شفقنا رسانه_ رسانهها بهواسطه مسئولیتی که در بازتاب اخبار و رویدادها بر عهده دارند، بیشتر از هر صنفی واجد رعایت اخلاق حرفهای هستند تا آرامش روانی و روحی جامعه را بر هم نزنند. این روزها در میدان کار رسانهای، با توجه به گسترش انتشار اخبار، ضرورت رعایت اخلاق حرفهای بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. رعایت این اصول میتواند اعتماد مخاطب به رسانه را به دنبال داشته باشد. در این باره شفقنا رسانه با سعید ارکانزاده یزدی، روزنامه نگار گفتگویی انجام داد. او می گوید: در حال حاضر، روزنامهنگاری ایران بهحدی بهدلایل درونسازمانی و برونسازمانی ضعیف شده که کمتر میتواند به کسب حقیقت و گزارش واقعیت بپردازد و در جهت خیر عمومی و منافع جامعه حرکت کند. علت این ضعف هم ساختاری است و باید ساختارهای نظامهای سیاسی، اقتصادی و همچنین ساختارهای درون رسانهها متحول شوند و دیدگاهشان به رسانه تغییر کند تا رسانهها بتوانند پروبال بگیرند و رشد کنند. آنوقت، اخلاق حرفهای هم تقویت خواهد شد.
متن این گفتگو را در ادامه بخوانید…
به نظر شما کدهای حقیقی اخلاق حرفهای در رسانه چیست؟
مهمترین اصل اخلاق حرفهای، راستگویی و حقیقتگویی است. در واقع، هدف اصلی روزنامهنگاری دستیابی به حقیقت بوده است. البته مدتهاست بر سر این بحث است که آیا اصلاً میتوان به حقیقت دست پیدا کرد یا نه، اما در زندگی روزمره به هر حال ما میتوانیم جنبههای مختلف یک رویداد را طوری کندوکاو و بعد ارایه کنیم که در نهایت بتوانیم نتیجه بگیریم به حقیقت و واقعیت رویدادها نزدیک شدهایم.
اصل اخلاقی دیگری که در روزنامهنگاری اهمیت دارد، قضاوت براساس خیر عمومی و منافع جمعی است. روزنامهنگاری کاری است که همیشه با انتخاب موضوع، دروازهبانی و تصمیمگیری بر سر دوراهیها و قضاوت درباره وقایع و افراد سروکار دارد. اخلاق حرفهای روزنامهنگاری میگوید که در این موارد شما باید خیر عمومی را مد نظر داشته باشید، نه منافع فرد یا گروه خاصی را.
اصل بعدی؛ در نظر گرفتن کرامت انسانی در عمل روزنامهنگاری و در مواجهه با سوژهها، افراد و همچنین ارایه محصول نهایی کار روزنامهنگاری است. به این معنی که در کار روزنامهنگاری با آبروی افراد بازی نشود، موجب نشویم که دیگران به دردسر بیفتند یا براثر روزنامهنگاری آسیب جدی ببینند. البته در این میان ممکن است شما ناچار باشید علیه برخی از افراد و پدیدههایی روشنگری کنید که میدانید با خیر عمومی سازگار نیستند؛ این قضیه از این اصل میتواند مستثنا باشد، چنانکه شما مثلا چهره افراد فاسد را ناچارید رو کنید درصورتیکه ممکن است اگر مطلبی علیه آنها منتشر کنید به کسبوکارشان آسیب برسد یا به زندان بیافتند.
برخی از اصول اخلاقی روزنامهنگاری هم با اصول اخلاقی عرف جامعه و اخلاق عمومی انطباق دارند. مثلا اینکه دزدی نکنیم یا فریب ندهیم یا حریم خصوصی افراد را حفظ کنیم یا اخاذی و باجگیری نکنیم. برای نمونه، سرقت ادبی و سرقت ایده، متن و تصویر یک رسانه دیگر، برای کار روزنامهنگاری ممنوع است. یا اینکه فریبدادن افراد برای اینکه با آنها مصاحبه کنیم یا اطلاعات از آنها کسب کنیم، ممنوع است. البته بحثهایی هم در این میان وجود دارد و خیلی همهچیز روشن و شفاف نیست. مثلاً بحث بر سر اینکه برای رسیدن به یک خیر عمومی بزرگتر، آیا نمیتوان اسناد محرمانه یا یک مکالمه خصوصی از یک فرد را منتشر کرد. اما اینها معمولاً استثنائات هستند و قریب به اتفاق مسائل تکلیفشان روشن است.
