امروز : جمعه 10فروردینماه 1403 | ساعت : 18 : 18

آخرین اخبار

صدرالحسینی: حمله به رفح تا پایان ماه رمضان عملیاتی نمی شود

شفقنا- کارشناس مسائل سیاسی گفت: با توجه به تقویت...

حداقل دستمزد در یونان به 830 یورو افزایش یافت

شفقنا- یونان حداقل دستمزد ماهانه را به ۸۳۰ یورو...

برنا نوشت/ خلجی: آقای روحانی با مردم صادق باشید

شفقنا- برنا نوشت: «سپهر خلجی روز جمعه در حساب...

استاد رفیعی: هدایت الهی نیازمند آماده‌سازی نفس است

شفقنا- سخنران حرم حضرت معصومه (س) گفت: هدایت الهی...

نزول قرآن در شب قدر؛ نوشتاری از حجت‌الاسلام علیرضا سبحانی

شفقنا- حجت‌الاسلام علیرضا سبحانی در نوشتاری با عنوان«نزول قرآن...

آرتی: اقامه نماز مسلمانان روسیه در مقابل مجتمع «کروکوس»

شفقنا- اداره دینی مسلمانان روسیه در مقابل مجتمع «کروکوس»...

اعلام برنامه شب های قدر در مسجد جمکران

شفقناقم- مراسم احیای شب های قدر در مسجد جمکران...

القدس: قانون منع تبعیض بر اساس مدل مو در پارلمان فرانسه تصویب شد

شفقنا- پارلمان فرانسه پیش نویس قانونی را تصویب کرد...

خطیب نماز جمعه تهران: همه می‌دانند مشکل کشور «اقتصادی» است

شفقنا- خطیب نماز جمعه تهران گفت: جهش تولید بسیار...

انصاریان: کسانی که با خشونت و غضب رفتار می‌کنند مسلمان نیستند

شفقنا- استاد اخلاق حوزه علمیه قم گفت: دین اسلام بسیار با ارزش است، هیچ دینی اکنون در کره زمین قابل مقایسه با اسلام نیست، اسلام سراپا دین محبت است و دین خشونت و غضب نیست، کسانی که با خشونت و غضب رفتار می‌کنند، به خدا قسم مسلمان نیستند.

به گزارش شفقنا، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در حسینیهٔ حضرت قاسم(ع) اظهار کرد: آنچه ابلیس برای حضرت نوح بیان کرد ۶ مورد از رذائل اخلاقی بود و در برابر رذائل اخلاقی، حسنات اخلاقی است. شش رذیلت اخلاقی عبارت بود از خشم، قضاوت‌های نابجا، خلوت‌ کردن با نامحرم، کبر، حرص، و حسد. بنا به فرموده حضرت علی(ع) هر کدام از این شش رذیلت که در وجود انسان باشد به اندازه حوزه آن یک رذیلت، انسان از رحمت پروردگار محروم است.

او ادامه داد: در زمان وفات پیغمبر(ص)، ابی‌عبدالله(ع) حدود هفت سال داشتند، ایشان ۵ سال از عمرشان را از پیغمبر روایت شنیدند و به بعدی‌ها انتقال دادند. نوشته‌های ابی‌عبدالله(ع) از زمان امیرالمؤمنین(ع) و پیغمبر(ص) تدوین شد و وارد صفحات به اصطلاح ماندگار شد که این روایت‌های گفته شده تا زمان غیبت امام دوازدهم(عج) تبدیل به چهارصد کتاب شد.

استاد حوزه علمیه قم گفت: شیعه از زمان رسول خدا(ص) تا ابتدای غیبت، به چهارصد کتاب علمی روایتی با بنیان دست یافت البته بعد از غیبت صغری، علم گسترده شده و به هزاران کتاب علمی رسیده که بعضی از دانشمندان ما مثل علامه حلی(ره) که حدود هشتاد و چهار سال زندگی داشت پانصد و بیست و سه جلد کتاب نوشته است. مرحوم فیض کاشانی(ره) در قرن یازدهم در شهر کاشان بدون داشتن امکانات، سیصد جلد کتاب نوشته که بعضی از این کتاب‌ها جدیداً چاپ شده است مانند کتاب وافی که نزدیک بیست و پنج هزار صفحه است و یک کتاب بسیار علمی، اسلامی، دینی و جامع است. با گسترش علم، کتاب هم گسترده شد چون شیعه از زمان پیغمبر اعتقاد داشت علم، روایت و تفسیر آیات را با نوشتن، از نابود شدن حفظ کند.

