شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) – وَ قَالَ (علیه السلام): إِذَا کَانَ فِی رَجُلٍ خَلَّهٌ رَائِقَهٌ، فَانْتَظِرُوا أَخَوَاتِهَا.
الْخَلّه: خصلت، خوى.
و فرمود (ع): اگر در کسى صفتى شگفت دیدید، منتظر صفات همانند آن باشید.
پیوند اخلاق نیک با یکدیگر:
امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه اشاره به نکته اى مى کند که براى شناخت باطن اشخاص غالباً مفید و مؤثر است، مى فرماید: «هرگاه در انسانى خوى و خصلت خوب و خوشایندى باشد انتظار همانندهایش را نیز (در او) داشته باشید»; (إِذَا کَانَ فِی رَجُل خَلَّهٌ رَائِقَهٌ، فَانْتَظِرُوا أَخَوَاتِهَا).
«خَلَّهٌ» (به فتح خاء و تشدید لام) به معناى خصلت و خوى و صفات اخلاقى است. «رَائِقَهٌ» از ماده «روق» (بر وزن ذوق) به معناى زیبا بودن و جلب توجه کردن است و در بعضى از نسخ «رائعه» آمده است که همان معنا را مى رساند.
به گزارش شفقنا به نقل از اهل البیت علیهم السلام طبیعى است که وقتى بر شاخه درختى میوه خوب و جالبى ببینیم دور از انتظار نیست که همانند آن در شاخه هاى دیگر نیز یافت شود. همچنین هرگاه انسان در جایى به قطعه سنگ قیمتى اى برخورد کند چه بسا که نشانه وجود معدنى از آن در آن جا باشد. این سخن در وجود انسان دلیل روشنى دارد و آن این که کارهایى که انسان به طور مکرر انجام مى دهد یک ریشه باطنى دارد که در نهاد اوست و این ریشه باطنى سبب مى شود که مشابهات آن نیز در وى ظاهر گردد. همان گونه که عکس آن نیز چنین است; هرگاه ببینیم انسانى بدزبان و فحاش است غالباً پى مى بریم که در کارهاى دیگر نیز در مسیر غلط و ناپسند قرار دارد از چنین انسانى نمى توان انتظار امانت دارى و صداقت داشت. به تعبیر دیگر، نیکى ها و بدى ها غالباً به هم پیوسته اند گویى یکدیگر را صدا مى زنند و دعوت مى کنند.
البته ممکن است استثنائاتى وجود داشته باشد که شخصى تنها یک صفت خوب یا یک صفت بد داشته باشد و بقیه صفاتش با آن هماهنگ نباشد ولى همان گونه که اشاره شد این ها جنبه استثنایى دارد نه قاعده کلى. به هر حال این گفتار حکیمانه دو پیام براى ما دارد: پیام اول درمورد انسان شناسى است که براى شناخت افراد، غالباً مى توان روى یکى از صفات خوب یا بد آن ها تکیه کرد و آن را نشانه اى براى بقیه صفات دانست. دوم این که در تهذیب نفس باید مراقب باشیم که اگر صفت زشتى در ما پیدا شد انتظار نفوذ بقیه زشتى ها را هم داشته باشیم و اگر توانستیم صفت خوبى را در خود ریشه دار کنیم باید به آینده خویش امیدوار باشیم که در پرتو آن، صفات دیگر نیز ممکن است رویش پیدا کند.
*****
نکته:
صفات اخلاقى کلیدى:
از یک نظر تقریباً تمام صفات اخلاقى در جهت اخلاق حسنه یا رذیله با هم پیوند دارند و هرکدام همجنس خود را صدا مى زنند. همان گونه که در گفتار حکیمانه بالا امام(علیه السلام) به آن اشاره فرموده است. ولى در میان ویژگى هاى اخلاقى، بعضى جنبه کلیدى داشته و با صفات دیگر که همجنس آن ها هستند پیوند محکمى دارند و در روایات اسلامى نیز به آن اشاره شده است. از جمله آن ها دروغ است که سرچشمه گناهان بسیارى است. رشوه خوارى، ظلم، غش در معامله، پایمال کردن حقوق مردم، اهانت به اشخاص و کمک به ظالمان در بسیارى از موارد با دروغ پیوند نزدیک دارند. به همین دلیل در روایت معروفى که از امام حسن عسکرى(علیه السلام) نقل شده است مى خوانیم: «جُعِلَتِ الْخَبَائِثُ فِى بَیت وَ جُعِلَ مِفْتَاحُهُ الْکَذِبُ; تمام زشتى ها در اتاقى گذاشته شده و درِ آن قفل است و کلید آن دروغ مى باشد».
