شفقنا- دکتر فریدون عباسی نماینده مردم کازرون و کوچنار در مجلس شورای اسلامی و رییس سابق سازمان انرژی اتمی، می گوید که با رفتن در میان مردم و صحبت کردن با آنها، مردم اعتماد میکنند چون میخواهند مسایل کشور حل شود و ما به دنبال این هستیم که قطب سوم را در برابر قطب هایی که تا الان به جامعه تحمیل کردند، ایجاد میکنیم.
کاندیدای انتخابات 1400 در گفت و گو با شفقنا و در تشریح دلایل حضورش در انتخابات میگوید: ما مراحل کارشناسی، مدیریت پایین، میانی و ارشد را گذراندیم و الان وارد عرصه انتخابات شدیم. نه فرزند افراد مطرح بودیم، نه داماد کسی هستیم و نه در باند افراد خاصی حضور داریم؛ ما فرزند جامعه و مردم هستیم. از هیچ رانتی هم در این دوران استفاده نکردیم نه از عکس فلان شخصیت استفاده می کنیم و نه از دوران دفاع مقدس فیلم و عکس منتشر میکنیم که پشت آن پنهان شویم و نه از شخصیتهای مطرح جامعه هزینه میکنیم. میخواهیم با مردم باشیم و برای مردم کار کنیم.
مهمترین بخشهای گفت و گوی دکتر عباسی:
** اشتغال، عمد مشکلات مردم در شرایط فعلی است
** متاسفانه در ابعاد سیاسی هر دولتی که روی کار میآید دولت قبلی را کاملا تخریب میکند
** عدهای فکر میکنند ایران و انقلاب فقط متعلق به آنها است
** تا زمانی که تشکیلاتهای استخوان دار و قوی نداشته باشیم، همین وضعیت را در کشور شاهد خواهیم بود
** عرصه سیاست هچون تیم فوتبال نیست که بازیکنان خوب، از تیمی به تیم دیگر بروند
** یکسری تشکیلات اعم از اصولگرا و اصلاح طلب، راه میافتند و می گویند آسمان باز شده و این افراد برای نجات مردم ایران، آمدهاند
** اسم دولت را «دولت نخبگانی» گذاشتیم
** از عکس های دفاع مقدس و شخصیت های مطرح برای کسب رأی هزینه نمیکنم
** افرادی که از دولت فعلی کاندیدای انتخابات شدند حرفی برای گفتن ندارند
** نمایندگان در انتخابات، خطی، حزبی و گروهی رای ندهند
** مذاکره خوب است اما نه مذاکره برای تسلیم
** اجرای معاهده خلع سلاح، تحریم مضاف بر کشور بود
** حیات و استقلال اقتصادی ما به تضعیف رژیم صهیونیستی و نابودی آنها بستگی دارد
** بسیاری از مباحث هستهای ارزش امنیتی ندارد و کار عادی پالایشگاهی و شیمیایی است
** یک عده از پنهان شدن پشت لایه های امنیتی فایده میبرند
** عدم شفافسازی در حوزه هستهای باعث این انفجارها شد
** سیستم بانکی ما باید شفاف باشد
** اتفاقاتی که در آبان ۹۸ افتاد حق مردم ایران نبود
** قرار بود منافع را برای خارجی ها در ایران از بین ببریم نه اینکه مردم خودمان را فقیر کنیم
** ممکن است اقبال عمومی برای شرکت در انتخابات وجود نداشته باشد
** اقدامات صدا و سیما در دوران انتخابات به اعتماد عمومی مردم ضربه میزند
** از شورای نگهبان میخواهم که در بررسی صلاحیتها به سیاق گذشته عمل نکند
** تا انتخابات فرا میرسد، زنها مهم میشوند
** ارتباطات کشور را به دیپلماسی سیاسی محدود کردیم
** برای پیشبرد اهداف کشور باید سفیران اقتصادی انتخاب کنیم
* متن کامل گفت و گوی شفقنا با دکتر فریدون عباسی را درادامه میخوانید:
- مردم در شرایط حساس جامعه خصوصا در حوزه اقتصادی، انتظاراتی از رییس جمهور آینده دارند. به نظر شما مهمترین اولویتهای کشور که باید در دستور کار رییس جمهور آینده قرار بگیرد، چیست؟
چون در حال حاضر بنده عهده دار نمایندگی مردم محترم کازرون و کوچنار در مجلس شورای اسلامی هستم، قبل از برگزاری انتخابات در منطقه حضور داشتم و 9 سال پیش، برخی سفرهای استانی را با دولت دهم همراه بودم؛ لذا عمده مشکلاتی که مردم خطاب به مدیران دولتی و نمایندگان مطرح میکنند، اشتغال خودشان و فرزندانشان است. مردم، دغدغههایی خصوصا برای متولدین دهه 60 داشتند چراکه متولدین این دهه، جوان بودند و تحصیل میکردند و حالا که فارغ التحصیل شدند و به سن نزدیک 40 سالگی رسیدند و نیروی فعالی هستند، اما مسوولین نتوانستند مطابق با نیاز جامعه و رشد جمعیت، شغلی ایجاد کنند.
اما از سوی دیگر باید شرایط بینالمللی و فشاری که به کشور وارد میشود را به این مسایل اضافه کرد؛ یعنی نگوییم فقط دولتهای گذشته در ایجاد شرایط فعلی مقصر هستند که گویا ما در جزیره قرار داریم و فقط آب اطراف ما را گرفته است و هیچ نقطهای از جهان نیست که بتواند بر شرایط کشور ما تاثیر بگذارد؛ اما متاسفانه در ابعاد سیاسی هر دولتی که روی کار میآید دولت قبلی را کاملا تخریب میکند و سرمایههای انسانی که سال به سال تجربه کسب کردند را حذف میکند و اجازه نمیدهند آنها هم کمکی به اداره جامعه بکنند.
