امروز : جمعه 10فروردینماه 1403 | ساعت : 18 : 42

آخرین اخبار

ایسنا: سفارت آذربایجان در ایران به زودی بازگشایی می شود

شفقنا- یک منبع آگاه در وزارت امور خارجه گفت:...

سلسله جلسات ماه مبارک رمضان در موسسه مرام برگزار می شود

شفقنا- موسسه مطالعات راهبردی اسلام معاصر (مرام) سلسله جلسات...

احمد میدری: اگر رسانه ها مستقل باشند صدای فقرا شنیده می شود

شفقنا- معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه...

صدرالحسینی: حمله به رفح تا پایان ماه رمضان عملیاتی نمی شود

شفقنا- کارشناس مسائل سیاسی گفت: با توجه به تقویت...

حداقل دستمزد در یونان به 830 یورو افزایش یافت

شفقنا- یونان حداقل دستمزد ماهانه را به ۸۳۰ یورو...

برنا نوشت/ خلجی: آقای روحانی با مردم صادق باشید

شفقنا- برنا نوشت: «سپهر خلجی روز جمعه در حساب...

استاد رفیعی: هدایت الهی نیازمند آماده‌سازی نفس است

شفقنا- سخنران حرم حضرت معصومه (س) گفت: هدایت الهی...

نزول قرآن در شب قدر؛ نوشتاری از حجت‌الاسلام علیرضا سبحانی

شفقنا- حجت‌الاسلام علیرضا سبحانی در نوشتاری با عنوان«نزول قرآن...

آرتی: اقامه نماز مسلمانان روسیه در مقابل مجتمع «کروکوس»

شفقنا- اداره دینی مسلمانان روسیه در مقابل مجتمع «کروکوس»...

اعلام برنامه شب های قدر در مسجد جمکران

شفقناقم- مراسم احیای شب های قدر در مسجد جمکران...

القدس: قانون منع تبعیض بر اساس مدل مو در پارلمان فرانسه تصویب شد

شفقنا- پارلمان فرانسه پیش نویس قانونی را تصویب کرد...

مردم قبول، دولت مردود!!