در روایات اسلامى شراب و مسکرات نیز از گناهان کلیدى ذکر شده چراکه وقتى انسان مست شد هر کار خلاف اخلاق و هر جنایتى ممکن است از او سر بزند و لذا در ذیل روایتى مشابه روایت بالا که از امام باقر(علیه السلام) نقل شده مى خوانیم: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ لِلشَّرِّ أَقْفَالاً وَ جَعَلَ مَفَاتِیحَ تِلْکَ الاَْقْفَالِ الشَّرَابَ وَ الْکَذِبُ شَرٌّ مِنَ الشَّرَابِ; خداوند متعال براى شر و زشتى ها قفل هایى گذاشته و کلیدهاى آن قفل ها را شراب قرار داده و دروغ از شراب هم بدتر است». روشن است که یک عامل مهم بازدارنده در برابر زشتى ها عقل است و شراب عقل انسانى را از کار مى اندازد و او را آماده هر زشتى اى مى کند.
درمورد صفت رذیله بخل نیز حدیثى از امام(علیه السلام) در حکمت ۳۷۸ آمده بود: «الْبُخْلُ جَامِعٌ لِمَسَاوِى الْعُیوبِ وَ هُوَ زِمَامٌ یقَادُ بِهِ إِلَى کُلِّ سُوء; بخل، جامع تمام عیب هاست و در حقیقت افسارى است که انسان را به سوى هر بدى اى مى کشاند».
در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) آمده است: «الْغَضَبُ مِفْتَاحُ کُلِّ شَرّ; خشم،کلید همه بدى هاست». زیرا روشن است که در چنین حالتى کنترل عقل از تمام وجود انسان زایل مى شود و گاه انسان به صورت دیوانه اى درمى آید که هر کار خلافى را ممکن است انجام دهد. و از همه فراتر حب افراطى به دنیاست که انسان را وادار به هر کار زشتى مى کند تا به هدف و مقصود خود که مال و مقام و جاه و جلال مادى است برسد. به همین دلیل در روایت معروف نبوى آمده است: «حُبُّ الدُّنْیا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَه».
در حدیث مشروح ترى از امام على بن الحسین(علیه السلام) که در ذیل حکمت ۳۷۱ آوردیم مى خوانیم که امام(علیه السلام) بعد از آنى که تکبر و حرص و حسد را سرچشمه گناهان دیگر مى شمرد در پایان مى فرماید: «فَاجْتَمَعْنَ کُلُّهُنَّ فِى حُبِّ الدُّنْیا فَقَالَ الاَْنْبِیاءُ وَ الْعُلَمَاءُ بَعْدَ مَعْرِفَهِ ذَلِکَ حُبُّ الدُّنْیا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَه; همه این ها در حب دنیا جمع است و لذا پیغمبران و (بعد از آنها) دانشمندان با مشاهده این معنا گفته اند: حب دنیا سرچشمه همه گناهان است».
این درمورد صفات زشت است که جنبه کلیدى دارد. درمورد اخلاق فضیله و صفات برجسته نیز همان معنا صادق است. حب آخرت و عشق به پروردگار و خوف از نافرمانى خداوند سرچشمه همه نیکى هاست همان گونه که در حدیثى از معصومین(علیهم السلام) آمده است: «أَنَّ أَصْلَ کُلِّ خَیر فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَهِ شَىءٌ وَاحِدٌ وَ هُوَ الْخَوْفُ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى; ریشه هر نیکى در دنیا و آخرت یک چیز است و آن ترس از نافرمانى خداوند است».
همچنین در برابر احادیث سابق که از امام حسن عسکرى و امام باقر و امام سجاد(علیهم السلام) درباره حب دنیا نقل کردیم در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «جُعِلَ الْخَیرُ کُلُّهُ فِى بَیت وَ جُعِلَ مِفْتَاحُهُ الزُّهْدَ فِى الدُّنْیا; تمام نیکى ها و خیرات در اتاقى نهاده شده و کلید آن زهد در دنیاست».