از این بابت دغدغه اصلی برای مردم ما، شغل است. زیرا شغل است که میتواند درآمد برای مردم به همراه داشته باشد و پاسخ هزینههای زندگی را بدهد؛ همراه با تورم هم باید دستمزدها تغییر کند. مردم شغل ندارند و از سوی دیگر تورم لجام گسیختهای را تجربه میکنند؛ مردم اگر پول و درآمد داشته باشند همه مشکلات کشور را خودشان حل می کردند.
- اشاره به دعواهای جناحی و سیاسی و تخریب دولت های قبلی توسط دولت های جدید داشتید. به نظر شما چرا بعد از روی کارآمدن دولت جدید همواره شاهد این هجم تخریب ها هستیم؟
هوای نفس انسان در طول تاریخ ثابت بوده است و حب جاه و مال وجود دارد. هر چقدر که پیشرفت به وجود آمده و تکنولوژی تغییر کرده است، این هوای نفس خودش را با شکلهای جدیدی نشان میدهد؛ یعنی در قالب جامعه مدنی، عناوینی مانند توسعه سیاسی، عدالت و اعتدال و… همه کلماتی است که ظرف این چند ساله شنیدهایم اما وقتی به عمق این کلمات وارد شویم، هوای نفس و خودخواهی را مشاهده می کنیم.
این خودخواهی است که باعث میشود افراد به جلوه های انسانی که درون بشر گذاشته شده توجه نکنند و به سابقه انقلاب هم توجهی نداشته باشند؛ این افراد، حزبی و گروهی نگاه میکنند و در نهایت به شخص خودشان و یا اطرافیان شان می رسند و دچار توهم دانایی می شوند؛ دچار این توهم می شوند که انقلاب و ایران، فقط در آنها خلاصه میشود؛ حتی اگر از جنبه ملی گرایی هم فکر کنیم، گویا ایران فقط متعلق به آن تفکر و یا متعلق به تفکر خاص است. بنابراین در سال 1400 باید از این موضوع عبور کنیم و ایران را برای همه ایرانیان و دین و اسلام را متعلق به همه انقلابیون و ایرانیان مومن بدانیم.
- در بخشی از مواضع پیشین خودتان انتقادی از خلاء تشکیلات حزبی قوی در کشور داشتید. تا زمانی که این خلاء را داریم، به نظرتان انتخابات میتواند از قدرت کافی برخوردار باشد یا نه؟
تا زمانی که تشکیلاتهای استخوان دار و قوی نداشته باشیم؛ همین وضعیت را در کشور شاهد خواهیم بود؛ چون افراد در تشکیلات، رشد نمیکنند؛ اگر افراد در تشکیلات رشد کنند، در طول زمان مشخصی، ویژگیهای و توانمندیهایشان آشکار میشود و با این اوصاف، قابلیت شناسایی هم برای جامعه و هم برای نهادهای امنیتی و نظارتی را خواهند داشت. یعنی به مرور زمان گفتهها، تفکرات و عملکردشان میتواند مورد بررسی قرار بگیرد و این مساله در جایگاههای نمایندگی مجلس، رییس جمهور و وزیر واجب است که گذشته طولانی افراد و مواضعشان در طول زمان بررسی شده باشد. اینها باید دارای اساس نامه و مرام نامه مشخص باشند؛ چراکه عرصه سیاست هچون تیم فوتبال نیست که بازیکنان خوب، از تیمی به تیم دیگر بروند. سیاست، اصولی را میخواهد که شخص روی یک مبانی فکری پایدار باشد؛ یعنی اگر دارای اعتقاد هویت ملی بوده و به حکومت دینی اعتقاد داشته باشد، میتواند تمام افراد را برای اعتلای کشور به کار بگیرد؛ اما اگر بخواهد جزو حزب و گروهی باشد که مرتب در آن انشعاب صورت میگیرد، از اهداف اولیه تعریف شده برای آن جمعیت و تشکیلات فاصله خواهد گرفت و معلوم نیست در آن زمان چه فکری میکند و چه ارمغانی برای کشور خواهد داشت.
- شما به صورت مستقل وارد انتخابات شدید یا با حمایت جریان و گروه خاصی؟ قبلا هم تاکید کرده بودید که به نفع کسی کنار نخواهید کشید.
اولا باید مساله نفع را تعریف کنیم؛ نفع یعنی چه که مرتب از من می پرسند آیا به نفع کسی کنار میروید یا نه! مگر من «کسی» نیستم! شخصیتهایی که در جامعه زیاد مطرح میشوند، یا تلویزیون به آنها سرویس میدهد و یا مقاماتی هستند که طبق قاعده تلویزیون باید آنها را پوشش دهد. پس مردم فقط همین چهرهها را می بینند و یا یکسری تشکیلات اعم از اصولگرا و اصلاح طلب، راه میافتند و می گویند آسمان باز شده و این افراد برای نجات مردم ایران، آمدهاند. من برای انتخابات مجلس هم به صورت مستقل وارد شدم و جناحهایی تلاش میکردند بنده را به نفع جبهه خودشان مصادره کنند؛ اما گفتم من زنده هستم و خودم می توانم صحبت کنم. شما تا هر وقت توانستید برای اینکه ما مطرح نشویم ما را خراب کردید حالا که کاندیدای انتخابات هستیم، چگونه جزو جبهه شما شدیم!. من پیرو نظریه مقاومت، به انقلاب پایبند هستم و زمانی که در کشور باید انقلاب صورت میگرفت و یا زمانی که به کشور تهاجم شد، من همراه مردم بودم و مستقل وارد جبهه شدم و به روش های مختلف هم جنگیدم.
