امروز : جمعه 10فروردینماه 1403 | ساعت : 15 : 44

آخرین اخبار

آرتی: اقامه نماز مسلمانان روسیه در مقابل مجتمع «کروکوس»

شفقنا- اداره دینی مسلمانان روسیه در مقابل مجتمع «کروکوس»...

اعلام برنامه شب های قدر در مسجد جمکران

شفقناقم- مراسم احیای شب های قدر در مسجد جمکران...

القدس: قانون منع تبعیض بر اساس مدل مو در پارلمان فرانسه تصویب شد

شفقنا- پارلمان فرانسه پیش نویس قانونی را تصویب کرد...

خطیب نماز جمعه تهران: همه می‌دانند مشکل کشور «اقتصادی» است

شفقنا- خطیب نماز جمعه تهران گفت: جهش تولید بسیار...

سخنگوی وزارت خارجه حملات رژیم صهیونیستی به سوریه را محکوم کرد

شفقنا- سخنگوی وزارت خارجه حملات هوایی شب گذشته رژیم...

«نهج البلاغه و امام علی (ع)»؛ قدرت در سیره و سخن امام علی (ع)...

شفقنا- استادیار دپارتمان الهیات دانشگاه مفید گفت: نهج البلاغه...

«آمریکا و اسرائیل: چه کسی تسلیم چه کسی است؟» سرمقاله القدس العربی

شفقنا- «دانیل کورتزر» سفیر اسبق آمریکا در اسرائیل (بین...

مراسم شب قدر در هیئت ثامن الائمه سیدنی برگزار می شود

شفقنا- مراسم احیاء اولین شب قدر در هیئت قرآنی...

القدس العربی: تجمع هزاران اردنی در محکومیت جنگ در غزه و عادی سازی روابط...

شفقنا- هزاران اردنی شامگاه گذشته در مجاورت سفارت اسرائیل...

تفسیر آیاتی از جزء پنجم: ایمان شرط اساسی ازدواج؛ نهی شدید از خودکشی؛ تحریف مفاهیم وفرهنگ موجب تحریف مکتب میشود؛ روش برخورد هنگام دیدن نعمت های دیگران؛ جایگاه مهم نماز حتی در زمان جنگ؛ دفاع محکم از مساله ارث زنان

شفقنا-جزء پنجم از آیه 23 سوره نسا شروع و تا ایه 147 این سوره ادامه دارد.
به گزارش شفقنا، آیات جز پنجم مربوط به تفاوت ازدواج با زنان آزاده و کنیزان ، نکوهش خوردن مال شریک، نهی از خودکشی وقتل، تشریح گناهان صغیره وکبیره، تاکید برامانتداری، پرداخت دیه ودفاع محکم از ارث زنان است.

تفسییر برخی از آیات مهم جزء پنجم به شرح زیر است:

وَ مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلاً أَنْ یَنْکِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ مِنْ فَتَیاتِکُمُ الْمُؤْمِناتِ وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِإِیمانِکُمْ بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَناتٍ غَیْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ فَإِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَیْنَ بِفاحِشَهٍ فَعَلَیْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَی الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنْکُمْ وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ«25»

و هر کس از شما،که توانایی مالی ندارد تا با زنان آزادِ باایمان ازدواج کند، پس از کنیزانِ با ایمانی که شما مالک آنید،(به زنی بگیرد)و خدا به ایمان شما داناتر است.همه از یکدیگرید،پس(نگویید:که من آزادم و تو کنیز.و) با اذن صاحبانشان آن کنیزان را به همسری درآورید و مهریه نیکو و به طور شایسته به آنان بدهید،به شرط آنکه پاکدامن باشند،نه اهل فحشا و نه اهل دوست گرفتن های پنهانی.پس آنگاه که کنیزان،صاحب همسر شدند،اگر مرتکب زنا شوند،کیفرشان نصف کیفر زنانِ آزاد است.این (نوع ازدواج،)برای کسانی از شما رواست که از(رنج وفشار بی همسری و)افتادن به گناه و زنا بر خود بترسد،با این همه،صبر کردن(و ازدواج نکردن با کنیزان)برایتان بهتر است و خداوند بخشنده و مهربان است.

پیام ها:

1-در اسلام،برای موضوع ازدواج،بن بست نیست. «وَ مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ»

2-قانونگذار باید به نیازهای طبیعی افراد جامعه از یک سو و فشارهای اقتصادی آنان از سوی دیگر توجّه داشته باشد. وَ مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ …

3-ازدواج با کنیز را تحمّل کنید،ولی ننگ گناه را هرگز. «فَمِنْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ»

4-از ازدواج با زن آزاد می توان صرف نظر کرد،ولی از شرط ایمان نمی توان گذشت. «فَتَیاتِکُمُ الْمُؤْمِناتِ»

5-ایمان،شرط اساسی هر ازدواجی است. «الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ ،فَتَیاتِکُمُ الْمُؤْمِناتِ»

6-ایمان ظاهری برای ازدواج کافی است،ما مأمور به باطن نیستیم. «وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِإِیمانِکُمْ»

7-ازدواج با کنیز،حقارت نیست. «بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ»

8-رضایتِ مالک کنیز در ازدواج،مانند اذن پدرِ دختر،شرط است. «بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ»

9-مالکان بدانند که کنیزان از اهل خودشانند.«اهلهنّ»

10-به کنیزان نیز مثل زنان آزاد،باید مهریه نیکو داد. «آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»

11-مهریه را به خود کنیز بدهید.حقوق اقتصادی و اجتماعی بردگان باید مراعات شود. «آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ»

12-میزان مهریه باید بر اساس عُرف و شئون زن باشد.«بالمعروف»

13-شرطِ بقای ازدواج،پاکدامنی،دوری از فحشا و روابط نامشروع است.

مُحْصَناتٍ غَیْرَ مُسافِحاتٍ …

14-مجازات زن بدکار اگر کنیز باشد،به خاطر کنیز بودن و محرومیّت های آن،به نصف کاهش می یابد. «فَعَلَیْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَی الْمُحْصَناتِ»

15-فراهم آوردن ازدواج های سهل و آسان در جامعه،راه جلوگیری از مفاسد جنسی است. «ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ»

16-سالم سازی روانی از اهداف اسلام است. «ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ»

17-گاهی صبر وخویشتن داری،از برخی ازدواج ها بهتر است. «وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ»

____________________________

یُرِیدُ اللّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ وَ خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعِیفاً«28»

خداوند می خواهد(با آسان کردن قوانین ازدواج،بار تکلیف)شما را سبک کند.و انسان،ضعیف آفریده شده است.

