شفقنا – سید محسن فاطمی تصریح کرد: علامه در کنار مولفههای برخاسته از گفتمان این جهانی، پیوند انسان را با یک قلمرو استعلایی در عالم بالا برقرار میکند. در این روند، علامه مفاهیمی را که یونگ به عنوان «خود دوم» و «خود استعلایی» مطرح میکند در می نوردد و یک جایگاه جدیدی را برای ماهیت انسانِ برخوردار از حیاتِ معقول معرفی میکند
به گزارش خبرنگار شفقنا، سید محسن فاطمی، فوق تخصص دکترای روانشناسی دانشگاه هاروارد در نشست گرامیداشت علامه جعفری گفت: یکی از ویژگیهای برجسته علامه نگاه ایشان به انسان و انسان شناسی است. در فصول مختلف تفسیر مثنوی و در شرح نهج البلاغه و سایر کتابها مانند حیات معقول، وجدان، اختیار این نگاه خاص نسبت به انسان بسیار روشن و آشکار است.
وی افزود: جالب اینجا که خلاف نگاه پوزیتیویستی و نگاههای منحصر به رفتارگرایی در حوزه روانشناسی، علامه با یک منظر نو به تحلیل پیچیدگیهای انسان و تعامل او در فضای ارتباط انسان با انسان، انسان با جهان و انسان با طبیعت و انسان با خدا می پردازد.
فاطمی ادامه داد: علامه در تبیین و در تحلیل و تفسیر بیتهای مختلف و جنبههای مختلفی مانند « پس بود دل جوهر و عالم عرض» که در اندیشه مولانا قرار دارد، به تحلیل پیچیدگیهای انسان از ابعاد مختلف می پردازد. نگاه ایشان در حوزه استکمال انسانِ بالغ، قابل توجه است. او مولفههای مختلف را در کنار مولفه های شناخته شده در فضای متعارف دانش روز بشر راجع به انسان ارائه می دهد.
عللامه فراتر از پارادایمهای موجود بود
این استاد دانشگاه تصریح کرد: نکته برجسته اینکه علامه در عصر و زمان خود فراتر از پارادایمهای موجود به موضوعات فکری میپردازد. درحالی که بیشتر مفاهیم مرتبط با حوزههای دینی و انسانشناسی در بسترها و تقسیمبندیهای خاص خود را نشان میدهد، ایشان به طرح تقسیم بندیهای جدید، متناسب با یک پارادایم جدید می پردازد. این انقسام و تقسیم بندیها در سایه یک نگاه غیر متعارف، خلاق و همراه با نوآوری انجام میشود.
وی افزود: برای بسیاری از انسانشناسان که در شناخت انسان صرفا به نگاههایی مانند «اصالت تحصل منطقی» و « پوزیتیویستی» تأسی میکنند، این نکته جالب است که علامه در زمانی که پارادایم غالب در حوزه علوم انسانی بیشتر از آبشخور نگاههای پوزیتیویستی تغزیه میکند، نگاه کاملا غیر پوزیتیویستی و خلاق را در حوزه انسان ارائه میدهد.
علامه در انسان شناسی پیچیدگیهای روانی را مورد توجه قرار میدهد
فاطمی ادامه داد: در تحلیل این نگاه، نه تنها به ابعاد صوری که در حوزههای مختلف روانشناسی از جمله روانشناسی انسانگرا مطرح است میپردازد، بلکه موضوعاتی مانند ماهیت شخصیت، تعاملهای روحی و روانی و پیچیدگیهای روانی را نیز مورد نظر و بررسی قرار میدهد. در کنار موضوعات مربوط به حوزه متعارف در روانشناسی، به تحلیل و بررسی و تعریف مولفه هایی می پردازد که این مولفه ها، در قالب زبان رایج، از معناپذیری خاص برخوردار نیستند؛ ولی او استوار و خلاق با ارائه برهانهای قوی و مستدل از این منظر به یک افق جدید دست پیدا میکند.
