شفقنا آینده- یک کارشناس مسائل اروپا و دکترای جغرافیای سیاسی درباره آینده اوکراین می گوید: بر خلاف تصور عموم که گاهی روسیه را چپ و کمونیست تصور می کنند روسیه در واقع حامی احزاب راست افراطی است و از آن ها حمایت می کند.
لهستان در بین کشور های اروپای شرقی تمایل بالایی به اتحاد با آمریکا پیدا کند
دکتر سیدنادر نوربخش در گفت وگو با خبرنگار شفقنا آینده در خصوص اینکه آینده اوکراین با توجه به نزدیک شدن به یک سالگی جنگ در این کشور و همچنین آیا احتمال شعله ور شدن بیشتر جنگ اوکراین وجود دارد و این جنگ به بخش های دیگری از اروپای شرقی سرایت خواهد کرد؟ اظهار داشت: نخست می بایستی به واقعیت های ژئوپلیتیکی توجه داشت و اسیر تبلیغات هر یک از طرفین این جنگ نشد، کما اینکه برخی از کارشناسان در روزهای آغاز جنگ تحت تاثیر این تبلیغات تصور میکردند اوکراین ظرف 48 ساعت یا دوهفته سقوط می کند و منتظر اضمحلال ناتو بودند که با واقعیت فاصله داشت. در حال حاضر نیز مساله لهستان موضوع مهمی است که باید عرض کنم. کشور لهستان به طور سنتی نسبت به همسایه شرقی خود روسیه احساس نگرانی امنیتی دارد. این احساس از نظر تاریخی به مسائلی بر می گردد که در قرن گذشته شاهد آن بود. چه در دوره جنگ جهانی دوم و چه پیش از آن زمانی که بولشویک ها در روسیه به قدرت رسیدند جنگی بین روس ها و لهستانی ها صورت گرفت و از این رو در لهستان همواره این بدبینی نسبت به روس ها وجود دارد و مهم نیست چه جناحی بر سر کار باشد. این باعث شده لهستان در بین کشور های اروپای شرقی تمایل بالایی به اتحاد با آمریکا پیدا کند. این کشور به ویژه از نظر نظامی بسیار به دنبال آن است که در برابر تهدید روسیه آمادگی کافی داشته باشد و به حضور خود در ناتو وابسته است.
وی افزود: در کنار کشور لهستان سه کشور بالتیک را داریم؛ لتونی، لیتوانی و استونی که از طرف روسیه بسیار آسیب پذیر تر هستند. ناحیه کالینینگراد که به روسیه تعلق دارد اما از خاک روسیه جدا افتاده است که اصطلاحا ناحیه برونگان یا برون بوم نیز نامیده میشود. کالینینگراد در شمال لهستان واقع است و از طرفی هم فاصله کمی با کشور بلاروس دارد. بلاروس از متحدان نزدیک روسیه است. اگر درگیری در منطقه بالتیک رخ بدهد روسیه از طریق اتصال دادن کالینینگراد و بلاروس این سه کشور بالتیک را محاصره می کند و لذا این نقطه با اهمیتی برای ناتو محسوب می شود. در سال های اخیر همینطور که تنش ها بین غرب و روسیه بالا گرفته است این منطقه اروپای شرقی و به ویژه ناحیه بالتیک پتانسیلی را دارد که اگر روزی جنگی تمام عیار صورت بگیرد شروع اش از همین منطقه بالتیک و از شرق اروپا و به ویژه منطقه کالینینگراد خواهد بود. در منطقه کالینینگراد سیستم های موشکی روسیه نیز مستقر شده است که برخی پایتخت های اروپایی را پوشش می دهد.
دخالت روسیه در انتخابات کشورهای اروپایی می تواند نگرانی امنیتی این کشورها باشد
وی تصریح کرد: حال اروپا و غرب در مقابل تلاش دارد تا بلاروس از اتحاد با روسیه خارج شود تا امکان اتصال بین کالینینگراد از بین برود. چند سال پیش که اعتراضاتی به انتخاب مجدد لوکاشنکو وجود داشت کشور های اروپایی امیدوار بودند این اعتراضات به نتیجه برسد و رژیم لوکاشنکو سرنگون شود. ولی حمایت روسیه از لوکاشنکو این اجازه را نداد. بلاروس نیز برای تلافی اقداماتی انجام داد و یک سری از پناهجویان را از خاورمیانه عامدانه به سمت اتحادیه اروپا فرستاد و امکاناتی را فراهم کرد و آنها را آورد و از کشور هایی مثل عراق و ترکیه به سمت بلاروس آورد و سپس آن ها را با اتوبوس به مرز لهستان و لیتوانی می فرستادند.باید توجه داشت اروپاییان نسبت به مساله ورود مهاجران بسیار آسیب پذیر هستند و بلاروس توانست از این اهرم ژئوپلیتیکی برای فشار به غرب استفاده کند. بنابراین هر چند وقت شاهد این چالش ها خواهیم بود که لزوما محدود به مباحث نظامی نیست و بحث سایبری و اطلاعاتی نیز مطرح است همچنین دخالت روسیه در انتخابات کشور های اروپایی نیز می تواند نگرانی امنیتی کشورهای اروپایی باشد.