پیام ها:

1-اسلام،دین آسانی است و بن بست ندارد. «یُرِیدُ اللّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ»

2-تکالیف دینی،براساس توان وطاقت انسان است. «یُرِیدُ اللّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ»

3-مشکل تراشی در ازدواج،خلاف خواست خداست. «یُرِیدُ اللّهُ أَنْ یُخَفِّفَ»

4-پیروی و پایبندی شما در احکام ازدواج،زمینه ی سبکباری و دورماندن جامعه از آفات و مشقات است. «یُرِیدُ اللّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ»

5-انسان در برابر غریزه ی جنسی ضعیف است. «خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعِیفاً»

6-میان تکوین و آفرینش انسان،و تشریع و احکام الهی هماهنگی است.یُخَفِّفَ … ضَعِیفاً

_______________________________________
نگوهش خوردن مال دیگری در شراکت

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ إِلاّ أَنْ تَکُونَ تِجارَهً عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللّهَ کانَ بِکُمْ رَحِیماً«29»

ای کسانی که ایمان آورده اید! اموال یکدیگر را در میان خود به باطل نخورید،مگر اینکه تجارتی با رضایت یکدیگر باشد.و خود(و یکدیگر)را نکشید،همانا خداوند نسبت به شما همواره مهربان بوده است.

یام ها:

1-مالکیّت فردی محترم است و تصرّف در اموال دیگران،جز از راه معاملات صحیح و بر اساس رضایت،حرام است. لا تَأْکُلُوا … إِلاّ … تِجارَهً عَنْ تَراضٍ

2-جامعه،دارای روح واحد و سرنوشت مشترک است.اموال دیگران را همچون اموال خودتان محترم بدانید. «أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ»

3-هر نوع تصرّفی که بر مبنای«حقّ»نباشد،ممنوع است. لا تَأْکُلُوا … بِالْباطِلِ

4-داد و ستدها باید با رضایت طرفین باشد،نه با اجبار واکراه. «عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ»

5-جان انسان محترم است،لذا خودکشی ویا دیگرکشی حرام است. «لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ»

6-احکام ومقرّرات اسلام پرتوی از رحمت خداست. «کانَ بِکُمْ رَحِیماً»

________________________________

نکوهش خودکشی

 

وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ عُدْواناً وَ ظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلِیهِ ناراً وَ کانَ ذلِکَ عَلَی اللّهِ یَسِیراً«30»

و هر کس از روی تجاوز و ستم چنان کند(و دست به مال و جان مردم دراز کرده،یا خودکشی و خونریزی کند)به زودی او را در آتشی(عظیم) وارد سازیم و این کار،بر خداوند آسان است.

نکته ها:

شاید تفاوت«عدوان»و«ظلم»این باشد که عدوان،تجاوز به دیگران است،ظلم،شامل ستم بر خویش هم می شود.

کلمه ی«صَلَو»به معنای ورود در رحمت و«صَلَی»به معنای ورود در دوزخ است،بنابراین کلمه «نُصْلِیهِ» به معنای آن است که او را در آتش وارد می کنیم.

امام صادق علیه السلام فرمود:هر کس به عمد خودکشی کند،برای همیشه در دوزخ است.آنگاه این آیه را تلاوت فرمودند.

پیام ها:

1-کارهایی که از سر ظلم و عدوان از انسان سر نزند،قهر الهی ندارد. وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ عُدْواناً وَ ظُلْماً …

2-قصد وانگیزه،نقش اصلی در کیفر یا پاداش دارد. «مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ عُدْواناً وَ ظُلْماً»

__________________________________

تشریح گناهان صغیره وکبیره

إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَرِیماً«31»

اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی می شوید پرهیز کنید،گناهان کوچکتان را بر شما می پوشانیم و شما را در جایگاهی ارجمند وارد می کنیم.

نکته ها:

از این آیه استفاده می شود که گناهان،دو نوعند:صغیره و کبیره.در آیه ی 49 سوره ی کهف نیز می خوانیم که مجرمان در قیامت،با دیدن پرونده ی اعمال خود می گویند: این چه نامه ی عملی است که هیچ گناه کوچک و بزرگی را فروگذار نکرده است. «لا یُغادِرُ صَغِیرَهً وَ لا کَبِیرَهً»

از امام کاظم علیه السلام سؤال شد که در این آیه خداوند وعده ی مغفرت صغائر را در صورت اجتناب از کبائر داده است،پس شفاعت برای کجاست؟امام فرمودند:شفاعت برای اهل کبائر امّت است.

گناه کبیره،طبق روایات،آن است که خدا وعده ی آتش به انجام دهنده اش داده است. شاید وعده آتش در آیه قبل برای قتل یا خودکشی و تجاوز به مال مردم اشاره به همین باشد که نمونه گناهان کبیره ای که وعده عذاب داده شده،تجاوز به مال و جان مردم است.

در روایات،تعداد گناهان کبیره متعدّد و مختلف است و این به خاطر آن است که کبائر نیز درجاتی دارند و به بعضی از گناهان«اکبر الکبائر»گفته شده است.

پیام ها:

1-کسانی که اصول فکری وعملی صحیحی دارند،در مورد تخلّفات جزئی آنان گذشت لازم است. إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ … نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ

2-پاداش کسانی که گناهان بزرگ را ترک می کنند،آن است که خداوند از گناهان کوچکشان بگذرد. إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ … نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ

3-تا از گناهان کبیره و صغیره پاک نشویم،به بهشت نخواهیم رفت. «نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَرِیماً»

__________________________________
در مقابل نعمت های دیگران چه کنیم؟

وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلی بَعْضٍ لِلرِّجالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ وَ سْئَلُوا اللّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللّهَ کانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیماً«32»

و آنچه را که خداوند سبب برتری بعضی از شما بر بعضی دیگر قرار داده آرزو نکنید.برای مردان از آنچه بدست آورده اند بهره ای است و برای زنان نیز از آنچه کسب کرده اند بهره ای می باشد و(به جای آرزو و حسادت)از فضل خداوند بخواهید،که خداوند به هر چیزی داناست.

