جمعه 10فروردینماه 1403 | ساعت : 09 : 20

آخرین اخبار

لطیفی: بیشترین استخدام‌ها در آموزش و پرورش و وزارت بهداشت خواهد بود

شفقنا- رئیس سازمان اداری و استخدامی گفت: امسال بیشترین...

مراسم تجلیل از خادمان قرآنی برگزار می‌شود

شفقنا- دبیر انجمن خادمان قرآن کریم اعلام کرد: مراسم...

نجات هشت ماهیگیر ایرانی توسط نیروی دریایی پاکستان

شفقنا- سخنگوی وزارت امور خارجه ایران از نیروی دریایی...

ثبت پایین‌ترین نرخ رشد جمعیت در مصر طی نیم قرن اخیر

شفقنا- وزارت برنامه ریزی مصر از ثبت پایین ترین...

شمار مسافران خراسان رضوی به هشت میلیون نفر رسید

شفقنا- جانشین رییس ستاد اجرایی خدمات سفر خراسان رضوی...

5 نفر براثر واژگونی خودرو در مسیر سبزوار – خوشاب خراسان رضوی مصدوم شدند

شفقنا- مسوول روابط عمومی مرکز اورژانس دانشگاه علوم پزشکی...

آناتولی: بزرگترین محموله هروئین در مرز ترکیه و عراق کشف و ضبط شد+ تصاویر

شفقنا- وزارت بازرگانی ترکیه از موفقیت اداره گمرک این...

دادستان استان: درگیری مسلحانه بر سر مسائل شخصی در یاسوج 2 کشته بر جای...

شفقنا- دادستان عمومی و انقلاب مرکز کهگیلویه وبویراحمد با...

دیدار امیرعبداللهیان با رئیس جمهور ترکمنستان

شفقنا- وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران که به...

انستیتوت مطالعات استراتژیک استرالیا: طالبان در خصوص مبارزه با داعش و القاعده در افغانستان...

شفقناافغانستان- انستیتوت مطالعات استراتژیک آسترالیا می‌گوید که ادعای طالبان...

معاون استاندار خبر داد: ورود حدود 8 میلیون مسافر نوروزی به مشهد

شفقنا- جانشین رئیس ستاد اجرایی خدمات سفر خراسان رضوی...

دکتر مراد راهداری، استاد دانشگاه: اقتصاد ایران اسیر «معادلات سیاسی و مدیریتی» شده است/ رویکرد تکراری فعلی، اوضاع را نابسمان می‌کند/ مردم را «کمیته‌امدادی» کرده ایم و پول‌بگیر از نوع «تکدی‌گری»!/  فقر چنان به ما آسیب زده که نود درصد مردم مستحق کمک مالی شده‌اند!

شفقنا آینده- دکتر مراد راهداری، عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور درباره پیامدهای حذف ارز 4200 تومانی و تبعات گرانی در جامعه می گوید: اقتصاد ما در شرایط اقتصاد جنگی است. نمی تواند از الگوی آزاد بهره کاملی ببرد. تحریم هستیم، صادرات و واردات با موانع اساسی مواجه است، نظام بانکی جهانی اجازه نقل و انتقال پول را نمی دهد و سایر موارد دیگر. لذا در این شرایط دولت باید در مواردی سیاست های بازدارنده بکار گیرد، مانند عدم تخصیص ارز ترجیحی به کالاهای تجملی و غیر ضرور و بطور عکس تخصیص به کالاهای ضروری با ارز ترجیحی و 4200 تومان یا تعدیل شده آن مثلاً 7000 تومان، نباید به بهانه قاچاق و استفاده کشورهای همسایه، آنها را برای مردم خود گران کرد، باید با داشتن سه میلیون نیروی مسلح (با احتساب نظام وظیفه) بتوان قاچاق را مهار کرد. کدام کشور به دلیل صادرات ارزان و انتقال یارانه به خارجی ها، قیمت های داخل را بالا می برد؟ قیمت کالای صادراتی تابع سود بازرگانی، هزینه انتقال و تعرفه است. وقتی کالای ما نسبت به دیگر کشورها، در کشور مقصد خیلی ارزان است، یعنی تعرفه درست تنظیم نشده است، نه اینکه قیمت پایین است! مگر ما خودروی واردات را نود درصد مالیات وضع نمی کینم و بدست مصرف کننده 120 درصد بالاتر از مبداء نمی دهیم! عکس آن نیز صادق است و کالای صادراتی ما باید نسبت به قیمت جهانی از طریق مالیات ستانی تعدیل شود.