حتی رهبر جامعه ما رهبر همه گروههای جامعه است؛ حتی رهبر آنهایی است که هویت ملی قوی دارند چون رهبری ما برای اقتدار ایران، تقویت زبان فارسی و برای توسعه فرهنگ ایران و پیشرفت کشور تلاش میکند. پس رهبر برای همه مردم است. من در انتخابات با این دیدگاه وارد شدم و در الگوی کازرون به عنوان یک مقیاس کوچک موفق بودم؛ علی رغم اینکه سیاسیونی از جناح های مختلف، فعال بودند و قومی گرایی به شدت وجود داشت ولی مردم وقتی مطلب جدیدی، با صداقت به آنها عرضه شود، آن را می پذیرند. ما اسم دولت را «دولت نخبگانی» گذاشتیم، نخبگانی یعنی همه نخبگان و تفکرهایی که می خواهند کشور را بسازند و کشور را توسعه علمی، فنی، فکری و فرهنگی دهند. این تفکر همه هنرمندان را در بر میگیرد چرا که هنرمندان جزو نخبگان کشور هستند. ما با قومیتهای مختلف صحبت کردیم و سعی کردیم مسایل کلان کشور را به جای مسایل قومی و منطقهای مطرح کنیم و در حرکت اول موفق بودیم و اسم آن را «الگوی کازرون» گذاشتیم از این بابت که از شهر کازرون شروع شده و ما جمله ای را از اصلاحطلبان فعال شنیدیم که اختلافی با بچه های اصولگرا و حزب الهی نداریم و وقتی زمان نماز میشد، با اینکه کمی با هم چالش داشتند همه با هم نماز جماعت میخواندند؛ یعنی از نظر دیدگاه های اقتصادی و سیاسی، به هم نزدیک بودند و همه آنها یا میخواستند زنگار را از اصل انقلاب پاک کنند و یا میخواستند به اصل انقلاب بازگردند. یعنی همان چیزی که حضرت امام(ره) می گفت و رهبری به آن معتقد بود و وقتی دیدند با هم اختلافی ندارند حرکت کردند و این نظریه با وجود همه هزینهها، تخریبها و قوم گرایی هایی که صورت گرفت، پیروز انتخابات شد. اما موفق کسی بود که به کل کشور، نگاه کلانی داشت و میخواست مشکلات را حل کند. الان هم با همین دیدگاه و نظریهها وارد انتخابات 1400 شدم و فکر میکنم با رفتن در میان مردم و صحبت کردن با آنها، مردم اعتماد میکنند چون می خواهند مسایل کشور حل شود و ما قطب سوم را در برابر قطب هایی که تا الان به جامعه تحمیل کردند، ایجاد می کنیم.
- بعضا در جریان انتخابات شاهد حضور کاندیداهای پوششی هستیم که در حمایت از کاندیدای قوی تر، صحنه انتخابات را ترک میکنند. ارزیابی شما از این مساله چیست؟
مردم بدانند که در حوزه اجرا، بنده و شاید چند کاندیدای دیگر، از بقیه ضعیفتر نیستیم و چه بسا در مواردی قوی تر از آنها هم باشیم؛ سوابق اجرایی ما از کف جامعه شروع شده است؛ ما مراحل کارشناسی، مدیریت پایین، میانی و ارشد را گذراندیم و الان وارد عرصه انتخابات شدیم. نه فرزند افراد مطرح بودیم، نه داماد کسی هستیم و نه در باند افراد خاصی حضور داریم؛ ما فرزند جامعه و مردم هستیم. از هیچ رانتی هم در این دوران استفاده نکردیم نه از عکس فلان شخصیت استفاده می کنیم و نه از دوران دفاع مقدس فیلم و عکس منتشر میکنیم که پشت آن پنهان شویم و نه از شخصیتهای مطرح جامعه هزینه میکنیم. میخواهیم با مردم باشیم و برای مردم کار کنیم.
- علاوه بر استفاده از نام افراد بزرگ برای کسب رأی، بعضا کاندیداها از شعارها و وعدهها برای جذب آراء مردم هم استفاده میکنند. چقدر زمینه برای عملیاتی کردن این شعارها وجود دارد؟
باز هم با این مشکل مواجه هستیم و افرادی که کاندید شدند باز هم شعار سر میدهند و یکدیگر را تخریب میکنند؛ بنابراین بهتر است که ما روش را عوض کنیم چراکه مملکت در شرایط سختی قرار دارد؛ 10 سال است که رشد اقتصادی تقریبا صفر را تجربه کردیم. این یعنی عقب افتادگی نسبت به دنیا؛ البته بقیه کشورها هم رکود داشتند اما این وضع در کشور ما وحشتناک است. اگر بخواهیم این مساله را حل کنیم با شعارهای غرب زده مانند «100 روزه شرایط را تغییر میدهم» امکان پذیر نخواهد بود. این شعار داده شد اما نه تنها مشکلات حل نشد بلکه وضع بدتر هم شد. مردم باید به این شعارها توجه کنند. چهره هایی مطرح میشوند که با همین دولت فعلی همراه هستند اما این افراد اگر می توانستند کمکی کنند، به همین دولت قبلی کمک میکردند پس این افراد حرف جدیدی برای گفتن ندارند. حاصل فکری 8 سال در اختیار داشتن مجمع تشخص مصلحت نظام و مرکز تحقیقات استراتژیک چه بود! هر کسی از این مراکز بیرون بیاید و این اندازه زمان به آنها داده شود، نظریاتی تولید میکند که مشکلات جامعه حل شود اما متاسفانه حاصل 8 سال ریاست بر مرکز تحقیقات استراتژیک، اجراییاتی بود که نابودی کشور را در ابعاد مختلف به همراه آورد و اگر شخص مقام معظم رهبری و دستگاه های دیگری نبودند که در زلزله، سیل، طوفان و مشکلات اقتصادی به کمک مردم بیایند، از مردم چیزی باقی نمی ماند. همه تخم مرغ ها را در سبد سه کشور اروپایی و آمریکایی گذاشتند و سایر کشورهای دنیا را فراموش کردند و بعد هم گفتند که ما میخواهیم با دنیا تعامل کنیم. الان هم همین افراد آمدند، فقط آدمشان را عوض کردند ولی تفکرات همان است؛ مردم باید جنس خودشان را در رأس دستگاه های اجرایی بنشانند و به نمایندگان تکلیف کنند که خطی، حزبی و گروهی در انتخابات رای ندهند.