پیام ها:

1-به داده های الهی راضی باشیم و حسودانه،آرزوی برتریهای دیگران را نداشته باشیم. «وَ لا تَتَمَنَّوْا»

2-در اسلام مسائل اقتصادی واخلاقی بهم آمیخته است. لا تَأْکُلُوا … بِالْباطِلِ …وَ لا تَتَمَنَّوْا

3-تبعیض ها وبرتری های استثمارگرانه و ظالمانه،از حساب برتری های خداداد، جداست. «فَضَّلَ اللّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلی بَعْضٍ»

4-تفاوت های زن و مرد از نظر خلقت و طبیعت،از نمونه های برتری دادن خداوند در آفرینش است. فَضَّلَ اللّهُ … لِلرِّجالِ … لِلنِّساءِ

5-هر یک از زن و مرد،نسبت به دستاوردهای خود به طور مساوی مالکند.

«لِلرِّجالِ نَصِیبٌ ،لِلنِّساءِ نَصِیبٌ»

6-به جای تمنّای آنچه دیگران دارند،در پی کسب وتلاش باشیم. نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا …

7-انسان،تنها مالک بخشی از دست رنج خود است. «مِمَّا اکْتَسَبُوا» بخش دیگر سهم فقرا و حکومت اسلامی است.

8-هم کار،هم دعا. اِکْتَسَبُوا … وَ سْئَلُوا اللّهَ

9-به جای چشمداشت به داشته های دیگران به فضل و لطف خدا چشم داشته باشید. وَ لا تَتَمَنَّوْا … وَ سْئَلُوا اللّهَ

10-به خصلت ها جهت صحیح بدهیم.آرزو در انسان هست،امّا جهت این آرزو را درخواست نعمت از خدا قرار دهیم،نه سلب نعمت از دیگران. لا تَتَمَنَّوْا … وَ سْئَلُوا اللّهَ مِنْ فَضْلِهِ

11-اگر خداوند،چیزی به کسی داد یا از او گرفت،حکیمانه و آگاهانه است.

«بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیماً» (ایمان به علم خداوند سبب بازداشتن انسان از طمع و چشم داشت است.)

____________________________________________
جایگاه نماز

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاهَ وَ أَنْتُمْ سُکاری حَتّی تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ وَ لا جُنُباً إِلاّ عابِرِی سَبِیلٍ حَتَّی تَغْتَسِلُوا وَ إِنْ کُنْتُمْ مَرْضی أَوْ عَلی سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیداً طَیِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدِیکُمْ إِنَّ اللّهَ کانَ عَفُوًّا غَفُوراً«43»

ای کسانی که ایمان آورده اید! در حال مستی به نماز نزدیک نشوید،تا آنکه بدانید چه می گویید.و نیز در حال جنابت نزدیک(مکان)نماز،(مسجد)نشوید،مگر به طور عبوری(و بی توقّف)تا اینکه غسل کنید.و اگر بیمار یا در سفر بودید،یا یکی از شما از جای گودی(کنایه از قضای حاجت)آمد،یا تماسی(و آمیزش جنسی)با زنان داشتید و(در این موارد)آب نیافتید،پس بر زمین(و خاک)پاک و دلپسندی تیمّم کنید،(دو کف دست بر خاک زنید)آنگاه صورت و دست هایتان را مسح کنید، همانا خداوند،بخشنده و آمرزنده است.

پیام ها:

1-مقام نماز به حدی رفیع است که شرابخوار نباید به آن نزدیک شود. «لا تَقْرَبُوا الصَّلاهَ وَ أَنْتُمْ سُکاری»

2-در نماز،تنها اذکار وحرکات کافی نیست،توجّه وشعور لازم است. حَتّی تَعْلَمُوا …

3-عبادات ناآگاهانه،از ارزش بالا برخورددار نیست،گرچه تکلیف را ساقط می کند. «حَتّی تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ»

4-در مسجد،نباید با حالت جنابت وارد شد. وَ لا جُنُباً …

5-در غسل،شستن تمام بدن لازم است.چون در آیه نام عضو خاصّی برده نشده است. «تَغْتَسِلُوا»

6-احتمال خطر وضرر،یا تکلیف را از انسان برمی دارد و یا سبب تخفیف تکلیف می شود. وَ إِنْ کُنْتُمْ مَرْضی … فَتَیَمَّمُوا

7-در تعبیرات و گفتار،باید ادب را رعایت کرد. «مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ» (تعبیر برگشت از گودی برای قضای حاجت و لمس زنان،کنایه از آمیزش جنسی است.)

8-احکام خدا،ترخیص دارد ولی تعطیل ندارد.اگر آب نبود،باید تیمم کرد.

«فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا»

9-شرط ارتباط با خدا از طریق نماز،طهارت و پاکی است،وضو یا تیمّم.

«فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا»

10-تخفیف احکام،نمودی از رحمت و مغفرت الهی است. فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا …  غَفُوراً رحیما

______________________________
تحریف فرهنگ، تحریف مکتب

 

مِنَ الَّذِینَ هادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ یَقُولُونَ سَمِعْنا وَ عَصَیْنا وَ اسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَ راعِنا لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ طَعْناً فِی الدِّینِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اسْمَعْ وَ انْظُرْنا لَکانَ خَیْراً لَهُمْ وَ أَقْوَمَ وَ لکِنْ لَعَنَهُمُ اللّهُ بِکُفْرِهِمْ فَلا یُؤْمِنُونَ إِلاّ قَلِیلاً«46»

بعضی از یهودیان،سخنان را از جایگاهش تحریف می کنند(و بجای آنکه بگویند: شنیدیم و اطاعت کردیم)می گویند:شنیدیم و نافرمانی کردیم(و بی ادبانه به پیامبر می گویند:) بشنو که هرگز نشنوی و ما را تحمیق کن،(این گونه می گویند) تا با زبان خود حقایق را بگردانند و در دین شما طعنه زنند و اگر می گفتند:(کلام خدا)را شنیدیم و اطاعت کردیم و(کلام ما را)بشنو و به حال ما بنگر(تا حقایق را بهتر درک کنیم) برایشان بهتر بود و با منطق سازگارتر،ولی خداوند آنان را به خاطر کفر و سرسختی شان لعن کرد، پس جز اندکی توفیق ایمان نیافتند

نکته ها:

تعبیر «سَمِعْنا وَ عَصَیْنا» مثل آن است که در فارسی از روی مسخره می گویند:از تو گفتن و از ما گوش نکردن.

