امروز : پنج‌شنبه 30فروردینماه 1403 | ساعت : 04 : 59

آخرین اخبار

وزیر اسرائیلی: «اعدام، راهکار صحیحی برای حل مشکل شلوغی زندان‌هاست»

شفقنا-«ایتامار بن گویر»، وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی تصریح...

وزیر امور خارجه ایران عازم نیویورک شد

شفقنا- حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران...

پاکستان روند اخراج اجباری پناهجویان افغان را آغاز کرد

شفقنا افغانستان - مهلت پاکستان برای خروج داوطلبانه مهاجران...

۷۰ نفر بر اثر جاری شدن سیل در افغانستان جان باختند

شفقناافغانستان- وزارت دولت در امور رسیدگی به حوادث طالبان...

انفجار ناشی از نشتی گاز در دزفول

شفقنا_ رئیس سازمان آتش نشانی شهرداری دزفول گفت: انفجار...

برترین کاراته‌کاهای ایران مشخص شدند

شفقنا_ نفرات برتر مسابقات کاراته قهرمانی کشور (انتخابی تیم...

پرداخت حقوق فروردین ماه بازنشستگان کشوری براساس افزایش مصوب هیات دولت

شفقنا_معاون توسعه مدیریت و منابع صندوق بازنشستگی کشوری گفت:...

ویدیو/ شهردار تهران: واردات واگن های مترو امسال انجام می‌شود

شفقنا- علیرضا زاکانی، شهردار تهران درباره زمان واردات واگن...

ویدیو/ سخنگوی دولت: مالیات «کالاهای اساسی و دارو» کاهش یافت

شفقنا- علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت گفت: دولت برای...

آیت الله اراکی: تورم ناشی از اعتباری بودن پول است

شفقنا- عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: تورم...

قیمت جدید پژو پارس اعلام شد

شفقنا_ ایران خودرو در سال جاری اولین مجوز افزایش...

لغو اعزام تیم ملی جودو کشور به امارات

شفقنا_ اعزام تیم ملی جودو کشور به مسابقات قهرمانی...

در فقدان آیت الله مصباح یزدی/ سروش محلاتی: نگرانیم از اینکه کسانی وارد صحنه قدرت شوند که اصالت علمی و اخلاقی ندارند/ حوزه جایگزین سرمایه ای چون آقای مصباح یزدی تربیت نکرد

شفقنا – حجت الاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی با بیان اینکه شاگردان، اصحاب و تربیت شدگان فکری امام خمینی(ره) و علامه طباطبایی از نظر اخلاقی، انسان های اصیل و ریشه داری هستند و آیت الله مصباح یزدی نیز از نظر اخلاقی انسانی وارسته بود؛ گفت: امروز نگران هستیم که انسان های مجتهد واقعی و اهل فکر و تامل که از خودسازی برخوردار بودند و سالها امر اخلاق را جدی گرفتند و خداترس بودند، بروند و جای آن ها را انسان هایی پُر کنند که نه اصالت علمی و نه اصالت اخلاقی دارند و وقتی وارد صحنه قدرت شوند به صورت یک بازیگر عمل کنند و نقش آفرینی داشته باشند.

به گزارش شفقنا، حجت الاسلام والمسلمین سروش محلاتی اظهار کرد: آیت الله مصباح یزدی عمر خویش را در تحقیق و تدریس صرف کرد و حق بزرگی در تربیت شاگردان و تدریس منابع و متون مختلف عقلی و قرآنی داشت که برای ایشان از درگاه خداوند طلب رحمت و مغرفت و علو درجات دارم.

وی بیان کرد: آشنایی بنده با علامه مصباح یزدی به حدود 50 سال قبل و پیش از این که حتی طلبه شوم برمی گردد. در دوران نوجوانی که در منزل پدری در تهران زندگی می کردم و به مدرسه می رفتم، با خانواده گیوه چی یزدی در منطقه نارمک تهران آشنا شدم، با فرزندان این خانواده هم درس و هم کلاس بودم و بعدها متوجه شدم آقای گیوه‌چی پدر علامه مصباح یزدی بودند. همچنین در آن ایام با برادر علامه مصباح که در یک خانه با پدر زندگی می کرد، ارتباط داشتم، به واقع خانواده آیت الله مصباح متدین، اصیل و مقید بودند.