دولت جمهوری اسلامی شرکت سهامی نیست؛ دولت جمهوری اسلامی باید به اجرا بپردازد و از نظریه سازی دوری کند. ایدئولوژی فقط در دست رهبری است و باید در داخل کاری کنیم که شرایط برای گسترش اندیشه انقلابی در دنیا فراهم شود؛ باید در حوزه فرهنگ و اقتصاد صدور فرهنگ داشته باشیم تا کشورهای دیگر ما را باور کنند؛ ما در حوزه عدالت و قانونگذاری باید قوانینی داشته باشیم که مورد قبول کشورهای دیگر باشد تا بتوانیم تمدن نوین اسلامی بسازیم؛ در گذشته گام اول را برداشتیم و گام دوم را باید اصلاح کرده و اشتباهات گذشته را جبران کنیم؛ دوره صحیح و خطا گذشته است و تفکرات قومی و منطقهای را باید کنار گذاشته و همه ملی فکر کنیم و افرادی را انتخاب کنیم که از جنس مردم باشند و بخواهند دغدغههای رهبر کشور را در حوزه داخلی رفع کنند. من تاکید میکنم که بنده مراحل کارشناسی و مدیریتی را در کشور طی کردم؛ سابقه اجرایی، علمی و مدیریتی دارم ولی این قابل شناسایی در کشور نبود؛ آدم مشابه من در کشور زیاد است و من یکی از آنها هستم اما انتخاب من از مجرای صحیح بود نه از مجرای تشکیلاتی. دشمن وارد عمل شد که مرا حذف فیزیکی کند من چه ارزشی برای دشمن داشتم و چه کردیم که آنها به دنبال حذف فیزیکی ما بودند؟ چون ما به درد آنها نمی خوردیم و نفوذ در ما امکان پذیر نبود؛ ما وابسته به نظام جمهوری اسلامی بودیم و خدا خواست که من زنده بمانم و اگر زنده نبودم سرنوشته شهدا را داشتم که شوری ایجاد می شد و تشییع باشکوهی انجام میشد اما خط آنها دیگر ادامه پیدا نمی کرد و مورد توجه قرار نمی گرفت؛ من زنده ماندم و وارد دولت شدم و اینگونه بود که شناخته شدم؛ پس انتخاب ها میتوانند بهتر باشند و ما باید از ظرفیت نیروی انسانی خصوصاً دهه ۶۰ استفاده کنیم.
- تحریم ها مسئلهای است که آن را نمیتوان انکار کرد و همانطور که اشاره کردید، تحریم، تاثیر خود را بر کشور میگذارد. به نظر شما تفکر لازم برای مقابله با تحریمها و خنثی کردن اثر تحریمها چیست؟
راهکار آن وجود دارد؛ ما در زمان انقلاب شکنجه، تبعید و مشکلات را داشتیم اما انقلابیون ایستادند و روشنگری کردند و رهبری واحدی پیدا کردند. ما بعد از انقلاب هم تجربه 8 سال دوران دفاع مقدس را داریم؛ برای سرنگونی نظام یک جنگ تمام عیار صورت گرفت البته این جنگ بر سر دو نقطه مرزی نبود بلکه هدف آن جلوگیری از انقلاب بود؛ اما در جنگ هم رهبری واحد، عاقل، خردمند و الهی وجود داشت که اتکایش به خدا و قدرت مردم بود و این مردم بودند که جلوی دشمن را گرفتند نه دستگاههای نظامی ما؛ چون دستگاههای نظامی ما آن زمان قدرت نداشتند اما سازماندهی مردم در یک تشکیلات جدید طول کشید؛ ما در این امر هم موفق شدیم تا جلوی نابودی انقلاب و تجزیه کشور را بگیریم. در دوره سازندگی هم مردم حضور داشتند؛ جهاد سازندگی کار کمی نبود ولی از بین بردن روحیه جهادی مسئلهای است که دشمن آغاز کرد؛ آنها دنبال متزلزل کردن پایههای انقلاب هستند تا مردم را از دیدگاههای آزادیخواهی و استقلالطلبی دور کنند؛ هدفشان این است که مردم و کشور را وابسته کنند.
من در اینجا تاکید میکنم که مذاکره خوب است اما نه مذاکره برای تسلیم؛ مذاکرهای که پشتیبانی مردم و تشکیلات نظام را پشت سر خود داشته باشد موفق خواهد بود و نهایتا باید به برداشتن کامل تحریمها منجر شود نه مذاکرهای که به جامعه بگوید خزانه خالی است و سایه جنگ وجود دارد و بر مبنای آن کشور را تسلیم کنند؛ اما تیم مذاکره کننده اینگونه جلو رفت و معاهده خلع سلاح را هم اجرا کردند که تحریم مضاف بر کشور بود؛ یعنی عقبنشینی بسیار زیادی مرتکب شدند و حالا دشمن میگوید از منطقه بیرون برو و از توان موشکی خود هم دست بردار. بنابراین نیاز است که برای موفقیت در برابر غرب، پاشنه آشیل آنها را هدف قرار دهیم؛ پاشنه آشیل آمریکا، رژیم صهیونیستی است؛ یعنی اگر میخواهیم تحریم برداشته شود باید فشار همه جانبه به رژیمصهیونیستی بیاوریم. وقتی فشار به رژیم صهیونیستی وارد شود، لابی صهیونیستی در آمریکا و اروپا، در برابر ما عقب نشینی میکند؛ باید به آنها فشار بیاوریم که از فلسطین اشغالی دست بردارند؛ البته موضع گیریهای کشور ما باید صریح باشد و در میان مردم القاء نکنند که مسئله فلسطین به ما ربطی ندارد چراکه حیات و استقلال اقتصادی ما به تضعیف رژیم صهیونیستی و نابودی آنها بستگی دارد.