کلمه ی «راعِنا را مسلمانان به رسول خدا می گفتند و منظورشان این بود که مراقب و متوجّه ما باش،امّا یهود با تحریف این کلمه،معنای زشتی را اراده می کردند.چون کلمه ی «راعِنا» را اگر از ریشه ی«رعی»بگیرند،معنایش مراعات کردن است و اگر از «رعونت»گرفته شود و با تشدید نون «راعِنا» خوانده شود،به معنای آن است که ما را احمق کن.یهود با پیچیدن زبانشان و جابجا کردن کلمات و حروف،مسلمانان را تحقیر و پیامبر را مسخره می کردند.

پیام ها:

1-گناه عدّه ای را نباید به گردن همه گروه انداخت. مِنَ الَّذِینَ …

2-تحریف در مفاهیم لغات و فرهنگ،از گناهان کلیدی و زمینه ساز گناهان دیگرو تضعیف مکتب است. «لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ طَعْناً فِی الدِّینِ»

3-توهین به مقدّسات وشکستن حریم ها،حربه ی همیشگی کافران است. «وَ اسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ»

4-اجابت دعوت انبیا،مایه نیکی و استواری است. «خَیْراً لَهُمْ وَ أَقْوَمَ»

5-سرنوشت انسان،نتیجه ی انتخاب و عملکرد خود اوست. «لَعَنَهُمُ اللّهُ بِکُفْرِهِمْ»
__________________________________

یا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلی أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنّا أَصْحابَ السَّبْتِ وَ کانَ أَمْرُ اللّهِ مَفْعُولاً«47»

ای کسانی که به شما کتاب(آسمانی)داده شده! به آنچه نازل کردیم که تصدیق کننده چیزی(تورات وانجیل)است که با شماست، ایمان آورید، پیش از آنکه چهره هایی را محو و نابینا کنیم،پس به پشت برگردانیم،یا مورد لعن خویش سازیم،آنگونه که اصحابِ روزِ شنبه(یهودیان متخلّف) را لعنت کردیم.و فرمان خداوند،شدنی است.

کته ها:

منظور از محو و برگشت چهره ها،می تواند،دگرگونی دل و فطرت سالم و عقل و هوش،از مسیر سعادت باشد،که در نتیجه ی لجاجت و سرسختی در برابر آیات الهی،بجای یک قدم به جلو،گامی به عقب می روند و چهره ی انسانی شان مسخ و محو می شود. شاید هم منظور،برگشتِ ظاهری صورت به پشت سر و مسخ چهره باشد،یا تغییر شکل در قیامت.

اصحاب سَبت،یهودیان متخلّفی بودند که فرمان خدا را مبنی بر تحریم صید ماهی در روزهای شنبه نافرمانی کرده و با یک نیرنگ،ماهیان را در روز شنبه حبس و روز یکشنبه صید می کردند.آنان به قهر الهی گرفتار شده و صورت هایشان به شکل بوزینه، مسخ شد.

پیام ها:

1-اسلام،پیروان ادیان دیگر را به دین خدا دعوت می کند. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ آمِنُوا»

2-چهره های علمی و آگاهان جامعه،مسئول تر و مورد خطاب بیشتر خداوند هستند. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ آمِنُوا»

3-در شیوه ی دعوت و تبلیغ،مناسب است به اعتقادات و مشترکاتِ حقّ دیگران احترام گذاشت. «مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ»

4-اصول کلّی برنامه های همه ی انبیا،با هم هماهنگ است. «مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ»

5-در برابر افراد لجوج،باید از اهرم تهدید استفاده کرد. «مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ»

6-برای تأثیر تهدید،بهتر است نمونه های عینی و عملی آن را گوشزد کرد. «کَما لَعَنّا أَصْحابَ السَّبْتِ»

7-قهر الهی نسبت به لجوجان،یک سنّت است. «کَما لَعَنّا أَصْحابَ السَّبْتِ»

8-فرمان خداوند،قطعی است. «کانَ أَمْرُ اللّهِ مَفْعُولاً»

__________________________________________

درپاسخ به خودستایی

 

أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ یُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ اللّهُ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ وَ لا یُظْلَمُونَ فَتِیلاً«49»

آیا ندیدی کسانی که خود را پاک و بی عیب می شمردند؟(چنین نیست) بلکه خداوند، هر کس را بخواهد پاک می گرداند و آنان به اندازه نخ هسته خرما ظلم نمی شوند.

نکته ها:

خودستایی و خویشتن را بی عیب دانستن و خود را برگزیده و ممتاز دیدن،مورد نکوهش قرآن است،چنانکه می فرماید: «فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقی»از خود ستایش نکنید،خداوند داناتر است که متّقی کیست.حضرت علی علیه السلام در خطبه ی«همام»یکی از نشانه های متّقین را این می داند که هرگاه ستایش شوند،می هراسند.

پیام ها:

1-خودستایی که برخاسته از غرور وبزرگ بینی است،جایز نیست. «یُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ»

2-تزکیه ای ارزش دارد که بر اساس دستورات الهی باشد،نه ارشادات بشری.

«بَلِ اللّهُ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ»

3-کیفرهای الهی،نتیجه اعمال ناپسند انسان است،نه ظلم خدا. «لا یُظْلَمُونَ فَتِیلاً»

________________________________
امانت را به اهلش بسپارید/مقصود از امانت چیست؟

 

إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِها وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللّهَ نِعِمّا یَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللّهَ کانَ سَمِیعاً بَصِیراً«58»

همانا خداوند فرمانتان می دهد که امانتها را به صاحبانش بدهید و هرگاه میان مردم داوری کردید،به عدل حکم کنید.چه نیک است آنچه که خداوند شما را بدان پند می دهد.بی گمان خداوند شنوای بیناست.

 در روایات متعدّد،منظور از امانت،رهبری جامعه معرّفی شده که اهلش اهل بیت علیهم السلام می باشند.این مصداق بارز عمل به این آیه است.

آری،کلید خوشبختی جامعه،بر سر کار بودن افراد لایق ورفتار عادلانه است و منشأ نابسامانی های اجتماعی،ریاست نااهلان وقضاوت های ظالمانه است.حضرت امیر علیه السلام فرموده است:«من تقدّم علی قوم و هو یری فیهم من هو افضل،فقد خان اللّه و رسوله والمؤمنین»هر کس خود را در جامعه بر دیگران مقدّم بدارد و پیشوا شود در حالی که بداند افراد لایق تر از او هستند،قطعاً او به خدا و پیامبر و مؤمنان خیانت کرده است.

