شفقنا- فرزند آیت الله مصباح یزدی گفت: علوم انسانی توصیفی در صورتی اسلامی خواهند بود که مبانی دینی را در ابعاد و سطوح مختلف خود در نظر بگیرند و نتایج آنها با آموزههای اسلامی سازگار باشد یا حداقل ناسازگار نباشد.
به گزارش خبرنگار شفقنا، حجت الاسلام والمسلمین علی مصباح یزدی در همایش گرامیداشت آیت الله مصباح یزدی با عنوان «علامه مصباح یزدی؛ فیلسوف علوم اجتماعی انسانی»، به تشریح سیره و روش او در اسلامی سازی علوم انسانی پرداخت و گفت: با پیروزی انقلاب اسلامی برمبنای نگاه اصیل حضرت امام نسبت به دین و اسلام و نقش آن در راهبری زندگی فردی و اجتماعی، مساله اداره جامعهای در تراز اسلام خیلی زود خود را نشان داد و بر نقش علوم انسانی که در تنظیم روابط اجتماعی، در سیاستگذاریها و برنامه ریزیها و در تامین ارزشهای اجتماعی و فردی باید راهنمای مردم و مسئولان میبود، تاکید شد.
او افزود: در همان سالهای ابتدای پیروزی انقلاب، فکر اسلامی سازی علوم انسانی که از کشورهای غربی و شرقی آمده بود مورد توجه قرار گرفت. برخی از این علوم انسانی بر اساس نظریات سکولار و حتی ضد دینی استوار شده بود. اینها تعیین کننده ساحت زندگی فردی و اجتماعی در تعلیم و تربیت و مسائل حقوقی و تنظیم روابط بین المللی بودند.
فرزند آیت الله مصباح یزدی ادامه داد: برای سازگاری این علوم با تعالیم اسلامی و دینی نیاز به یک فعالیت سترگ بود که می بایست در جامعه علمی ایران اسلامی شکل می گرفت تا به تدریج ثمرات خود را به جامعه جهانی عرضه کند. لذا مساله علوم انسانی اسلامی و یا به بیان دیگر «علم دینی» در جمعهای علمی به یک مساله روز تبدیل و تلاشهای زیادی برای تبیین معنا و لوازم این کار انجام شد.
چهارچوبهای کلی نظریه آیت الله مصباح در علوم اجتماعی اسلامی
او گفت: اگر بخواهیم چهارچوبهای کلی در نظریه آیت الله مصباح در زمینه علوم اجتماعی اسلامی را مورد اشاره قرار دهیم، می توانیم از رویه ایشان پیروی کنیم که ابتدا در هر بحثی به مفهوم شناسی و توضیح مفهومی آن مساله همت می کردند. ایشان معتقد بودند که در بسیاری از مسائل و مباحثات علمی که رخ می دهد، افراد به دلیل عدم ایضاح مفهومی دچار سوء تفاهم و مغالطه می شوند و سرانجام نتیجه مطلوب حاصل نمی شود.
مصباح یزدی افزود: بحث علم انسانی و ملاک اسلامی بودن یک علم، پیشنیازهای مفهومی و تصوری نیاز دارد. آیت الله مصباح در بحثهای منظور خود را و آن چیزی را که با این بحث تناسب داشت توضیح داده و سپس بر آن اساس، فعالیت خود را پایه گذاری می کردند.
تعریف علم از نگاه آیت الله مصباح
او در توضیح این مفاهیم گفت: اولین مفهوم، مفهوم علم است. علم در شاخه های مختلف فلسفه و علوم مختلف و در دورههای مختلف، اصلاحات مختلفی داشته است. امروز وقتی از علوم دینی صحبت می شود ممکن است افراد برداشت متفاوت داشته باشند. آنچه تعریف منتخب آیت الله مصباح است، اینکه ما به مجموعهای از مسائل که حاوی گزارههایی هستند و موضوع و محمول دارند و مسائل آنها زیرمجموعه یک موضوع قرار می گیرد علم می گوییم.
مدرس موسسه امام خمینی افزود: در این تعریف موضوع علم را محور قرار می دهند و نه روش و هدف علم. نکته دیگر اینکه تعریف نسبت به روش و هدف و حتی نسبت به نتیجهای که از آن تحقیقات گرفته میشود لابشرط است. یعنی آن مساله با هرروش منطقی و معتبری که بررسی شود و به هر نتیجه ای که برسد جزء آن علم حساب می شود. مثلا ممکن است مسالهای در کلام با روش عقلی اثبات شود و همان مساله با روش نقلی هم قابلیت اثبات داشته باشد. تغییر روش، این مساله را از علم کلام خارج نمی کند. بلکه مهم این است که موضوع مساله، زیرمجموعه موضوع کلام باشد.
او ادامه داد: در نتایج هم ممکن است محققی به یک نتیجه و محقق دیگری به نتیجه دیگری برسد. قطعا از دو نتیجه متضاد یکی از آنها درست خواهد بود؛ ولی آن نتیجه غلط هم، نظریهای غلط در علم کلام است. غلط بودن، آن را از آن علم خارج نمیکند.