- اشاره به مسئله روشنگری داشتید؛ بسیاری از مباحث مهمی که مردم را نگران میکند به این دلیل است که مسئولین خیلی با مردم شفاف نیستند و بسیاری از مسائل برای مردم به درستی بازگو نمیشود؛ به نظر شما مسئله روشنگری و شفافیت چقدر باید در دستور کار دولت آینده قرار بگیرد؟
تفکر پنهان کاری چیزی است که از زمان انقلاب و دوران جنگ به ما تحمیل شد؛ یعنی چون امنیت ما به خطر افتاد، در دیدگاه مدیران و مسئولین ما اینگونه نهفته شد که صنایع و مسائل حیاتی اقتصاد کشور را در نواحی مرکزی متمرکز کنند؛ حتی نواحی مرکزی هم به دلیل منافع قومی و قبیلهای، خودشان به این مسئله دامن زدند؛ پس دیدگاه امنیتی در حوزه صنایع به ما تحمیل شد و داخلی ها هم آن را تشدید کردند؛ بخش دیگر مسائل سیاسی و امنیتی است و همواره می گفتند فلان موضوع امنیتی است پس نباید برای مردم بازگو شود؛ یکی از این موضوعات، مباحث هستهای است که به بزرگترین موضوعات ما در ۲۰ سال گذشته تبدیل شده است در حالی که بسیاری از مباحث این حوزه ارزش امنیتی ندارد و کار عادی پالایشگاهی و شیمیایی است یعنی بخشی از حوزههایش، به تولید شوینده شبیه است پس این چه بار امنیتی دارد! اما یک عده در این میان از پنهان شدن پشت لایه های امنیتی فایده میبرند؛ در دورهای که من در این صنعت مدیریت داشتم، تلاش کردم از شخصیتهای علمی و دانشگاهی بهره ببرم؛ البته هر کارخانه و صنعتی، یک اتاق کنترل و مرکز فرماندهی دارد که امنیت آنجا باید تامین شود ولی دیگر بخشهای صنعت، این مشکلات را ندارد. همین عدم شفافسازی در حوزه هستهای باعث این انفجارها شده است چون پنهان کاری زیاد است و صنعت، دسته یک عده افراد معدود می افتد و چون اطرافشان بسته است، تجربه لازم را کسب نمیکنند؛ حتی در مسائل حفظ تشکیلاتی که وجود دارد، از نخبگان کشور استفاده نمیکنند؛ حال در این میان عدهای در مجلس بلند میشوند و بحث شفافسازی را مطرح میکنند و وقتی بررسی میکنیم متوجه میشویم که این شفافسازی بیشتر در راستای تسویه سیاسی است؛ یعنی نماینده وقتی میخواهد رای بدهد حتماً باید در آن جریان فکری رای دهد که اگر به نفع آنها رأی ندهد، بلافاصله بحث شفافیت را مطرح میکنند و میگویند فلان نماینده به شفافیت رأی نداده است. یعنی حتی یک نماینده حق ندارد بگوید کلیات این طرح اشکال دارد؛ لذا شفافیت به ملعبهای برای جناحهای سیاسی تبدیل شده است که یکدیگر را تخریب کنند در حالی که هیچ نفعی هم برای مردم ندارد؛ اما متاسفانه اینها را در ذهن افرادی که هواداران آن هستند مطرح می کنند که این افراد با شفافیت مخالف هستند در صورتی که این چنین نیست؛ شفافیت خوب است اما ابتدا در جایی که ما مبلّغ انضباط اجتماعی و اقتصادی باشیم؛ به عنوان نمونه سیستم بانکی ما باید شفاف باشد یعنی دنبال قانونگذاری که چه کسی به چه چیزی رأی داده نباشیم و باید به دنبال این باشیم سابقه کسانی که از بانکها وام های کلان میگیرند را مشخص و یا باید هویت کسانی که در یک مناقصه شرکت می کنند تا پروژهای را از دستگاه دولتی بگیرند مشخص شود؛ چراکه مال دولت بی حساب و کتاب است و مال مردم است که بخشش میشود اما بخشهای خصوصی بر خلاف بخشهای دولتی، دقت لازم را در حفظ منابعشان دارند.