این استاد حوزه عنوان کرد: بعد از اینکه به حوزه آمدم این آشنایی و شناخت از شخص علامه مصباح یزدی بیشتر شد و در مراحلی هم از برخی از مباحث علمی ایشان استفاده کردم مانند بحث نهایة الحکمة و برهان شفا که ایشان در حدود سال 59 تدریس می فرمودند.

وی تصریح کرد: عمر و فعالیت های آیت الله مصباح یزدی در دو بخش قابلِ تفکیک صرف شد که بخش اول فعالیت های علمی و بخش دوم فعالیت ها و موضع گیری های سیاسی ایشان بود. من نسبت به بخش اول برخی از نکاتی که اطلاع از آن مفید و سودمند است را متذکر می شوم و وارد بخش دوم نمی شود همانگونه که برخی از بزرگان مانند حضرات آیات جوادی آملی و مظاهری و استادی در بیانیه های خویش در تجلیل و تکریم از این عالم و استاد بزرگوار اشاره ای به جنبه دوم نکرده اند. 

حجت الاسلام والمسلمین سروش محلاتی خاطرنشان کرد: فعالیت های علمی و تحقیقی مرحوم مصباح یزدی عمدتاً در دو حوزه فلسفه و علوم قرآنی است و ایشان در هر دو بخش تحت تاثیر علامه طباطبایی و مشرب علمی علامه هستند، ولی در میان شاگردان علامه طباطبایی که در تفسیر و فلسفه رشد و بالندگی داشتند، مرحوم آیت الله مصباح یزدی دارای امتیازاتی است که چند امتیاز را در مواجهه با این شخصیت علمی باید مدنظر داشت.

وی ادامه داد: امتیاز مهم اول این است که آقای مصباح از یک انسجام فکری برخوردار بود و یک تفکر سیستماتیک داشت. در فکر و ذهن او مسائل و نظریات مختلف آمیختگی نداشت و مشوش نبود و به همین دلیل در مباحثی که در زمینه نظریه حقوقی، سیاسی و اخلاقی اسلام مطرح می کرد، می توانست نظرات روشنی را بیان، اصول و مبانی را طرح و ادله را مطرح و نتایج آن را بیان کند.

این استاد حوزه گفت: همین تفکر منظم، منسجم و فکر سیستمی موجب می شد، مباحث فلسفی را نیز با همین امتیاز مطرح کند و معارف قرآن هم که در سال های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای عده ای از اساتید دانشگاه مطرح می کردند از یک انسجام فکری برخوردار و منظومه ای به هم پیوسته باشد که انسان بین اجزای مختلف تفکر ایشان می بیند؛ این نوع از انسجام در تفکرات رایج حوزوی کمتر دیده می شود و این امتیاز مهمی برای ایشان بود.

وی افزود: امتیاز دومی که در فعالیت های علمی و شخصیت ایشان می دیدم، این بود که آیت الله مصباح از دقت نظر و نکته سنجی بسیار بالایی برخوردار بود. فراوان هستند افرادی که در حوزه، فلسفه خوانده اند و فلسفه تدریس می کنند، اما بسیاری از آن ها معلمان و مدرسان خوبی هستند و کتب را به خوبی تبیین می کنند، اما از قدرت نقادی برخوردار نیستند در حالی که آیت الله مصباح فردی دقیق النظر و برخوردار از قدرت نقادی بود. حاشیه ای که ایشان در هنگام تدریس نهایة الحکمة تالیف کردند و اتفاقاً مقارن شد با درگذشت علامه طباطبایی، نمونه ای از نقادی های فلسفی ایشان است.

حجت الاسلام والمسلمین سروش محلاتی تصریح کرد: ایشان در فلسفه برخلاف بسیاری از اقران خود، اهل تقلید نبود و علوم عقلی را صرفاً تقریر و بازگو نمی کرد؛ این هم یک امتیاز است که در همه کسی یافت نمی‌شود.

