امروز : جمعه 10فروردینماه 1403 | ساعت : 09 : 58

آخرین اخبار

معترضان سخنرانی بایدن را قطع کردند: «دستانت به خون آلوده است»+ فیلم

شفقنا- معترضان آمریکایی سخنرانی جو بایدن رئیس جمهوری این...

ارتش انگلیس پس از یک قرن، ممنوعیت ریش گذاشتن را لغو کرد

شفقنا- روزنامه تلگراف نوشت: ارتش انگلیس پس از گذشت...

لطیفی: بیشترین استخدام‌ها در آموزش و پرورش و وزارت بهداشت خواهد بود

شفقنا- رئیس سازمان اداری و استخدامی گفت: امسال بیشترین...

مراسم تجلیل از خادمان قرآنی برگزار می‌شود

شفقنا- دبیر انجمن خادمان قرآن کریم اعلام کرد: مراسم...

نجات هشت ماهیگیر ایرانی توسط نیروی دریایی پاکستان

شفقنا- سخنگوی وزارت امور خارجه ایران از نیروی دریایی...

ثبت پایین‌ترین نرخ رشد جمعیت در مصر طی نیم قرن اخیر

شفقنا- وزارت برنامه ریزی مصر از ثبت پایین ترین...

شمار مسافران خراسان رضوی به هشت میلیون نفر رسید

شفقنا- جانشین رییس ستاد اجرایی خدمات سفر خراسان رضوی...

5 نفر براثر واژگونی خودرو در مسیر سبزوار – خوشاب خراسان رضوی مصدوم شدند

شفقنا- مسوول روابط عمومی مرکز اورژانس دانشگاه علوم پزشکی...

آناتولی: بزرگترین محموله هروئین در مرز ترکیه و عراق کشف و ضبط شد+ تصاویر

شفقنا- وزارت بازرگانی ترکیه از موفقیت اداره گمرک این...

دادستان استان: درگیری مسلحانه بر سر مسائل شخصی در یاسوج 2 کشته بر جای...

شفقنا- دادستان عمومی و انقلاب مرکز کهگیلویه وبویراحمد با...

دیدار امیرعبداللهیان با رئیس جمهور ترکمنستان

شفقنا- وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران که به...

ما در چه عصری زندگی میکنیم و چرا مهدویت فلسفه بزرگی است؟

شفقنا-یکی از وظایف ما آن است که فكر و شناخت خود را نسبت به مسئله مهدویت عمیق تر و دقیق‌تر کرده و نگاهمان را با آنچه كه در متن اسلام پیرامون مهدویت و حضرت حجت آمده تطبيق دهیم.

به گزارش شفقنا  ، غالب ما مسأله حضرت حجت را به صورت يك آرزوى كودكانه، درآورده‏ايم؛ گويى حضرت حجت فقط انتظار دارند كه كى خداوند تبارك و تعالى به ايشان اجازه بدهند كه مثلاً بيايند ما مردم ايران را غرق در سعادت كنند يا شيعه را غرق در سعادت كنند. مهدویت يك فلسفه بزرگ جهانى است، چون اسلام يك دين جهانى است، چون تشيع به معنى واقعى‏‌اش يك امر جهانى است. ما بايد اين (مهدويت) را به صورت يك فلسفه بزرگ جهانى تلقى كنيم. وقتى قرآن مى‏گويد: وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ‏ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ‏[2]، صحبت از زمين است، نه صحبت از اين منطقه و آن منطقه و اين قوم و آن نژاد.

اندیشه قم درباره مهدویت نوشت:اولًا اميدوارى به آينده است یعنی آنكه دنيا در آينده نابود نمى‏‌شود. امروز اين فكر در دنياى غرب پيدا شده كه بشر در تمدن خودش به مرحله‏‌اى رسيده كه با گورى كه خودش به دست خودش كنده است يك گام بيشتر فاصله ندارد. طبق اصول ظاهرى نيز همين‏طور است ولى اصول دين و مذهب به ما مى‏‌گويد: زندگى سعادتمندانه بشر، در آينده است، آنچه كه اكنون هست موقت است.

دوم آنکه آن دوره، دوره عقل و عدالت است. شما مى‏‌بينيد يك فرد سه دوره كلى دارد: دوره كودكى كه دوره بازى و افكار كودكانه است، دوره جوانى كه دوره خشم و شهوت است، و دوره عاقله مردى و پيرى كه دوره پختگى و استفاده از تجربيات، دوره دور بودن از احساسات و دوره حكومت عقل است.

اجتماع بشرى هم همين‏طور است. اجتماع بشرى سه دوره را بايد طى كند. يك دوره، دوره اساطير و افسانه‌‏ها و به تعبير قرآن دوره جاهليت است. دوره دوم، دوره علم است، ولى علم و جوانى، يعنى دوره حكومت خشم و شهوت. به راستى عصر ما بر چه محورى مى‏‌گردد؟ اگر انسان، دقيق حساب كند مى‏‌بيند محور گردش زمان ما يا خشم است و يا شهوت. عصر ما بيش از هر چيزى عصر بمب است (يعنى خشم) و عصر مينى‏‌ژوپ است (يعنى شهوت). آيا دوره‏اى نخواهد آمد كه آن دوره، حكومت، نه حكومت اساطير باشد و نه حكومت خشم و شهوت و بمب و مينى‏‌ژوپ؟ دوره‏اى كه واقعاً در آن دوره معرفت و عدالت و صلح و انسانيت و معنويت حكومت كند؟ چگونه مى‏شود كه چنين دوره‏‌اى نيايد؟! مگر مى‏‌شود كه خداوند اين عالم را خلق كرده باشد و بشر را به عنوان اشرف مخلوقات آفريده باشد، بعد بشر به دوره بلوغ خودش نرسيده يك مرتبه تمام بشر را زير و رو كند؟!.

پس مهدويت يك فلسفه بسيار بزرگ است. مضامينى كه ما در اسلام داريم چقدر عالى است! در دعاى افتتاح که در شبهاى ماه مبارك رمضان خوانده می‌شود، قسمت زيادى از آخر اين دعا اختصاص به وجود مقدس حضرت حجت دارد [و در واقع گویای آن دوره بلوغ بشریت و عصر حکومت معنویت و عدالت و انسانیت است.]

«اللَّهُمَّ انّا نَرْغَبُ الَيْكَ فى دَوْلَةٍ كَريمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْاسْلامَ وَ اهْلَهُ» پروردگارا ما آرزو مى‏‌كنيم و از تو مى‏‌خواهيم زندگى در پرتوى يك دولت بزرگوارى را كه «تُعِزُّ بِهَا الْاسْلامَ وَ اهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَ اهْلَهُ» در آنجا اسلام حقيقى را با اهل اسلام عزت خواهى بخشيد و نفاق‌ها و دورويى‏‌ها را از بين خواهى برد و ذليل خواهى كرد. «وَ تَجْعَلُنا فيها مِنَ الدُّعاةِ الى‏ طاعَتِكَ وَ الْقادَةِ الى‏ سَبيلِكَ» اين افتخار را به ما مى‏‌دهى كه ما در آن دوره دعوت كننده ديگران به طاعت تو باشيم، راهنما و قائد و پيشرو ديگران در راه تو باشيم.

[1] برگرفته از کتاب سیری در سیره ائمه اطهار علیهم السلام، شهید مرتضی مطهری (با اندکی تصرف و تلخیص) مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ؛ ج‏18 ؛ ص180 .

[2] . انبياء/ 105.

اخبار مرتبط

پاسخ دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
نام خود را بنویسید