اگر در حوزه اقتصاد، کار را به مردم بسپاریم و دولت خیلی در مسائل دخالت نکند و فقط تنظیم کننده و ناظر باشد، مشکلات حل میشود، اما آن ناظرانی که از بخش خصوصی رشوه و باج میگیرند، درد اصلی کشور هستند که این مسایل را باید اصلاح کرد. بنابراین شفافسازی یعنی اینکه در حوزه اقتصاد درست عمل کنیم اما در حوزه امنیت داخلی و سیاست خارجی حتماً باید با کیاست رفتار کرد و مواظب باشیم شفافسازی را به آن حوزه نبریم. البته نه اینکه با مردم خودمان برخورد کنیم و بگوییم آنها امنیتی هستند. رسانه ها باید این موارد را رصد کنند که مبادا با مردم به اسم حفظ امنیت، تسویه سیاسی صورت بگیرد. بلکه باید مراقب بود که اطلاعات مهم کشور به دست جاسوسان نیفتد و با مردم خودمان و کسانی که حقشان هست شفاف برخورد کنیم. حتی شفافیت در قوه قضائیه باید صورت بگیرد یعنی احکامی که در دادگاه ها صادر می شود باید به نقد گذاشته شود؛ وکلای محترم و حقوقدانان کشور باید بتوانند احکامی را که کارشناسان دادگستری صادر میکنند و تصمیمی که قضات گرفتند را با توجه به مدارک و شکایتهایی که انجام شده، ارزیابی کنند. با توجه به اینکه نرمافزار هم در جامعه است باید احکام را شبیه هم کنیم یعنی هر قاضی حکمی ندهد که با نظر قاضی شرع دیگر متفاوت باشد؛ خصوصاً در احکامی که مربوط به حوزه زنان و خانواده است این مسئله باید مد نظر قرار بگیرد.
- ما تجربه اعتراضات آبان ۹۸ را داشتیم که آمار کشته شدگان و یا دستگیر شدگان هم به درستی اعلام نشد که شاید در از دست رفتن اعتماد مردم بی تاثیر نبود. شما در مصاحبههای پیشین خود، بازگشت اعتماد عمومی مردم را تنها راه عبور از بحران اعلام کرده بودید پس چقدر ضرورت دارد که در این برهه زمانی اعتماد از دست رفته مردم دوباره بازسازی شود؟
این ضرورت واجب است که اعتماد مردم و حاکمیت برگردد و اگر هم امثال من وارد عرصه انتخابات شدند، هدف این است که مردم به یکی از جنس خودشان رأی دهند. من از جنس مردم هستم که درون نظام بودم و از داخل نظام، اطلاعات دارم و میتوانم در رفع مشکلات کمک کنم؛ اتفاقاتی که در آبان ۹۸ افتاد حق مردم ایران نبود؛ شاهد سوءمدیریت بودیم اما متاسفانه در کشور ما استعفاء معنی ندارد؛ چرا رئیسجمهور، وزیر نفت و وزیر کشور استعفاء ندادند و چرا به دادگاه احضار نشدند. در کشورهایی که همواره از نقاط ضعف آنها میگوییم، اگر چنین اتفاقی در کشور آنها رخ دهد، عذرخواهی درستی از مردم انجام میدادند اما در کشور ما فقط مقام رهبری به تأسی از حضرت امیر(ع) تیرهای بلا را به جانش خرید و رحمت را بین مردم در آبان ۹۸ توزیع کرد. چه معنی دارد که بنزین گران شود اما یارانه مردم تغییر نکند اگر قرار بود بنزین از ۱۰۰ تومان به ۴۰۰ تومان تبدیل شود قبل از آن کارهای صورت گرفت پس چرا آن تجارب گذشته را دور ریخته و کارتهای سوخت را حذف کردند؟ کسی که این کار را کرد مبانی نظریاش غلط بود و اجرایش هم از مبانی نظری، غلط تر بود. اگر در قوه قضائیه هم اشکالاتی وجود دارد پس چرا از مردم عذرخواهی نمی کند. مردم تظلم خواهی خود را باید به قوه قضائیه ببرند اما چرا جو جامعه این گونه است که عمده مردم از رفتن دادگاه و طولانی شدن روند بررسی پروندهها ناراضی هستند. هر کسی شکایت دروغی را نزد دادگاه میبرد و در حالی که شخص، هیچ نقشی در آن مال یا پرونده ندارد اما میتواند از یک نفر شکایت کند درحالی که باید در همان ورودی دادگاه مدارک را چک کنند و اگر مدارک لازم وجود ندارد آن را رد کنند؛ نبود این کارها باعث شده تعداد پرونده در دادگاه ها زیاد شود اگر کارشناسان دادگستری مغرضانه و یا نادرست نظر دادند، یا علم کافی را نداشتند و یا برای آنها صحنه سازی کردند، پس مردم چه گناهی کردند که باید آسیب ببینند. اگر قوه قضاییه وظایف قانونی خود را انجام میدهد و به دنبال این است که عقب افتادگی ها را جبران کند، پس این حد تبریک گفتن نیاز نیست زیرا کار خود را انجام میدهد و آیا برای کاری که انجام میدهد باید تشویق شود؟. ما تشکر میکنیم که گذشته جبران شود اما باید اشتباهات خودمان را هم برای مردم بازگو کنیم تا سرمایه اجتماعی دوباره بازگردد. من فقط قوه مجریه را مقصر نمیدانم بلکه قوه قضاییه و مجلس هم ایراداتی داشتند. نمایندگان مجلس بعضا رأیهایی که میدهند متناسب با منافع مردم نبوده بلکه به نفع حوزه انتخابی خودشان است نه به نفع کلان کشور؛ لذا باید نمایندگانی انتخاب کنیم که ملی فکر میکنند و کلیت ایران را در نظر میگیرند.