متن گفت وگوی خبرنگار شفقنا آینده با دکتر راهداری را می خوانید:

شاهد گرانی چندین قلم کالا هستیم، آیا این وضعیت و حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی سیاست درستی بود یا نه؟

خطاها مختص دولت فعلی نیست

دولت ها انواع یارانه پرداخت می کنند بخصوص به تولیدکنندگان

چون این سوال مهم است و با مبانی علمی سروکار دارد، مفصل به آن می پردازم. در ابتدا تذکر می دهم که مفاد مورد اشاره در سیاست های دولت های مختلف اجرا شده است و خطاها مختص دولت فعلی نیست. با این تذکر، وارد بحث می شوم. برنامه یزی نیاز به ابزار برای تأثیر گذاری بر رفتارها دارد، به این منظور راهبرد و سیاست ها تعریف می شوند و به وسیله ابزارها سیاست های ترغیبی یا بازدارنده اعمال می شوند تا راهبرد اجرا و دستررسی به اهداف برنامه ممکن گردد. مالیات و یارانه از جمله این ابزارها هستند، البته ابزارهای دیگری مانند ابزارهای پولی (تغییر نرخ بهره، سپرده قانونی و …) نیز وجود دارد. با این نگاه نمی توان حکم کلی درباره وجود یا عدم وجود یارانه یا خوب و بد آن داد. حتی نظام های سرمایه داری و مبتنی بر بازار آزاد نیز یارانه به بعضی از فعالیت ها و تولیدات می دهند و در شرایطی شدت می بخشند یا کاهش می دهند. شما آمریکا، کانادا، انگلیس و مانند این ها را اگر بررسی کنید، مشاهده می کنید که دولت ها انواع یارانه پرداخت می کنند، بخصوص به تولیدکنندگان. چنانچه در دوره خاصی از اقتصاد باشند، همین دسته کشورها، مثلاً در دوره نزاع و درگیری بین کشوری، سراغ روش های نظارتی و دخالت های بیشتر می روند؛ تا چه رسد به کشورهائی که از اقتصاد آزاد دور تر هستند.

اقتصاد ما در شرایط اقتصاد جنگی است

نباید کالاها را به بهانه قاچاق و استفاده کشورهای همسایه، آنها را برای مردم خود گران کرد

باید با داشتن سه میلیون نیروی مسلح بتوان قاچاق را مهار کرد

کدام کشور به دلیل صادرات ارزان و انتقال یارانه به خارجی ها، قیمت های داخل را بالا می برد؟

چطور ما خودروی واردات را نود درصد مالیات وضع می کینم و بدست مصرف کننده 120 درصد بالاتر از مبداء می دهیم!

کالای صادراتی باید نسبت به قیمت جهانی از طریق مالیات ستانی تعدیل شود

با این مقدمه باید گفت، اقتصاد ما در شرایط اقتصاد جنگی است. نمی تواند از الگوی آزاد بهره کاملی ببرد. تحریم هستیم، صادرات و واردات با موانع اساسی مواجه است، نظام بانکی جهانی اجازه نقل و انتقال پول را نمی دهد و سایر موارد دیگر. لذا در این شرایط دولت باید در مواردی سیاست های بازدارنده بکار گیرد، مانند عدم تخصیص ارز ترجیحی به کالاهای تجملی و غیر ضرور و بطور عکس تخصیص به کالاهای ضروری با ارز ترجیحی و بقول شما 4200 تومان یا تعدیل شده آن مثلاً 7000 تومان، نباید به بهانه قاچاق و استفاده کشورهای همسایه، آنها را برای مردم خود گران کرد، باید با داشتن سه میلیون نیروی مسلح (با احتساب نظام وظیفه) بتوان قاچاق را مهار کرد. کدام کشور به دلیل صادرات ارزان و انتقال یارانه به خارجی ها، قیمت های داخل را بالا می برد؟ قیمت کالای صادراتی تابع سود بازرگانی، هزینه انتقال و تعرفه است. وقتی کالای ما نسبت به دیگر کشورها، در کشور مقصد خیلی ارزان است، یعنی تعرفه درست تنظیم نشده است، نه اینکه قیمت پایین است! مگر ما خودروی واردات را نود درصد مالیات وضع نمی کینم و بدست مصرف کننده 120 درصد بالاتر از مبداء نمی دهیم! عکس آن نیز صادق است و کالای صادراتی ما باید نسبت به قیمت جهانی از طریق مالیات ستانی تعدیل شود.

