شفقنا – روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان«حکمراني يکپارچه نداريم» این گونه آورده است:
علاوه بر نارسائيهائي که در مديريتها، برنامهريزيها و اجرائيات داریم، ضعف بزرگتري که موجب فشل شدن امور شده، فقدان حکمراني يکپارچه در کشور است.
هر کشوري ميتواند با دو شيوه مديريت شود؛ مديريت جزيرهاي و مديريت منسجم. اين دو نوع مديريت، قطعاً نتايج متفاوتي دارند.
در مديريت جزيرهاي، هر بخش از مجموعههاي حکمراني به ميل و اراده خود عمل ميکنند و با ساير بخشها هماهنگي ندارند. طبعاً چنين مديريتي، چندگانگيها، تکرارها و تضادهائي را به وجود ميآورد که براي کشور زيانبار است و مانع پيشرفت ميشود. يکي از زمينههاي جنگ قدرت نيز همين تضادهاي ناشي از مديريت جزيرهايست کمااينکه دوبارهکاريهاي پرهزينه و تلفکننده منابع مالي و نيروي انساني نيز از عوارض چنين مديريتي است.
برخلاف مديريت جزيرهاي، مديريت منسجم هيچيک از اين عوارض را ندارد و موجب پيشرفت کشور ميشود. مهمتر اينکه مديريت منسجم به خودي خود، بزرگترين پيشران است و در بدبينانهترين حالت، عوارض منفي را به حداقل ميرساند و رشد جامعه را در تمام زمينهها تضمين ميکند.
اينکه چه کسي حق است و چه کسي باطل، کدام قوه درست کار ميکند و کداميک نادرست، کدام جريان سياسي اهل خدمت و صداقت است و کداميک اينگونه نيست و اينکه اين دولت بهتر است يا فلان دولت، به مبحث اين مقاله مربوط نميشوند. در عين حال که ممکن است در همين زمينهها هم نظري داشته باشيم، فارغ از اين نظرها و قضاوتها، حرف اصلي اين مقاله اينست که کشور ما جزيرهاي اداره ميشود و مهمترين عامل فشل بودن امور و عدم پيشرفت برنامهها يا لااقل کندي آنها همين مديريت جزيرهايست. اگر ميخواهيم ايران به آنچه در قانون اساسي نظام جمهوري اسلامي پيشبيني شده و در برنامههاي بالادستي و درازمدت ديده شده برسد و به کشوري الگو تبديل شود، بايد هرچه زودتر به مدیريت جزيرهاي پايان دهيم و مديريت منسجم را جايگزين آن کنيم.
براي آنکه به نمونههائي از جزيرهاي اداره شدن کشور پي ببريم، لازم است بعضي واقعيتهاي تلخي که جريان دارند را در نظر بگيريم. اينکه دولت بگويد پيوستن به افايتياف براي کشور لازم است و مجمع تشخيص مصلحت نظام بگويد نهتنها لازم نيست بلکه بسيار هم مضر است، اينکه عدهاي بگويند برجام خدمت است و عدهاي آن را خيانت بدانند، اينکه در سال 94 و هنگام امضا شدن برجام عدهاي از سران کشورمان با پيامها، اظهارنظرها، مصاحبهها و نامههايشان به رهبري با صراحت اعلام کنند برجام يک فتح بزرگ براي کشور بود که با هدايتهاي شما به دست آمد و بعد از مدتي همانها بگويند برجام لطمه بزرگي به کشور وارد کرده، اينکه يک نماينده مجلس به يک سرباز مجري قانون سيلي بزند و همه بگويند اين شخص بايد مجازات شود ولي مجلس در برابر اين کار خلاف ساکت بماند و بيعملي نشان بدهد، اينکه قوه قضائيه در طول سالها حکم توقيف کارخانجات بدهکار را به نفع بانکها صادر کند و بعداً همين قوه اصولاً توقيف و تعطيلي کارخانجات را امري خلاف بداند و بگويد بايد از توقيف خارج شوند و رسانه ملي طوري تبليغ کند که گوئي يک دستگاه ديگر غير از قوه قضائيه از آسمان آمده و اين کارخانجات زبانبسته را توقيف و تعطيل کرده، اينکه وزارت خارجه براساس وظيفه ذاتي خود با کشوري مذاکره و قرارداد امضا کند و يک دستگاه ديگر به شکلهاي مختلف زيراب آن را بزند، اينکه فلان وزارتخانه براي تأمين بخشي از نيازهاي مردم اقداماتي کند و وزارتخانه ديگر پشتيبانيهاي لازم را براي به نتيجه رسيدن آن اقدام به عمل نياورد، اينکه در ماجراي کرونا هر دستگاهي ساز خود را بزند و به صورت هماهنگ کارها را به پيش نبرند، نتيجه اينست که اقتصاد بحراني ميشود، پيشرفت امور دچار اختلال و ويروس کرونا يکهتاز ميدان ميگردد.
چاره کار در اينست که همه به قانون اساسي برگردند و براساس اين ميثاق ملي که انسجام مديريت را مورد تأکيد قرار داده عمل نمايند. قانون اساسي براي تحقق حکمراني يکپارچه مسئوليتها را مشخص کرده است. اگر افرادي که مخاطب قانون اساسي در زمينه انجام اين مسئوليت هستند به وظيفه خود عمل کنند، قطعاً از نابساماني کنوني نجات خواهيم يافت و حکمراني يکپارچه محقق خواهد شد.