- اشاره به یارانه ها داشتید چه برنامههایی باید در دستور کار قرار بگیرد که یارانهها عدالتمند بین مردم توزیع شود؟
یارانه برای این مطرح شد تا کمبودهای موجود در زندگی مردم تا حدی جبران شود. یارانه ۴۵۵۰۰ تومانی در سال ۸۹ بر مبنای تورم و قیمت آن زمان مشخص شد بنابراین باید هزینه های امروز را در نظر بگیریم و اگر فقر در جامعه هست باید فقر مطلق را از بین ببریم؛ یعنی کسی گرسنه سرش را بر بالین نگذارد این گرسنگی هم فقط با یک قرص نان تامین نمیشود. در حال حاضر بحث سلامت مردم هم وجود دارد چراکه هزینههای مردم در آن بالا رفته است؛ زمانی که قیمت بنزین از ۱۰۰ تومان به ۴۰۰ تومان رسید، در قبال آن به مردم یارانه دادیم اما زمانی که از ۱۰۰۰ تومان به ۳۰۰۰ تومان رسید یارانهای برای آن در نظر نگرفتیم؛ بنابراین افزایش یارانه یکی از مباحثی است که دولت بعدی باید به آن توجه کند؛ بانک مرکزی و نهادهای دیگر خط فقر را ۱۰ میلیون تومان اعلام کردند پس نیاز است فقر زدایی انجام شود؛ جامعه ما بالقوه ثروتمند است؛ بالاترین ذخایر نفت و گاز و همچنین ذخایر معدنی و دریاها را داریم که باید از آنها در جهت تغییر شرایط فعلی کشور استفاده کرد و حق مردمی که در کشوری با منابع عظیم زندگی میکنند این نیست که فقیر باشند درحالی که شرایط زندگی در کشورهای حاشیه خلیج فارس که آب خوردن خود را از بندر لنگه ما تأمین میکردند بسیار تغییر کرده است؛ البته درست است که انقلاب ما باعث شد منافع عدهای در ایران از بین برود که به کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس رفتند و در آنجا سرمایه گذاری کردند و این انگلیسیها هستند که آنها را به رشد رساندند اما قرار بود ما هم منافع را برای خارجی ها در ایران از بین ببریم نه اینکه مردم خودمان را فقیر کنیم. دشمن هم روی سوء مدیریت وعدم انسجام کشور ما سرمایه گذاری کرده است و طولانی مدت هدفگذاری میکند که باعث فقیر شدن جامعه ما شود تا از انقلاب و آزادی دست برداریم اما این مردم بودند که تاکنون انقلاب را حفظ کردند و باز هم باید در صحنه حاضر شوند چرا که با یک انقلاب و دفاع در برابر جنگ که در حوزه اقتصاد هست مواجه هستیم؛ بنابراین ابتدا باید نظام مدیریت کشور را اصلاح کرده و مجریان که به مردم و مال آنها احترام می گذارند و ثروت های کشور را منافع گروه خود نمیدانند انتخاب کنیم و این افراد باید مدیریت کشور را به دست بگیرند تا انشالله مشکل در زمان معقول حل شود.
- با نزدیک شدن به سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به نظر شما نگاه مردم به انتخابات چگونه است امیدوارم به تغییر وضع موجود هستند یا نه؟
باید بر مبنای دادههای موجود کار کنیم؛ دادههای موجود انتخابات اسفند ۹۸ مشارکت حدود ۳۲ تا ۳۳ درصدی را نشان میداد؛ البته در شهرستانهای ما رقابتهای قومی و طایفهای وجود دارد که باعث میشود در انتخابات شرکت کنند اما در انتخابات ریاستجمهوری خطر بیشتری ما را تهدید میکند و ممکن است که اقبال عمومی برای شرکت در انتخابات وجود نداشته باشد؛ متاسفانه صدا و سیما هم در این وضعیت نقش دارد؛ زیرا جوان مجری که در برنامههای انتخاباتی حضور دارد، از کاندیدایی که دعوت شده تشکر میکند و میگوید شما اولین کسی هستید که دعوت ما را قبول کردید؛ پس معلوم است دعوتی وجود داشته و تعدادی داوطلب را مشخص کردند اما از بقیه دعوت به عمل نیامده است. لذا این حرکات صدا و سیما آسیب زدن به اعتماد عمومی جامعه است و مردم فکر میکنند حاکمیت دوباره میخواهد همان روشهای سابق را ادامه دهد و شخصیتی را درست کند و آن را پیش ببرند و در آخر شورای نگهبان در معذوریت قرار بگیرد و افرادی را از دو جبهه تایید کند. اینا همان روش گذشته است که اگر اتفاق بیفتد نباید انتظارات تغییر قابل ملاحظه ای در معیشت مردم داشته باشیم.
- پیش بینی از تایید و رد صلاحیت کاندیداها خصوصا خودتان دارید؟
برای پیش بینی باز هم باید به دادههای گذشته باز گردیم، افرادی که صالح تشخیص داده شدند، سرمایه های جامعه ما بودند یعنی قبل از انقلاب رشد کردند تجربه داشتند، زندان رفتند، در انقلاب حضور داشتند، در دولت های مختلف حاضر بودند ولی شورای نگهبان در مقاطعی تعدادی از آنها را صالح تشخیص داد و نسبت به بقیه هم اعلام کردند که در مقایسه با آنها، امتیاز کمتری دارند؛ اگر در جامعه ما فقط این افراد دارای شرایط بودند که نباید بعد از انتخابات سران فتنه می شدند و یا در برابر فتنه سکوت میکردند. رئیس دولت فعلی چگونه تایید گرفت و چرا روسای جمهور قبلی تایید نمیشوند. بنابراین باید در مبانی نظری که اینگونه تاییدها را انجام می دهند، تجدید نظر کنیم.