شاید بتوان گفت:خیانت در امانت شامل کتمان علم،حرفه وحقّ،تصاحب اموال مردم، اطاعت از رهبران غیر الهی،انتخاب همسر یا معلّم نااهل برای فرزندان و…می شود.

امام باقر علیه السلام فرمود:اوامر ونواهی خدا امانت های الهی هستند

پیام ها:

1-سپردن امور به کاردانان و قضاوت عادلانه،از مصادیق عمل صالح و از نشانه های ایمان است.(با توجّه به آیه قبل)

2-هر امانتی صاحبی دارد وهرکس لیاقت واستعداد کار ومقامی را دارد. «أَهْلِها»

3-در ادای امانت و دادگری،ایمان شرط نیست.نسبت به همه ی مردم باید امین و دادگر بود. «أَهْلِها ،النّاسِ»

4-قاضی و حاکم باید عادل باشد. «تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ»

5-تشکیل حکومت لازم است.لازمه ی سپردن مسئولیّت ها به اهلش و قضاوت عادلانه برقراری نظام و حکومت الهی است. تُؤَدُّوا الْأَماناتِ … تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ

6-موعظه ی خوب،آن است که علاوه بر پندهای اخلاقی،به مسائل اجتماعی و قضایی هم توجّه کند. «نِعِمّا یَعِظُکُمْ بِهِ»

7-اگر مردم هم خیانت در امانت یا ستم در قضاوت را نفهمند،خدا بینا و شنواست. «إِنَّ اللّهَ کانَ سَمِیعاً بَصِیراً»

__________________________________

آمادگی همیشگی دربرابر  دشمن

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ فَانْفِرُوا ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِیعاً«71»

ای کسانی که ایمان آورده اید!(در برابر دشمن هوشیار باشید و به علامت آمادگی) سلاح خود را بردارید،پس به صورت دسته های پراکنده و نامنظّم یا همه با هم بسوی دشمن حرکت کنید.

 

پیام ها:

1-مسلمانان باید در هر حال آماده و بیدار باشند،و از طرحها،نفرات،نوع اسلحه، روحیّه، همکاری داخلی و خارجی دشمنان آگاه باشند و متناسب با آنها طرح بریزند و عمل کنند. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ»

2-آمادگی رزمی در سایه ایمان ارزش دارد. «الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ»

3-مسلمانان باید بسیج شوند. «انْفِرُوا جَمِیعاً»

4-مسلمانان باید از تاکتیک های مختلف،برای مقابله با دشمن استفاده کنند.

«ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِیعاً»

5-شیوه بسیج و مبارزه را خودتان تعیین کنید. «ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِیعاً»

______________________________________

پیام ها:

1-رازداری و حفظ اخبار امنیّتی وظیفه مسلمانان است و افشای اسرار آنها حرام است. إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ … أَذاعُوا بِهِ

2-پخش شایعات،از حربه های منافقان است. «أَذاعُوا» (با توجّه با آیات قبل)

3-اخبار جبهه و اسرار نظامی باید به یک نقطه برسد و پس از ارزیابی و تشخیص به اندازه ی مصلحت منتشر گردد. «رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ»

4-عوام و عموم مردم،باید به اهل استنباط رجوع کنند. رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ …

5-اولی الامر باید از میان خودِ مؤمنین باشد. «أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ»

6-مسلمانان باید دارای حکومت و تشکیلات و رهبری باشند.اولی الامر صاحب دولت و حکومت و قدرت است. «إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ» 7-کنترل و هدایت اخبار امنیّتی و اسرار اجتماعی،ایجاد تشکیلات خبری برای جمع آوری و ارزیابی خبرهای سرنوشت ساز و عرضه آن به مردم از شئون رهبری است. «لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ»

8-بین ولایت و فقاهت رابطه ی تنگاتنگ است.اولوالامر باید اهل استنباط باشند. أُولِی الْأَمْرِ … یَسْتَنْبِطُونَهُ

9-استنباط،تنها مخصوص احکام فقهی نیست. أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ …یَسْتَنْبِطُونَهُ

10-خنثی سازی توطئه از راه قراردادن مراجع صلاحیّت دار در جریان اخبار و بررسی آنها،مصداق فضل ورحمت الهی است. رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ … فَضْلُ اللّهِ

11-تعیین رسول اللّه و اولوالامر بعنوان مرجع مردم،و رهانیدن مردم از پیروی شیطان بزرگ ترین فضل و رحمت خدا است. وَ لَوْ لا فَضْلُ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ …

12-مرکزیّت صحیح مانع انحراف است و جامعه ی بی رهبر در دام شیطان می افتد. «فَلَوْ لا فَضْلُ اللّهِ لاَتَّبَعْتُمُ»

13-انتشار اخبار نظامی و عدم مراجعه به رهبران الهی،پیروی از شیطان است.

«لاَتَّبَعْتُمُ الشَّیْطانَ»

14-اکثر مردم فریب شایعات را می خورند. «لاَتَّبَعْتُمُ الشَّیْطانَ إِلاّ قَلِیلاً»

_________________________________________-

وَ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّهٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها إِنَّ اللّهَ کانَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ حَسِیباً«86»

و هرگاه شما را به درودی ستایش گفتند،پس شما به بهتر از آن تحیّت گویید یا(لااقّل)همانند آن را(در پاسخ)باز گویید که خداوند همواره بر هر چیزی حسابرس است.

نکته ها:

مراد از«تحیّت»،سلام کردن به دیگران،یا هر امر دیگری است[37]که با آرزوی حیات و سلامتی و شادی دیگران همراه باشد،همچون هدیه دادن.چنانکه وقتی کنیزی به امام حسن علیه السلام دسته گلی هدیه داد،امام او را آزاد کرد و این آیه را قرائت فرمود.

در اسلام،تشویق به سلام به دیگران شده،چه آنان را بشناسیم یا نشناسیم.و بخیل کسی شمرده شده که در سلام بخل ورزد.و پیامبر به هر کس می رسید حتّی به کودکان،سلام می داد.

در نظام تربیتی اسلام،تحیّت تنها از کوچک نسبت به بزرگ نیست،خدا،پیامبر و فرشتگان، به  مؤمنان سلام می دهند.

سلام خدا. «سَلامٌ عَلی نُوحٍ فِی الْعالَمِینَ»

سلام پیامبر. «إِذا جاءَکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیاتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ»

سلام فرشتگان. «تَتَوَفّاهُمُ الْمَلائِکَهُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْکُمْ»

(به آداب سلام در روایات مراجعه شود).

