شفقنا آینده- از زمانی که انعقاد پیمان صلح بین امارات متحده عربی و اسرائیل به ناگهان رسانهای شد، رسانههای دنیا انواع و اقسام تحلیلها را از این توافق به عمل آوردند که بیشتر بر این مبنا بود که برعکس آنچه اعلام شده، این توافق ارتباطی به توافق صلح ندارد و اهداف دیگری پس و پشت آن خوابیده است. این شائبهها بعد از اعلام رسمی توافق اسرائیل با بحرین نیز تکرار شد. در حقیقت درباره این دو توافق اغلب رسانهها و تحلیلگران دنیا بر این باورند که توافق اسرائیل با بحرین و امارات تنها و تنها با این هدف به انجام رسیده که رژیم اشغالگر و البته آمریکا را به اهدافشان در منطقه خاورمیانه رسانده و حداقل اینکه از ائتلاف و اجماع کشورهای عرب خاورمیانه علیه نظام اسرائیل جلوگیری کند.
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا از انبیسی نیوز؛ نورا ارکات، وکیل حقوق بشر درباره توافق صلح اسرائیل و بحرین و امارات عقیده دارد که این توافق شباهتی به یک توافق صلح ندارد، بلکه میتوان از آن به عنوان پیمانی بین دولتها یاد کرد که با هدف سرکوب اعتراضات مردمی کشورهای عرب خاورمیانه و استمرار سلطه آپارتاید اسرائیل بر مردم فلسطین اجرایی شده است.
نورا ارکات با اشاره به اینکه «عادی سازی روابط بحرین و اسرائیل را توافق صلح نامیدهاند، اما این دو کشور هیچ گاه با هم جنگ نکردهاند و حتی دیروقتی است که منامه و تلآویو به طور غیررسمی دارای روابط دیپلماتیک، امنیتی و تجاری بودهاند» هدف اصلی دولت دونالد ترامپ را از اعلام رسمی توافق صلح «امتیازگیری در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا» و «جلوهگری به عنوان میانجی صلح» عنوان کرده است: «اما گذشته از این اهداف سطحی؛ حقیقت این پیمانها سهولت سرپوش گذاشتن بر انتقال کمکهای نظامی، امنیتی، اقتصادی و دیپلماتیک برای تشدید سرکوب قیامهای آزادیخواهانه و دمکراسیطلبانهای است که در خیابانهای خاورمیانه دیده میشود».
این وکیل حقوق بشر عقیده دارد که امارات متحده عربی میخواهد از قبل این توافق برای خرید تسلیحات پیشرفتهای مانند انواع پهبادها و جنگندههای اف-۳۵ بهرهبرداری کند. ظاهرا هدف بحرین هم که همزمان قصد خرید و وارد کردن سیستمهای دفاع هوایی از آمریکا را دارد، تا حد زیادی با امارات متحده عربی همراستاست. بحرین البته خواسته دیگری نیز دارد و میخواهد ایالات متحده آمریکا از این کشور نیز در مواردی مانند نقض آشکار حقوق بشر و زیرپا گذاشتن قوانین جنگی حمایت کند و نیز مصونیت دیپلماتیک و حمایت نظامیاش را هم از منامه دریغ نکند.
در حقیقت به عقیده نویسنده این یادداشت توافق اسرائیل با بحرین ائتلافی ژئوپولیتیک بین دو رژیم سرکوبگر است که به دنبال این هستند که به جای کاهش خشونت و سرکوب راهکارهایی دیگر به کار برند. روشهایی که در میانمدت باعث توسعه و گسترش حوزه نفوذ آمریکا در خاورمیانه خواهد شد. در حقیقت تاریخ شهادت میدهد که کشورهای عربی تاکنون از عادیسازی روابطشان با اسرائیل جودداری کردهاند، مگر این که اسرائیل رعایت حقوق فلسطینیها را تضمین کند. اما نکته در این است که نه بحرین و نه امارات متحده عربی در توافق به اصطلاح صلح با اسرائیل خواهان حتی یک امتیاز به نفع فلسطینیها نبودهاند و این امر حتی محاصره غزه را هم شامل است. یعنی این دو کشور عربی حتی خواستار لغو محاصره غزه هم نشدهاند- که موجب شده این منطقه به زندانی بزرگ تبدیل شود.
نکته دیگر این که هم
بحرین و هم اسرائیل تاکنون بارها، حداقل ۴۳ بار مسئولیتپذیری بینالمللی را نادیده گرفته و به قواعد و قوانین بیاعتنایی کردهاند، که البته حمایتهای آمریکا به دادشان رسیده و حداقل ۴۳ بار قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل را که قرار بود اقدامات اسرائیل علیه فلسطینیها را محکوم کند، وتو کرده است.