با این اوصاف نقاط قوت و ضعف اخلاق حرفه ای در رسانه های ایران کدامند؟
ضعف بزرگ اخلاق حرفهای در ایران این است که تلاش برای رسیدن به واقعیت و حقایق در اولویت اول روزنامهنگاری ما نیست و روزنامهنگاری ما به یک روزنامهنگاری هوادار تبدیل شده است. این مشکل بیشتر از اینکه متوجه فردفرد روزنامهنگارهای ما باشد، متوجه رسانههایمان است؛ در واقع، مسئله ساختاری است، نه فردی. رسانههای ایران در غالب موارد بهجای اینکه نوعی ثبات و استقلال حرفهای داشته باشند، بهسمت طرفداری از جناحها، گروههای سیاسی و اقتصادی رفتهاند. برخی از آنها نیز بهشدت جذب فعالیتهای تجاری شدهاند و بیشتر به یک مؤسسه تبلیغاتی و سرگرمی شبیه هستند تا به یک رسانه.
مشکلی که در این میان وجود دارد این است که روزنامهنگاران بهطور فردی نمیتوانند اخلاق حرفهای خودشان را ارتقا ببخشند. گاهی این مسأله مطرح میشود که روزنامهنگاران ایران با اخلاق حرفهای آشنا نیستند و باید به آنها این اصول را یاد بدهیم. اصول اخلاق حرفهای در اغلب موارد مسایل روشنی هستند، اما وقتی روزنامهنگار میبیند که هم در داخل سازمانهای رسانهای و هم بیرون از رسانهها این اصول محلی از اعراب ندارند، طبیعی است که حساسیتش به این مسایل کمتر شود. وقتی که حساسیتها به اخلاق حرفهای کم شود، طبیعی است که برخی از اصولی که منطبق با اخلاق عمومی هست هم، در رسانهها زیر پا گذاشته شود. مثلا اهانت و افترا بالا بگیرد یا حریمهای خصوصی نادیده گرفته شوند و یا حتی بهواسطه رسانه اخاذی اتفاق بیفتد.
فکر می کنید دلیل اینکه برخی از کدهای اخلاق رسانه ای در ایران دقیق اجرا نمی شوند، چیست؟
به نظرم علت اصلی اینکه اخلاق حرفهای در روزنامهنگاری ایران کمرنگ شده، این است که روزنامهنگاری ایران قدرت و استحکام خود را بهتدریج از دست داده است. روزنامهنگاری در ایران یک نهاد قدرتمند نیست که بتواند روی پای خود بایستد و استقلال خود را حفظ کند. اگر روزنامهنگاری ایران بتواند از لحاظ اقتصادی و سیاسی چنان قدرتی داشته باشد که برای اقدامات حرفهای خودش خودمختاری و استقلال به دست بیاورد، مسایل مربوط به اخلاق حرفهای هم تا حد زیادی حل خواهند شد.
در حال حاضر، روزنامهنگاری ایران بهحدی بهدلایل درونسازمانی و برونسازمانی ضعیف شده که کمتر میتواند به کسب حقیقت و گزارش واقعیت بپردازد و در جهت خیر عمومی و منافع جامعه حرکت کند. علت این ضعف هم ساختاری است و باید ساختارهای نظامهای سیاسی، اقتصادی و همچنین ساختارهای درون رسانهها متحول شوند و دیدگاهشان به رسانه تغییر کند تا رسانهها بتوانند پروبال بگیرند و رشد کنند. آنوقت، اخلاق حرفهای هم تقویت خواهد شد.
فکر می کنید که راه حل مطلوب برای رسیدن به اخلاق حرفه ای برای نشر اخبار در رسانه ها چه می تواند باشد؟
راهحل مطلوب برای رسیدن به اخلاق حرفهای این است که دست روزنامهنگار را باز بگذاریم و اجازه بدهیم نهاد روزنامهنگاری در ایران قوام پیدا کند و به چنان قدرتی برسد که برای منافع جامعه گامهای عملی بردارد و برایش مشکل درست نشود. برای این کار باید خیلی از جنبههای روزنامهنگاری در ایران تغییر کند، از مسایل حقوق رسانه، کسب مجوز و نظارت بر محتوا گرفته تا احترام به رسانه و کار روزنامهنگاری. همچنین تندادن مقامات، مسئولان و نهادها به دیدهبانی رسانهها. شاید در یک جمله بتوان گفت که در این زمانه و در شرایط فعلی کشور، «راهحل رشد اخلاق حرفهای در روزنامهنگاری ایران آزادی رسانه است». اگر به آزادی رسانه در عمل اعتقاد داشته باشیم و اجازه بدهیم رسانهها تحول ساختاری پیدا کنند، رسانهها بهتدریج رشد میکنند، اعتماد مردم به رسانهها بیشتر میشود، اقتصادشان شکوفا میشود، صنفهایشان فعالتر میشوند و کمکم میتوانند تلاش میکنند که اخلاق حرفهایشان نیز ارتقا پیدا کند.