شفقنا- روزنامه شهروند در سرمقاله خود با عنوان مردم قبول، دولت مردود!! نوشت، در جریان زلزله سرپل‌ذهاب و غرب کشور، یک‌بار دیگر شاهد بیان گزاره‌هایی بودیم که آن را می‌توان گزاره‌های تبلیغاتی یا حتی عوامانه نامید که از برخی جهات می‌تواند اثرات مفیدی داشته باشد ولی اگر خوب دقت کنیم، متوجه پیامدهای منفی آن نیز خواهیم شد. مشکل این نوع گزاره‌ها در مورد زلزله اخیر این بود که برخی از نخبگان نیز آن را تکرار کردند و برخی نیز برای موجه جلوه‌دادن خود به آن دامن زدند. کلیت گزاره این بود که مردم قبول شدند و دولت رفوزه شد! این گزاره به شکل‌های گوناگون مطرح شد. این‌که مردم به ما اعتماد دارند و به حکومت نه، یا بدگویی از امدادونجات رسمی و… ریشه این گزاره تمایز قایل شدن میان دولت و مردم و نهادینه‌کردن این ذهنیت خطرناک است. ذهنیتی که بیان آن همراه با نوعی فرصت‌طلبی نیز هست که این یادداشت درصدد توضیح آن است. پیش از هر توضیحی باید گفت که در دموکراتیک‌ترین کشورها نیز هنگامی که حوادث طبیعی چون زلزله و سونامی و حتی حوادث غیرطبیعی مثل جنگ پیش می‌آید، مردم آن جوامع نیز آستین‌ها را بالا می‌زنند و با کمک‌های پولی، جنسی و نیروی کار داوطلبانه درصدد تخفیف آلام و خسارات برمی‌آیند. چرا مردم در چنین حوادثی چنین رفتاری از خود بروز می‌دهند؟ اولین علت، علاقه به اظهار و بروز حس انسان‌دوستی و دگردوستی است که همه ما دوست داریم که در شرایط ضروری آن را بروز دهیم. این اظهار احساسات، نوعی از رضایت خاطر را در انسان به وجود می‌آورد. وجدان او را آرام می‌کند. در چنین شرایطی حتی اگر حکومت به تنهایی هم بتواند مشکلات را برطرف کند، ترجیح می‌دهد که حضور مردم تحقق پیدا کند، زیرا چنین نمایشی از حس دگردوستی برای قوام جامعه مهم است و سرمایه بزرگی محسوب می‌شود، حتی در سطح بین‌المللی نیز همدردی و کمک‌های جهانی به مودت و دوستی و نزدیکی کشورها و ملت‌ها کمک می‌کند. لذا برخلاف اظهارنظر آقای وزیر خارجه که گفته بود؛ به علت توان دولت ایران در حل مشکل موجود، نیازی به کمک‌های خارجی نیست، باید گفت که این کمک‌ها فقط از فلسفه نیاز تبعیت نمی‌کند، بلکه فراتر از آن حس همبستگی جهانی را تقویت می‌کند و نباید مانع از ارسال آنها شد. علت دوم این است که دولت‌ها برای مقابله با چنین حوادثی باید آمادگی حداقلی داشته باشند و نه حداکثری. حتی برای جنگ هم باید ارتش حداقلی درحد نیاز فوری داشته باشند و اگر جنگ مهمی رخ داد، باید نیروهای ذخیره و داوطلبان آموزش‌دیده وارد میدان شوند، چون حفظ و نگهداری نیروی حداکثری بسیار هزینه‌بر است. بنابراین توقع و انتظار اینکه دولت‌ها به تنهایی آماده مقابله با این حوادث باشند، درست نیست و اگر روزی به این مرحله رسیدند، باید نسبت به آن انتقاد کرد، زیرا سرمایه‌های مردم را در راهی خرج کرده‌اند که باید از طریق دیگری تأمین امکانات و نیرو کنند. بنابراین کم‌بودن امکانات رسمی امدادونجات و ترمیم خرابی‌ها برای چنین مواقعی دور از انتظار نیست و کارهای حکومت نامتناسب با نیازهای عموم خواهد بود و باید کمک‌های مردمی هم اضافه شود، ولی هنگامی که از بیرون نگاه می‌کنیم، میان اقدامات دولت و مردم تفاوت است. کارهای دولت را وظیفه آن می‌دانیم و کار مردم را داوطلبی و نوعی احسان تلقی می‌کنیم. لذا دولت هر کاری کند، حتی اگر بزرگ باشد، باز هم آن را کم می‌دانیم و در بهترین حالت انجام‌وظیفه آن تلقی می‌کنیم، ولی مردم هرچقدر هم کمک ناچیزی کنند، آن را بزرگ و اخلاقی می‌شماریم. در نهایت این دو را روبه‌روی هم قرار می‌دهیم. ولی واقعیت این نیست. دولت می‌تواند چندین‌برابر بودجه جاری برای امور امدادونجات هزینه کند تا بهترین شکل کمک‌رسانی را داشته باشد ولی فراموش نکنیم که دولت این بودجه را از جیب خود نمی‌دهد، بلکه پیشاپیش از جیب من و شما یا همین مردم آن را برمی‌دارد و از جاهای دیگر خواهد زد. پیداکردن نقطه بهینه برای چگونگی تخصیص منابع و بودجه دولت‌ها مسأله مهمی است که به ظاهر مورد توجه کسی قرار نمی‌گیرد. همه فکر می‌کنند که منابع بی‌پایان است، پس چرا بیشتر به زمینه موردنظر آنان اختصاص پیدا نمی‌کند؟ با این ملاحظات دمیدن بر کوره شکاف میان دولت و ملت (که طبعا در هر جامعه‌ای کم‌وبیش وجود دارد) چه کمکی به حل مشکلات کشور می‌کند، جز اینکه این شکاف را عمیق‌تر و این زخم را ناسورتر می‌کند؟ به‌علاوه مردم یک جامعه اگر این همه کارآمد هستند که بهترین رفتارها را در چنین حوادثی از خود نشان می‌دهد، پس چرا این کوشش را در اصلاح و کارآمدکردن دولت خود به کار نمی‌برند؟ مگر می‌شود که مردم در یک حوزه تا این حد کارآمد و موفق باشند ولی در حوزه اصلی کار خودشان که دولت ساختن است، آن‌قدر ناکارآمد باشند؟ به نظر می‌رسد که یک‌بار برای همیشه باید با این مسأله واقعی‌تر برخورد کرد. نه اینکه دولت‌ها اشکال ندارند، بلکه خیلی هم دارند، شاخص‌های فساد، ناکارایی، قانون‌گریزی و… به تنهایی گویای واقعیت است، ولی تأکید بر چنین شکافی جز آنکه آن را عمیق‌تر می‌کند، هیچ کمکی به حل مسائل کشور نخواهد کرد.

