شفقنا رسانه- هوا ژیاومینگ، سخنران همایش مدیریت رسانه با اشاره به نقش رسانههای نوین در اطلاع رسانی گفت: مردم ترجیح میدهند اخبار را از رسانههای مجازی بگیرند. این رسانهها باعث شده تا نقش مردم در ساختن اخبار بیشتر شود، مردم تنها خواننده نیستند بلکه نظر میدهند و حتی اخبار هم میسازند بنابراین رسانههای جدید باعث شدهاند مردم بیشتر وارد عرصههای اجتماعی و خبری شوند. امروزه خبرنگاران به درون مردم میروند و میخواهند به نیازها و علایق آنها بپردازند و دربارهی آنها خبر بنویسند.
دنیای ما نیازمند اقناع است
به گزارش شفقنا رسانه، باقر ساروخانی مدرس دانشگاه در این نشست گفت: بحث من در این نشست اقناع مخاطبان سخت است. اقناع در واقع رسوخ به ذهن آدمها است و با ظاهر آرایی و سطحی بودن برخورد، ارتباطی ندارد و زیر پوستی است. بنابراین اقناع رفتن به درون وجود آدمی است به همین سبب یکی از اصول اقناع درونی سازی است. اقناع بیشتر از جنس ذهنی و غیر مادی است و با اجابت و نصیحت متفاوت است. هرچند اگر نصیحت درست انجام شود، میتواند به اقناع منجر شود. لذا دنیای جدید ما بسیار نیازمند اقناع است و از جهات بسیاری اهمیت دارد. حتی از لحاظ اقتصادی در تبلیغ کالا یا در تبلیغات سیاسی برای رأی دادن یا تبلیغ اندیشه از اقناع میتوان زیاد استفاده کرد.
ساروخانی ادامه داد: اقناع یک واقعیت اقتصادی است و با کمترین هزینه میتوان افراد را در اقصی نقاط دنیا تحت تأثیر قرار داد و حتی این تأثیر میتواند از نظر فرهنگی هم باشد چراکه اقناع قاعدتاً یک امر فرهنگی اجتماعی است و با ذهن و درون افراد سر و کار دارد. در یک بعد دیگر اقناع قادر به ایجاد تمامیت است یعنی از بیگانگی با خویشتن جلوگیری میکند و سعی میشود وجود انسان اعم از قلب و مغز یکپارچه باشد.
اقناع ابزاری در برابر اقناع معنایی ضعیف است
ساروخانی با تأکید بر بحث ماندگاری در اقناع گفت: اقناع هرگز به رسوخ در مغز افراد اکتفا نمیکند، اقناع رفتن به درون قلب افراد است. هابرماس عقلانیت را بر دو نوع عقلانیت ابزاری و عقلانیت معنایی تقسیم میکند. عقلانیت ابزاری به ویژگیهای کالا یا آنچه تبلیغ میکنیم، اشاره دارد مثل ارزان بودن یا کیفیت بهتر داشتن ولی اقناع در این سطح بسیار ضعیف است. یعنی اقناع ابزاری در برابر اقناع معنایی ضعیف است. اگر اقناع به درون قلب انسانها رسوخ کند میتوان از تولید اقناع معنایی صحبت کرد و تغییر اقناع در این سطح بسیار مشکل است. به عنوان مثال پینه دوزی که میخواهد به زیارت خانه خدا برود ولی استطاعت مالی ندارد. اهمیت مکه برای این پیرمرد به اندازهای است که حاضر است قالیچه خود را نیز بفروشد پس عقلانیت معنایی و غایت اقناع را در این مثال میتوان درک کرد.
پنل سازی شیوهای برای مواجهه با عقاید قالبی
به گزارش شفقنا رسانه، ساروخانی دربارهی مخاطبان سخت در اقناع گفت: مخاطبان سخت کسانی هستند که دچار عقاید قالبی هستند و در این عقاید قالبی احتمالاً منافع خاصی دارند و احساس می کنند تفکر یا کالای شما رقیب تفکر و کالای اوست. عقاید قالبی عقایدی سخت هستند که عوض کردن آنها بسیار دشوار است. تعمیم غیرعقلانی و نادرست جزئی از عقاید قالبی است یعنی آنچه ابتدا در ذهن فرد شکل گرفته و در وجودش نهادینه و جزئی از ذات فرد شده است. در بسیاری از کشورها جنگهای قومیتی ناشی از عقاید قالبی است و این عقاید میتواند میلیونها آدم را به کشتن دهد.
