شفقنا – عليرضا كچوييان، مدير موسسه قرآن و نهج البلاغه تهران در مطلبی با عنوان«انس با قرآن در ابعادي محدود» این گونه آورده است:
اوایل دهه ۹۰شمسی بود که استاد سیدجواد سادات فاطمی از اساتید و چهره های قرآنی و معاون وقت نهاد کتابخانه های عمومی کشور طی ارائه آماری از وضعیت انس جامعه با قرآن و ادعیه اظهار داشتند: تنها ۲۰درصد جامعه با قرائت قرآن و ادعیه مأنوس هستند.
که این عدد در طول سال و با ایام مذهبی مانند ماه مبارک رمضان با فراز و نشیب روبروست…
پس از گذشت یک دهه از این اظهارات، اخیرأ شورای توسعه فرهنگ قرآنی طی پیمایش صورت گرفته وضع انس جامعه با قرآن از حیث خوانش قرآن آن هم در حد روخوانی را با عدد ۱۵درصد به تصویر کشیده است. یعنی پس از یک دهه با ۵درصد افت کمی در جامعه هدف. شاید همین عدد و آمار اعلانی نیز از منظر و دیدگاه صاحبنظران و کارشناسان این حوزه نظیر چهره ماندگار و مهجور حفظ قرآن کشورمان استاد شهریار پرهیزگار عزیز غیر واقعی و منطبق با واقعیت های روز جامعه نباشد اما بنظر راقم این سطور این زیادگفته شده هم با توجه به حجم بالا و قابل توجه برنامه ها و سیاست های اعمالی در عرصه فعالیت های قرآنی طی ده سال اخیر ناچیز است. مروری گذرا بر اخبار و اطلاعات آشکار در این حوزه از مسابقات و جشنواره ها گرفته تا برنامه های موسسات و نهادهای متولی آموزش و تبلیغ و ترویج قرآن و فرهنگ قرآنی آن هم با صرف بودجه های درخور توجه ، تصوری غیر از این تصدیقات را در ذهن ایجاد میکند. دلیل این سیر نزولی از بی برنامگی و بي توجهي نیست بلکه از بلا تکلیفی و غفلت از مخاطب و نیازهای او و متقاضیات زمان و زمانه اوست. اين مخاطب چه مخاطب خاص بمعاني علاقمند به فراگيري قرآن باشد چه مخاطب عام. چطور میشود برای این جامعه تقدس کتاب الهي محفوظ مانده و طبق آنچه ادعا شده اکثر قریب به اتفاق خانه ها از وجود قرآن خالی نیست اما حلقه واسط فرد و قرآن یعنی انس با آن دچار چالش جدی شده است؟ اگر غیر از این بود گرچه حداقلی باید شاهد رشدی نسبی در وضعیت و سطح قرآن آموزی عموم مردم و انس با کلام الهی می بودیم. اهمیت و حساسیت ماجرا آنجاست که در جامعه آماری مورد سنجش در پیمایش اخیر و با توجه به گروه های سنی دخیل در آن ، دانش آموزان و دانشجویان و طلاب علوم دینی سابق و لاحق حضور داشته اند. کسانیکه در طول مدت تحصیلشان از قرآن و آموزش قرآنی بی بهره نبوده و نیستند اما ماحصل و نتیجه آن جز درصدی از موفقیت را در مقابل دیدگان قرار نمیدهد. چه بهتر بوده و هست که نظامات آموزشی و برنامه ریزی هاي آموزشی در هر سطحی از موسسات قرآنی گرفته تا سازمان ها و نهادهای قرآنی مورد رصد و بررسی کمی و كيفي و نقدي جدي قرار بگیرد و یا با طرح این سوال که افرادی که با علاقه شخصی خود در حوزه فعالیت های قرآنی وارد شده اند به چه میزان موفق ومطابق با انتظارات برنامه ریزان بوده و هستند تا حساب مابقي جامعه كه در معرض اين آموزش ها نبوده اند به خودي خود مشخص شود. از حيث انس با قرآن هم بايد به اين مهم توجه شود كه بين آموزش و انس با قرآن رابطه تساوي وجود ندارد چه بسا فردي آشنا به فنون و مهارت هاي قرائت قرآن باشد اما با مقوله انس با قرآن فاصله داشته باشد چرا كه آموزش از مقوله شناخت و انس با قرآن از مقوله رفتار و سبك زندگي أست. كليد و راه حل افزايش ضريب اهتمام و انس جامعه با قرآن هم در فرهنگ عمومي أست نه محافل و مجالس تخصصي. بلكه اين ها بستر و وسيله اي براي ارتقاي سطح فرهنگ در موضوع انس با قرآن ميباشند. در پايان توجه شما را به اين مثال بجهت نشان دادن اهميت و ضرورت پيگيري عاجل و ارائه راه حل هاي كارشناسي و كاربردي براي برون رفت از شرايط موجود يعني آمار نگران كننده از وضع نامطلوب قرآني جامعه توسط متوليان و مسئولان فرهنگي جلب ميكنم: گلوله اي برفي را تصور كنيد از نقطه اوج كوه با سرعت در سراشيبي تند قرار ميگيرد و در صورت نبود مانع بر سر راه آن جز بر شدت و حجم تخريب آن افزوده نميشود….