چرا صنعت خودرو یا لوازم خانگی را آزاد نمی کنند تا بهره وری صنایع داخلی را مردم شاهد باشند؟

معضل اقتصاد ایران را باید در تعارض منافع دید

امروزه با دولت الکترونیک همه گردش داخلی وجوه قابل شفاف سازی است

هزینه ضعف نظارتی یا تعارض منافع را مردم نباید بپردازند!   

می گویند وقتی ارز ترجیحی داده می شود، نظام رقابتی مختل و سبب عدم کارآمدی می شود، این مطلب البته غلط نیست، ولی برای شرایط عادی است، نه جنگی و اضطراری، اگر چه متأسفانه شرایط نامطلوب جنگی بلند مدت شده است و کوتاه مدت نیست، اما اختصاص به سبد خوراکی مردم مثل مرغ، تخم مرغ، لبنیات و وابسته به آنها و آثار بتعی آن ندارد، چرا صنعت خودرو یا لوازم خانگی را آزاد نمی کنند تا بهره وری صنایع داخلی را مردم شاهد باشند؟! کدامیک ارتقای بهره وری را بیشتر نمایان می کند؟! تولید تخم مرغ  و مرغ یا خودرو بیشتر با بهره وری پیوند دارد؟! معضل اقتصاد ایران را باید در تعارض منافع نیز دید. همچنین برهان می آورند که نظام ترجیحی نرخ ارز فسادآور است، با یارانه تولید می کنند، اما با نرخ آزاد می فروشند، یا دلار تخصیصی را جای دیگری هزینه می کنند و از مابالتفاوت آن سود می برند و ویژه خواری (رانت خواری) را مشاهده می کنیم! امروزه با دولت الکترونیک همه گردش داخلی وجوه قابل شفاف سازی است، هزینه ضعف نظارتی یا تعارض منافع را مردم نباید بپردازند!

نمی شود درآمد ما با خارج مقایسه نشود، اما هزینه ما خارجی شود!

سیاست های تغییر قیمت را تا کجا می خواهیم ادامه دهیم؟

نمی شود درآمد ما با خارج مقایسه نشود، اما هزینه ما خارجی شود! درآمد استاد دانشگاه در ایران، ده درصد جهانی است و سایر مشاغل به همین ترتیب کمتر از شاخص جهانی هستند. سیاست های تغییر قیمتی که به تبع تورم مدام ادامه می یابد را تا کجا می خواهیم ادامه دهیم؟ در دوره ای که بهای بنزین ده ریال بود تا وقتی که صد ریال و بعد که 7هزار ریال شد و تا ده هزار ریال، در هر نوبت می گفتیم یک چهارم اف.او.بی خلیج فارس است. اگر ده هزار تومان شود نیز با این کاهش ارزش پول ملی، باز یک چهارم اف.او.بی خلیج فارس می شود و قس علی هذا؛ اما درآمد مردم متناسب با تورم رشد نمی کند. قدرت خرید مردم سال به سال کاهش می یابد و فقر بیشتر می شود. درآمد واقعی یک استاد دانشگاه طی هفت سال گذشته، یک جهارم شده است! سایر حقوق بگیران نیز کاهش قدرت خرید غیر قابل باور را تجربه کرده اند! چه وقت قرار است این معضل در زندگی مردم حل شود؟! به عقب ماندگی در سرمایه گذاری و آبادانی کشور متناسب با نیاز و در مقایسه با کشورهای مشابه مثل مالزی و کره جنوبی در آسیا توجه شده است؟! اهمیت حفظ نظامی که بنام اسلام بنا شده است، چه اندازه حائز اهمیت است؟!