اما نکته سوم این بود که ایشان حساسیت بسیار بالایی نسبت به ورود عناصر فرهنگی بیگانه به حوزه اندیشه اسلامی داشت و سعی و تلاش وافری می کرد برای اینکه اندیشه اسلامی از همان سرچشمه های اصلی خود گرفته شود نه از شاخه هایی که بعدها به این جریان افزوده شده و موجب اختلاف و التقاط شده است. به نظرم نفس این حساسیت برای یک عالم اسلامی و متفکر، امر بسیار مبارکی است که اصالت تفکر اسلامی باید حفظ شود و یک عالم و محقق مراقبت کند که اندیشه های بیگانه چگونه وارد این متن می شود و آرام آرام نوعی از تاثیرپذیری را در متن ایجاد می کند.

وی بیان کرد: خصوصیت چهارم اینکه نوعی از اعتدال در مباحث عقلی، استدلالی و کلامی در نظرات و مباحث ایشان دیده می شد؛ علامه مصباح مباحث کلامی به معنای خاص را ولو با مشرب فلسفی، دنبال می کردند. افراط گراهایی که در مباحث کلامی در زمان ما شایع و رایج است، کمتر در آثار ایشان دیده می شد یا اصلاً دیده نمی شود. در بحث امامت، شفاعت، نبوت و وحی، ما در زمان خودمان آراء و نظرات تند، افراطی و غیر مدلل فراوان می بینیم در حالی که آثار آیت الله مصباح به تصدیق اهل نظر آثاری مستحکم، متین و قابل استفاده است.

سروش محلاتی بیان کرد: در آثار معاصران در مباحث اعتقادی و کلامی مباحث ذوقی همچون استناد به اشعار و کلمات عرفا فراوان است و بسیار به رویا و خواب استناد می شود در حالی که علامه مصباح در متون اعتقادی، کلامی و استدلالی اصلاً از این شیوه استفاده نمی کردند.

ایشان در این مسائل صرفاً اتکا به استدلال و برهان دارند، حتی وقتی استناد به شواهد نقلی می کنند پس از آن است که مقتضای برهان را تبیین کرده باشند البته استناد ایشان به روایات در مباحث اعتقادی بسیار محتاطانه است و بر خلاف روشی که هم اینک رایج است که در هر مساله اعتقادی و فکری به روایتی استناد می شود بدون اینکه بررسی دقیقی درباره روایت صورت گرفته باشد، مطلقاً در آثار ایشان چنین روش و شیوه هایی وجود ندارد. استدلال، روش و شیوه ایشان در مسائل اعتقادی بسیار محکم و استوار است با اینکه ایشان با روایات انس زیادی داشتند و بخشی از کتاب بحار الانوار مرحوم علامه مجلسی را ایشان تصحیح کردند، ولی در عین حال حد هر یک از این علوم را رعایت می کردند.

وی خاطرنشان کرد: به خاطر دارم در همان دهه اول که ایشان بحث ولایت فقیه را دنبال می کردند، آنجا هم متذکر شدند که اگر بخواهیم بحث ولایت فقیه را براساس روایات اثبات کنیم، حتی بر اساس روایاتی که از نظر سند و دلالت تام و تمام باشد و مناقشه ای در آن نتوان داشت، اثبات مطلب با دشواری مواجه خواهد بود. به هر حال روش ایشان مبتنی بر عقل در مباحث اعتقادی بود و افراط در نقلیات نداشتند و ذوقیات را در امور اعتقادی وارد نمی کردند و به وجوه غیر معتبر استناد نمی کردند. به نظر بنده این ها موارد امتیازات مهمی است که در این شخصیت علمی وجود داشت. ما امروز این عالم و متفکر برجسته را از دست دادیم و امیدوارم خلا ایشان با عالمان و متفکران دیگری از این دست پر شود و کسانی که از این گونه امتیازات برخوردار هستند این مسیر علمی را طی کنند.