نمی شوند در جامعه بزرگ ایران فقط ۴ نفر صالح باشند و بعد گرفتار حذف شوند و یا دوباره شورای نگهبان آنها را رد کند. متاسفانه به شخصیتهای دیگر فرصت نمیدهیم چراکه شاید از افراد فعلی سالمتر و متبحرتر هم بودند. بنابراین اگر طبق دادههای قبلی عمل شود، من پیشبینی میکنم تصمیمات درست نخواهد بود؛ اما من تابع نظام هستم و به تصمیم آنها پایبند خواهم بود؛ ممکن است بنده صلاحیتم رد نشود چون خودم را که مقایسه می کنم از آنها بهتر هستم و دولت را بهتر اداره خواهم کرد. دستگاه اجرایی باید در جمهوری اسلامی پوست بیاندازد و از شورای نگهبان میخواهم که به سیاق گذشته عمل نکند؛ اما یکی از تصمیمات خوبی که در این دوره گرفته شد این است که نظارت در جریان تبلیغات انتخاباتی هم ادامه خواهد داشت و اگر کسی خطایی انجام دهد صلاحیتش باطل میشود؛ من این کار را مفید می دانم چون در سال ۹۶ شاهد توهین های بدی بودیم که فقط توهین به اشخاص نبود بلکه توهین به نظام بود؛ متاسفانه از صدا و سیمای هم این تبلیغات صورت گرفت. اما هیچ کس این حرفها را زیر سوال نبرد و شکایتی نکرد و من شکایت کردم اما گفتند اگر شکایت کنیم قاضی نیست که برای آنها حکم دهد؛
متاسفانه در این انتخابات زن ها هم بازیچه هستند؛ تا انتخابات فرا میرسد، زنها مهم میشوند خصوصاً آنهایی که حجاب شان با حجابی که بقیه تبلیغ میکنند متفاوت است؛ من می گویم زنها، خودشان باید حرمتشان را نگه دارند و بازیچه نشوند. پس نباید اجازه دهند از آنها به نفع گروه ها و جریان های سیاسی استفاده کنند. زنان باید در بُعد اندیشه وارد جامعه شوند و در این زمان است که جامعه ما رشد تصاعدی خواهد داشت. ما حتی نتوانستیم از زنان سرپرست خانوار حمایتهای لازم را انجام دهیم و فقط شعار دادیم؛ زنانی که به هر دلیلی از شوهران خود جدا می شوند باید با عزت زندگی کنند. بنابراین فکر میکنم باز هم شاهد دسته بازی ها خواهیم بود؛ حتی رسانه ها میگویند که چهرههای اصلی در انتخابات ثبت نام کردند!. چه کسی می گوید اینها چهره های اصلی هستند. آنها در این چهل سال چه تاجی و سر مردم زدند. پس باید از این مسائل دست برداریم.
- در صورتی که منتخب مردم شدید آیا از زنان در کابینه استفاده می کنید؟
من با زنان بازی سیاسی نمیکنم برداشت حزبی و گروهی هم از آن ها نخواهم داشت؛ من معتقد هستم زنان باید در اتاقهای فکر حضور داشته باشند و تجربه کسب کنند اما تاکنون این کار را نکردیم. دانشجویان زیادی از میان خانم ها داشتم که مغز متفکر جامعه هستند و بهتر از آقایان حتی در حوزه های تجربی حاضر شدند لذا اگر تصمیم گیری دست من باشد از همین افراد استفاده میکنم؛ همانطور که سابقاً زمانی که در سازمان انرژی اتمی بودم اینگونه کار کردم یعنی در جاهایی که باید کسب تجربه میکردند آنها را در شرکتها به صورت عضو علیالبدل گذاشتم تا ببیند بزرگترها چه تصمیمی میگیرند؛ اما جریان پیر که دولت را در دست گرفت، همه آنها را کنار زد. ما نیاز داریم شرکت هایی را ایجاد کنیم تا استخدامهای دولتی کمتر شود؛ من با تقسیمات کشوری قوم گرایانه مخالف هستم چراکه بار اجرایی دولت را زیاد میکند و پولی که باید صرف عمران و آبادانی کشور شود، صرف این مباحث میشود و باید از دولت الکترونیک در خدمات رسانی به مردم استفاده کنیم.
- در حوزه سیاست خارجی و تعامل با کشورهای همسایه خصوصاً کشورهای مسلمان چه برنامه هایی باید در دستور کار دولت بعدی قرار بگیرد؟
کشورهای همسایه خصوصا کشورهای مسلمان باید در اولویت ما قرار بگیرند چراکه مشترکات زیادی با آنها داریم. می توانیم دیپلماسی اقتصادی، انرژی، فرهنگی و پارلمانی را به کمک دیپلماسی سیاسی بیاوریم؛ اما ارتباطات کشور را فقط به دیپلماسی سیاسی محدود کردیم؛ برای پیشبرد اهداف کشور باید سفیران اقتصادی انتخاب کنیم؛ حتی انتخاب استانداریها در مناطق مرزی هم برای ما مهم است. استانداریها و فرمانداریها باید دارای اختیار باشند که به صدور فرهنگ میتوانند کمک کنند. در داخل کشور باید استانداردها را بالا ببریم زیرا با بالابردن استانداردها، محصولات داخلی از کیفیت بالایی برخوردار خواهند بود و مردمی که جنس ایرانی را مصرف کنند مبلغ صادرات خواهند بود و این کار در کوتاه مدت ممکن نیست؛ چون اگر کارخانجات، کیفیت محصولات را بالا ببرند و از شرکت های دانش بنیان کمک بگیرند، مطمئنا جهش خواهیم کرد؛ اما لازمه اش استفاده از مدیران کارآمد در 6 ماهه اول دولت است. نظر مجلس باید در انتخاب وزرا لحاظ شود و نباید حزبی و گروهی عمل کنند و کسی هم که انتخاب شده باید از بقیه افرادی که در مناظرات او را همراهی کردند، بر اساس وزنی که دارند در دولت استفاده کند؛ در این صورت مردم حس می کنند در حاکمیت مشترک هستند و شکاف بین مردم و حاکمیت کم شده و شکاف در حاکمیت با انسجام مدیریت بین سه قوا و رهبری از بین خواهد رفت. ما در اینصورت به سمت رشد اقتصادی دو رقمی پیش میرویم تا رشد اقتصادی صفر را جبران کنیم و با این اقتدار با جهان معامله کنیم.