ساروخانی با اشاره به شیوههای مختلف مواجهه با تفکر قالبی گفت: شیوههای متعددی برای مواجهه با این نوع تفکر وجود دارد ولی من تنها به یک شیوه یعنی شیوه پنلسازی اشاره میکنم. در شیوهی پنل سازی، شخصی که تفکرات قالبی دارد ابتدا به بیان اندیشههای خود دربارهی یک موضوع میپردازد و چون این نوع پنلها از رسانه پخش میشود، باعث ایجاد سه فرآیند فرافکنی، یکسان پنداری و همدلی در مخاطب برنامه میشود یعنی مخاطب خود را با فردی که تفکرات قالبی دارد، یکسان میپندارند و همدلی میکنند اما در این مرحله است که متخصصان حاضر در پنل، باید وارد فرآیند شوند و اگر این متخصصان بتوانند فرد را اقناع کنند در واقع توانستهاند تمامی مخاطبان و افرادی را که از طریق رسانه با این فرد یکسان و عجین شده بودند، نیز تغییر دهند.
خبرنگاران و روزنامهنگاران قدرت گذشته را ندارند
در ادامهی این نشست هوا ژیاومینگ، رئیس سابق انجمن بینالمللی ارتباطات چین در پاسخ به این پرسش که آیا اقناع با فرهنگها و بسترهای اجتماعی ارتباط دارد، گفت: اقناع و مفهوم اقناع از نیازهای همهی جوامع است که مردم هر جامعه باید بدانند چگونه از پس این مفهوم برمیآیند. من در مطالب خود مفهوم متفاوتی را ارائه میکنم، این که خبرنگاران و روزنامهنگاران قدرت گذشته را ندارند و در کشورهایی مثل ایالات متحده و سنگاپور و یا کشورهای اروپایی ممکن است قدرت تغییر را نداشته باشند و مردم قدرت بیشتری برای تغییر دارند و این که خبرنگار ایدهی مردم را عملیاتی کند بسیار مهم است.
امروز عصر تکثر اندیشه است
ساروخانی در جمعبندی موضوع اقناع گفت: زمانی رسانهها انحصاری بودند و قدرت محض داشتند و میتوانستند افراد را به هر جهتی هدایت کنند اما این عصر پایان یافته است و امروز عصر تکثر و بسیاری اندیشهها است. بنابراین رسانهها امروز آسیبپذیر هستند و اثراتی مثل بومرنگ را باید تحمل کنند و در دنیای تکثر اندیشه و رسانه قدرت بینظیر دوران قبل به پایان رسیده است. موضوع دیگر زمینههای فرهنگی است. اقناع اگر زمینههای اجتماعی نداشته باشد نمیتواند همه جا موفق باشد. بنابراین اقناع اندیشهای که با زمینهی فرهنگی مرتبط نباشد، تقریباً غیر ممکن است.
ساروخانی ادامه داد: در اقناع سه بعد ماندگاری، شدت و عمومیت وجود دارد. بنابراین اگر ما نتوانیم به اعماق جامعه برویم موفق نخواهیم شد. ماندگاری یعنی این که اندیشه در ذهن پایدار بماند و شدت یعنی این که فرد حاضر باشد برای اندیشه هزینه کند. بنابراین از یک طرف ما به نظریه تکمیلی نیاز داریم که فرهنگ، اندیشه ما را تکمیل کند و از یک طرف هم به نظریه اعماق و دورهای تسلسلی نیازمندیم یعنی افراد به صورت زنجیرهای اندیشه را به اعماق جامعه ببرند.
نقش مردم در ساختن اخبار بیشتر شده است
هوا ژیاومینگ در ادامه به ارائه موضوع اصلی خود دربارهی مدیریت خبر پرداخت و گفت: یکی از تغییرات مهم در دههی اخیر تغییر در رسانههای جدید است که باعث تغییر در زندگی شخصی و اجتماعی افراد نیز میشوند. از طریق رسانههای جدید برخلاف رسانههای سنتی میتوانیم اطلاعات را در هر جا که باشیم، دریافت کنیم. یکی از این تغییرات رسانههای خبری است.