اخبار مرتبط

2 نظرات

  1. سلام
    من خودم زلزله کرمانشاه را حس کردم و موقع زلزله بدلیل شدت زیاد در لرزیدن خانه ام حتی اشهد خودم را خواندم و گفتم کارم تمام است اما خدا را شکر که خدا دوباره به من زندگی دوباره بخشید.اما متاسفانه بخش های دیگری از کرمانشاه نزدیکترین افرادخانواده شان را از دست دادند و داغ سختی بر دل افراد کرد نشین و غرب ایران گذاشت.متاسفانه در ایران ستادی به اسم مدیریت بحران تشکیل شده است اما متاسفانه فقط تعدادی افراد در آن سازمان جمع شده اند و حقوق دریافت می کنند اما هیچ گونه کارایی ندارند.در این زلزله هم متاسفانه نه برنامه ریزی دقیقی و درستی برای اجرای کارداشتند نه هماهنگی درستی و یک نفر می بایست به خودشان کمک کند . و اگر کمکهای مردم سراسر ایران نبود امکان داشت تلفات بیشتری داشته باشد.خدا را شکر بخاطر حس همدلی و همدردی مردم .اما متاسفم برای دولت که فقط بفکر این است از مردم بگیرد و به کشورهای دیگر بدهد در صورتیکه چیزی که به خانه رواست به مسجد حرام است.دین اسلام هم همین را گفته است.من نمی دانم چطور مسئولان می توانند راحت در منزل استراحت کنند وقتی که هموطن اش درهوای سرد ، در چادر و زیر باران تا صبح بیدار است.اگر زن و بچه خودشان اینطور بودن قبول می کردند.آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسندید.متاسفانه اکثر مسئولان در ایران فقط شعار می دهند و در عمل هیچ هستند.کاشکی مثل کشورهای دیگر اولویت دولت هم مردم سرزمین ایران بود بعد اگر پول اضافه آمد خودشان می بردند و به بقیه کشورها نیز کمک می کرد.تو این زلزله مردم ثابت کردند که ترک، کرد، لر،بلوچ و غیره وجود ندارد و همه پیشتیبان و کمک هم خواهند بود.باز هم خدا را شکر می کنم و از تمام مردم ایران بجز دولت تشکر می کنم.من اگر مدیر عامل مدیریت بحران بودم از همین الان برنامه ریزی دقیقی می کردم که حادثه بعدی حداقل خود سازمان غافلگیر نشود و از همین الان با سازمانهای مرتبط جلسه و هماهنگی های لازم را انجام می دادم تا مشکلات در کوتاهترین زمان ممکن حل و مرتفع گردد.و در هر منطقه یک انبار ذخیره از مواد و اقلام موردنیاز ضروری در نظر می گرفتم تا در صورت بروز مشکل مردم سختی کمتری بکشند.کسانی که مسئولیتی قبول میکنند نباید فقط ادعا باشند باید آنقدر تلاش کنند تا حس کنند واقعاً حقوقی که میگیرند حلال است.فقط جلسه برگزار کردن کافی نیست باید پیگیری های مکرر نیز بعمل آید تا نتیجه حاصل شود.نباید جزیره ای عمل کرد باید سازمانها را بصورت تیمی مدیریت کرد.حداقل مثل کشورهای دیگر جرات معذرت خواهی را داشته باشند و اگر کوتاهی کردند از مردم معذرت خواهی کنند.دولت بجای اینکه برود کسی را که چنین مسکن مهری را ساخته و تحویل مردم داده مجازات کند و حق مردم را از آنها بگیرد بفکر قسط های تعویق افتاده است در صورتیکه باید وامهای مردم را ببخشد تا مردم یکی از دغدغه هایشان کم شود.
    با سپاس فراوان

  2. سلام
    من خودم زلزله کرمانشاه را حس کردم و موقع زلزله حتی اشهد خودم را خواندم و گفتم کارم تمام است اما خدار را شکر که خدا دوباره به من زندگی دوباره بخشید.اما متاسفانه بخش های دیگری از کرمانشاه نزدیکترین افرادخانواده شان را از دست دادند

پاسخ دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
نام خود را بنویسید