می گویند چند قلم کالا را گران کرده ابم! در حالیکه قیمت ها نسبی هستند. هر گاه قیمت مرغ افزایش می یابد، قیمت بوقلمون، گوساله و گوسفند ثابت نمی مانند! حتی بهای برنج و حبوبات نیز ثابت نمی مانند. کالاها با هر درجه از جانشینی تحت تأثیر قرار می گیرند. هرگاه یارانه روی کالا، مثل نان، شیر، روغن و گوشت یا دارو باشد به هدف اصابت کرده است. اما اگر پول شود، اطمینان حاصل نمی شود که به کالاهای مورد نظر و نیاز ضروری خانوار اصابت کرده باشد و جه بسا صرف سیگار سرپرست خانوار شده باشد! این پول گاه سراغ کالاهای دیگر می رود و رشد تقاضا تورم را جاهای دیگر نیز می کشاند، چون موجب رشد نقدینگی می شود.

بجای آنکه یارانه نقدی را به مردم بدهند، به تولید کننده بدهند

بهتر است، محصولات ضروری به بهای حمایت شده به دست همه برسد

بجای آنکه یارانه نقدی را به مردم بدهند، به تولید کننده بدهند. اگر به دلیل وجود 10% مردم که مستحق کالای یارانه ای نیستند، آن جمعیت 90% را یارانه نقدی می دهیم. بهتر است، محصولات ضروری به بهای حمایت شده به دست همه برسد، اقشاری که درآمد مطلوبی دارند، مالیات بیشتری در سایر زمینه ها پرداخت خواهند کرد. انواع مالیات، بر سود فعالیت اقتصادی، بر درآمد، بر ارث و غیره وجود دارد و آنها از این طریق سهم خود را پرداخت و یارانه را برمی گردانند. اگر بنزین گران شود، اینطور نیست که اشخاص مرفه و دارای خودرو، بیشتر پرداختی دارند؛ بلکه مردم عادی نیز وسیله نقلیه استفاده می کنند و انواع هزینه های حمل ونقل بالا می رود. اگر قرار است جراحی صورت گیرد، نظام بانکی کشور، نظام گمرکی و بسیاری دیگر نیاز به جراحی دارند، بخصوص نظام تأمین اجتماعی که تا این حوزه نتواند همه مردم را مشمول بیمه مؤثر و با کیفیت قرار دهد، نمی توان در حوزه درمان، سراغ نظام آزاد رفت.

چرا اصل مطلب گفته نمی شود که چیست و با الفاظ بازی می شود؟!

نکته پایانی اینکه در جوامع در حال توسعه با اسامی، زیاد بازی می شود. مثلاً یک حزب نام خود را عدالت، یکی اصول گرا و دیگری اصلاح طلب می گذارد، اما در عمل با آنچه مدعی می شود، فاصله دارند. در این جوامع دولت ها نیز در سیاست گذاری و برنامه ها اینچنین هستند، مثلاً همه دولت ها از ابتدای انقلاب اسلامی، حتی دولت کوتاه بنی صدر، برای مسکن و خانه دار ساختن مردم برنامه اجرانی داشت، وام کم بهره (یا بی بهره) داد. دولت های بعدی سراغ بازسازی بافت های فرسوده، ایجاد شهرک های جدید اطراف شهرهای مادر، مسکن مهر، طرح ملی مسکن و غیره رفتند؛ در زمینه مورد بحث شما نیز این دولت فعلی صحبت از جراحی اقتصاد می کند و با الفاظ خواسته یا ناخواسته بعضی بازی می کنند، مثلاً می گویند جراحی درد دارد و باید برای بهبودی دوره گذر را تحمل کنیم. در حالی که سئوال می پرسیم، این از آزدسازی با طرح تعدیل اقتصادی دولت مرحوم آیت الله هاشمی، با سامان دهی دولت جناب خاتمی، با حذف یارانه ها و نقدی سازی آن در دولت آقای احمدی نژاد و با همین گرانی بنزین، آرد، گوشت و لبنیات دو یا سه سال اخیر دولت جناب روحانی چه تفاوتی دارد؟! چرا اصل مطلب گفته نمی شود که چیست و با الفاظ بازی می شود؟! همانطور که در گذشته با این روش های قیمتی اقتصاد ایران درمان نشده است! با این جراحی نیز نمی شود و احتمال رو به موت می رود!