این پژوهشگر حوزه ارتباطات با اشاره به برخی از سایتهای خبری در چین گفت: مسئله مهم دربارهی سایتها این است که مردم به جای کامپیوتر از موبایل برای بازدید از سایتها استفاده میکنند. در ایالات متحده رسانههای سنتی به خاطر ورود رسانههای جدید تغییراتی کردهاند و درآمد رسانههای سنتی از 75 درصد به 25 درصد کاهش یافته است و از طرف دیگر هزینهها برای تبلیغات در فضای مجازی بیش از 40 درصد افزایش داشته است.
به گزارش شفقنا رسانه، ژیاومینگ با اشاره به نقش رسانههای نوین در اطلاع رسانی گفت: مردم ترجیح میدهند اخبار را از رسانههای مجازی بگیرند. این رسانهها باعث شده تا نقش مردم در ساختن اخبار بیشتر شود، مردم تنها خواننده نیستند بلکه نظر میدهند و حتی اخبار هم میسازند بنابراین رسانههای جدید باعث شدهاند مردم بیشتر وارد عرصههای اجتماعی و خبری شوند. امروزه خبرنگاران به درون مردم میروند و میخواهند به نیازها و علایق آنها بپردازند و دربارهی آنها خبر بنویسند.
خبرنگاران مانند هنرمند اثری را خلق میکنند
او ادامه داد: با توجه به مسئولیت سختی که روزنامهنگاران دارند، باید خود را به اصول اجتماعی نیز مسلط کنند تا بدانند چگونه خبر را از درون جامعه و مردم بیرون بکشند و چگونه این اخبار را نشر دهند. امروزه خبرنگاران به دو دسته تقسیم شدهاند، خبرنگارانی که درون جامعه هستند و خبرنگارانی که در اتاقها هستند. دسته دوم خبرنگارانی هستند که خبر را میسازند و مانند هنرمندی هستند که اثری را خلق میکنند. وظیفهی خبرنگاران این است که تشخیص دهند چه خبری مهم و چه خبری مهم نیست و این وظیفهی خطیر را از طریق تکنولوژی میتوانند انجام دهند. خبرنگاران باید این قدرت را داشته باشند که ابعاد نهان خبر را به مردم نشان دهند تا برای مردم قابل درک باشد. به نوعی خبرنگاران باید خبر را برای مردم تصویر کنند چراکه درک مردم در تصویر بهتر از خواندن است.
خبرنگار باید نشان دهد پشت هر خبر چه واقعیتی است
هوا ژیاومینگ تصریح کرد: در چین رسانههای اجتماعی نقش پر رنگی دارند و به همان میزان شایعه نیز زیاد است و خبرنگاران باید قدرت تشخیص شایعه از واقعیت را داشته باشند. خبرنگار باید نشان دهد که پشت هر خبری چه واقعیتی وجود دارد. مردم به سبب همین شایعه ها مجبورند به روزنامهها مراجعه کنند در حالی که اگر رسانههای اجتماعی به درستی نقش خود را ایفا کنند، نیازی به مراجعه به روزنامهها نیست. امروزه هر اتفاقی که میافتد بلافاصله مردم فیلمها و تصاویری را از آن نشر میدهند.
او اظهار کرد: در چند سال آینده هر اتفاقی که میافتد، در همان لحظه فیلمها و عکسهایی از آن منتشر میشود و خبرنگار باید تشخیص دهد کدام یک جامع تر از بقیه است و میتواند نشر داده شود. بنابراین خبرنگاران کار عمیقتری را پیش رو دارند و باید بتوانند آینده را نیز پیشبینی کنند که چه اتفاقی میافتد. به عنوان مثال خبرنگار باید این قدرت پیش بینی را داشته باشد که چه بحرانهایی در آسیا به وجود میآید و این کاری است که خبرنگاران باید در آینده انجام دهند.