حجت الاسلام والمسلمین سروش محلاتی عنوان کرد: آیت الله مصباح یزدی از نظر اخلاقی انسانی وارسته بود؛ ما در سال های اخیر یکی پس از دیگری اصحاب و شاگردان امام خمینی(ره) را از دست داده و می دهیم و تقریباً این نسل از شاگردان امام رو به اتمام و انقراض هستند. شاگردان امام و علامه طباطبایی مشارب مختلف فکری و گرایش های مختلف سیاسی داشتند، برخی از آنان در امور سیاسی وارد بودند و برخی اصلاً فعالیت سیاسی نداشتند و آنهایی هم که فعالیت سیاسی داشتند، گرایش هایشان متفاوت بود، ولی با صرف نظر از این تفاوت ها که البته نقصی هم نیست، آنچه اهمیت دارد این است که یک نوعی از اصالت در میان این شاگردان و اصحاب و تربیت شدگان فکری امام وجود دارد که از نظر اخلاقی، انسان های اصیل و ریشه داری هستند یعنی تربیت امام چنین تاثیری را در بسیاری از آن ها داشته است.

وی گفت: امروز که در حال از دست دادن تربیت یافتنگان اخلاقی امام خمینی(ره) هستیم، باید به خودمان برگردیم و ببینیم چرا حوزه در حالی که در حال از دست دادن این سرمایه هاست، جایگزین این سرمایه های اصیل، افرادی از این جنس نیستند.  

وی گفت: آیت الله مومن بیش از 30 سال عضو شورای نگهبان بودند، او از استقلال فکری در حوزه برخوردار بود. او به چرب و شیرین دنیا و لذت های دنیوی آلوده نشده بود، زندگی او همان زندگی 40 سال قبل بود. با اینکه در شورای نگهبان ارتباطات قوی داشت، اما از این منصب برای اینکه موقعیتی و امکاناتی برای خود فراهم کند، استفاده نکرد.

آیت الله مومن با ارتباطاتی که داشت می توانست بودجه ای را تدارک ببیند و آن را به حوزه بیاورد و دفتری راه بیندازد، اصحابی اطراف او جمع شوند، موسسه ای تأسیس کند و این پول را بین عده ای تقسیم کند و برای خود پایگاهی بسازد، اما آیت الله مومن اهل این حرف ها نبود.

چند سال قبل وقتی ایشان از دنیا رفت، من یادداشتی نوشتم و آرزویی را مطرح کردم که ای کاش کسی که به جای آیت الله مومن یا آیت الله مومن ها در نظام می آیند و می خواهند این خلاء ها را پر کنند، این امتیازات را داشته باشند نه اینکه از روز اول به فکر این باشند که برای خودشان موقعیت و جایگاهی درست کنند.

این استاد حوزه عنوان کرد: بنده به نوبه خودم از اینکه با درگذشت و فقدان این نسل، ارزش های اصیل حوزوی و انقلابی و ارزش های اصیلی که امام(ره) و علامه طباطبایی و بزرگان دیگر داشتند و منتقل کردند و شاگردانی در حوزه تربیت کردند، مخدوش و تضعیف شود و کسانی بیایند که اساساً از این جنس و سنخ نباشند.  اصالت های علمی و اصالت های اخلاقی نداشته باشند و تنها برخی گرایش های سیاسی آنها را ترویج کنند تا به مقصد سیاسی خودشان برسند، به شدت نگران هستم و آینده را از این جهت روشن نمی بینم.

وی بیان کرد: امام علی(ع) در خطبه 97 نهج البلاغه با مردم کوفه صحبت می کنند و یادآور می‌شوند که من اصحاب پیامبر(ص) را دیده بودم و بین شما و اصحاب پیامبر(ص) هیچ شباهتی نمی بینم. دقت کنید، مخاطب حضرت علی(ع)، مردم شام نیستند و می گویند یا اهل کوفه! در حقیقت به طور مستقیم با مردم کوفه صحبت می کنند و در عین حال به مقایسه نسلی که رفتند و نسلی که آمده اند، می پردازند و می گویند: این نسل هیچ شباهتی به نسل گذشته ندارد.