پیام ها:

1-رابطه ی عاطفی خود را با یکدیگر گرم تر کنید. «فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ»

2-ردّ احسانِ مردم نارواست،باید آن را پذیرفت و به نحوی جبران کرد. «فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها»

3-پاسخ محبّت ها و هدایا را نباید تأخیر انداخت.حرف فاء در کلمه «فَحَیُّوا» نسانه تسریع است.

4-پاداش بهتر در اسلام استحباب دارد. «فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها»

5-در پاسخ نیکی های دیگران،ابتدا به سراغ پاسخ بهتر روید،اگر نشد،پاسخی مشابه. «بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها»

6-از تحیّت های بی جواب نگران باشید،که اگر مردم پاسخ ندهند،خداوند حساب آن را دارد و نه عواطف مردم را بی جواب گذارید،که خداوند به حساب شما می رسد. «إِنَّ اللّهَ کانَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ حَسِیباً»

_______________________________________–

پرداخت دیه

وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلاّ خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ وَ دِیَهٌ مُسَلَّمَهٌ إِلی أَهْلِهِ إِلاّ أَنْ یَصَّدَّقُوا فَإِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَکُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ وَ إِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ مِیثاقٌ فَدِیَهٌ مُسَلَّمَهٌ إِلی أَهْلِهِ وَ تَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ تَوْبَهً مِنَ اللّهِ وَ کانَ اللّهُ عَلِیماً حَکِیماً«92»

و هیچ مؤمنی را نسزد که مؤمنی را بکُشد،مگر از روی اشتباه و هر کس مؤمنی را به خطا کشت،پس باید برده مؤمنی را آزاد کند و خونبهای کشته را به خانواده اش تسلیم کند،مگر آنکه(خانواده ی مقتول،از دیه ی قاتل)بگذرد و اگر(مقتول)با آنکه مؤمن است،از قومی است که با شما دشمن است(جریمه اش فقط)آزاد کردن یک برده ی مؤمن است و اگر(مقتول)از قومی باشد که میان شما و آنان پیمان است، دیه ی او را به خانواده اش تسلیم کند و برده ی مؤمنی را آزاد سازد.و اگر(برده ای برای آزاد کردن،یا پولی برای خرید برده)نیافت،پس دو ماه پیاپی روزه بگیرد.

این،(تخفیف و)بازگشتی از سوی خدا(به مردم)است،و خداوند دانا و حکیم است.

پیام ها:

1-قتل بی گناه،در اسلام حرام است. «وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ»

2-قتل،با ایمان ناسازگار است. «وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ»

3-مؤمن،جایزالخطاست،باید مواظب باشد. «وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً»

4-احترام جان مسلمان تا حدّی است که از قتل خطایی هم نمی توان به آسانی گذشت. «وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِیرُ»

5-خطا،یکی از ملاک های رفع تکلیف یا تخفیف در کیفر است. «فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ»

6-جبران فقدان مؤمن،با آزاد کردن انسان با ایمان است. «تَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ»

7-آزادی،نوعی حیات است.وقتی حیات یک نفر گرفته می شود،به جبرانش باید یک نفر را آزاد کرد.[43] «تَحْرِیرُ رَقَبَهٍ»

8-آزادی بردگان،در لابلای برنامه های اسلام گنجانده شده است. «فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ»

9-تسلیم دیه،مشروط به درخواست خانواده مقتول نیست،بلکه وظیفه ی قاتل پرداخت آن است. «مُسَلَّمَهٌ إِلی أَهْلِهِ»

10-به هرکس نباید دیه داد،باید به خانواده مقتول داد تا حقّ به حق دار برسد.

«مُسَلَّمَهٌ إِلی أَهْلِهِ»

11-خانواده ی مقتول،مالک خونبها می شود. «مُسَلَّمَهٌ إِلی أَهْلِهِ»

12-تعیین دیه ی خطاکار،رمز وجود جریمه در نظام اسلامی است. «دِیَهٌ مُسَلَّمَهٌ»

13-در حالات هیجانی هم،عواطف و رحم نباید فراموش شود و عفو از خطاکار،یک صدقه ی پسندیده است. «إِلاّ أَنْ یَصَّدَّقُوا»

14-ارزش پیمان تا آنجاست که گاهی کافر را در ردیف مؤمن قرار می دهد.خونبها را به کافری که هم پیمان است باید داد. فَدِیَهٌ مُسَلَّمَهٌ … وَ تَحْرِیرُ رَقَبَهٍ

15-نوع جریمه ها باید از یک سو به نفع افراد مؤمن باشد، «فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ» واز سوی دیگر سبب تقویت جامعه ی کفّار نگردد.لذا پرداخت دیه و خونبها به دشمن حربی،ممنوع است. «فَإِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَکُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ»

16-شرط ایمان برای آزاد کردن برده،تشویقی است برای بردگان که به سراغ پذیرش اسلام بروند. «رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ»

17-در اسلام و قوانینش،بن بست نیست.احکام اسلامی تعطیل نمی شود،ولی تخفیف دارد. «فَمَنْ لَمْ یَجِدْ»

18-در اسلام،جریمه به مقدار توان جسمی و مالی افراد است. فَمَنْ لَمْ یَجِدْ …

19-روزه های پیاپی،وسیله ای برای پاکسازی روح است. «فَصِیامُ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ»

20-اسلام،به بعد ایمانی افراد تکیه دارد.آزاد کردن برده و پرداخت دیه،دیدنی است،ولی روزه گرفتن،دیدنی نیست و به این وسیله،انسان وجدان دینی و اخلاقی خود را جریمه می کند. «فَصِیامُ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ»

______________________________
نماز شکسته واصول نماز در جنگ

وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاهِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ یَفْتِنَکُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنَّ الْکافِرِینَ کانُوا لَکُمْ عَدُوًّا مُبِیناً«101»

و هرگاه که در زمین سفر کنید،گناهی بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید،اگر بیم دارید که کافران به شما آزار و ضرر رسانند.همانا کافران همواره دشمن آشکار شمایند