خبر برای مردم مهم است و بابت آن هزینه هم میدهند
به گزارش شفقنا رسانه، هوا ژیاومینگ در ادامه با اشاره به رسانههای متعددی که در اختیار مردم است، گفت: امروزه رسانههای مختلفی در اختیار مردم است و نقش مهمی در خبررسانی دارند اعم از موبایل یا رسانههای دیگر. خبر برای مردم مهم است و برای آن هزینه هم میدهند مثل خریدن روزنامه که نوعی هزینه برای خبر است. این روزنامهها انواع تکنولوژیها و اپلیکیشنهای متعددی برای ارتباط با مردم در اختیار دارند. سی سی تی وی چین نیز انواع شبکههای اجتماعی را برای امکان ارتباط مردم از هر نقطهای فراهم کرده است هرچند شاید خیلی نوآورانه نباشد. امروزه وب سایت هایی وجود دارند که مردم فیلم ها و ویدئوهای خود را در آن به نشر میگذارند و حتی میتوانند بابت این نشر و به اشتراک گذاری پول هم دریافت کنند. بنابراین ما با چنین شبکههای اجتماعی و رسانههایی مواجه هستیم. خبرهای محلی بری مردم مهم نیست و میخواهند بدانند در دنیا چه خبر است.
من اعتقادی به مردن رسانهها ندارم
او گفت: رسانهها امروزه با مزیتهای مختلفی مواجه هستند که تکنولوژی یکی از این مزیتهاست. رسانههایی در استرالیا از هلیکوپتر برای برخی از کارهای خبری خود استفاده میکنند. چنین دستگاههایی اخباری را به دست میآورند که در شرایط عادی نمیتوان کسب کرد. مردم به دنبال وبسایتهایی هستند که به خبرهای آن اطمینان کنند. روزنامهنگاری جدید -که فست فود نامیدهام- باید از سطح بگذرد و وارد ذهن مردم شود و مفاهیم را به صورت عمیق به مردم نشان دهد تا ذهن مردم را تغییر دهند. من اعتقادی به مردن رسانهها ندارم و در آینده رسانههای سنتی و مدرن ترکیبی از انواع رسانههای جدید را ایجاد میکنند. البته پیشرفت در آینده شاید به این شیوه نباشد ولی بدون شک پیشرفت خواهد بود و مدیران رسانه باید خود را برای چنین پیشرفتی آماده کنند.
ما با جهان لایتناهی خبر مواجه هستیم
در بخش دیگری از نشست ساروخانی دربارهی صحبتهای ژیاومینگ گفت: فراوانی یکی از بحثهای امروز است. اخبار امروزه زیاد هستند و مردم هم خبرساز شدهاند بنابراین ما با جهان لایتناهی خبر مواجه هستیم. رسانه از یک طرف جمع کننده است و از طرف دیگر آمایش دهنده اخبار است. رسانه چون با محدودیت زمان و مکان مواجه است، باید دست به دروازهبانی بزند. در بحث آمایش خبر رسانه باید مشخص کند که خبر را کجا قرار دهد راجع به چه چیزی و چگونه خبر بدهد، چگونه برجستهسازی کند و مسائل مختلفی از این قبیل. بحث دیگر کنکاش خبر است یعنی روزنامهنگاری باید کار تحقیقی انجام دهد و ناپیداها را بیرون بکشد. نکته سوم حقیقت است. رسانه باید حقیقت را از بین شایعات بیرون بکشد و نشر دهد. نکتهی آخر کنترل است که به نظر من مهمترین کنترل را باید خود مردم انجام دهند و بتوانند درست را از نادرست تشخیص دهند. اگر مردم به بلوغ ذهنی برسند و سواد رسانهای داشته باشند، رسانهی خوب را از بد تشخیص میدهند.
زمانی موفق خواهیم بود که پیام تولیدی ما رقابت پذیر باشد
ساروخانی در پاسخ به این پرسش که آیا در شرایط فعلی روزنامه نگاران و رسانههای سنتی میتوانند رهبر افکار باشند، گفت: روزی رایزمن از سه نوع انسان سنت راهبر، خود راهبر و دگر راهبر سخن میگفت. در دنیای مدرن انسان دگر راهبر شده است و مغزشان اجارهای است یعنی به رسانهها اجاره میدهند. الان جهان دیگری است و دنیای خبر فراوانی دارد و رسانهها میتوانند اثرگذار باشند اما به این شرط که از ابزارهای خوب استفاده کنیم و به عمق جامعه برویم. زمانی موفق خواهیم بود که کیفیت بالایی داشته باشیم و پیامی که در عرصه خبر تولید میکنیم، رقابت پذیر باشد.