گفته می شود جنگ اوکراین بر بازارهای غلات در تمام جهان تاثیر داشته این وضعیت چقدر بر گرانی مواد غذایی در ایران تاثیر دارد؟

جنگ اوکراین و روسیه در بعضی از زمینه ها می تواند اثر گذاری قابل توجه ای برای ما داشته باشد، مثل نفت و گاز

اثر جنگ روسیه با اوکراین بر اقتصاد جهانی از جهات مختلف قابل تحلیل است، در بسیاری از زمینه ها ممکن است تأثیر چندانی نداشته باشد و قابل اغماض باشد. بنا به گفته هفته نامه اکونومیست، این دو کشور مجموعاً 28 درصد صادرات جهانی گندم، 29 درصد جو، 15 درصد ذرت و 75 درصد روغن آفتاب گردان را دارند. این دو کشور 50 درصد واردات لبنان و تونس، تقریباً 66 درصد واردات لیبی و مصر را تأمین می کنند. البته این دو کشور معادل ده درصد از سهم صادرات جهانی  فولاد را نیز دارند و اروپا بزرگترین مشتری وارداتی آنهاست. البته گاز نیز از این مسیر به اروپا صادر می شود. جنگ این دو کشور در بعضی از زمینه ها می تواند اثر گذاری قابل توجه ای برای ما داشته باشد، مثل نفت و گاز. این تأثیر برای ما مثبت تلقی می شود، چون صادر کننده آن هستیم، از یکسو بهای جهانی نفت بیشتر شده است و درآمد ارزی ما را به نسبت بیشتر می کند، از سوی دیگر اجازه رشد مقداری را نیز تحریم کنندگان به ما می دهند، چون اروپا به عرضه نفت و گاز ما نیاز خواهد داشت. اما در خصوص رشد بهای کالاها و رشد تورم در ایران سوابق نشان می دهد که بیشتر به رشد نقدینگی که نظام بانکی ایجاد می کند، کسری بودجه دولت، تحریم، مشارکت و همکاری در کمک و همیاری به ملل مظلوم و ستم دیده و عدم سیاست گذاری مناسب اقتصادی ربط وثیقی دارد تا تأثیر گرفتن از اوضاع بعضی کشورها از جمله روسیه و اوکراین، سهم آنها در این گرانی ها چشم گیر نیست و امکان جایگزینی وجود دارد.

اقتصاد ایران بشدت از سوء مدیریت در رنج است

اقتصاد ایران اسیر معادلات سیاسی و مدیریتی شده است

معمولاً اقتصاد مبتنی بر بازار در سطح جهانی و حتی داخلی، فراز و فرود دارد و کشورها با هر رکودی در هر فعالیتی بلافاصله ترمیم و جایگزین را تدارک می بینند. ضمن آنکه گرانی موردی نیز گذرا خواهد بود. اما وضعیت اقتصاد ایران مصداق این نوع از عدم تعادل نیست. اقتصاد ایران بشدت از سوء مدیریت در رنج است، اقتصاد که وابسته به سیاست است، اسیر معادلات سیاسی و مدیریتی شده است و عدم اداره صحیح اقتصاد ایران را مضاعف کرده است. سیاست گذاری صحیح، مستلزم شناخت صحیح اوضاع است، تا اسباب و مؤلفه های اوضاع نابهنجار درک نشود، امکان تأثیر گذاری بر آنها فراهم نمی شود. با این فرض که این موارد بدرستی انجام شود، تعارض منافع از یکسو و نگاه سیاسی از سوی دیگر اجازه اجرای سیاست های صواب را نمی دهد و در نتیجه، از آنجا که انتظارات اجتماعی منتظر تغییر و بهبود است، شاهد اجرای سیاست هائی می شویم که دور از اقتضای اقتصاد ایران است و تنها برای مدتی بودجه دولت و منافع ذی نفعان را بزعم سیاست گذران ترمیم می کند و اهل سیاست را به مقاصد موردی خود در امور داخلی یا روابط بین الملل می رساند.