جنگ اوکراین باعث یک دو قطبی در اروپا شده است
نوربخش ادامه داد: لذا در مورد دیدگاه کشور های اروپایی نسبت به روسیه بیشترین بدبینی مربوط به کشور های اروپای شرقی است. بعلاوه بریتانیا هم از این نظر در کنار کشور های اروپای شرقی ایستاده است و از آن ها حمایت بالایی دارد. البته برخی از کشور ها در اتحادیه اروپا هستند که همچنان روابط نزدیک خود را با روسیه حفظ کرده اند. از جمله آنها مجارستان است که به دلیل روابط شخصی آقای اوربان و پوتین همچنان روابط مجارستان با روسیه گرم است. برخی از کشور های حوزه بالکان هم همینطور هستند و این به دلیل نزدیکی سنتی است که با روس ها دارند. در کل جنگ اوکراین باعث یک دو قطبی در اروپا شده است و این دوقطبی کشور ها را به سمت موافقان و مخالفان روسیه تقسیم کرده است.
روسیه در واقع حامی احزاب راست افراطی است
این کارشناس مسائل اروپا در خصوص اینکه نتیجه این شکاف ها چیست؟ گفت: بر خلاف تصور عموم که گاهی روسیه را چپ و کمونیست تصور می کنند روسیه در واقع حامی احزاب راست افراطی است و از آن ها حمایت می کند. پیش از جنگ اوکراین راست های افراطی اروپا به طور علنی حامی روسیه بودند برای مثال خانم لوپن رهبر وقت حزب اجتماع ملی ضمن دریافت وام از روسیه با پوتین ارتباط گرمی داشته است و چهره های دیگر راست افراطی همچون سالوینی رهبر حزب لیگ در ایتالیا و بسیاری از سیاستمداران حزب آلترناتیو برای آلمان حامی رسمی مسکو و سیاست های آن بوده اند و از بیان آن هم ابایی نداشتند. از نظر آن ها پوتین چهره ای ملی گرا، مخالف گلوبالیسم و حامی ارزش های مسیحی اروپا است که در مقابل لیبرالیسم و چندفرهنگ گرایی غربی ایستاده ولی بعد از جنگ اوکراین بین راست های افراطی در بحث ادامه حمایت از پوتین دو دستگی اتفاق افتاده است. یک سری از احزاب راست افراطی راه خود را جدا کرده اند و از موضع پیشین خود عقب نشینی کرده اند. اما برخی همچنان به موضع قبلی وفادار هستند، حزب خانم ملونی که اخیرا قدرت را در ایتالیا در اختیار گرفته از جمله دسته اول است که حمله روسیه به اوکراین را محکوم کرده است.
وی افزود: از نظر ایدئولوژیکی در داخل راست افراطی نیز جناح های مختلفی داریم. نوع پوپولیست رادیکال سعی کرده اند متفاوت تر عمل کنند ولی جریان نئونازی و جناح سنتی تر راست افراطی نگاهی داشت که به سمت حمایت از اوکراین رفته است. در اوکراین گروهی به نام گروه آزوف داریم که نئونازی محسوب می شوند و علیه روسیه می جنگند روسیه توانسته از وجود این گروه بهره برداری تبلیغاتی زیادی کند و اوکراینی ها را به حمایت از نازیسم متهم کند در حالیکه در واقع گردان آزوف تنها بخش کوچکی از نیروهای نظامی اوکراین را تشکیل می دهند. در نهایت باید توجه داشت دو طرف این درگیری یعنی روسیه و ناتو سعی میکنند از همه ابزار های ترکیبی و نیز تبلیغاتی برای مقابله با یکدیگر استفاده کنند و از گسترش جنگ به مناطق دیگر نیز ابایی ندارند.