ماهیت خبر در طول تاریخ عوض نشده است
حسن خجسته دیگر سخنران دومین همایش بینالمللی مدیریت رسانه گفت: ماهیت خبر در طول تاریخ عوض نمیشود ولی برحسب شرایط تجلیات آن فرق میکند و از زمانی به زمان دیگر و از فرهنگی به فرهنگ دیگر میتواند متفاوت باشد. محتوای هر رسانهای سه لایه دارد، لایه اول امور جاری است، لایهی دوم وقایع و حوادث و لایهی سوم امور برنامهریزی. در تمامی رسانهها و رادیو تلویزیونها بیش از 90 درصد مطالب به امور جاری اختصاص دارد. این نوع مطالب به سهولت خبر کمک میکند ولی معرفتی به شما نمیدهد.
خجسته ادامه داد: اخبار هم سه لایه دارد؛ لایه اول امور جاری است لایه دوم امور مهم و لایه سوم امور بسیار مهم و محرمانه است. بیشتر خبرنگاران و رسانهها در لایه اول اخبار میمانند و نشریات زرد هم بیشتر به این لایه تمرکز میکنند. بخش دوم به نوعی همان اخبار محرمانه است. در بیشتر نشستهای خبری مطالبی که خبرنگاران مطرح میکنند، مربوط به لایه اول است. برای همین محتوای همه سایتها یکسان است. اما شبکهای مثل بی.بی.سی سعی دارد به لایه دوم اخبار بپردازد که همان اخبار محرمانه است.
رسانهها ما را درگیر سطح اول کردهاند
خجسته که معاونت رادیو در صداوسیما را در کارنامه دارد، دربارهی تولید خبر در لایه دوم مثال زد و گفت: خبرنگاری که به نشست خبری دولت میرود باید دانش اقتصاد سیاسی هم داشته باشد، گرایش اقتصادی دولت را بداند، سخنگو و گرایش او را بشناسد و به طور کلی دانش و معرفت وسیعی داشته باشد تا سؤالهای وسیعی بپرسد. اما در دنیا ما شاهد این هستیم که رسانهها ما را درگیر سطح اول کردهاند. به عنوان مثال وقتی سخن از تروریسم است بیشتر به عنصر چه کسی میپردازند ولی به چرایی ماجرا اهمیتی نمیدهند در حالی که اگر به چرایی اهمیت بدهیم میتوانیم مخاطب زیادی را جذب کنیم. همچنین شبکههای اجتماعی هم در لایهی اول قرار میگیرند و بهندرت به لایه دوم پرداخته میشود.
اغلب رسانههای دنیا ادبیات مشتریمدار دارند
خجسته در بخشی دیگر با تقسیمبندی رسانهها به سه نوع مصلحت گرا، مشتریمدار و دوست مدار اشاره کرد و گفت: رسانههای مصلحت گرا دارای ارتباط یک سویه هستند و به نیازهای مخاطب توجه کمتری دارند، اما رسانههای مشتریمدار دوسویه و به دنبال رضایت مشتری و پاسخگویی به نیازهای او هستند. ادبیات اغلب رسانههای عالم از این نوع است و از چهار مؤلفه روابط جنسی، خشونت، هیجان و حادثه استفاده میکنند. رسانههای زرد را نیز میتوان در این طبقه جای داد. اما بیشتر رسانههای عمومی دنیا را -که ما هم جز آنها هستیم- باید در طبقهی رسانههای دوست مدار قرار داد.
دومین همایش بینالمللی مدیریت رسانه با حضور اساتید و دانشجویان حوزهی مدیریت رسانه و ارتباطات در حالی روز شنبه 26 دی ماه در دانشگاه صداوسیما برگزار شد که سالن برگزاری آن چند روز قبل از برنامه تغییر کرد و همان طور که در عکسها و گزارش سخنرانیها دیده میشود، محل برگزاری، محورهای سخنرانیها و ترکیب سخنرانان همایش (حضور فقط یک مهمان خارجی) با عنوان همایش بینالمللی و مدیریت رسانه تناسب ندارد.
گزارش: هادی خیری
عکس: نینا مختارباف