این استاد روانشناس گفت: نگاه علامه جعفری در ارتباط با انسان شناسی، امکان را برای انسان از یک منظر و افق کاملا نو مورد توجه قرار میدهد. در سیستمهای روانشناختی، وقتی که از امکان و از تحقق شکوفایی و خودشکفتگی و خودشکوفایی صحبت میشود امکان این موضوع، در پرتو گذارههایی انجام میشود که این گذارهها در پرتو انسان متصل به این عالم معنا پیدا میکند؛ حتی در برخی از نگاههایی که به خدا اعتقاد دارند، تبیین نگاه انسانی بر اساس گذارهها و مولفههایی معنا پیدا میکند که این گذارهها، خود را در قالب گفتمان این جهانی نشان میدهد.
حیات معقول علامه با عقل در نگاه فلسفی امروز متفاوت است
فاطمی افزود: علامه در کنار مولفههای برخاسته از گفتمان این جهانی، پیوند انسان را با یک قلمرو استعلایی در عالم بالا برقرار میکند. در این روند، علامه مفاهیمی را که یونگ به عنوان «خود دوم» و «خود استعلایی» مطرح میکند در می نوردد و یک جایگاه جدیدی را برای ماهیت انسانِ برخوردار از حیاتِ معقول معرفی میکند.
وی ادامه داد: حیات معقولی که علامه از آن صحبت می کند با عقلی که امروز در نگاه فلسفی و یا در نگاه انسان شناسی معنا پیدا میکند تمایز جدی دارد. او ضمن اینکه تسلط خود را بر فضای مرتبط با نحلههای مرتبط با عقلانیت در زمینههای برخواسته از نگاه عقلانی امروز نشان میدهد، عقل را در پرتو قلب و واقعیت متعالی انسان، در یک بافت و چیدمان جدیدی معنا می کند. این بافت و چیدمان جدید امکان را با سنجشهای کاملا متفاوتی برای انسانها ارائه میکند.
فاطمی گفت: قطب درون ذاتی که توسط علامه دنبال میشود نه تنها در کنار مولفههای هیجانی و عاطفی و فضاهای برخاسته از ابعاد شناخته شده در عالم روانشناختی مورد تحلیل قرار می گیرد، بلکه تجریدی از ذهن انسان و فضای مرتبط با این تجرید از بُعد انتزاعی در راستای این سفر درونی نیز مورد توجه قرار میگیرد. و این سفر برخاسته از نگاه تجریدی در بعد درون ذاتی به پیدا شدن و آشکار شدن بعدهایی میپردازد که در فضای امکان برای انسان برخوردار از حیات معقول بسیار پرمعنا است.
توجه به امکان استعلایی برای انسان متعالی در پرتو خلاقیتهای درون فردی
وی تصریح کرد: آنچه از اهمیت بالا برخوردار است معنای این خلاقیتی است که علامه در تحلیل انسان متعالی و در کنار تنهایی انسان از آن صحبت می کند. آنچه علامه در این راستا بیان می کند نگاه جالبی است که در کنار تنهایی انسان، تفرد انسان را در پرتو امکان سنجی ارتباط با حیات معقول مورد توجه قرار می دهد. حیاتی که می تواند تنهایی برخاسته از استیصال را با منظر جدید، معنای جدید ببخشد و به واسطه این معنای جدید، خلاقیت و نوآوری را در پرتو گزینه های انسان برای انسان به شکل کاملا جدید معنا کند. این نگاه مرتبط با امکان در فضای حیات معقول و انسان متعالی در نگاه علامه از جنبه ماهوی و ویژگی های خاصی برخوردار است که در آثار ایشان از جمله شرح مثنوی و نهج البلاغه کاملا مشخص است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: یکی از ابتکارات ایشان که شخصیتی خلاق است، توجه به امکان استعلایی برای انسان متعالی در پرتو خلاقیتهای درون فردی است.