او افزود: این کتاب‌های عظیم و روایاتی که نوشته شده در همان کتاب‌های صدر اول اسلام است که ابی‌عبدالله(ع) می‌فرماید: من خودم بارها از پیغمبر شنیدم که ایشان می‌فرمودند: «اِنَ اللهَ تَعالی یُحِب مَعالِیَ الُامُورِ وَ اَشرافَها وَ یُکرِهُ سَفسافَها» شخص پروردگار عاشق ارزش‌هاست و از پستی‌ها نفرت دارد.

انصاریان با بیان اینکه یک رشته از ارزش‌ها، حسنات اخلاقی و یک رشته از پستی‌ها رذائل اخلاقی است، اظهار کرد: ارزش‌های اخلاقی در وجود هر انسانی قرار بگیرد به تناسب اینکه خدا عاشق ارزش‌های اخلاقی است، دارنده ارزش‌ها را هم عاشق است. خداوند از پستی‌های اخلاقی نفرت دارد و کسی که آلوده به این پستی‌هاست، منفور پروردگار است.

او گفت: روایتی را امام صادق(ع) بیان کردند که روایت بسیار با ارزشی است؛ در جنگی که پیغمبر اکرم داشتند، تعدادی از کافران اسیر شدند، ایشان که دوست نداشتند اسیری را نگه دارند برای آزاد شدن اسرا سه پیشنهاد به آنها کردند، پیشنهاد اول این بود که اسلام را قبول کنند نه بالاجبار بلکه سخنان قرآن و فرهنگ و توحید اسلام را ملاحظه و سپس اسلام را قبول کنند چرا که سعادت دنیا و آخرت آنان تأمین می‌شود و به سود خودشان است. بعضی از اسرا قبول می‌کردند یعنی لجاجت در برابر حق به خرج نمی‌دادند. اما برخی دیگر از اسرا لجبازی می‌کردند و می‌گفتند ما این دین را قبول نداریم.

استاد اخلاق حوزه خاطرنشان کرد: اینکه انسان با حق روشن، معلوم و عقلی لجاجت کند و در مقابل مسایل الهی بایستد، اخلاق زشتی است. قرآن مجید می‌فرماید: سه حقیقت را در زندگیتان برپا کنید و سه مسئله را هم از زندگیتان حذف کنید.

او به سه مسئله‌ای که انسان باید در زندگی خود برپا کند اشاره و اظهار کرد: عدالت و میانه‌رو بودن در خواب، خوراک و معاشرت و نیکوکاری که عبارت است از نیکی به خود، نیکی به نعمت‌ها، نیکی به عالم طبیعت، نیکی به آب‌ها و نیکی به کره زمین و ایتاء ذی‌القربی ارزرش‌های اخلاقی هستند که انسان باید در زندگی خود برپا کند.

انصاریان در توضیح بیشتر در مورد نیکی گفت: پیغمبر می‌فرمایند: آلوده کردن آب و هوای مردم و جلوی نور مردم را گرفتن حرام است چون وقتی زن، مرد، بچه‌ها و نوزاد آفتاب نبیند هم در معرض انواع میکروب‌ها و ویروس‌ها قرار می‌گیرد و هم دچار بیماری پوستی می‌شود، یک مسئله که عاقلانه است اینکه آب را آلوده نکنید. سدها را نشان می‌دهند پلاستیک زباله در این سدهاست، این اقدام آلوده کردن آب است. براساس احسان خود به داد قوم و خویش‌هایتان برسید چون هم‌خون و هم‌نوع شما هستند، اگر مشکل دارند مشکلشان را حل کنید، درد دارند دردشان را درمان کنید.

او ادامه داد: پروردگار از یکسری امور پست، متنفر است و می‌فرماید: «یَنهی عَنِ الفَحشآءِ وَ المُنکَرِ وَ البَغی» از گناهان بزرگ و اعمالی که مورد نفرت خانواده و پدر و مادر است بپرهیزید. به حقوق، مال و حق مردم تجاوز نکنید.

استاد حوزه در بخش دیگری از سخنان خود در مورد محبت گسترده در دین اسلام، گفت: دین اسلام، دینی است که تا قیامت هر ملتی راحت می‌تواند به آن عمل کند، هر ملتی می‌تواند به این اسلام آراسته شود، هر ملتی می‌تواند مسلمان باشد چون اصلاً سختی در این دین وجود ندارد.