وَ إِذا کُنْتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاهَ فَلْتَقُمْ طائِفَهٌ مِنْهُمْ مَعَکَ وَ لْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذا سَجَدُوا فَلْیَکُونُوا مِنْ وَرائِکُمْ وَ لْتَأْتِ طائِفَهٌ أُخْری لَمْ یُصَلُّوا فَلْیُصَلُّوا مَعَکَ وَ لْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَهً واحِدَهً وَ لا جُناحَ عَلَیْکُمْ إِنْ کانَ بِکُمْ أَذیً مِنْ مَطَرٍ أَوْ کُنْتُمْ مَرْضی أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَکُمْ وَ خُذُوا حِذْرَکُمْ إِنَّ اللّهَ أَعَدَّ لِلْکافِرِینَ عَذاباً مُهِیناً«102»

(ای پیامبر!)هرگاه(در سفرهای جهادی)در میان سپاه اسلام بودی و برای آنان نماز برپا داشتی،پس گروهی از آنان با تو(به نماز)بایستند و سلاحهای خود را همراه داشته باشند،پس چون سجده کردند(قیام نمایند و رکعت دوّم را فرادی انجام داده پس بروند و)پشت سر شما(نگهبان) باشند،و گروه دیگر که نماز نخوانده اند(از رکعت دوّم)با تو نماز بخوانند و وسایل دفاع و سلاحهای خود را با خود داشته باشند،کافران دوست دارند که شما از سلاح و ساز و برگ خود غافل شوید تا یکباره بر شما حمله آورند،و اگر از باران رنجی به شما رسید یا بیمار و مجروح بودید، گناهی بر شما نیست که سلاحهایتان را بر زمین بگذارید و(فقط)وسایل دفاع با خود داشته باشید.همانا خداوند برای کافران عذابی خوارکننده فراهم کرده است.

یام ها:

1-نماز،حتّی در صحنه ی جنگ تعطیل نمی شود و رزمنده،بی نماز نیست. فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاهَ … .وَ لْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ

2-در اهمیّت نماز جماعت همین بس که در جبهه ی جنگ با دشمن،حتّی با یک رکعت هم برپا می شود. «وَ لْتَأْتِ طائِفَهٌ أُخْری لَمْ یُصَلُّوا فَلْیُصَلُّوا»

3-در هنگام پیش آمدن دو وظیفه(جهاد و نماز)،نباید یکی فدای دیگری شود. فَلْتَقُمْ … وَ لْیَأْخُذُوا

4-در همه حال،هشیاری لازم است،حتّی نماز نباید مسلمانان را از خطر دشمن غافل کند. «وَ لْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ»

5-رهبر،محور وحدت و عبادت است. کُنْتَ فِیهِمْ … فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاهَ

6-تقسیم کار،تعاون و شریک کردن دیگران در کارهای خیر،حتّی در حسّاس ترین موارد،از عوامل الفت جامعه است.در این آیه،دو رکعت نماز جماعت میان دو گروه تقسیم شده،تا تبعیضی پیش نیاید و همه در خیر شریک باشند. وَ لْتَأْتِ طائِفَهٌ أُخْری …

7-فرمان های الهی به تناسب شرایط،متفاوت است.(این آیه مربوط به نماز خوف در برابر دشمن است.) «فَلْتَقُمْ طائِفَهٌ مِنْهُمْ»

8-نماز جماعت در جبهه،نشان عشق به هدف و خدا و رهبر و پایبندی به ارزشهاست. «إِذا کُنْتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاهَ»

9-در جبهه باید جابه جایی نیروها در فاصله ی یک رکعت نماز،امکان پذیر بوده باشد. «وَ لْتَأْتِ طائِفَهٌ أُخْری لَمْ یُصَلُّوا فَلْیُصَلُّوا»

10-هر چه مدّت نماز در جبهه بیشتر شود،فرصت دشمن برای حمله افزایش می یابد. پس باید حفاظت بیشتری داشت.در رکعت اوّل،داشتن اسلحه کافی است ولی در رکعت دوّم، هم اسلحه و هم ابزار دفاع. وَ لْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ … وَ لْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ

11-خداوند،پیامبرش را از توطئه ها و نقشه های پنهانی دشمن آگاه می کند.(با توجّه به شأن نزول که ولید قصد کرد تا هنگام نماز جماعت حمله کند و با این آیه طرح او لغو شد.)

12-حرکت با اخلاص شما،سبب امدادهای الهی در وقت خود است.(نزول این آیه و فرمان نماز خوف،یک امداد الهی در مقابل آن توطئه بود.)

13-در جبهه،مراسم عبادی نباید طولانی شود و کارهای مانع هوشیاری،ممنوع است. «وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ»

14-از آرزوهای دشمن،آگاه باشید. «وَدَّ الَّذِینَ»

15-عبادت،وسیله ی غفلت از دشمن نشود. «تَغْفُلُونَ»

16-احتمال غفلت در مسلمانان واقعی ضعیف است.(کلمه «لَوْ» در جمله «لَوْ تَغْفُلُونَ» نشانه ی این معناست.)

17-با هوشیاری،باید از امکانات نظامی و اقتصادی حفاظت کرد. «أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ»

18-غفلت امّت اسلامی،شبیخون کفّار را در پی خواهد داشت. «مَیْلَهً واحِدَهً»

19-هر سخن و برنامه و حرکتی که مسلمانان را غافل کند،گامی است در جهت اهداف و خواسته های دشمن. «وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ»

20-مرض و ضرر ملاک و مجوّز معافیّت از جبهه و سربازی است. بِکُمْ أَذیً … أَوْ کُنْتُمْ مَرْضی

21-بارانی مجوّز زمین گذاشتن اسلحه است که با ضرر و آزار همراه باشد.در باران بی ضرر رزمنده سلاح بر زمین نمی گذارد. «بِکُمْ أَذیً مِنْ مَطَرٍ»

22-در هیچ حالی،رزمنده نباید از وسائل حفاظتی دور باشد.حتّی اگر اسلحه ندارد،زره بر تن داشته باشد. «خُذُوا حِذْرَکُمْ»

23-تهدید کفّار و امید و دلگرمی دادن به مؤمنان،از شیوه های قرآن است. «أَعَدَّ لِلْکافِرِینَ عَذاباً مُهِیناً»

24-در آینده،ذلّت از آنِ کافران است. «لِلْکافِرِینَ عَذاباً مُهِیناً»

________________________________–

در نکوهش نجوا کردن

لا خَیْرَ فِی کَثِیرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلاّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَهٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَیْنَ النّاسِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً«114»

در بسیاری از(جلسات و)سخنان درگوشی آنان،خیری نیست،مگر(سخن)کسی که به صدقه یا کار نیک یا اصلاح و آشتی میان مردم فرمان دهد و هر کس برای کسب رضای خدا چنین کند پس به زودی او را پاداشی بزرگ خواهیم داد.