کلام حضرت این است: «لَقَدْ رَأَيْتُ أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) فَمَا أَرَى أَحَداً يُشْبِهُهُمْ مِنْكُمْ، لَقَدْ كَانُوا يُصْبِحُونَ شُعْثاً غُبْراً وَ قَدْ بَاتُوا سُجَّداً وَ قِيَاماً، يُرَاوِحُونَ بَيْنَ جِبَاهِهِمْ وَ خُدُودِهِمْ وَ يَقِفُونَ عَلَى مِثْلِ الْجَمْرِ مِنْ ذِكْرِ مَعَادِهِمْ، كَأَنَّ بَيْنَ أَعْيُنِهِمْ رُكَبَ الْمِعْزَى مِنْ طُولِ سُجُودِهِمْ. إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ هَمَلَتْ أَعْيُنُهُمْ حَتَّى تَبُلَّ جُيُوبَهُمْ، وَ مَادُوا كَمَا يَمِيدُ الشَّجَرُ يَوْمَ الرِّيحِ الْعَاصِفِ خَوْفاً مِنَ الْعِقَابِ وَ رَجَاءً لِلثَّوَاب؛ من یاران پیامبر(ص) را دیده بودم، هیچ کدام از شما را مانند آنها نمی بینم. من آن ها را می دیدم در حالی که چهره های غبار آلود و موهای ژولیده داشتند. شب را تا به صبح در حال سجده و قیام و عبادت می گذراندند. هنگام عبات با خدا صورت و گونه ها را بر روی زمین می ساییدند. وقتی یاد قیامت می افتادند چنان نا آرام بودند که گویا بر روی آتش ایستاده اند، پیشانی آن ها از سجده های طولانی پینه بسته بود، وقتی نام خدا را می بردند چنان می گریستند که گریبان هایشان خیس می شد. مانند تنه درخت در برابر تندباد لرزه بر آن ها می افتاد.» در حقیقت این موارد تغییراتی بود که پیامبر(ص) در حال مردم و روحیه اصحاب خود ایجاد کرده بود.

این استاد برجسته متذکر شد: شخصیت های بزرگواری چون علامه مصباح در دهه 30 و 40 با علما و اساتید بزرگی همچون امام خمینی(ره) در ارتباط بودند و همین دلیل چنین تحول روحی در آن ها ایجاد شده بود، همان تحولی که شهید مطهری در برخی از آثار خودش از جلسات اخلاقی امام(ره) نقل می کند که چگونه انسان ها را دگرگون می کردند.

امروز متأسفانه این شخصیت های معنوی و اخلاقی و خداترس را یکی پس از دیگری از دست می دهیم، ما نگران این نیستیم که برخی از آراء و اندیشه های آنان را نمی پسندیدیم و نسبت به آنها نقد داشتیم، این اختلاف فکری و نظر در حوزه اجتهاد و استنباط یک نقطه قوت است، ما نگران از آن هستیم که انسان هایی که مجتهدان واقعی و اهل فکر و تامل هستند و از سوی دیگر از خودسازی برخوردار بودند و سالها امر اخلاق را در زندگی خود جدی گرفتند و خداترس بودند، بروند و احیاناً جای آنها را انسان هایی پُر کنند که نه آن اصالت علمی و نه آن اصالت اخلاقی دارند و وقتی وارد صحنه قدرت می شوند به صورت یک بازیگر عمل کنند و نقش آفرینی داشته باشند.

وی عنوان کرد: آیت الله مصباح بازیگر نبود، ایشان یک عالم و متفکر بود و البته همانند هر عالمی و متفکری آراء و نظراتش قابل بررسی و نقد است. بنده هم در سال های گذشته به تناسب مسائل مختلفی در این زمینه نکاتی را مطرح کرده ام، به هر حال ایشان به لحاظ مشرب فلسفی در سنت فلسفی علامه طباطبایی بود و به لحاظ مشرب قرآنی هم همان سبک و روش را ادامه می داد، اما به لحاظ سبک تفکر اجتماعی، تفکراتش متفاوت بود و باید در این باره بحث های جداگانه ای صورت گیرد. امید است همه ما بتوانیم مسیر صحیح و اصلی علم و اخلاق را با تمام قوت بپماییم و حوزه ما در آینده هر چه غنی تر و بهتر پیش برود.

اخبار مرتبط

پاسخ دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
نام خود را بنویسید