با توجه به گران شدن برخی کالاها و اعطای کالابرگ الکترونیکی آیا این میزان پرداخت یارانه می تواند پاسخگوی مابه‌التفاوت قیمت ها باشد‌؟

هرگاه نان ساندویچ گران شود، فلافل که غذای مسافر آسیب پذیر و ضعیف است نیز گران می شود

دولت اساساً مشکل تأمین مالی دارد و از کسر بودجه سنگین در رنج است

رشد قیمت ها به دلیل وجود عوامل تورم زا همچنان مداومت دارد و رشد می کند

نمی دانم چرا دولتمردان سراغ روش های مهار تورم، رشد سرمایه گذاری، اشتغال زائی و تقویت تولید نمی روند

رویکرد تکراری فعلی، مجدد اوضاع را نابسمان می کند و نارضایتی را سبب می شود

آنچه حائز اهمیت است که باید در نظر داشت، اولاً کالاها اثر انعکاسی بر یکدیگر دارند و اینطور نیست که تعداد محدودی کالای مورد نظر گران شود، هرگاه نان ساندویچ گران شود، فلافل که غذای مسافر آسیب پذیر و ضعیف است نیز گران می شود. متأسفانه در مورد پرداخت یارانه نقدی اولاً تجربه نشان داده است که در طول زمان رشد نمی کند، بیش از ده سال 45 هزار تومان باقی مانده بود، در ثانی دهک های مستحق را کاهش می دهند، مثلاً ممکن است در عمل هفت دهک مستحق را به چهار دهک کاهش و وجوه سه دهک حذف شده را به آن چهار دهک می دهند، چون دولت اساساً مشکل تأمین مالی دارد و از کسر بودجه سنگین در رنج است. یارانه پرداختی، به دلیل ایستا بودن، پس از مدتی تأثیر خود را در کمک به اقشار آسیب پذیر از دست می دهد، اما رشد قیمت ها به دلیل وجود عوامل تورم زا همچنان مداومت دارد و رشد می کند. نمی دانم چرا دولتمردان سراغ روش های مهار تورم، رشد سرمایه گذاری، اشتغال زائی و تقویت تولید نمی روند و متوجه طرف تقاضای اقتصاد هستند! رویکرد تکراری فعلی، مجدد اوضاع را نابسمان می کند و نارضایتی را سبب می شود.

این مردم ایران هستند که دارند به دولت که متصدی تأمین رفاه مردم است، یارانه بسیار سنگین می دهند

 فقر چنان به ما آسیب زده است که بنا به گفته مسولان نود درصد مردم مستحق کمک مالی شده اند!

گاهی رشد قیمت ها حتی در مقایسه با قیمت جهانی نیز منطقی نیست. لذا اندازه رشد قیمت ها مهم است. معمولاً در شرایط نامطلوب و تحمیلی ده تا بیست درصد در یک بازه زمانی قابل تحمل رشد می دهند، ولی ما شاهد رشد چند برابری در بازه زمانی کوتاه هستیم! بعید است این اندازه و معادل آسیب، یارانه در کار باشد. شما ملاحظه کنید، بهای آرد، شیر و مرغ و مشتقات آنها در کمتر از یک ماه گذشته و صرف نظر از رشد در دو سال قبل، دو برابر شده است! شما یک ضرب ساده انجام دهید، بهای قبلی هریک را در مقدار تولید ضرب کنید، ببینید دولت چنین یارانه ای را پرداخت می کرده است؟! اینها تفاوت بهای داخل با خارج را به عنوان پرداخت یارانه به ملت ایران تلقی می کنند! بدون توجه به متغییرهای دیگر، اگر کارکنان دولت (حتی بخش خصوصی)، درآمدش را با خارج مقایسه کند، با منطق آنها، این مردم ایران هستند که دارند به دولت که متصدی تأمین رفاه مردم است، یارانه بسیار سنگین می دهد، نه بالعکس آن!  فقر چنان به ما آسیب زده است و در میان ما رشد کرده است که وزیر محترم فعلی اقتصاد گفته است: « ۳۰ درصد جمعیت کشور یارانه ۴۰۰ هزار تومان، ۶۰ درصد دیگر یارانه ۳۰۰ هزارتومانی دریافت می‌کنند و نزدیک به ۱۰ درصد جزء طبقات برخوردار هستند و بی‌نیاز از حمایت دولت شناسایی شدند که در صف یارانه بگیران نیستند». یعنی نود درصد مردم مستحق کمک مالی شده اند! این رویکرد بسیار بد است.

مردم را کمیته امدادی کرده ایم و پول بگیر از نوع تکدی گری!