او به برخورد پیغمبر با اسیر جنگی اشاره و اظهار کرد: پیغمبر با اسیری که افراد پیغمبر را کشته، غارتگری کرده و جنگ را به ایشان تحمیل کرده، به تندی و بد اخلاقی رفتار نمی‌کرد، فقط سه پیشنهاد به اسیر می‌داد، اول اینکه دین اسلام را بپذیرد، اگر می‌پذیرفت همان زمان آزاد بود، در جنگ هر کاری هم که کرده بود پیغمبر می‌فرمود: زمان کفرش این کارها را کرده اکنون که مسلمان شده، خداوند گذشته‌ او را بخشید. پیشنهاد دوم اینکه پیغمبر می‌فرمودند: هر کدام‌تان سواد خواندن و نوشتن دارید به مسلمانان بیاموزید. چون بعضی از اسرا برای قبیله‌هایی بودند که آن قبیله‌ها خواندن و نوشتن نمی‌دانستند، اما برخی سواد داشتند، به دستور پیغمبر اگر ۱۰ مسلمان را سواد خواندن و نوشتن می‌آموختند، آزاد می‌شدند، باز هم عده‌ای لجبازی می‌کردند و می‌گفتند ما علم‌ خود را به شما منتقل نمی‌کنیم. پیشنهاد سوم پیامبر این بود که اگر نمی‌خواهید مسلمان شوید و سواد به مسلمانان یاد دهید، به هر حال شما جنگ به ما تحمیل کردید جنگ برای ما هزینه برداشته خودتان را از ما بخرید، این پول زور نبود تاوان جنگی بوده که تحمیل کرده بودند، اسیر پول می‌داد مسلمان هم نمی‌شد کسی را هم با سواد نمی‌کرد و آزاد می‌شد. و اگر اسیری مسلمان نمی‌شد، سواد خود را هم منتقل نمی‌کرد، خودش را هم نمی‌خرید طبق دستور خدا حکمش این بود که جانش باقی نماند. این حکم الهی است، حکم ظالمانه نیست و تصرف در ملک خودش است.

انصاریان افزود: چند اسیر محکوم به اعدام شدند، اولی، دومی و سومی را کشتند و رسید به یک جوان، پیغمبر اکرم(ص) فرمودند: این جوان را نکشید، نفر بعد را بکشید. چند نفری که باید، اعدام شدند، حضرت به این جوان فرمودند: شما آزاد هستی برو، گفت: من که دین را قبول نکردم، ۱۰ مسلمان را هم باسواد نکردم، پول خرید خودم را هم ندادم، چرا آزاد هستم؟ پیغمبر فرمودند: تو اعدامی بودی جبرئیل نازل شد به من گفت خدا می‌گوید این جوان را نکش چرا که چند خصلت دوست داشتنی دارد، اول اینکه بر مادر، زن و خواهرش غیرت دارد. دوم اینکه انسان راستگویی است، سوم اینکه انسان شجاعی است، چهارم اینکه انسان نان‌رسانی است. من این خصلت‌های نیکی که در این ظرف هست را دوست دارم. ظرف آلوده است ولی قبول می‌کنم که این ظرف با این خصلت‌ها بماند. جوان گفت: نمی‌روم، تو من را با این خدا و دین آشتی بده، من می‌خواهم پیش تو بمانم، پیغمبر، اسلام را به او ارائه کرد و جوان مسلمان شد. پیامبر فرمودند: حال مسلمان و پاک شدی و گناهان گذشته‌ات بخشیده شد، آزاد هستی و می‌توانی بروی، جوان گفت: نمی‌روم. با زبان پاکت دعا کن که در جنگ بعدی شهید شوم. پیغمبر دعا کرد و امام صادق(ع) می‌فرماید: این جوان در جنگ بعدی شهید شد.

او در پایان گفت: دین اسلام بسیار با ارزش است، هیچ دینی اکنون در کره زمین قابل مقایسه با اسلام نیست، اسلام سراپا دین محبت است و دین خشونت و غضب نیست، کسانی که با خشونت و غضب رفتار می‌کنند، به خدا قسم مسلمان نیستند.

اخبار مرتبط

پاسخ دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
نام خود را بنویسید