مصباح یزدی افزود: ویژگی سوم این تعریف از علم این است که شامل علوم توصیفی و دستوری می شود؛ یعنی شامل علومی که به توصیف هستها میپردازند و شامل علومی که به رفتارهای ما جهت دهی می کنند. لذا وقتی که در علوم انسانی وارد می شویم علم در علوم انسانی هم شامل علوم انسانی توصیفی و هم شامل علوم انسانی دستوری می شود. روشی هم که به کار گرفته می شود اگر قابل دفاع باشد، آن را از ذیل علوم انسانی خارج نمی کند.
تعریف علوم انسانی از نگاه آیت الله مصباح
او ادامه داد: اما ویژگی و تعریفی که آیت الله مصباح برای علوم انسانی در نظر می گیرند به صورت خلاصه این است: «علومی که به شناخت انسان و توصیف و تبیین و تفسیر پدیدههای انسانی از آن جهت که انسانی هستند و جهت بخشی به افعال و انفعالات انسان می پردازد». ایشان مجموعه ای از موضوعات علوم انسانی و اهداف علوم انسانی را در این تعریف لحاظ می کنند.
فرزند آیت الله مصباح یزدی افزود: در تعریفی هم که برای اسلام به عنوان دین که می خواهد وصف این علوم قرار بگیرد، ارائه می کنند، می گویند اسلام و دین مجموعه تعالیم نظری و عملی معطوف به سعادت حقیقی انسان است. تنها مصداق حقیقی این دین اسلام خواهد بود. این تعریف یکی تعریف هدف محور برای دین است. یعنی آنچه در سعادت انسان نقش دارد از جنس اسلام است؛ خواه از قبیل مسائل احکام باشد و خواه از قبیل مسائل اعتقادی و چه از سنخ مسائل اخلاقی.
او ادامه داد: ویژگی دیگری که در این تعریف لحاظ شده، ویژگی ارگانیکی است که بین این سه جزء اسلامی یعنی عقائد و اخلاق و احکام در نظر گرفته شده است. یعنی عقائد و باورهای اساسی دین و اصول عقائد در حکم ریشههای درخت علوم انسانی هستند. تنه علوم انسانی ارزشهای راهبردی و اصولی هستند که ما را به جهت رسیدن به هدف نهایی خلقت راهنمایی میکنند و میوههای آن علومی هستند که ما را در جهت انجام دادن یا انجام ندادن رفتارها راهنمایی می کنند، که در هر لحظه و شرایطی چه کاری ما را به سعادت حقیقی انسان نزدیک می کند. آنچه ما را از هدف دور می کند کارهایی است که حرام و یا مکروه است.
علم اسلامی چه علمی است؟
مصباح با طرح این پرسش که چه علمی متصف به اسلامی بودن می شود؟ گفت: آیت الله مصباح می گوید علمی که علاوه بر داشتن مرزها و مسائل مشترک با اسلام، مبانی و اهداف و منابع آن با آموزههای اسلام موافق باشد یا دست کم مخالف نباشد علم اسلامی است. یعنی اگر چنین علمی را ما تولید کردیم که مبانی و اهداف و منابع آن با اسلام موافق باشد این علم اسلامی است.
او افزود: به طور مشخص علوم انسانی توصیفی در صورتی اسلامی خواهند بود که مبانی دینی را در ابعاد و سطوح مختلف خود در نظر بگیرند و نتایج آنها با آموزههای اسلامی سازگار باشد و یا اگر بخواهیم تخفیف بدهیم، حداقل ناسازگار نباشد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: مصداق ایده آل این علم اسلامی این است که دستورالعملهای آن مطابق با اسلام باشد. در علوم انسانی دستوری مبانی نظری و اصول ارزشی و نتایج علمی باید مطابق با اسلام باشد یا دست کم با اسلام تنافی نداشته باشد.
مراحل اسلامی سازی علوم انسانی در کلام آیت الله مصباح
او گفت: ایشان چهار یا پنج مرحله را برای اسلامی سازی علوم انسانی پیشنهاد می دهند. اول نقد علوم انسانی رایج بر اساس مبانی خود این علوم؛ یعنی یک نقد درونی یا یک نقد روبنایی از این علوم یا نظریاتی که در این علوم عرضه شده اولین قدمی است که ما باید برداریم.
مصباح یزدی افزود: قدم دوم، تبیین و نقد مبنای مبانی این علوم است. نظریات توصیفی و دستوری این علوم بر اساس یک سری پیش فرضها و اصول موضوعه فلسفی، معرفت شناختی و غیره است. باید این مبانی را کشف و آنها را نقادی کنیم. قدم سوم تبیین و اثبات مبانی علوم انسانی بر اساس اصول صحیح اسلامی است. اگر بخواهیم این مبانی را کنار بگذاریم، باید چه مبانی را به عنوان اصول موضوعه بپذیریم؟ و قدم چهارم این است که بر مسائل جامعه اسلامی را بررسی کنیم که برای اداره جامعه اسلامی به چه سوالهایی باید جواب دهیم و چه مسائلی را باید حل کنیم و چه موضوعاتی بر سر زیست اسلامی وجود دارد. آنها را شناسایی و در مرحله پنجم آن مسائل را بر اساس مبانی اسلامی پاسخ دهیم.