بازی با قیمت ها و پرداخت یارانه نقدی در گذشته چه مطلوبیتی داشته که مجدد تکرار شده است؟

به تعبیری مردم را کمیته امدادی کرده ایم و پول بگیر از نوع تکدی گری! این نوع رفتار با مردم تبعات روان شناختی، شخصیتی، جامعه شناسانه و حتی آثار سیاسی در پی دارد که متأسفانه نه تنها مورد توجه مسئولین عالی رتبه قرار نگرفته است، بلکه بیشتر از پیش این مسیر تکراری نامطلوب و بدور از شأن ج.ا.ایران دامن زده می شود. بازی با قیمت ها و پرداخت یارانه نقدی در گذشته چه مطلوبیتی داشته که مجدد تکرار شده است؟! مگر نمی گویند: فرد باهوش (مؤمن) از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود؟! باید سراغ شناخت عوامل اصلی بیماری اقتصاد ایران (عینیت) رفت و بر اساس آن نسخه درمان را نوشت و اجرا کرد، نه آنکه بدور از واقعیت، ذهنی و سیاسی عمل کرد!

اساساً ارز ۴۲۰۰ چه میزان رانت افزا بود و حذف آن آیا ممکن است مشکلات اقتصادی را حل کند؟

معمولاً هر سیاستی آثار جانبی منفی قابل اغماضی دارد، کمتر سیاستی وجود دارد که تماماً اثر مثبت داشته باشد. انتخاب و اجرای سیاست ها بر مبنای آثار مثبت قابل توجه و آثار منفی قابل اغماض است. به نظر من رانت خواری و حتی قاچاق سهم بزرگ منفی (نسبت به کل خدمات ارزنده ای که سیایت های حمایتی در پی دارند)، ندارد. مع الوصف قسمتی قابل توجه از رانت یا ویژه خواری و قاچاق، مربوط به تخصیص ارز 4200 تومانی، ناشی از عدم نظارت صحیح دستگاه های نظارتی از یکسو و عدم توجه به تعارض منافع از سوی دیگر است؛ حالا که آزاد شده است، باز این دستگاه های نظارتی حذف نشده اند، در بازار می چرخند و اوضاع را رصد می کنند و نسبت به نبود کالا یا رشد قیمت ها اعتراض دارند! و همچنان نسبت به برخورد با تعارض منافع توجه لازم نمی شود! اگر ان شالله به شرایط عادی برگردیم، آنگاه ایجاد شرایط بازار آزاد و بدون هزینه هنگفت نظارت، ممکن می شود.

دولت توان یارانه دادن در سطح قابل توجه و همه شمول را ندارد، به همین دلیل رها سازی می کند

رئیس جمهور فعلی رشد قیمت های کالاهای اساسی را ناشی از سوء مدیریت قبلی می دانست؛ حال در دولت خود، علیرغم ترمیم ارزآوری، با شدت و شیب بیشتر دنبال شده است!

تحریم هستیم و صادرات و ارزآوری پائین است، با کاهش عرضه دلار و با کاهش ارزش پول ملی (بخصوص به علت رشد نقدینگی)، دلار نسبت به پول ملی گران می شود. واقعیت این است که با این وضعیت هزینه تمام شده تولید بالاست، چون هزینه واردات مواد اولیه، قطعات و لوازم تولید بالا رفته است. قبلاً گفته بودم در اقتصاد جنگ و دفاع جز این نباید انتظار داشت. دولت توان یارانه دادن در سطح قابل توجه و همه شمول را ندارد، چون درآمد دولت و حجم ارز آوری کم است. به همین دلیل رها سازی می کند. توجه شود که معضلاتی که ناشی از شرایط جنگی است با یارانه دادن و سیاست های حمایتی دولت متعارض هستند، چون جنگ هزینه های دولت را مضاعف و درآمدزائی را کم می کند. تحت این شرایط هنر مدیریت اهمیت می یابد و موضوع اصلی و کانون توجه مردم کیفیت مدیریت کشور می شود. شما قول و وعده نامزدهای انتخاباتی را با عملکرد آنها بسنجید؟! رئیس جمهور فعلی رشد قیمت های کالاهای اساسی را ناشی از سوء مدیریت قبلی می دانست؛ حال در دولت خود، علیرغم ترمیم ارزآوری، با شدت و شیب بیشتر دنبال شده است! فقط نام آن را جراحی گذاشته اند و از اهل منبر خواسته اند تا برنامه دولت را توجیه دینی کنند! در حالیکه به دین نباید نگاه ابزاری داشت!