در بحرین خاندان آلِ خلیفه که از خانوادههای اهل سنت این کشور هستند، بر جمعیت این کشور که اکثرا شیعیانی فقیر و ناآگاه و محروم از حقوق خود هستند، حکومت میکنند. تحت تاثیر موج آزادیخواهی بهار عربی، بحرینیها نیز شانس خود را در اجرا و انجام قیامهای مردمی دنبال کردند و از ۱۴ فوریه ۲۰۱۱ اعتراضات دمکراسیخواهانه خود را به خیابان کشاندند. در واقع معترضین دمکراسیخواه بحرینی خواهان پارلمان و قانون اساسی جدید بودند، اما نیروهای امنیتی به سرعت به مقابله با مردم برخاستند و با کمک ۱۵۰۰ نیروی نظامی که از عربستان سعودی و امارات متحده عربی وارد بحرین شده بودند، به طرز بیرحمانهای اعتراضات را سرکوب کردند. چنان که به گزارش عفو بینالملل، از ژوئن ۲۰۱۶ تا ژوئن ۲۰۱۷ ، حداقل ۱۶۹ منتقد بحرینی یا نزدیکانشان تحت فشارهایی مانند احضار، دستگیری، بازجویی، پیگرد قانونی، زندان، ممنوعیت سفر و شکنجه قرار گرفتهاند. همچنین بحرین از سال ۲۰۱۵ عضو ائتلاف عربستان در جنگ با یمن بوده- که برای دستیابی به هدف کاهش نفوذ ایران در این کشور فجایع انسانی بیشماری موجب شده است. یک نهاد بینالمللی موسوم به “پروژه یمن” در گزارشی اظهار داشته که تاکنون اعضای این ائتلاف حداقل ۲۰ هزار حمله هوایی در یمن انجام دادهاند که به مرگ بیش از ۱۷ هزار و ۵۰۰ غیرنظامی منجر شده است. حملاتی که هیچ خط قرمزی نداشته و بیمارستانها، اتوبوسهای مدارس، پلها، کارخانهها، بازارها، مساجد و مزارع را بمباران کرده و وضعیتی را موجب شده است که داریم میبینیم- که ۱۰ میلیون یمنی دچار گرسنگی و قحطی شدهاند.
از این نظر پیمان اسرائیل با بحرین میتواند به معنای استمرار میراث غیراخلاقیِ حمایت همیشگی اسرائیل از ناقضان حقوق بشر باشد. کشوری که در تاریخ نه چندان طولانیاش، از حکومتهایی مانند رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی و رژیم السالوادور در سرکوب قیامهای مردمی آزادیخواهانه حمایت کرده؛ تا حدی که نلسون ماندلا پس از آزادی از حبس سی سالهاش گفت که مردم آفریقای جنوبی هیچ گاه حمایت اسرائیل را از رژیم آپارتاید را فراموش نخواهند کرد.
نکته مهم این که در سرکوب قیامهای مردمی آفریقای جنوبی و السالوادور حمایتهای اسرائیل از سرکوبگران با هدف تامین منافع آمریکا صورت گرفته است، چرا که واشنگتن خواهان بقای این دو دولت بود و اسرائیل این وظیفه را بر عهده گرفت.
اسرائیل علاوه بر این حمایتها به عنوان بزرگترین فروشنده تسلیحات نظامی و تکنولوژی جاسوسی به کشورهای ناقض حقوق بشر بوده است و برای همین هم بود که بعد از انتشار خبر عادیسازی روابط بحرین و اسرائیل، بحرینیها مخالفت خود را با این اتفاق نشان دادند، چرا که میدانند چشمانداز دموکراسی برایشان زمانی در دسترس خواهد بود که مقاومت فلسطینیها علیه محاصره و آپارتاید به بنبست ختم نشده باشد.
این که چگونه از توافق بین این کشورها به عنوان “توافق صلح” یاد میشود، یادآور واقعیتی است که بعد از جنگ اعراب با اسرائیل در سال ۱۹۷۳ رخ داد و هنری کیسینجر روند صلح خاورمیانه را ابداع کرد. صلحی که در واقع ابزاری شده برای افزایش خشونت و سرکوب دولتی- که نباید نادیده و ناگفته بماند و این وظیفه ما دنیا باید متوجه باشد که است که این توافق صلح نیست، بلکه همان طور که گفته شد پیمان اتحاد نیروهای سرکوبگر قیامهای آزادیخواهانه خاورمیانه است.