یام ها:

1-نجوا،جز در موارد استثنایی،ناپسند است،چون سبب سوء ظنّ میان مؤمنان می شود. «لا خَیْرَ فِی کَثِیرٍ مِنْ نَجْواهُمْ»

2-در اظهار نظر،باید منصفانه رفتار کرد.همه ی نجواها را زیر سؤال نبریم. «فِی کَثِیرٍ مِنْ نَجْواهُمْ»

3-گاهی آشتی دادن میان مردم،ایجاب می کند که با هر یک از طرفین،مخفیانه گفتگو کنیم. «إِصْلاحٍ بَیْنَ النّاسِ»

4-گاهی امر به معروف یا صدقه ی آشکار،سبب شرمندگی و لجاجت طرف می شود،باید با نجوا و پنهانی عمل کرد. «أَوْ مَعْرُوفٍ»

5-اهمیّت آبروی مردم،تا حدّی است که نجوای ناپسند،به خاطر حفظ آن پسندیده می شود وصدقه وامر به معروف مخفیانه،زشتی نجوا را تحت الشعاع قرار می دهد. إِلاّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَهٍ …

6-ارزش کارها به اخلاص است. «ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ» 7-انجام هر کار خیر پنهانی و محرمانه،نشان اخلاص نیست،شاید خود تظاهر باشد. «وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ»

8-خدمت به جامعه،دعوت به نیکوکاری و همزیستی مسالمت آمیز سبب دریافت اجر عظیم است. «نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً»

_____________________________
دفاع خداوند از حقوق زنان

وَ یَسْتَفْتُونَکَ فِی النِّساءِ قُلِ اللّهُ یُفْتِیکُمْ فِیهِنَّ وَ ما یُتْلی عَلَیْکُمْ فِی الْکِتابِ فِی یَتامَی النِّساءِ اللاّتِی لا تُؤْتُونَهُنَّ ما کُتِبَ لَهُنَّ وَ تَرْغَبُونَ أَنْ تَنْکِحُوهُنَّ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الْوِلْدانِ وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْیَتامی بِالْقِسْطِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللّهَ کانَ بِهِ عَلِیماً«127»

ودرباره ی(ارث)زنان از تو فتوی می خواهند،بگو:خدا درباره آنها به شما فتوی می دهد،وآیه های قرآن که بر شما تلاوت می شود،درباره زنان یتیم که حقّشان را نمی دهید و می خواهید به ازدواجشان درآورید و کودکانی که مستضعفند(به شما فتوی می دهد)که با یتیمان به انصاف رفتار کنید و هر کار نیکی انجام دهید،خدا از آن آگاه است.

پیام ها:

1-حقوق زن،مورد بحث و گفتگوی مسلمانان صدر اسلام بوده است.

«یَسْتَفْتُونَکَ فِی النِّساءِ»

2-دفاع از حقوق زنان،کودکان و یتیمان در کنار هم،نشانه ی ظلم به آنان در طول تاریخ است. «النِّساءِ ،یَتامَی، اَلْوِلْدانِ»

3-حمایت از حقوق زنان،حکم خدشه ناپذیر خداوند است. «قُلِ اللّهُ یُفْتِیکُمْ»

4-تشریع حکم از جانب خداوند است و بیان بر عهده ی پیامبر. «قُلِ اللّهُ یُفْتِیکُمْ»

5-سنّت های جاهلی را باید با فتواهای صریح شکست. «قُلِ اللّهُ یُفْتِیکُمْ»

6-به خاطر تفکّرات جاهلی،زنان را از ارث محروم نکنید. «لا تُؤْتُونَهُنَّ ما کُتِبَ لَهُنَّ»

7-خدا زنان را مالک دانسته وبرایشان بهره ای از ارث قرار داده است. «کُتِبَ لَهُنَّ»

8-حفظ حقوق یتیمان وظیفه همگان است. «وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْیَتامی»

9-باید جامعه اسلامی برای اجرای عدالت در میان یتیمان قیام کند. «تَقُومُوا لِلْیَتامی بِالْقِسْطِ»

10-برخورد عادلانه با یتیم،نمونه کار خیر است. «وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ»

11-خدمت و حمایت از محرومان،فراموش نمی شود. «فَإِنَّ اللّهَ کانَ بِهِ عَلِیماً»

12-ایمان به علم الهی،بهترین تشویق برای انجام کار خیر است. «کانَ بِهِ عَلِیماً»

13-علم خداوند به رخدادها،قبل از تحقّق آن است. تَفْعَلُوا … کانَ بِهِ عَلِیماً

______________________________________

توصیف نماز ریاکارانه منافقان

إِنَّ الْمُنافِقِینَ یُخادِعُونَ اللّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَی الصَّلاهِ قامُوا کُسالی یُراؤُنَ النّاسَ وَ لا یَذْکُرُونَ اللّهَ إِلاّ قَلِیلاً«142»

همانا منافقان با خدا مکر و حیله می کنند در حالی که خداوند(به کیفر عملشان)با آنان مکر می کند.و هرگاه به نماز برخیزند با کسالت برخیزند،آن هم برای خودنمایی به مردم و خدا را جز اندکی یاد نمی کنند.

نکته ها:

منافق،کسی است که در ظاهر احکام دینی را به جای می آورد،امّا انگیزه های او الهی نیست.نماز می خواند،امّا از روی ریاکاری،کسالت و غفلت.او گمان می کند با این روش خدا را فریب می دهد،در حالی که نمی داند خودش را فریب داده و خداوند به درون او آگاه است و جزای فریبکاری او را می دهد.

پیام ها:

1-فریبکاری،بی نشاطی در نماز،ریاکاری و غفلت از یاد خدا،از نشانه های نفاق است. «إِنَّ الْمُنافِقِینَ یُخادِعُونَ ،یُراؤُنَ ،لا یَذْکُرُونَ»

2-منافقان بدانند که با خدا طرفند. «وَ هُوَ خادِعُهُمْ»

3-کیفر خدا متناسب با عمل است. «یُخادِعُونَ اللّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ»

4-نماز منافقان، نه روحیّه و نشاط دارد،نه انگیزه،نه مقدار. «کُسالی، یُراؤُنَ ، قَلِیلاً»

انتخاب گزینشی شفقنا از تفسیر نور

اخبار مرتبط

پاسخ دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
نام خود را بنویسید