همه متخصصان با تجربه باید دلسوزانه به مدیریت کلان کشور کمک فکری و اجازه انتخاب برتر دهند

راه صحیح آن است که علل و عوامل آسیب زننده اصلی را شناسائی کرد و برای بهبود بر مبنای آن گام برداشت. برای رسیدن به اقتصاد سالم و کارآمد باید اول سازوکار سالم در انتخاب مدیران را تصحیح کرد تا شایسته سالاری بخوبی عمل کند، سپس آنها سازوکار سیاست و اقتصاد را بر اساس علم و مصلحت با نگاه به ارزش ها ترمیم نمایتد. سئوال این است که اگر یکی از معصومین (ع) امروز در رأس حاکمیت بود، با توجه به اینکه ایران ام القرای اسلام شده است، درخصوص ایفای نقش جهانی و خدمت به جامعه خود، چگونه تصمیم می گرفت؟ معادلاتی که مربوط به مسلمانان میانمار، وضعیت مسلمانان چین، کشورهائی که با تهاجم روسیه تزاری از ایران جدا و غصب شده اند از یکسو، اوضاع سوریه، عراق، افغانستان و لیبی از سوی دیگر و غیره؛ همچنین تأمین حق انرژی هسته ای و سایر حقوق شهروندی، حل شرایط نابسامان و عقب افتاده اقتصاد ایران، بعلاوه تبعات فرهنگی و معضلات بزهکاری متأثر از آن چگونه بررسی و حل می شدند؟ حل این معادلات دشوار نیست، ولی همه متخصصان با تجربه باید دلسوزانه به مدیریت کلان کشور کمک فکری و اجازه انتخاب برتر دهند. امر شوری و انتخاب نظر بهتر به صراحت در قرآن تأکید شده است.

فکر می کنید مهم ترین راهکارهای برون رفت از وضعیت موجود اقتصادی چیست؟

تا معضلات طرف عرضه را حل نکنیم آزادسازی قیمت ها گره گشا نخواهد بود

صرف نظر از بکارگیری خبرگان، سیاست گذاری مبتنی بر سند مطالعاتی و بررسی آثار و عواقب سیاست ها، استفاده از تجارب دیگر کشورها، بخصوص تجربه گذشته اما نزدیک اقتصاد ایران، بسیار حائز اهمیت است. به فرض، باید زمانی سراغ آزادسازی می رفتیم که شرایط عادی باشد، تحریم در کار نباشد و طرف عرضه یا همان تولید اقتصاد، معضل نداشته باشد؛ تا معضلات طرف عرضه را حل نکنیم، آزادسازی قیمت ها گره گشا نخواهد بود. همانطور که تا طرف عرضه اقتصاد حل نشود، تغییر واحد پول نیز گره گشا نخواهد بود و مجدد شاهد کاهش ارزش پول جدید خواهیم بود! و تکرار نامطلوب اوضاع اقتصادی!

هر نوع تغییر جهت در حوزه اقتصاد از حوزه سیاست آدرس می گیرد!

اگر قرار است، اقتصاد ایران بهبود یابد اول باید سیاست ایران درمان یابد

بقول یکی از اقتصاددانان قدیمی و جایزه نوبل برده، هر نوع تغییر جهت در حوزه اقتصاد از حوزه سیاست آدرس می گیرد! این پدیده در کشورهای در حال توسعه شدت بیشتری دارد. اگر قرار است، اقتصاد ایران بهبود یابد اول باید سیاست ایران درمان یابد و در بعضی موارد شاهد ترمیم و تصحیح باشیم. تا مردم سالاری، توجه به مطالعات علمی و بکارگیری ارزش ها در تراز شرایط زمان و مکان و مقتضیات، عملیاتی نشود، سایر موارد تابع آنها ترمیم و اصلاح نمی شود. هر نوع جراحی، با شناخت و بررسی انجام می گیرد و هر آنچه به بیماری مرتبط می شود، مورد توجه جراحان باید قرار گیرد تا مهار شود!

اخبار مرتبط

پاسخ دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
نام خود را بنویسید